واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مرتضی الویری گفت: متأسفانه انصراف خاتمي، آن هم دير هنگام، فرصت را از موسوي يا كروبي و يا هر شخص ديگري كه بخواهد وارد صحنه شود و آرائ خاتمي را به طور كامل جمع كند ربوده است. مرتضی الویری ، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفت و گو با یک پايگاه اپوزوسيون خارج نشين با اعلام اینکه از ابتدا نیز موافق کاندیداتوری خاتمی نبوده است ، گفت:من با نامزد شدن آقاي خاتمي موافق نبودم، دلايل آن را در اواخر بهار 87 به ايشان گفتم؛ ايشان هم استدلال من را قبول داشت . بهرحال پس از جلسات متعدد و مذاكرات و مشاورههاي فراوان، آقاي خاتمي به اين نتيجه رسيد كه بايستي در اين صحنه وارد شود.لذا براي من قابل توجيه نيست، در حاليكه فردي خود را به جمعيتي متعهد كرده است و فرصت تصميمگيري سپري شده است، ناگهان اعلان انصراف دهد. وی با انتقاد از کسانی که پس از کناره گیری خاتمی اقدام وی را حرکتی اخلاقی توصیف کردند، گفت:اگر چه بسياري از دوستان، پس از انصراف خاتمي زبان به تجليل و تمجيد گشودند و آنرا اقدامي اخلاقي دانستند، اما من چنين باوري ندارم، ما عادت كردهايم كه اگر بزرگي اقدامي انجام دهد، حتي اگر خلاف باشد، آنرا حمل بر صحت كنيم و سعي كنيم دلايلي بر صحت آن كار بيابيم؛ من عليرغم ارادتي كه به ايشان دارم و ايشان را سرمايه بي بديل اصلاحطلبان مي دانم كه نبايستي بيهوده هزينه شود، در عين حال اعلام انصراف ايشان را قابل توجيه نمي دانم. الویری درباره جمله معروف " یا من می آیم یا میرحسین " ، اصل درست بودن بیان این جمله از زبان خاتمی را زیر سوال برد و گفت:موضوع دو بخش دارد، اول اينكه آيا اساسا جمله "يا من يا موسوي" حرف درستي است؟ دوم اينكه آيا اين جمله مي تواند دليلي و مبنائي بر انصراف از نامزدي باشد؟ در مورد بخش اول يعني ارزيابي جمله "يا من يا موسوي"، ضمن احترام و ارادت به آقاي مهندس موسوي، در مورد بخش دوم يعني اينكه آيا جمله "يا من يا ميرحسين" مي تواند دليلي بر كناره گيري باشد، برميگردد به مطالبي كه ميان خاتمي و موسوي گذشته است، اما آنچه كه نمود خارجي داشته اين است كه ميرحسين بعد از خاتمي اعلام نامزدي كرد، اگر ميرحسين ابتدا نامزد شده بود، منطقي مي نمود كه خاتمي به دليل جمله "يا من يا ميرحسين" در اين صحنه حضور نيابد. وی در پاسخ به این سوال که میرحسین گزینه مناسبی برای دوم خردادی ها هست یا خیر، بدون پاسخ قطعی گفت: ما در شرايط سختي قرار داريم. دست ما باز نيست كه در فرصتي وسيع، ده يا بيست نفر را ارزيابي و بهترين را براي رياست جمهوري انتخاب نمائيم، در فرصتي بسيار محدود بايد بين دو نفر يكي را انتخاب كنيم. هم موسوي و هم كروبي، مسئوليتهايي كليدي در اين نظام عهدهدار بودهاند،مهمترين ملاك براي اولويت بخشيدن به يكي از اين دو، نه مقايسه صلاحيت و توانمندي است ، بلكه بخت پيروزي در انتخابات است. وی به وجود آمدن اجماع میان دوم خردادی ها رابسیار مشکل توصیف کرد و افزود:طرفداران هر يك از نامزدها بر اين باورند كه نامزد آنها بالاترين بخت را براي پيروزي دارد و لذا ميگويند اگر اجماعي بخواهد صورت پذيرد بايد روي نامزد آنها باشد؛ اين طرفداران آنقدر خوشبين هستند كه تصور ميكنند با تعدد نامزدها انتخابات به دور دوم كشيده مي شود و نامزد آنها حتماً به مرحله دوم راه مييابد. خوب است اين طرفداران صحنهاي را ترسيم نمايند كه در اثر سماجت آنان، تجربه تلخ چهار سال قبل دوباره تكرار شده باشد. زيبنده است آقاي خاتمي و تعدادي از ريشسفيدان اصلاح طلب روي مكانيزمي براي رسيدن به اجماع تفاهم نمايند. تصور مي كنم طرحي كه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات تحت عنوان رها (راه همبستگي اصلاح طلبان) ارائه نمود بتواند در اين مقطع كارساز باشد. الویری با بیان اینکه با انصراف دیر خاتمی فرصتها از دست رفته است ، گفت:من بعيد ميدانم كه بتوان چهره جديدي را وارد عرصه انتخابات کرد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]