واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: چرا استيل آذين ليگ برترى نشد؟ ناكامى احساس در برابر منطق
شكست ۱-۲ استيل آذين در برابر سپاهان نوين در واپسين روز از بازى هاى پلى اف ليگ دسته اول فوتبال كشور كه موجب راهيابى تيم دوم سپاهان به ليگ برتر و ابقاى تيم على پروين در ليگ يك شد، به واقع ناكامى يك تيم حسى و فاقد برنامه هاى مدون در برابر تيمى بود كه به هر حال در اين زمينه ها برنامه دار و مدون تر از استيل آذين عمل مى كرد.چرخابى مربى سپاهان نوين بعد از تساوى بدون گل در ديدار رفت در اصفهان نيز به برترى و در عين حال كم تجربه بودن تيمش اشاره كرده و گفته بود كه جبران آن نتيجه ميسر است. استيل آذين نيز اشتباهى را كرد كه بسيارى از تيم ها در شرايطى مشابه مرتكب مى شوند. آنها گمان كردند كه بعد از تساوى بدون گل در زمين رقيب بهترين شرايط براى صعودشان فراهم آمده است، حال آن كه يك تساوى همراه با گل در مسابقه خانگى نيز براى حذف شان كفايت مى كند و اين اتفاق دقيقا براى شاگردان پراشتباه فرهاد كاظمى در ورزشگاه دستگردى تهران روى داد. قصور بزرگ ترين آنها اين بود كه بلافاصله بعد از گلى كه محمد پروين زد، گل مساوى را پذيرا شدند و چون چيزى براى از دست دادن نداشتند فقط در صورت پيروزى بالا مى رفتند و حملات شان بدون پشتوانه نيز بود، به جاى زدن گل دوم، چنين گلى را در دروازه خودشان ديدند و بازى ۰-۱ برده را در يك چشم به هم زدند ۱-۲ به حريف سپردند و همراه با آن مجوز صعود به بالاترين دسته ليگ را هم به حريف اصفهانى تقديم كردند و يك سال تلاش خود را بى ثمر نهادند.دور از انتظارحقيقت آن است كه استيل آذين در همان اواسط فصل و بعد از يك سرى نتايج بد و پرنوسان حذف شده بود و آنچه آنها را به پلى اف رساند، كسب حداكثر امتيازات در ۵ ديدار آخر فصل بود كه قدرى هم دور از انتظار نشان مى داد.استيل آذين از اين نعمت بزرگ و شانس مجدد نيز سود نجست و با همان شكل با آن برخورد كرد كه در تمامى طول فصل با فرصت ها و امكانات خود مواجه شده بود و مى خواست لحظه اى و با حملات احساسى و استفاده از تك مهره هايش به نتيجه برسد و هرچه باداباد. اما چنين سيستم هايى سال ها است كه كارايى خود را از دست داده است و حتى اگر تيم على پروين از اين مخمصه خود ساخته عبور مى كرد و ليگ برترى مى شد، در رايزنى فوق تغييرى ايجاد نمى شد و همان برداشت و تلقى از بازى و نوع حضور اين تيم در ميدان وجود مى داشت.استيل آذين از زمانى كه فرهاد كاظمى را آورد، قدرى بهتر و برنامه دارتر شده بود اما تضاد همچنان در اين تيم موج مى زد و مشخص بود كه به جاى علم، حس در اين تيم حرف مى زد و همه چيز بر اساس احساس به پيش مى رود و هيچ چيز مبتنى بر برنامه ريزى درازمدت نيست و تيم، لحظه اى عمل مى كند، شجاعت و گل هاى محمد پروين كه آقاى گل فصل شد و مشاركت هاى آذرى كه بهترين توپ ساز در اين تيم بود و درخشش هاى گاه و بيگاه رزاقى راد كه كمتر نشانى از ايام حضورش در پاس داشت، گاه پيروزى هاى بزرگ و پرگلى را نصيب استيل آذين مى كرد، اما يك خط دفاعى پر از اشتباه كه هر لحظه امكان داشت گل بخورد و دروازه اى كه گاه با ابراهيم ميرزاپور به راحتى باز مى شد، محمد محمدى نيز نمى توانست قفلى هميشگى بر آن بزند و هيچ تضمينى را به تيم نمى داد.كليد پيروزىبرخوردهاى پروينى و اعتراض ها و كلمات ويژه او نيز استيل آذين را در لحظات حساس بيدار نكرد و يك بار ديگر ثابت شد كه در عصر علمى شدن فوتبال ديگر جايى براى حكومت صرف و احساس نيست و انرژى و شوق هر چند هنوز كليد پيروزى است، اما بايد برنامه و منطق هم داشت و آن را نيز ضميمه بازى تيم كرد كه از عنصر دوم گاه در بازى استيل آذين اثرى ديده نمى شد.ضعف و اشتباه در برداشت و بررسى وضعيت كلى مسابقات نيز در كار و بازى استيل آذين رويت مى شد و اين تيم تمام تلاش خود را كرد تا در گروهش اول شود و در پلى اف به فولاد خوزستان فاتح گروه مقابل برخورد نكند كه هر چند در ظاهر فكر درست و انديشه مدبرانه اى بود، اما اين تيم به همان اندازه در احوالات سپاهان نوين دقيق نشد تا ببيند با چه كسى طرف است و در برابر آن چه بايد بكند. به همين خاطر يك خوشبينى مفرط نيز در حركات و گفتار سران استيل آذين قابل رويت بود كه از همان عدم شناخت حريف نشات مى گرفت. در بازى رفت، استيل آذين فقط با خوش شانسى مطلق و درخشش محمد محمدى كه يكى دو فرصت تك به تك را از رقيب گرفت نجات يافت، وگرنه مى توانست با اختلاف يكى دو گل بازنده باشد و با اين وجود فرهاد كاظمى طورى با اطمينان از برد ۰-۲ يا ۰-۳ تيمش در ديدار برگشت و صعود قطعى استيل آذين سخن گفت كه انگار مسابقه ديگرى را ديده و اصلا لب خط بازى رفت نايستاده است!راه دشوار آيندهحال استيل آذين است و يك فصل پول به هدر دادن براى بازيكنانى كه هر چند نامدار بوده اند اما انگيزه و كشش و تاثيرگذارى گذشته را ندارند، سرمايه فراوانى را به هدر داده اما حتى يك پنجم آن خدمت ارايه نكرده اند. مشكل اصلى و بزرگ استيل آذين اين است كه چطور خودش را براى يك فصل طولانى ديگر از مسابقات ليگ يك توجيه و آماده كند و اگر قرار است با دور ريختن بساط فعلى و تغيير تفكرات قبلى خود تيمى ديگر و متفاوت را براى خود جور كند، اين كار را چگونه انجام بدهد و كدام تضمين و اطمينان را مى تواند به ثمر دادن برنامه هاى ثانوى خود داشته باشد و چگونه مطمئن باشد كه با روال تازه كارش به چيزى مى رسد كه در اين فصل بدان نرسيد و آيا اصولا مديريت و سرمايه گذاران استيل آذين حاضرند آزموده را دوباره بيازمايند و يك بار ديگر به قوه تشخيص پروين اعتماد كنند و آيا پروين تمايل دارد خودش را مجددا وارد اين جنگ هاى بزرگ كند.فقط زمان جواب اين سوال ها را خواهد داد، اما قدر مسلم اين كه شكست استيل آذين ناكامى تصوراتى بود كه استفاده از نامداران و ميانسالان پرتجربه را در هر شرايطى راه پيروزى مى داند حال آن كه عرصه ليگ يك نيز صحنه تاخت و تاز جوانانى بوده است كه چون شهرت ندارند براى رساندن تيمشان به ليگ برتر دست به هر كارى مى زنند و لحظه اى هم از حركت نمى ايستند، حال آنكه بازيكنانى كه سال ها در ليگ برتر بازى كرده اند و حتى ۳۰ تا ۵۰ بازى ملى در كارنامه خود دارند و از مرزهاى شهرت و ثروت عبور كرده و پول هاى درشتى هم در اوايل و اواسط فصل گرفته اند ديگر از جان مايه نمى گذارند و حتى اگر بگذارند، در نهايت پشت سر جوانانى مى مانند كه انگيزه هاى فزون ترى دارند.
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]