اوا آموري؛ پرنده شيرين جواني

واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اوا آموري؛ پرنده شيرين جواني

سينماي‌جهان- ترجمه- ناهيد پيشور:
اوا آموري فرزند سوزان ساراندون، مانند مادرش بازيگر مستعدي است. او از حضورش در زندگي پيش چشمان او رضايت كامل دارد و همكاري با واديم پرلمن را تجربه‌اي رضايت‌بخش مي‌داند.

آموري از سنين پايين بازيگري را آغاز كرد و در سال‌هاي نوجواني با درخشش در فيلم «خواهران بنگر» جايزه بهترين هنرمند جوان را دريافت كرد.آموري در زندگي پيش چشمان او نقش دشواري را برعهده داشته از سويي، چند سال از كاراكتري كه نقشش را ايفا مي‌كرده، بزرگ‌تر بوده و از سوي ديگر اين شخصيت درست در نقطه مقابل روحياتش قرار داشته است. خودش در اين‌باره مي‌گويد: «مبارزه كردن و سروكله زدن با نقش‌هاي سخت را دوست دارم.»

* چه شد كه تصميم گرفتيد به پروژه جديد پرلمن بپيونديد؟

همكاري ايوان و واديم پرلمن پيش از پيوستن من به آنها قطعي شده بود، من هم فيلمنامه را خواندم و خيلي تحت تأثير آن قرار گرفتم، هم پايان غيرمنتظره داستان جالب بود و هم ايده همكاري با اين 2 هنرمند بزرگ. من در شهر پراويدنس مشغول فيلمبرداري بودم كه تصميم گرفتم در آزمون گزينش بازيگر اين پروژه شركت كنم و به هر حال پذيرفته شدم و بعد از گذراندن آموزش‌هاي لازم و انجام تمرين‌هاي تكنيكي براي اين نقش انتخاب شدم.

* در هيچ جايي از فيلمنامه نبود كه از ته دل آرزو كنيد كه اي كاش نقش ديانا را بازي مي‌كرديد؟

نه، من به‌لحاظ شخصيتي تا حد زيادي با كاراكتر مارين تفاوت دارم و اين همان چيزي است كه مرا بيشتر به او جلب كرد. تلاش براي سروكله زدن با شخصيت او و يافتن ابعاد پنهان وجوديش چالش بزرگي بود، به همين دليل حتي اگر قرار بود انتخاب به‌عهده من باشد به‌دليل شباهت زيادم به كاراكتر ديانا باز هم مارين را انتخاب مي‌كردم. بازي در نقش او برايم متفاوت و جالب بود.

* اتفاقا اين سؤال بعدي من بود. فكر مي‌كنيد به‌لحاظ شخصيتي تا چه حد مي‌توانيد ظاهرسازي كنيد، شما آنقدر خوب و قوي در نقشتان ظاهر شديد كه بيننده باورتان مي‌كند.

من ذاتا بچه بدي نبودم اما در مدرسه سعي مي‌كردم بيشتر ظاهرسازي كنم نمي‌دانم فكر مي‌كنم شخصيت خودم چيزي مابين آن‌دو است.

* بازگشت به دبيرستان چطور بود؟

خيلي جالب بود، من چند سال از ايوان بزرگ هستم و دلشوره داشتم كه نكند بعد از همه اين تلاش‌ها نتوانم اين كاراكتر را خوب از آب دربياورم، من در صحنه‌هايي كه در دبيرستان اجرا شد نقش طولاني نداشتم اما به هر جهت بازگشت به ذهنيت و روحيه دوره نوجواني برايم تجربه جالبي بود و از تداعي خاطرات آن دوران لذت مي‌بردم.

* چند لحظه زندگي پيش چشمان او را كنار مي‌گذاريم و به عقب برمي‌گرديم، شما چند فيلم كمدي داشته‌ايد و تجربه كار با فيلمسازان بزرگ و متنوعي چون توني شلهوب و باب دالمن را داشته‌ايد، كار با واديم چطور بود، درست است كه او يك فيلمساز كمال‌گراست؟

بله. او دقيقا مي‌داند كه از بازيگرش چه مي‌خواهد، او نقششان را با حوصله برايتان تحليل مي‌كند و سعي مي‌كند يك تصوير كلي از آنچه كه در ذهن دارد برايتان به‌وجود بياورد. او بينش ژرف يك كارگردان انديشمند را دارد با چشم‌اندازي كه او از كاري كه در ذهن دارد برايتان تصور مي‌كند، مي‌توانيد خود را محك بزنيد و ببينيد كه آيا مي‌توانيد جزئي از كل اين پروژه باشيد، به‌نظر من بهتر از اين نمي‌شود كاراكتري را بازي كني كه با خودت بيگانه است، خصوصا اگر اين موقعيت را داشته باشي كه از راهنمايي‌هاي پرلمن بهره‌گيري! او اهل غلو كردن و چرندگويي نيست و خيلي رك و صريح حرف مي‌زند، اگر كسي بتواند او را با بازيش راضي كند از او مي‌خواهد كه كارش را اصلاح كند اين ويژگي او بسيار قابل احترام است. سعي مي‌كند همه راه‌هاي انجام يك كار را بررسي و بهترين روش را با حذف گزينه‌هاي نامطلوب پياده كند. او فيلمسازي بي‌نظير و قابل‌تحسين است.

* در چه مراحلي از ساخت فيلم به رمان اصلي (اثر لورا كاسيشكه كه سناريو از آن اقتباس شده) مراجعه كرديد؟منظورم اين است كه چه زمان به آن احساس نياز كرديد؟

هيچ‌يك ازما رمان را نخوانديم، چون واديم ترجيح مي‌داد كه آن‌را نخوانيم.

* حتي هنوز هم آن‌را نخوانده‌ايد؟

نه، فكر مي‌كنم با تمام شدن فيلم بهتر باشد نگاهي هم به آن بيندازيم تا تفاوت‌هايي كه در برگردان آن به سناريو به‌وجود آمده را دريابيم. احساس خيلي خوبي بود فكر مي‌كرديم خودمان از صفر شروع كرديم و چنين كاراكترهايي را براي اولين‌بار خلق كرده‌ايم.

* شما بازيگري را از زماني كه خيلي جوان بوديد آغاز كرديد و جايزه هنرمند جوان را براي فيلم خواهران بنگر برنده شديد و تجربه كار در تلويزيون و سينما را هم داشته‌ايد، كار در كدام حوزه را ترجيح مي‌دهيد.

هركدام جذابيت خاص خود را دارند. من كارهاي معدودي در تلويزيون انجام داده‌ام، يك مجموعه زنده كه تجربه متفاوتي برايم محسوب مي‌شد، مي‌دانيد من مبارزه كردن و سروكله زدن با نقش‌هاي سخت را دوست دارم. هرآنچه بتواند مرا سرپا نگه دارد را ترجيح مي‌دهم.

* مي‌دانم كه نشريات مختلف بارها و بارها اين سؤال را از شما پرسيده‌اند، اما خوانندگان ما هم مي‌خواهند بدانند كه كار با مادرتان چطور بود؟ برخي فكر مي‌كنند حضور او (سوزان ساراندون) در كنار شما كارتان را به‌مراتب آسان‌تر كرده است. اما من معتقدم كه اين كار را براي هركسي مشكل‌تر مي‌سازد.

عالي است وقتي كه از خانه دور هستيد مادرتان را در كنار خود داشته باشيد، او براي من دلگرمي بزرگي بود خصوصا به اين خاطر كه او هنرپيشه بزرگي است كه به كارش آشناست. فكر مي‌كنم حضور او فقط قوت قلب بود و ربطي به آسان يا دشوار كردن كار من نداشت. ما در كنار هم مثل دو هنرپيشه هستيم كه مكمل يكديگر و در چنين مواقعي فقط رابطه كاري داريم.

* آيا نكته‌اي هست كه ما درباره فيلم نمي‌دانيم.

مهم‌ترين نكته درباره اين پروژه فيلمبرداري در مدرسه و صحنه خشن تيراندازي در آن است. به هر حال زندگي پيش چشمان او روايت دوستي، صداقت و وفاداري است.

منبع: popsynd icate.com

تاريخ درج: 23 خرداد 1387 ساعت 13:28 تاريخ تاييد: 23 خرداد 1387 ساعت 13:34 تاريخ به روز رساني: 23 خرداد 1387 ساعت 13:34
پنجشنبه 23 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]

[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]