تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کمترین کفر این است که انسان از برادرش سخنی بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829397234




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سوپرمن‌های نجات‌دهنده


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما  - زهرا مشتاق چهارمین شب منتقدان در حالی پایان یافت که در بخش جنبی خبرگزاری‌ها و سایت‌ها نیز مورد داوری قرار گرفته بودند. گرچه در اساسنامه انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران  در خصوص سایت‌ها و خبرگزاری‌ها سکوت کاملی وجود دارد، اما باید پذیرفت اهمیت و کارکرد چنین رسانه‌هایی از چنان درجه اهمیتی برخوردار است، که می‌تواند اعضای شورای مرکزی  انجمن را جهت تصحیح اساسنامه و افزودن بندهای مرتبط ملزم سازد. قدر مسلم برای خبرنگاران امروزی تصور ورود به روزنامه‌ای که دسترسی به فضای سایبری نداشته باشد، غیرممکن است؛ اما واقعیت این است که دهه آغازین هفتاد، روزنامه‌نگاران نسل من کار خود را در حالی آغاز کردند که اساسا هنوز چنین پدیده فراگیری وجود نداشت. تمام و نهایت دسترسی ما به تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران بود. از نگاه من دوره خودسازی بی‌نظیری بود. ممارستی حرفه‌ای که خود از آن چه می‌گذراندیم، بی‌خبر بودیم. ما روزنامه‌نگارانی متکی به خود بودیم. دنیای خبری من از دفترچه تلفنی که داشتم، آغاز می‌شد. دفترچه‌ای که به جانم بسته بود. همکارانم اسمش را گذاشته بودند «دایره المعارف تلفنی سینمای ایران». راست می‌گفتند. محال بود شماره‌ای از اهالی سینما در آن نباشد. به زبان امروزی‌ها یک جورهایی آنلاین بود. اما جالب‌تر اینکه این دفترچه تنها مختص سینمایی‌ها نبود. از وکیل و وزیر و نماینده و فلان مسئول و هر چه که فکرش را بکنید شماره تلفن وجود داشت. به شوخی برای دزدیدنش نقشه‌ها می‌کشیدند و گاهی پیشنهاد مزایده آن را می‌دادند. یکی از دوستان پرحوصله هم تا حدود سه هزار شماره را در آن شمارش کرده بود. این حرف‌ها حالا شاید تبدیل به خاطره شده باشد، اما برای من جهان باارزش حرفه‌‌ای بود که واقعا دوستش داشتم و ایمان داشتم باید خود را در آن قوی و بروز سازم. از لحظه‌ای که پشت میزم می‌نشستم، کار من نیز آغاز می‌شد. در تمام سال‌های کار حرفه‌ایم، آن دفتر شریک کار واقعی‌ام بود. تلفن‌های آن دفتر مرا به جهان سینما وصل می‌کرد. از تک تک آدم‌های سینما خبردار می‌شدم و تقریبا خبری نبود که از دستم رها شود. می‌دانستم در کدام استودیو چه فیلمی، چه مرحله‌ای را می‌گذراند. فیلمنامه‌های در حال نگارش، آخرین قراردادها و تازه‌ترین تصمیم مدیران. کارگردان‌هایی که قرار بود کار کنند و آن‌هایی که یک جورهایی از فلان کار قهر کرده و سر فلان کار رفته بودند. یک جور کعب الاخبار بودن. درست مثل لقبی که آن روزها به  فریدون جیرانی داده بودند؛ دایره المعارف سیار سینمای ایران. و یا کعب الاخبار. شاید شانس دیگرم کار کردن با افرادی بود که حرفه‌ای بودند و کار بی‌نقص طلب کرده‌، بهترین‌ها را می‌خواستند، و این یعنی سازندگی.هر نوشته‌ای به صفحه راه پیدا نمی‌کرد. هر آدمی قابلیت مصاحبه نداشت و خبر و گزارش و یادداشت مربوط به چیزهایی بود که واقعا ارزشش را داشت. یاد گرفته بودیم زردنویس نباشیم و ارزان فروشی هم نکنیم. البته سخت بود. بی‌نهایت سخت. یادم هست آن روزها غلامرضا موسوی که هنوز روزنامه‌نگار بود و کمتر وجهه تهیه‌کنندگی داشت، می‌گفت ترجیح می‌دهد صفحه سفید برود تا هر چیزی در آن چاپ شود. آن روزها و آن سال‌ها خودت بودی و خودت. اگر چیزی در چنته داشتی می‌ماندی و اگر نه؛ باز هم شاید می‌ماندی؛ اما بودن و حضورت شکل و رنگ دیگری می‌گرفت. آن سال‌ها چیزهای زیادی آموختم و مهمترین آن اخلاقمداری بود. شاید خنده‌تان بگیرد و یا نتوانید درک کنید؛ ولی من در تمام سال‌های کاری خود هرگز دوستان سینمایی خود را فدای تیتر یک روزنامه نکردم. به واسطه دوستانی که داشتم از خبرهای بسیاری آگاه بودم. اما اگر همان دوستان می‌خواستند آن خبر وقت دیگری کار شود؛ این اطمینان را داشتند که من هرگز وعده‌ام را نخواهم شکست و این اطمینان برای شخص من از ده‌ها تیتر یک ارزشمندتر بود. شاید این وعده تنها یکبار شکست. من تنها خبرنگاری بودم که به لطف تهیه‌کننده «روبان قرمز» اجازه حضور در سرصحنه فیلم را پیدا کردم. قشم بی‌نهایت گرم بود و گروه در لوکیشن غریب خود، با نصب چادر و کانتینر وقت‌های استراحت خود را می‌گذراندند. آقای حاتمی‌کیا آن وقت‌ها جوان‌تر و با حوصله‌تر بود و با مهربانی تمام راجع به فیلم، نگاهش به سینما و خیلی چیزهای دیگر حرف زد. اما تنها تقاضایش خواندن متن گفت‌وگو و گزارش پشت صحنه‌ای بود که می‌نوشتم. که البته از نگاه من حق هر مصاحبه شونده‌ای است. هنوز از به یاد آوردن این اتفاق متاسف و شرمنده‌ام. اما دبیر سرویس ما فرصتی برای ارسال متن نهایی نداد و نوشته را با تیتری غلط، جنجالی و نامناسب چاپ کرد و موجب تباهی یک رابطه خوب کاری با دفتر هنری به نامی چون «وراهنر» شد. اما به هر حال سال‌های درخشانی بود. تقریبا تمام اخبار صفحه تولیدی و حاصل تلاش خودمان بود. راه دیگری وجود نداشت. شاید برای همین است که این روزها وارد هر تحریریه‌ای که می‌شوم، غصه‌ام می‌گیرد. خبرنگاران جوان در صف ورود برای دسترسی به آخرین اخبار سایت‌ها هستند و خدا نکند آن روز به هر دلیل برق قطع باشد و یا اتصال سایبری کند صورت گیرد و یا حتی خبرهای خوبی وجود نداشته باشد. کلافه می‌شوند و نمی‌دانند برای پرکردن صفحه چه کار باید بکنند. متاسفانه خیلی از روزنامه‌نگارانی که خود را تنها به چنین منابعی محدود کرده‌اند؛ بی آنکه بدانند خود را از لذت تولید خبر محروم کرده‌اند. اما اجازه بدهید در این تجربه شریک باشیم که هیچ نشاطی به اندازه آن که خبر، گزارش، گفت‌و گو و.... حاصل تلاش خود را در صفحه ببیند؛ شما را خوشحال نخواهد کرد. چاپ مطالبی که دیگران برای تولید آن زحمت کشیده‌اند، کار آسانی است. درست به اندازه همان دقایقی که برای جستجوی آن پشت دستگاه وقت گذاشته می‌شود. اما آنچه زیباتر است، رفتار حرفه‌ای دیگری است. البته که باید به خبرگزاری‌ها و سایت‌ها سر زد و از آخرین اخبار مطلع شد و حتی از آنها استفاده کرد. اما نباید مصرف‌کننده صرف بود، وگرنه  به همان وضعیتی دچار می‌شویم که اکنون. روزنامه‌ها و نشریاتی شبیه به هم با مطالبی کپی شده از دست یک دیگر. به خود فرصت رفتار حرفه‌ای دیگری بدهیم و البته در این شرایط قدر خبرگزاری‌ها و سایت‌ها را بیشتر بدانیم. سوپرمن‌های نجات دهنده. 54143




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 561]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن