واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - کنفرانس لندن برای افغانستان را آمریکا وانگلیس برگزار کردند تا به دوهدف اساسی دست یابند اول حضورنظامی خود را درافغانستان به بهانه کمک به بازسازی افغانستان توجیه کنند. دوم زمینه مشروعیت بخشیدن به گفتگو با طالبان را فراهم کنند زیرا اکثر کشورهای موثر در روند بحران افغانستان در لندن حضور داشتند.جالب آنکه سازمان سیا و اداره اطلاعات و امنیت پاکستان موسوم به ISIدر سال 1373 طالبان را بوجود آوردند ودرهمان سال ژنرال نصرالله باربد وزیرکشوردولت بی نظیر بوتو به عنوان عامل اجرایی به سازمان دهی طالبان برای بدست گرفتن قدرت در کابل کمک کرد . اما بعد از یازده سپتامبر گروه طالبان به عنوان متحد القاعده در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفت . با آنکه در سالهای اخیر گروه طالبان به عنوان یک گروه تروریستی معرفی می شد ، باید پرسید اکنون چه تحولی پیش آمده که می خواهند با این تروریستها گفتگو کنند، به آنها کمک مالی بدهند وحتی در دولت افغانستان مشارکت کنند . باید گفت اتخاذ این سیاست در قبال طالبان نه تنها وضعیت افغانستان را بهترنخواهد کرد ، بلکه مشکلات این کشور را بیشتر می کند زیرا نمی توان "تروریسم خوب وتروریسم بد" را شناسایی کرد. اکنون کدام تروریستها خوب شده اند؟ که پای میز مذاکره بنشینند؟ تروریستها بد که باید با آنها جنگید کدامند؟ این کنفرانس درواقع بازی سیاسی جدیدی از سوی انگلیس وآمریکا است وبه تبع آن نمی تواند منافع مردم افغانستان را تامین کند.اگر ریشه بوجود آمدن طالبان را پیدا کنیم دربسیاری از مسائل راحت تر خواهیم توانست با آنها مقابله کنیم. درحقیقت طالبان در بستر فقر افغانستان رشد کرده اند، بطوریکه اگر بودجه های میلیاردی به جای هزینه کردن برای سربازان آمریکایی، انگلیسی وناتو برای ایجاد اشتغال وعمران و آبادانی افغانستان هزینه می شد دیگر طالبان نمی توانست اعمال تروریستی خود را ادامه دهد.به زودی قرار است نشستی در کابل، پایتخت افغانستان، برای بحث و تبادل نظر در باره مکانیسم مذاکرات احتمالی با طالبان برگزار شود. در همین حال شماری از نمایندگان پارلمان افغانستان که در کنفرانس لندن نیز حضور داشتند، در گفتگو با خبرگزاری های اروپایی گفته اند که درباره طرح مذاکره با طالبان، با مجلس نمایندگان مشورت نشده و آنها در جریان جزئیات این طرح قرار ندارند.باید گفت این سیاست نتیجه مثبتی در بر نخواهد داشت چرا که اصولا تفکیک طالبان خوب و بد در عمل امکان پذیر نیست . معلوم نیست مجریان این طرح بر اساس چه اصولی طالبان خوب را از طالبان بد تفکیک خواهند کرد . مثلا منابع غربی می گویند احمد متوکل احمد وزیر خارجه سابق طالبان یکی از افرادی است که میانه روی در پیش گرفته و می توان به این فرد طالبان خوب گفت . اشتباه تحلیل گران غربی در این است که طالبان را همچون یک سازمان ضابطه مند مورد تحلیل قرار می دهند این در حالی است که طالبان فاقد چارچوب های متداول تشکیلاتی است به همین دلیل شخصی مانند احمد متوکل احمد با اتخاذ مواضع معتدل عملا ازعرصه تاثیر گذاری بر گروه طالبان خارج می شود و کمک مالی به افرادی همچون ایشان هیچ فایده ای نخواهد داشت. ضمن اینکه در لندن برای اولین باربا مفهوم تروریست خوب و تروریست بد مواجه شدیم . تا کنون طالبان یک گروه تروریستی بود . بدین ترتیب با مصوبه نشست لندن بحث تروریست خوب به میان آمد . کارشناسان غربی با توجه به اندیشه قدرت نرم و قدرت سخت بر این باورند که تصمیم اجلاس لندن صحیح است اما باید اذعان داشت غرب باردیگر در قبال افغانستان مسیر اشتباهی را طی می کند.نکته دیگر این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که کمک های مالی صورت گرفته به طالبان دوباره درجهت سازماندهی مجدد طالبان وخرید اسلحه صرف نشود. اگرمصداق طالبان خوب مشخص شود و همچنین بخشی از کمک های مالی در جهت زیرساخت های افغانستان صرف شود،بیشتر می توانستند به مردم افغانستان کمک کنند . مدتی پیش خانم آلبرایت وزیر امور خارجه سابق آمریکا نیز طی مقاله ای انتقاد آمیز به اوباما توصیه کرده بود به جای هزینه های نظامی بخشی از منابع مالی مربوط به افغانستان را در بخش های زیربنایی اقتصاد این کشور ازجمله راهسازی سد سازی و مخابرات و تولید برق و آب سالم هزینه کند.در استراتژی ایالات متحده آمریکا در قبال افغانستان که چند ماه پیش منتشر شد القاعده بعنوان هدف قرارگرفته بود نه طالبان . اما در لندن بحث محوری طالبان بود . القاعده و طالبان را در تئوری ممکن است بشود از هم جدا کرد ولی در عمل این دو گروه با هم کار می کنند . تفاوت اینها در این است که القاعده یک تشکیلات سازمان یافته تروریستی است اما طالبان یک جریان است که همچنان ظاهرا توسط ملا عمر از کویتیه پاکستان ( بنا به ادعای مطبوعات پاکستان) اداره می شود.یکی دیگراز مشکلات مصوبه اجلاس لندن آن است که گفته اند کمک ها از سوی انگلیس و آمریکا پرداخت شود ولی مشخص نشده است که چگونه و به چه کسی کمک می کنند. مثلا می خواهند به والی استان ها را از طالبان انتخاب کنند یا چند عضو طالبان را در کابینه مشارکت دهند . هنوز جزئیات این طرح مشخص نشده است.اما روشن است که ماهیت تفکری و وابستگی طالبان به پاکستان مانع از ان می شود که به راحتی این طرح به اجرا گذارده شود.واقعیت امر این است که تصمیم درباره اجلاس لندن قبلا توسط انگلیس و آمریکا گرفته شده بود . آنها از کشورهای همسایه افغانستان می خواستند که با حضور در این اجلاس نظر آنها را تائید کنند. به عبارتی اگر ایران در نشست لندن حضور می یافت تامین کننده منافع غرب می بود نه تامین کننده منافع ملت ایرن و افغانستان و صلح و ثبات درمنطقه . به همین دلیل ایران در این اجلاس شرکت نکرد. مصوبه اجلاس لندن محکوم به شکست است و اگر ایران در این چارچوب مشارکت می کرد در این شکست شریک بود ولی بنظر ایران با زیرکی پای خود را از بازی غرب بیرون کشید .اگر قرار است صلح همه جانبه ای درافغانستان به وقوع بپیوندد، باید نقش کشورهای همسایه هم بجز آمریکا وانگلیس در این میان مشخص و به آن توجه شود. زیرا اگر قرار باشد که سیاستهای آمریکایی وانگلیسی در جهت تثبیت حضور این کشورها در افغانستان پیاده شود پس هیچ دلیلی ندارد که جمهوری اسلامی ایران هم درآن نشست شرکت کند زیرا اساسا شرکت ایران در نشست لندن برخلاف منافع ملی کشور بود. اما اگر به معنای حقیقی قرار بود صلحی همه جانبه که در خدمت مردم افغانستان باشد بطوریکه این کشور را از صلح وثبات حقیقی برخوردار کند، جمهوری اسلامی ایران هم باید در راستای منافع ملی خود در این نشست شرکت می کرد. زیرا امنیت در افغانستان بر روی امنیت مرزهای شرقی ایران تاثیر مستقیم دارد . همچنانکه هر نوع ناامنی هم موجب بروز مشکلات جدید در ایران می شود .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]