واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تنها شاهد جنایت خانوادگى در «ملک شهر» اصفهان جزئیات تازه این ماجراى هولناک را براى کارآگاهان و بازپرس جنایى تشریح کرد.به گزارش راسخون، ساعت ۱۵ روز سه شنبه - 29 بهمن - اهالى محلهاى در «ملک شهر» اصفهان با شنیدن صداى چندین گلوله، هراسان خود را به خانه همسایه رساندند. دقایقى بعد نیز تیمى از مأموران کلانترى ۲۰ خود را به آنجا رساندند. مأموران پس از ورود به خانه با جسد زن جوانى روبه رو شدند که با شلیک گلوله از پا درآمده بود. نحوه افتادن مقتول و محل اصابت گلوله نشان مىداد، قربانى جنایت در حال فرار از خانه، از پشت سر هدف قرار گرفته و کشته شده است. مأموران هنگام ورود به اتاق پذیرایى هم با جسد یک مرد میانسال و دختر جوان دیگرى روبه رو شدند که آنها نیز هدف گلوله قرار گرفته بودند. به دلیل این که احتمال مىرفت عامل این جنایت هولناک هنوز در همان خانه باشد بلافاصله مأموران به تجسس پرداخته و در راه پلهها با پیکر بىجان مرد جوانى روبه رو شدند که اسلحهاى در دست داشت. پس از حضور قاضى شاه محمدى - بازپرس کشیک قتل اصفهان - در محل جنایت، با دستور وى، تیمى از کارآگاهان پلیس جنایى تحقیق براى کشف راز جنایت و انگیزه قاتل را آغاز کردند. قربانیان جنایت حسین - 65 ساله - و دو دخترش لیلا - 31 ساله - و لاله - 21 ساله - بودند. بهروز - داماد ۳۱ ساله - نیز عامل جنایت هولناک بود که پس از قتل همسر، خواهر زن و پدرزنش به زندگى خود نیز پایان داده بود. «فاطمه» - مادر خانواده تنها شاهد جنایت قبل از این که هدف گلوله دامادش قرار گیرد از مهلکه گریخته بود. وى که بشدت شوکه بود در تحقیقات گفت: پاییز سال ،۸۶ بهروز به خواستگارى دخترم لیلا آمد. آنها پس از مدتى با هم ازدواج کردند. اما وقتى دامادم تصمیم گرفت براى زندگى به شوشتر برود، اختلافهایش با لیلا نیز شروع شد. با این حال آنها زندگى خود را در شوشتر شروع کردند. اما پس از مدتى متوجه شدیم بهروز مرد خشنى است که همیشه دخترم را کتک مىزد. سرانجام لیلا که از رفتارهاى همسرش خسته شده بود هفته گذشته با ترک خانه به خانه ما در اصفهان آمد. از دخترم که بشدت عصبانى بود خواستیم آرامش خود را حفظ کند تا بتوانیم مشکلشان را برطرف کنیم. دوشنبه بهروز با ما تلفنى تماس گرفت و گفت: سه شنبه به اصفهان مىآید تا لیلا را با خود به خانه ببرد. حدود ساعت یک بعد از ظهر بهروز رسید. پس از پذیرایى با همسرم میانجیگرى بین آنها را آغاز کردیم تا مشکلشان حل شود. اما ناگهان او عصبانى شد و گفت: باید لیلا را همراه خود ببرد و این کار را به هر قیمتى انجام خواهد داد. او سپس یک پیام کوتاه از تلفن همراهش فرستاد و به طرف دستشویى رفت. اما به محض بیرون آمدن اسلحهاى را بیرون آورد و ناگهان به سوى همسرم شلیک کرد. لیلا با مشاهده این صحنه به طرف در خروجى فرار کرد که با شلیک گلولهاى از پا درآمد. با قتل دومین دخترم به پشت بام فرار کردم که صداى شلیک گلوله دیگرى آمد. در ادامه تحقیقات جنایى مشخص شد مقتول قبل از جنایت براى برادر همسرش پیام کوتاه تلفنى فرستاده و در آن نوشته بود «من الان خانه شما هستم. لیلا مىگوید یا زندگى در اصفهان یا طلاق. من چه کنم. بهشان زنگ بزن.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]