تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل يقين نمى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845958979




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چند نقد کوتاه فراستی به فیلمهای جشنواره


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

اخراجی‌های2 مثل اخراجی­ها فیلم مخاطب عام است؛ تنها فیلم مخاطب عام این جشنواره. و همین است که دوستان را خوش نمی‌آید و حسودی می‌کنند و سعی در اخراجش کرده‌اند و خواهند کرد.با اتمام جشنواره و حرف و حدیث­هایش، حالا دیگر می­توان تصویری جدی­تر از دستاوردهای این دوره بدست داد. ضدیادداشت­های مسعود فراستی برای  ویژه نامه خبر جشنواره فیلم فجر حاوی نکات کوتاه اما عمیقی بود که با مرور آن می­توان تصویر سینمای ایران در جشنواره بیست و هفتم را بهتر دید. ضدیادداشتها کوتاه و جدی نوشته شده اند.لازم به ذکر است مسعود فراستی نویسنده، منتقد و مدرس سینما است که در دهه 60 عضو تحریریه سوره بوده است.از میان کتابهای او می توان به «دیالکتیک نقد»، «فرهنگ نقد فیلم در ایران»، «هیچکاک همیشه استاد»، «اسطوره جان فورد»، ترجمه «فانوس خیال» اثر «بِرگمان»، «سینما و امنیت اجتماعی»، «کوروساوا سامورایی سینما»، «هزارتوی رویا – حقیقت» و «نقد چیست منتقد کیست؟» اشاره نمود.در اینجا نظرات کوتاه این منتقد برجسته سینمایی درباره چند فیلم مطرح جشنواره را مرور می­کنیم:   شبانه‌روز «شبانه‌روز» یک ویدیوآرت کشدار، وراج، مغشوش و فرم‌باز است برای ارضای فیلم‌سازان جوان فیلم و طرفدارانشان. صدرحمت به خزعبلی چون «می‌زاک».   زمانی برای دوست‌داشتن«زمانی برای دوست‌داشتن» تمام قدرتش را از بازی فوق‌العاده پسر نوجوانی می‌گیرد در نقش یک معلول که به دلیل سنگینی و سختی نقش و نیز شکنندگی‌اش، قابل تحسین است. و ما را متوجه روح بزرگی می‌کند که از فهم آن (معلول و معلولیت) به‌خوبی برآمده و توانسته آن را به ما منتقل کند. آفرین به محمدعلی شادمان و آفرین به انتخاب فیلم‌ساز و کارش با این بازیگر نوجوان. اما کاستی‌های فیلم نیز متوجه فیلم‌ساز است: پرداخت تلویزیونی، لحظات اضافی و سانتی‌مانتال. فیلم ما را به خود انسانی‌مان نزدیک می‌کند؛ برخلاف اکثریت شاهکار‌های پرمدعای جشنواره‌ای‌مان.   کودک و فرشته"کودک و فرشته" فیلم جمع و جور و بی ادا و اطواری است. شهر جنگ‌زده خلق می‌کند (خرمشهر) که "روز سوم"‌و امثالهم نتوانسته بودند؛ و یک دختر نوجوان باورکردنی در جست و جوی برادر زیر بمباران. همین، بس نیست.    وقتی همه خوابیمنمی‌دانم «وقتی همه خوابیم» فیلم برتری است یا «رئیس»؟ هر دو فیلم‌های پرت و پلا و هذیانی‌اند، متشنج، عقب‌مانده و ناتوان؛ حتی ناتوان از قصه‌گویی و چقدر بد که «وقتی همه خوابیم» تحت تأثیر سازنده «رئیس» است؛ هم در برخی دیالوگ‌ها، هم در آدم‌کشی ‌و بدمن‌ها هم در مثلاً دفاع از سینما. هر دو فیلم ادای سازندگان خود را درمی‌آورند و همه آدم‌هایشان که هیچ‌کدام شخصیتی ندارند، یک ادبیات دارند: ادبیات فیلم‌ساز.فیلم انتلکت‌های امروزی که دست دوم دیروزند، نوستالژی فیلمفارسی دارند و آرزوی گیشه. وقتی دیگر نشود پز انتلکت‌ دیروزی داد و با عبارت «نمی‌گذارند فیلم بسازم» دل خوش کرد و زنده ماند، چه کار باید کرد؟ «وقتی همه خوابیم» آخر خط است. متأسفم.   عیار 14 سینما یعنی نقل یک قصه. و به باور من، سینما یعنی تعلیق؛ تعلیق ناشی از قصه. «عیار 14» فیلم کوچک قصه‌گویی است. فیلم کوچک اما خوب و اندازه‌ای که راحت قصه ساده - و ظاهراً پیش‌پا‌افتاده - اما عمیقش را تا به آخر روایت می‌کند، بدون آن‌که عمق قصه‌اش رو باشد. «عیار» از اول تا آخر تعلیق نگه می‌دارد. و تعلیق از قصه‌اش می‌آید و عارضی نیست. این تعلیق درونی - قصه و آدم اصلی آن - تا الان که چند ساعت از دیدن فیلم گذشته، با ما کار می‌کند. و این دیگر به کارگردانی فیلم برمی‌گردد و به میزانسن، و نه فقط فیلم‌نامه.فیلم‌ اندازه نگه می‌دارد و حرف‌های بزرگ، مهم و «معناگرا» نمی‌زند و سود می‌جوید. آدم خلق می‌کند: فرید (با بهترین بازی تمام عمر فروتن) و منصور (با بهترین بازی دیرباز)، حتی پورسرخ و مجتبی (که بسیار کوتاه است). محیط خلق می‌کند و فضا. کاستی‌ها و ضعف‌های کوچک فیلم، آسیب جدی به اثر نمی‌زنند.قدرت اصلی فیلم در «بدمن‌»‌اش است؛ و عمق آن.درباره محتوای «عیار» بعداً در زمان اکرانش خواهم گفت. اما فیلم‌ساز ما بایستی از «شر» فیلم خوبش خلاص شود تا جلو برود و قصه‌ای دیگر بگوید. قصه‌ای کوچک اما عمیق.   تردیدتردید فیلم بدی است. هیچ چیزش درست نیست؛ نه فیلم‌نامه، نه بازی‌ها، نه میزانسن. حیف از این فیلسماز.   بی‌پولی بی‌پولی، نه قدمی به جلو- در مقایسه با بوتیک که چند قدم به عقب است. نه ساختمانی دارد نه کستینگ درست و مهم‌تر از همه نه فیلم‌نامه‌ای منسجم.  بوتیک درباره بی‌پولی بود. بی‌پولی درباره چیست؟   اشکان، انگشتر متبرک و ... اشکان، انگشتر متبرک و ... فیلم کوتاه تجربی بی‌خودی بلندی است که مخاطب فیلم بلند ندارد. فیلم‌های کوتاه فیلسماز قابل تحمل‌ترند.   دل‌خون بعد از تردید، دل‌خون فیلم بدی نیست. می‌توانست فیلم بهتری باشد، ولی همین، در بلبشوی پرمدعایی و بی‌هنری روشنفکرانه،‌ما را بس.   درباره الیدرباره الی فیلم خوبی نیست . فیلم متوسطی است و پرمدعا. صحنه کنار دریا و غرق شدن پسر بچه و دوربین روی دست خوب از آب درآمده. لوکیشن خانه کنا ردریا درست انتخاب شده. اصل ایده تبدیل خوشگذرانی به فاجعه خوب است. اما نه یک راست و نه خوب اجرا شده. نصفه نیمه است. فیلم ساز ما نمی تواند تا ته برود. بحران را به اوج نمی­رساند و فاجعه نمی­آفریند؛ تا نزدیکی هایش می­رود اما باز می­ماند. دعواهای زن و شوهری­اش لق است. به بحران  نمی­رسد. این مشکل و نگاه در «چهارشنبه سوری» هم بود. این با ادا حل نمیشود و با فرم. با زندگی کردن شاید. آدم هایش بین تیپ و شخصیت معلق اند و به هیچ کدامشان خوب رسیده نشده تا به شخصیت تبدیل شوند. مگر کسی "سپیده". فیلم تعلیق ندارد. دلهره و شوک دارد. تعلیق متعلق به جهان مدرن است- و استادنش هیچکاک است. در تعلیق تماشاگر همه چیز را می‌داند اما چگونگی،‌مسأله اش است و نه خبر. دریا که می‌بایستی مدام اضطراب آور باشد، دکوراتیو است. بچه­ها هم دکورند. دقت کنید به غرق شدن آرش و نجات یافتنش که به سرعت ول می‌شود. گویی بچه‌ها فقط برای این صحنه‌اند. غرق شدن یا نشدن الی نیز جدی نیست، چرا که الی شناسانده نمی‌شود. بادبادک‌بازی‌اش نیز دکوراتیو است. و فرم بازی. رفتن یا نرفتنش نیز. آدم‌های الی مدرن نیستند و بین مدرنیزم و سنت اسیرند و منفعل. برخوردشان را با مسأله نامزد الی بیاد بیاورید، که سنتی است نه مدرن؛ و بدجوری سطحی‌اند و خاله زنک و قرکمری. نه تنهایند، نه در "اسارت تقدیر" و نه... خرده بورژوازی‌های نیمه مرفه علاف‌اند. درباره الی حرف بزرگتر از دهانش می‌زند که نه فرمش و نه جهان‌بینی فیلمسازش هنوز اجازه به زدنش را نمی‌دهد. همین‌طوری کسی آنتونیونی، که هیچ، کیسلوفسکی که هم نمی‌شود- که فیلمساز درجه یکی نیست. تاریخ می‌خواهد و جغرافیا و ...   اخراجی‌های 2و اما اخراجی‌های2 قدمی به جلو است و به نظرم بعد از عیار14 بهترین جشنواره امسال. فیلمی کمدی- سیاسی و جنگی؛‌که ما را می‌خنداند و سریعاً جدی می‌شود و باز طنز و باز جدی. و این اصلاً‌کار کمی نیست. صحنه اول جنگ قبل از عنوان‌بندی را در هیچ فیلم جنگی دیگر ندیده‌ایم. بازی‌ها غالباً خوب‌اند و کارگردان توانسته خیل عظیم بازیگران را خوب هدایت کند و کنتر؛ که کار بسیار سختی است. تیپ‌های این کمدی انتقادی خوب از کار درآمده‌اند. دکوپا‍‍‍‍ژ فیلم درست است و فیلمبرداری بسیار خوب. زاویه‌ها، اندازه قابها، حرکت‌های دوربین، رنگ و نور کار شده است و پخته. تدوین و موسیقی خوب‌اند. ضعف‌های طبیعی فیلم دوم را دارد اما بسیار جلوتر از مدعیان. اخراجی‌های 2 درباره اسارت است نه شهادت. درباره وحدت ملی است و سرود آخرش نیز مؤثر و بجا. مهم‌تر از همه اخراجی‌های2 مثل اخراجی­ها" فیلم مخاطب عام است؛ تنها فیلم مخاطب عام این جشنواره. و همین است که دوستان را خوش نمی‌آید و حسودی می‌کنند و سعی در اخراجش کرده‌اند و خواهند کرد. سیاسی بودنش هم مزید علت است. و جشنواره بازان برمی‌آشوبند،‌چرا که آن‌ها دنبال زندگی‌اند؛ دنبال نان و کاسبی، نه دنبال خطر. خزعبلاتی چون "شبانه‌روز"، "می‌زاک"، "همه خوابند" را ترجیح می‌دهند؛ خنثی بودن را تبلیغ می‌کنند و سترونی را.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1138]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن