تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى ، يك روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815410379




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقدی بر فیلم شبانه روز


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

كافی است «شبانه‌روز» را دیده باشیم تا به جلوه‌های بصری فیلم آفرین بگوییم. جلوه‌هایی كه از قاب بندی، نور پردازی و طراحی صحنه و لباس تشكیل شده بود و همه را به تحسین وادار می‌كرد و ناگفته نماند كه این جلوه‌ها، ما را هم مجذوب خود كرد. اما وقتی به عناصر دیگر فیلم در بازبینی آن مروری كردم اشكالات عجیبی در مضمون اثر و نوع پرداختش به داستان‌های موازی و همچنین انتخاب بازیگرانش دیدم كه جای بررسی داشت. «شبانه‌روز» در مضمون به مانند فیلمی می‌ماند كه قصد پند و اندرز را دارد و می‌خواهد با محوریت خیانت،عشق و ازدواج داستانهایی تكراری را به زور فرم به ما نشان دهد. محتوای «شبانه‌روز» چیزی نیست كه تماشاگر و حتی كارگردانان و نویسندگان اثر بتوانند به آن اصرار بورزند و به آن تكیه كنند پس ناخودآگاه به دنبال ساختاری متفاوت می‌روند. ساختار روایت چند داستان موازی در چند سال اخیر به گونه‌ای برجسته شده كه تكرار آن توسط چند فیلمساز ایرانی به خصوص ابوالحسن داوودی برای دو فیلم اخیرش، باعث انزجار تماشاگر می‌شود. پس فیلم نمی‌تواند از لحاظ روایت تازگی داشته باشد، بلكه می‌توان این را پذیرفت كه اثر سعی كرده این نوع ساختار روایی را درست پرداخت كرده باشد كه اینگونه هم نیست. تاكید فیلمنامه بر داستان مرجان (با بازی نیكی كریمی) بیشتر از داستان فوژان (با بازی مهناز افشار) است و همچنین تاكید بر روی داستان پوران (با بازی مهتاب كرامتی) كمتر از این دو است و داستان نقاش (با بازی حامد بهداد) كمتر از هر سه آنها. یادم است در بخشی از فیلم كه پارسا پیروزفر به خانه برگشته بود از مهتاب كرامتی می‌پرسد «این چیه كه می خونی؟». او در پاسخ می‌گوید :«فیلمنامه» و پس از رد و بدل شدن چند دیالوگ فیلمنامه را تكراری خطاب می‌كند، قصه‌های تكراری، موضوع‌های تكراری... و بعد در صحنه‌ای كه باز پوران پیش دوست معلولش (با بازی ستاره اسكندری) می‌رود این گفته را تكرار می‌كند و با اشاره به فیلمها، همه آنها را تكراری می‌داند و می‌گوید :«فقط اسماشون عوض میشه». انگار كه فیلمنامه نویس خود هم می‌داند كه موضوعات بیان شده تكراری است و خود می‌خواهد این اعتراف را بكند، اما این قصد را هم دارد كه با دادن ساختاری موازی به موضوع این مشكل را بپوشاند؛ اما پرداخت شخصیتهایش یكسان نیست و یكی از مهمترین پرداختها شخصیت شوهر قبلی مرجان است كه ناگهان با پرداختی مقدماتی وارد فیلم می‌شود، خود را معرفی می‌كند و بعد ناگهان ناپدید می‌شود. در صورتی كه تماشاگر انتظار نقطه برخوردی پس از این مقدمه را دارد.پس از ساختار فیلمنامه به ساختار فیلم می‌رسیم كه باید گفت جزئیات و دقت زیادی در آن استفاده شده، خصوصا در نكته‌هایی كه در اولین سطر نوشته‌ام به آن اشاره كردم. اما هنوز خیلی از میزانسن‌ها و حركات بازیگران نامفهوم است. اینكه فوژان عروسی را به هم می‌زند و فرار می‌كند سه فیلمبرداری متفاوت دارد كه با یكدیگر هماهنگ نیست و اصولی در آن رعایت نمی‌شود. حمیدرضا پگاه موبایل به دست و متعجب كنار در آرایشگاه ایستاده و فیلمبردار عروسی از او فیلمبرداری می‌كند و در هر قاب متحرك ظاهر می‌شود. پگاه ناگهان افشار (فوژان) را می‌بیند و دنبال او می‌دود، این صحنه‌ها به شیوه دوربین روی دست و با لرزش زیاد از حد گرفته می‌شود، در صورتی كه صحنه قبلی دوربین كمتر حركت می‌كرد و بعد از صحنه‌های تعقیب و گریز كه با اغراق فیلمبرداری می‌شود، ناگهان صحنه اسلوموشنی را می‌بینیم كه فوژان با دوستش در حال فرار است و فیلمبردار عروسی هنوز با حالت قبلی خود پشت آنان و پگاه حركت می‌كند. حضور فیلمبردار آنقدر صحنه را طنز می‌كند كه به خودمان می‌گوییم شاید شاهد یك هجویه هستیم! زوم‌‌های متعدد و از فلو به فوكوس آمدن سوژه‌ها هم بسیار زیاد تكرار می‌شود كه زننده است و زوم‌ها ما را به یاد سریال‌های بیست و چهار و غیره می‌اندازد و از فلو به فوكوس آمدن ما را به یاد حركات دوربین در فیلمهای بیضایی!یادم است در مصاحبه‌ای با یكی از عوامل «پدرخوانده» خوانده بودم كه قرار بود نیكلسون به جای پاچینو نقش كورلئونه را بازی كند. اما نیكلسون اینگونه جواب داده بود كه باید این نقش را یك ایتالیایی آمریكایی بازی كند و من ایتالیایی نیستم. برایم عجیب بود و البته آموزنده. زیرا نیكلسون به شناختی از شخصیت كورلئونه رسیده بود كه فكر می‌كرد اینطور به ثمر خواهد نشست و در واقع اینگونه هم شد. اصول و ضرورت بازی خیلی از بازیگران در فیلم «شبانه‌روز» هنوز مشخص نیست. آیا به خاطر ستاره بودنشان است؟ آیا به دلیل توانایی بازیگریشان است؟ آیا برای سن و سالشان است؟ آیا به خاطر حرفه‌ای بودنشان است كه كارگردان و گروه تولید قصد دارد با انتخاب آنها ریتم ساخت را تندتر كند؟ نمی‌دانم و شاید همه اینها باشد، اما خیلی از این سوالات با یكدیگر در تناقضند و جواب به سادگی به دست نمی‌آید. اگر كارگردان و گروه به بازی بازیگرانی می‌اندیشد كه برای فروش نام و چهره‌ای قابل اتكاء داشته باشند پس چرا نقش خواستگار اول فوژان را بازیگری شناخته شده انتخاب نكرده و چرا چهره بهداد را پوشانده است؟! به علاوه تمام اینها به اسامی چهار بازیگر شناخته شده بر می‌خوریم كه تنها یك سكانس بازی می‌كنند. بازیگرانی چون ستاره اسكندری، بهنوش بختیاری، فلامك جنیدی و لادن طباطبایی كه باز هم لزومی برای استفاده از آنها حس نمی‌شود. بهتر است به حامد بهداد هم بپردازیم كه با عكس مارلون براندو به سالن مطبوعات آمده بود. حامد بهداد در «شبانه‌روز» نقش شخصیتی را بازی می‌كند كه بُعد درونی ندارد و فاقد هر احساسی است. اما دارای فیزیك است. فیزیكی كه بوسیله گریم به دست آمده و حركات فیزیكی كه ما را به یاد شخصیت غول در «ماهی‌بزرگ» تیم برتون می‌اندازد.باید گفت «شبانه‌روز» درامی است پر از بازیگر تا پر از شخصیت، و فیلمی است پر از فرم تا پر از مضمون گفتنی، مجموعه‌ای از عكس‌های زیبا و كار شده كه حالا به صورت متحرك در آمده‌اند.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن