واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
البته این نهضت در عین مشابهت ساختاری با نهضت امام، یک نهضت سلفی نیست؛ بلکه آیتالله مصباح، خود مجتهد بوده و اهل نظر میباشند. حضرت آیت الله خامنهای در بیانات دیروز خود در جمع فرماندهان و كاركنان نيروى هوائى ارتش لزوم «درک صحیح تحولات پیرامونی» را مورد تأکید قرار داده و فرمودند: «مهم اين است كه يك انسان، يك مجموعه، ارزيابى و فهم درستى از تحولاتى كه پيرامون او انجام ميگيرد، داشته باشد. از حركتى كه به خيلى از چشمها نمىآيد، بينايان و افراد بصير آن را ميفهمند كه در حال انجام گرفتن است؛ اين خيلى مهم است. تحولى كه در انقلاب اسلامى واقع شد، از اين قبيل بود. بعضى آن را نفهميدند؛ تشخيص ندادند. بعضى آن را با يك حركت كور كه اشباه و نظائرش در خيلى از نقاط دنيا اتفاق ميافتد، اشتباه گرفتند؛ آن جورى با آن رفتار كردند. بعضى كاسههاى طمع خودشان را درآوردند تا از اين حادثه، به نفع شخصىِ خود استفادهاى بكنند».اگر بخواهیم نمونهای امروزی از «تحولات پیرامونی» جامعه خود مثال بزنیم که شاید به خیلی از چشمها نیاید، نهضتی امامگونهای است که حکیم فرزانه، حضرت آیتالله مصباح در سالهای اخیر و -در حقیقت- پس از رحلت امام(ره) آغاز نمودند. «امامگونه» از این جهت که اگر نهضت امام برای «اسلام» بود، نهضت ایشان نیز اینگونه است. اگر امام علیه شاه قیام کرد، ایشان نیز علیه ]...[ قیام کرد. منظور آقای خاتمی نیست؛ «عبا شکلاتی» که خیلیها در این سالها زیر عبای او جمع شدند، کس دیگری است. جوانانی که آشنایی چندانی با تاریخ انقلاب ندارند، تحقیق کنند زمانیکه پای افراد مانند بهزاد نبوی در انفجار دفتر نخستوزیری به میان آمد، چه کسی در خطبههای نماز جمعه از آنها دفاع کرد؛ تحقیق کنند چه کسی پای افرادی مانند کرباسچی و مهاجرانی را به پستهای کلیدی باز کرد؛ شاید «عباشکلاتی» (به قول یکی از نمایندگان) را بهتر بشناسند.اگر امام بر اصلاحات آمریکایی دوران پهلوی خروشید، آیت الله مصباح نیز بر اصلاحات آمریکایی سالهای اخیر خروشید. اگر حرکت امام 15خرداد داشت، حرکت آیت الله مصباح نیز 27خرداد و سوم تیر دارد؛ و اگر نهضت امام در 22بهمن شکوفا شد، نهضت آیت الله مصباح نیز میبایست شکوفا شود؛ البته نه با اعتصاب و تظاهرات؛ بلکه در چارچوب قانون اساسی و - به قول امروزیها- دموکراتیک. شکوفایی نهضت در گرو حضور مردم است و الا سیدالشهدا و رهرو او -شیخ فضلالله- هم نهضت نمودند و آنگونه شد. البته ممکن است برخی (از جمله اصولگرایان) چنین برداشتی از «تحولات پیرامونی» را قبول نداشته باشند؛ اما تاریخ از دیدگاه قرآن، تاریخ حرکت انبیاء جانشینان ایشان و مبارزه آنان با طواغیت است نه تاریخ شکست و پیروزی در چند انتخابات. شهید مطهری در کتاب «نهضتهاي اسلامي در صدساله اخير» به زیبایی به تبیین نهضتهای علما در سده اخیر پرداختهاند که برای مطالعه بیشتر میتوان به آن مراجعه نمود.به نظر میرسد برخی کسانی که در سالهای اخیر در برخی مواضع سیاسی با آیت الله مصباح و همراهان ایشان همسو و همگام بودهاند، با ایشان در «دشمن مشترک» و «تاکتیک» وحدت داشتهاند، نه در «هدف» و «راهبرد»؛ در اینصورت امروز «یومالفصل» است و سفرهها از هم جدا میشود؛ «لکم دینکم و لی دین».امام و مجاهدین خلق(منافقین) نیز هر دو در ظاهر با شاه مخالف بودند؛ اما راه و روش و مقصدشان تفاوت داشت. امروز نیز اینگونه است. همت برخی در حد نقد جاسبی و خاتمی است و همت برخی فراتر از این.آیت الله مصباح در زمان طلبگی نیز برای گرفتن شهریه در خانه مراجع نمیرفتهاند تا چه رسد که امروز برای ائتلاف پیش این و آن بروند. حتی زمان مبارزه هم، حضرت آیت الله بهجت به اهل بیت خود وجهی میدهند تا به خانواده ایشان بدهد. آیت الله مصباح در ابتدا با آقای هاشمی نشریه «بعثت» را منتشر میکنند؛ منتهی آیت الله مصباح از جمع آنان جدا شده و نشریه «انتقام» را منتشر میکند. آقای هاشمی در کتاب «دوران مبارزه»، دلیل انتشار نشریه «انتقام» را با قید «شاید»، «نیاز» دانسته و مینویسد: «نشریه بعثت بیشتر جنبه سیاسی و پرخاش و افشاگری داشت و نشریه انتقام جنبه ایدئولوژیکی آن قوی بود که شاید بر اساس احساس چنین نیازی پس از بعثت منتشر شد. بعثت را من اداره میکردم و انتقام را آقای مصباح یزدی»ص96. البته نهضت آیت الله مصباح در عین مشابهت ساختاری با نهضت امام، یک نهضت سلفی نیست؛ بلکه ایشان خود مجتهد بوده و اهل نظر میباشند.نکته مهمی را هم که درباره نهضت معظمله باید عرض کرد، این است که صبغه و جنبه فرهنگی آن بر دیگر صبغهها آن غلبه داشته و اقتصاد و تأمین معیشت را مقدمه عبادت و تزکیه نفس میداند.متاسفانه هشدارهای مکرّر رهبر معظم انقلاب پیرامون تهاجم و شبیخون «ناتوی فرهنگی» در دو دهه اخیر آنچنان که باید، جدّی گرفته نشد و وضعیّت فرهنگی کشور، آینده جوانان و نهاد خانواده را تهدید میکند.حضرت آیت الله خامنهای درباره حادثه 19بهمن فرمودند: «حتماً همهى ما - هم من، هم شما - بايد سپاسگزار باشيم از كسانى كه روز 19 بهمن را با عمل خودشان - نه با زبان، نه با قرارداد - با اقدام خودشان، با عزم خودشان به وجود آوردند و ماندگار كردند. وقتى يك اقدامى، خالص، صحيح، متكى بر انديشهى درست و سرشار از اخلاص انجام ميگيرد، خاصيت آن، ماندگارى است. خيلى از كارهاى نمايشى را ما ممكن است انجام بدهيم؛ بعضى كارهاى دستورى را ممكن است ما انجام بدهيم كه در آن اخلاص كافى وجود نداشته باشد؛ گذشت زمان آنها را محو ميكند، نابود ميكند؛ ليكن قضيهى 19 بهمن از اين جمله نبود؛ از جملهى حوادثى بود كه از دل ايمان و اخلاص و عزم راسخ جوشيد. در آن شرائط، درست است كه تا پيروزى قطعى انقلاب چند روزى بيشتر نبود، اما هيچكس نميتوانست پيشبينى كند كه 19 بهمن، يك 22 بهمنى هم در پى خواهد داشت. پيشبينى قطعى نميشد كرد؛ كار خطرناكى بود. عزم راسخ آن جوانان كه جوانهائى بودند شبيه شما، اين بود كه آمدند ايمان خودشان، عزم خودشان، پيوستگى خودشان با ملت و درك و تشخيص صحيح خودشان از عمق حادثهاى را كه داشت اتفاق مىافتاد، با عمل خودشان نشان دادند. البته خطرناك هم بود، اما اقدام كردند و 19 بهمن ماندگار شد. اين حادثه، يك حادثهى دفعى نبود. نيروى هوائى با اين كار يك جوهرهاى را از خودش نشان داد».به نظر ما، درس امروز از حادثه 19بهمن، اتخاذ چنین موضعی بود. علیه توكلت و الیه انیب
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]