واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پرونده یک مرد که 27 سال پیش با ادعای دفاع از ناموس مرتکب قتل شده بود، برای اظهارنظر نهایی در اختیار قضات دادگاه تجدید نظر استان تهران قرار گرفت. بامداد 29 اردیبهشت سال 1360 مأموران پاسگاه یکی از روستاهای شهرستان آوج – حوالی قزوین- جسد مرد جوانی را در حاشیه رودخانه یافتند که به طرز فجیعی به قتل رسیده بود.با افشای هویت مقتول، مأموران دریافتند «اوسط» در یکی از روستاهای اطراف قزوین زندگی میکرده و با زنی 22 ساله به نام «کلثوم» رابطه پنهانی داشته است. بدین ترتیب «کلثوم» به عنوان نخستین مظنون دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفت. وی ابتدا سعی در گمراه کردن مأموران داشت، اما سرانجام پرده از جزئیات جنایت برداشت و گفت: یک سال پیش دختر کوچولوی بیمارم را به روستای مجاور برده بودم تا پیرزنی قابله او را معاینه کند. پس از پایان معاینه دخترم قصد بازگشت به خانه را داشتم که به خاطر تاریکی هوا ترسیدم و ناچار به خانه دوست شوهرم «اوسط» رفتم. اما نیمههای شب صاحبانه مرا مورد آزار قرار داد و بعد از آن با ابراز علاقه شدید، مرا وادار به جدایی از شوهرم کرد. با این حال همسرم به هیچ عنوان حاضر نبود طلاقم دهد. وی ادامه داد: شوهرم چاهکن بود و برای کار به روستاهای اطراف میرفت بنابراین در غیاب او «اوسط» به خانه ما میآمد. تا این که یک شب پدرم – یدالله – و برادر بزرگترم – حمدالله- «اوسط» را در خانه یافته و او را کشتند. بدین ترتیب مأموران پدر و برادر «کلثوم» را به اتهام مشارکت در قتل دستگیر کردند. یدالله با تأیید اظهارات دخترش گفت: «بارها به دامادم گفته بودم که «اوسط» مرد نادرستی است و از او خواسته بودم به رابطه دوستیاش با او خاتمه دهد اما توجهی نمیکرد. از اهالی روستا نیز شنیده بودم مقتول در غیاب دامادم به خانه دخترم رفت و آمد دارد. شب حادثه وقتی شنیدم اوسط وارد روستا شده با پسرم حمدالله – 27 ساله – نقشه قتل را طراحی و اجرا کردیم. بعد هم جسد را کنار رودخانه رها کردیم. بدین ترتیب با شکایت مادر و همسر مقتول به نیابت از فرزندانش، حکم قصاص نفس – اعدام – پدر و پسر به اتهام مشارکت در قتل عمد صادر شد. اما با اعتراض متهمان به رأی دادگاه، حکم قصاص نقض و برای شان قرار وثیقه صادر شد. در ادامه سال 77 پرونده به شعبه 1004 دادگاه جزایی تهران ارسال شد.در این مرحله، متهمان با معرفی 45 تن از اهالی روستا به دادگاه که شهادت دادند مقتول مردی بدنام بوده و با «کلثوم» رابطه پنهانی داشته، بار دیگر به دفاع از اقدام خود پرداختند. سرانجام قاضی دادگاه با بیان اینکه انگیزه دیگری جز دفاع از ناموس نمیتوانسته مطرح باشد، پدر و پسر را محکوم به پرداخت دیه کرد. تا اینکه با مرگ یدالله – پدر – پرونده وارد مرحله تازهای شد. در آخرین مرحله رسیدگی با گذشت 30 سال از جنایت، مقتول مهدورالدم شناخته شد و تنها متهم پرونده نیز محکوم به پرداخت نصف دیه مرد مسلمان و شش ماه زندان شد. پس از صدور این حکم، متهم که در حال حاضر 54 ساله شده با اعتراض به رأی دادگاه نوشت: «27 ساله بودم که در دفاع از ناموس مرتکب قتل شدم. حالا صاحب همسر و چند فرزند هستم و هزینه زندگی مادرم نیز برعهده من است. حال آن که برای پایان دادن به یک رسوایی بزرگ چاره دیگری نداشتم و مقتول را نیز در حریم خصوصی خانه به قتل رساندیم بنابراین مجازات تعیین شده متناسب با وضعیت من و شرایط پرونده نیست».قرار است بزودی قاضی "علیاصغر تشکری" رئیس شعبه 39 دادگاه تجدید نظر استان تهران و مستشاران درباره این پرونده تصمیمگیری کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]