تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835028497
رهبری سازمان مجاهدین استالینیستی و متکی بر شستشوی مغزی و روانی است
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اداره امنیت فدرال آلمان در گزارشی تفصیلی خود از پیشینه،وضعیت کنونی و اهداف آینده گروهک تروریستی منافقین نوشته است: رهبری سازمان مجاهدین نه تنها با ادعای دمکراتیک بودن نمی خواند ، بلکه زوج رجوی شیوه ای کاملا استالینیستی و متکی بر شستشوی مغزی و روانی اعمال می کنند. بخش دوم این گزارش "بر اساس تحلیل و دیدگاه این نهاد دولتی کشور آلمان" در پی می آید:3-1- شیوه رهبری آتوریتهطبق خواسته رهبری سازمان مجاهدین همگی اعضا و هواداران موظف به فرمانبرداری مطلق و در اختیار گذاشتن کامل خود در تمام دنیا می باشند. این خواسته به زیرمجموعه آتوریته زوج رجوی در پائین ترین رده یعنی در ارتش آزادیبخش به زنها منتقل شده است. تبلیغات بیرونی و پرسروصدای شورای ملی مقاومت در رابطه با دموکراسی در درون آن جاری نیست. در یک سیستمی با مشخصات رهبری فرقه گونه، اجبار به روابط گروهی، فرهنگ رهبری استالینستی بدور کیش شخصیت مسعود و مریم رجوی و همچنین سیستم پیچیده شستشوی مغزی و روانی باعث شده که اعضای سازمان در گذشته بطورکامل شخصیت خود را ازدست داده و دستورات رهبری را بدون چون چرا بکار ببندند. اعضای سازمان در گذشته بدستور مسعود رجوی حتی زنهای خودرا طلاق داده و از خانواده خود ایزوله شدند تا بدین وسیله بتوانند بدون هیچگونه بهانه ای تمامی دستورات سازمان را بکار ببندند. بچه های این اعضا بعد از تقسیم در گروهای سنی مختلف و تفکیک پسر و دختر به اروپا اعزام شدند و در یتیم خانه هایی نگهداری شدند. این شیوه رهبری روی هواداران شورا در آلمان نیز از طریق کادرهای باسابقه زنان که تا قبل از برچیده شدن پایگاه اصلی درعراق از طریق گزارش نویسی مستمر مراتب جان نثاری خودرا به رهبری در عراق اثبات می کردند، ادامه داشت. در حال حاضر می توان اینگونه برداشت کرد که رهبری سازمان در غرب بخصوص به مقر کنونی مرکزاروپایی سازمان در فرانسه منتقل شده است. ساختار کادر رهبری سازمان همچنان به سیستم نقل وانتقال معطوف است که در همه بخش ها به آن عمل می شود. در گذشته این موضوع نه تنها به جابجایی مسئولین مابین پایگاههای خارج از کشور بلکه بخصوص به جابجایی فرماندهان زن ارتش آزادی بخش به پایگاههایی در اروپا وشمال آمریکا معطوف می شد. تغییر مستمر در مسئولین و کادرها این تاثیر رادارد که هیچ کسی بطور خاص در کار خود تخصص ویژه پیدا نکند و مانع از تمرکز قدرت در کنار رجوی و همسرش می شود. جهت انتقال این افراد در سطح جهان و جهت حفظ کادرهای سازمانی از بدام افتادن در تور سازمان اطلاعاتی ایران، این سازمان یک سیستم پیچیده قاچاق انسان را دارا می باشد. در گذشته نیز این کارها با استفاده از مدارک جعلی انجام میگرفت. افراد ارتش ازادی بخش تحت آموزش های شدید نظامی بوده اند. این "ارتش یاغیان" که قبلا تحت حمایت و کنترل سیستم امنیتی عراق بود، دست به عضوگیری افراد داخل کشور و حتی از ایرانیان خارج از کشور می زد. مجموعا در 15 پایگاه سازمان در عراق جهت آموزش نظامی و همچنین تمرین جنگ چریکی مورد استفاده قرار می گرفت. تسلیحات در درجه اول از انبارهای ارتش عراق تامین می شد که به همین دلیل سازمان هوای رژیم عراق را داشت و به نوبه خود از حمایت گسترده آن برخوردار بود.3-2-اقدامات تروریستی در وطن ( ایران )تیم های عملیاتی ارتش ازادی بخش عملیات چریکی خود را از سال 1997 تا حدود سال 2001 الی 2002 تشدید کردند. هدف اصلی حملات آنان از جمله پادگان ها ارتش و سپاه پاسداران، کلانتری ها، مراکز اطلاعات و دیگر مراکز دولتی بودند. طبق اظهار مسئولین ایرانی در جریان این حملات به علت روش غیر مسئولانه و بی رحمانه هر بار عده ای غیر نظامی کشته و یا مجروح شده اند. قربانیان عملیات تروریستی و خشونت بار همچنین مقامات مسئول را نیز در برگرفت از جمله رئیس سابق زندان اوین (1998) و همچنین جانشین فرمانده کل ارتش (1999) که این قتل ها از طرف سازمان مجاهدین و در اخبار آن به عنوان "عملیات مجازات" در مقابل نقض حقوق بشر توجیه می گردید. سازمان از سال 1981 تا کنون رسما مسئولیت کشتار عده زیادی از ایرانیان را بعهده گرفته که ازآنان به عنوان "جاسوسان رژیم" نام می برد وهمچنین مسئولیت خرابکاری هایی از جمله حمله به وزارت دفاع ایران در 3 یونی 2001 رابعهده گرفته است.3-3- عکس العمل در مقابل ضربات تروریستی مجاهدین اداره امنیت فدرال آلمان می افزاید : بخاطر این پرونده تروریستی، هواداران مجاهدین در سراسر دنیا تحت تعقیب و مراقبت سازمان اطلاعات و امنیت ایران قرار دارند. پاسخ ضربات چریکی ارتش ازادی بخش اکثرا با ضربات نظامی متقابل توسط نیروهای ایران همراه بوده که در فرم حمله هوایی و راکت زدن صورت گرفت. اینچنین حملات هوایی مثل حمله ماه آپریل سال 1992 راه به یک اقدام هماهنگ شده اعضای سازمان مجاهدین برد که طی آن همزمان 11 نمایندگی سیاسی دولت ایران مورد هجوم و تخریب و غارت قرار گرفت. کشور آلمان بطور مشخص درگیر این مسئله بود چرا که همزمان سه نمایندگی از جمله سفارت ایران در بن و سرکنسولگری ها در هامبورگ و مونیخ تاراج و تخریب شده بودند و حتی بخشی از آن آتش زده شده بود که خسارات میلیونی بوجود آورد. انعکاس بد این تخریب و تاراج سازمان را مجبور کرد که در غرب از خشونت دوری نماید. البته تعداد زیادی از فرستادگان رسمی ایرانی که در سالهای قبل جهت بازدید به غرب می آمدند مورد حمله تخم مرغی و پرتاب رنگ قرار می گرفتند که این اعمال توسط هواداران شوارای ملی مقاومت انجام می گرفت. تظاهرات و اینگونه اعمال با هدف جلوگیری از نزدیک شدن ایران به دول غرب و بهتر شدن روابط فی مابین صورت میگرفت. بعلت گذشته تروریستی، سازمان مجاهدین در لیست های تروریستی کشورهایی زیادی گنجانده شده است. هرچند که در سال 1997 وزارت خارجه ایالات متحده امریکا سازمان مجاهدین را در کنار 30 گروه دیگر در لیست گروه های تروریستی گنجاند ولی این دسته بندی در سال 1999 مجددا با قرار دادن شورای ملی مقاومت در لیست مذبور تایید گردید. در کشور انگستان نیز سازمان مجاهدین در سال 2001 در لیست تروریستی قرار گرفت و ممنوع گردید البته این ممنوعیت شامل حال شورای ملی مقاومت و همچنین انتشار نشریه فارسی زبان مجاهد نگردید. در ماه مه سال 2002 سازمان مجاهدین وارتش آزادی بخش - البته نه بازوی سیاسی آن شورای ملی مقاومت- بدلیل درج در لیست کشورانگلستان و تصمیم شورای وزیران اتحادیه اروپا در لیست گروههای تروریستی اتحادیه نیز اروپا قرار گرفت. بخاطر فشاری که به این وسیله روی سازمان آورده شد و " شاید در سایه ضربات تروریسـتی 11 سپتامبر2001 در امریکا " اینطور به نظر می رسد که عملیات تروریستی سازمان مجاهدین در داخل ایران و همچنین تعرضات نظامی نسبت به فرستادگان رسمی دولت ایران در غرب از ماه می سال 2002 قطع شده اند.بعد از سرنگونی رژیم دیکتاتوری صدام حسین، سازمان مجاهدین در یک نقطه چرخش قرار گرفت. در نتیجه حمله به عراق پایگاههای ارتش آزادی بخش ازجمله مقر اصلی سازمان کمپ مشهور اشرف در نزدیکی بغداد بدفعات مورد بمباران ارتش امریکا قرار گرفت. نمایندگان ارتش امریکا در عراق بدنبال آن در تاریخ 14 آپریل 2003 قرار تسلیم ارتش آزادی بخش را دریافت کردند. بعد از امضای یک قرارداد آتش بس در تاریخ 22 آپریل 2003 نیروهای امریکایی حکم کردند که در تاریخ 9 مه 2003 ارتش آزادی بخش طبق ضوابط اجباری نظامی بدون فوت وقت خلع سلاح گردد. سازمان در تاریخ 11 ماه مه 2003 تسلیم شد. تقریبا 4000 سرباز در بزرگترین کمپ سازمان در عراق "اشرف" تحت کنترل امریکایی ها قرار گرفتند و بدنبال آن اجازه اقامت و حق ماندگاری به عنوان "آواره" بر اساس بند 4 کنوانسیون ژنودریافت کردند. فاکتور ارتش آزادی بخش به عنوان بازوی نظامی سازمان مجاهدین دیگر وجود خارجی ندارد هرچند که در فضای بوجود آمده از سال 2001 /2002 که به نگرش سیاسی بدون خشونت روی آورده ولی هیچگونه نشانه مشخص صرفنظر کردن از عملیات خشن ونظامی دیده نشده است.آینده و سرنوشت هواداران سازمان مجاهدین در قرارگاه اشرف که حدود 3500 نفر می باشند نامعلوم است. با توجه به اینکه دولت عراق نیز از سال 2003 سعی بر این دارد که به حضور سازمان مجاهدین در عراق خاتمه بدهد. هرچند که تاکنون کلیه تصمیمات اعلام شده بدون نتیجه بوده اند. حتی شورای ملی مقاومت درتابستان 2008 اشاره ای به مذاکرات نیروهای ائتلاف با رژیم عراق با هدف انحلال سریع قرارگاه اشرف، داشت. نتیجه این اقدامات باعث شد که هواداران شورای ملی مقاومت در مقابل دفتر پناهندگی سازمان ملل در ژنوتظاهراتی برپا نمایند. بر این اساس ابقای کمپ اشرف در این منطقه همچنان مورد سوال می باشد.در حال حاضر وضعیت سازمان مجاهدین در عراق آنرا مجبور به محدود کردن فعالیتهایش درحد فعالیت سیاسی کرده است وبه همین جهت شورای ملی مقاومت بعنوان بازوی گسترده سیاسی آن در اروپا و امریکای شمالی نقش اصلی را بعهده گرفته است. 3-4 مبارزات سیاسی در غربدر اروپای غربی و آمریکای شمالی شورای ملی مقاومت تبلیغاتی فشرده ای را در ضدیت با رژیم ایران پیاده نمود بطور خاص شورای ملی مقاومت در کشورهایی فعالیت می کند که تعداد زیادی متقاضی پناهندگی و یا پناهنده زندگی میکند ( از جمله آلمان، کشورهای اسکاندیناوی، هلند، فرانسه،سوئیس و ایتالیا )سازمان همیشه سعی دارد که با استفاده ظریف از لابی های مختلف، افکار عمومی و همچنین تصمیم گیرندگان اجتماعی و سیاسی را به نفع خود تحت تاثیر قرار بدهد و کشور آلمان هم از این استراتژی مستثنی نیست و در سطح ایالتی و فدرال سعی دارند که با نمایندگان تماس گرفته و اهداف سازمانی خود را به عنوان نقطه نظرات دمکراتیک به اطلاع آنها برسانند و جلب حمایت سیاسی نمایند.مبنای اصلی دلایل تبلیغ سازمان اکثرا همان حرفهای تبلیغی همیشگی مریم رجوی می باشد که تحت عنوان " راه حل سوم " ارائه می شود. طبق این راه حل تغییر مناسبات سیاسی در ایران نه با حمله نظامی آمریکا (راه حل اول) ونه با سیاست مماشات اروپا (راه حل دوم) بلکه فقط با تغییر دموکراتیک درایران بوسیله مردم ایران و "مقاومت سازمان یافته" اش انجام می گیرد. که در این مجموعه " ارتش آزادی بخش " جای دارد. سازمان مجاهدین را مریم رجوی " قلب مقاومت " می نامد و می گوید "پاک کردن برچسب ناعادلانه تروریستی" از سازمان مجاهدین شرط لازم برای ایجاد یک ایران دموکراتیک خواهد بود. آنها در صحنه بین المللی در تک مورد هایی موفق شده اند که تصمیمات و قطعنامه های مربوط به ایران را تحت تاثیر قرار بدهند. در آلمان سعی برای اینگونه اعمال را می توان در بازدید مریم رجوی در 23 الی 27 نوامبر سال 2008 دربرلین مشاهده کرد. این تغییرات نباید این شبه را بوجود بیاورد که نگرش سیاسی شورای ملی مقاومت در غرب نسبت به گذشته تغییر کرده است. آنها همچنان مدعی "تنها آلترناتیو دمکرات" هستند که خواسته های مردم ایران را نمایندگی میکند .فعالیت گسترده تبلیغاتی شورای ملی مقاومت در انتشارات گوناگون سازمان مستترمی باشد. در این رابطه میتوان به پاسخگویی شورا به بولتن " اداره امنیت فدرال آلمان" در تابستان 2007 اشاره کرد.در این پاسخگویی که در سایت اینترنتی شورای ملی مقاومت منتشر شد، شورا مطالب بولتن " اداره امنیت فدرال آلمان " راجع به شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین را "مخدوش و قابل تردیدو سئوال" دانست ، البته بعد از گذشت هفت سال از انتشاربولتن!در جنگ تبلیغی شورای ملی مقاومت تلاش برای خروج سازمان مجاهدین از لیست تروریستی از مدتها قبل اهمیت ویژه ای دارد. مخصوصا که سازمان مجاهدین قرار گرفتن در لیست تروریستی را خطری می داند که نه تنها باعث می شود که در کشورهای غربی محدودیت فعالیت سیاسی پیدا کرده و نتواند درمقابل رژیم ایران مقابله نماید بلکه این موضوع بیشتر باعث ایزوله شدن سیاسی سازمان گردد. در قالب یک لابی گری قوی همراه با جمع آوری امضاء و برگزاری میز کتاب در شهرهای مختلف آلمان کوشش می شود که به خروج سازمان مجاهدین را از لیست تروریستی بین المللی دست یابند.یکی از بخشهای این استراتژی توسط سازمان مجاهدین تشکیل "جبهه همبستگی ملی" در سال 2001 بود. شرط عضویت در این جبهه ضدیت فعال در مخالفت با "رژیم ایران" و همچنین "اعتقاد به جدایی دین از دولت" و نیز قبول فرم دمکراتیک نظام در ایران بود. سازمان مجاهدین در نظر داشت با این کار به خارج از خود نشان بدهد که همراه با جریانات دیگر اپوزیسیون می باشد.ولی در واقع این تاکتیک سازمان مجاهدین فقط یک زهرخند تاکتیکی بود. بدلیل جریان روبفزایش ایزوله شدن سازمان مجاهدین طی سالها از یک طرف و آگاهی و بینش گروه های دیگر اپوزیسیون از طرف دیگر باعث شده که نه سازمان مجاهدین از ادعای تنها آلترناتیو بودن دست بردارد و نه همان طوریکه قابل انتظار بود، هیچ گروه اپوزیسیونی نظر مثبت به انها نشان داده است.اداره امنیت فدرال آلمان می افزاید : سازمان مجاهدین به موازات فعالیت های سیاسی شورای ملی مقاومت اعلام شکایتی علیه مصوبه ماه مه 2002 شورای وزیران اتحادیه اروپا که بدنبال آن منجر به قرار گرفتن سازمان مجاهدین در طبقه بندی تروریستی در دادگاه بدوی اتحادیه اروپا شد، نمود که ابتداعا با موفقیت همراه بود. دادگاه بدوی در حکم تاریخ 12 دسامبر 2006 مصوبه شورای وزیران را باطل اعلام نمود. این دادگاه تصمیم خود را به دلیل اعلام نمود که در چگونگی در لیست قراردادن ( سازمان مجاهدین ) موارد مشخصی از اصول حقوقی نظیر حق دفاع، حق اعلام دلایل و احترام به حقوق قضایی نادیده گرفته شده است. دادگاه همچنین شورای وزیران را موظف کرد که دلایل سازمان مجاهدین را متعاقبا قبول بکند. اما هیچ توفیقی برای حذف سازمان مجاهدین از لیست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا حاصل نشد. در آخرین مصوبه شورای وزیران که در تاریخ 15 جولای 2008 انتشار یافت نه تنها سازمان مجاهدین بلکه بازوی نظامی آن ارتش آزادی بخش که در سال 2003 خلع سلاح هم شده بود را هم در این لیست گروه های تروریستی گنجانده شدند. شورای ملی مقاومت دراینجا همچون مصوبات قبلی شورای وزیران مشخصا نادیده گرفته شد. مجددا طی حکمی در تاریخ 23 اکتبر 2008 دادگاه بدوی اعلام نمود که با توجه به توفیق سازمان مجاهدین برای خروج از لیست تروریستی انگلستان تصمیم شورای وزیران به تاریخ 20 دسامبر 2007 جهت ابقای نام سازمان مجاهدین در لیست تروریستی باطل می باشد. اما مصوبه بعد از این زمان یعنی مصوبه 15 جولای 2008 مربوط به حکم 23 اکتبر نبود.نتیجه این شد که سازمان مجاهدین همچنان تا اطلاع بعدی در لیست تروریستی اتحادیه اروپا باقی ماند. ادامه دارد ...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]
-
گوناگون
پربازدیدترینها