تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829225270




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خواب آبي


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: خواب آبي


ادبيات- فاضل تركمن:
از وقتي كه آمد توي نقاشي‌هايم تصميم گرفتم با او دوست شوم.

يك دوست با يك قلب بزرگ؛ قلب بزرگ آبي كه هر چه قدر دلم بخواهد مي توانم برايش درد دل كنم. از آرزوهايم بگويم، برايش قصه بگويم، شعر بخوانم و هيچ وقت هم نمي‌گويد خسته شدم. مي‌توانم حتي بروم كنار قلبش‌، بروم بازي كنم، به او آب بپاشم‌، او هم مرا حسابي خيس مي‌كند و به قول مامان فرشته، مي‌شوم عينهو موش آب كشيده... مي‌توانم با موج‌هايش بازي كنم، موج‌هايش مرا دنبال مي‌كنند، من فرار مي‌كنم، زمين مي‌خورم و پاهايم مي‌رود توي شن‌ها... خوشم مي‌آيد. نرم است. بعد روي ساحل شني مي‌نشينم و نقاشي مي كشم: عكس خودم را با آسمان، با ماه، با دوست صميمي‌ام دريا. مي‌توانم بروم به مهماني دريا. مهماني هاي دريا هميشه بزرگ است. صدف‌ها هستند، ماهي‌ها، گوش ماهي‌ها... با هم بازي مي‌كنيم. از ماهي‌ها شنا ياد مي‌گيرم. مي‌خندم، مي‌خندند. خوشحال هستم. اما چند روزي مي‌گذرد كه ديگر با دريا دعوايمان شده . يعني من با دريا دعوا كردم . دريا كه دعوا مي‌كند، كتك نمي‌زند‌، فحش هم نمي دهد، حتي... خوب من هم، من هم قهر كردم‌، خسته شدم، آنقدر نشستم لب ساحل و حرف زدم و حرف زدم، حرف زدم... و دريا هيچي نگفت. اگر لال بود يك چيزي... اين بار آخري اعصابم خيلي خرد شد، گفتم:‌ تو با اون زبون دراز آبي نمي توني دو، سه كلمه هم حرف بزني؟

...دريا هم مثل هميشه جواب نداد. انگار موج‌ها ترسيده بودند، چون ديگر دنبالم نمي‌كردند، فقط پاهايم را آرام قلقلك مي‌دادند؛ اما من نمي‌خنديدم تا آشتي نكنم. اين هم از دوست صميمي ما ... اي كاش اصلاً مجبور نبوديم به خاطر كار پدرم تهران را ول كنيم و بياييم به يك شهر غريب . اي‌كاش اصلآ بچه كه بودم نمي‌آمد توي نقاشي‌هايم تا حالا اين همه از دستش حرص نخورم... اما من كه نمي‌توانم تحمل كنم. يعني ديگر لب دريا نروم. بازي نكنم، خيس نشوم... نه، نه، نه... نمي‌توانم.

تصويرگري از زينب انتظاري

شب خوابم نبرد. بابا خوابيده بود؛ مامان هم همين‌طور. در را آرام باز كردم و زدم بيرون؛ رفتم كنار ساحل. يواش يواش... هي مي‌خواستم برگردم بروم خانه، اما دلم نيامد. نشستم روي شن‌ها. زانوهايم را بغل گرفتم. سرم را گذاشتم روي پاهايم. بغضم شكست. جيغ زدم: دريا ! درياي بي معرفت! بعد هم خودم را انداختم روي ساحل شني كنار موج‌ها... مشت مشت شن بر مي‌داشتم و مي‌ريختم روي سر و صورتم و موج‌ها سر و صورتم را مي‌شستند . هي مي‌ريختم، هي مي‌شستند، هي مي‌ريختم، هي مي‌شستند. خسته شده بودم. دراز كشيدم كنار موج‌ها و چشم‌هايم را بستم. باورم نمي‌شد. داشت نزديك مي‌شد. نزديك، نزديك‌تر... چشم هايم را ماليدم. چند تا سيلي زدم توي گوش خودم. روبه رويم يك پري بود، پري دريايي. آب پاشيدم روي صورتم، يعني اين واقعاً يك پري است؟ مگر مي‌شود؟ داشت به من لبخند مي‌زد. خواستم چيزي بگويم كه گفت: « سلام، دوست دريايي!» زبانم بند آمده بود. گفتم: (س... س... سلام!) جلو آمد، دستي روي سرم كشيد و بعد هم آرام آرام مرا كنار موج‌ها نشاند .

- خوب حالا بگو ببينم، براي چي با دوستت قهر كردي ؟ تو كه هميشه مي‌گفتي دريا را خيلي دوست‌داري....گفتم‌: «ب ب... ببخشيد ، اما براي چي بايد به شما جواب بدهم؟»

تبسمي كرد. زل زد توي چشم هايم و گفت:«عزيزم، من مي‌خواهم كمكت كنم. مگر تو نبودي كه مي‌خواستي بداني چرا دريا ساكت است ؟‌چرا دريا حرف نمي‌زند ؟ من همه درددل‌هايت را شنيدم.» داشتم از تعجب شاخ در مي‌آوردم . تمام حرف‌هايم را شنيده بود. خواستم بپرسم چه طوري حرف هايم را شنيدي كه گفت:« خوب من هم از طرف دوستت آمدم، ديگر. از طرف دريا. من مهمان هميشگي دريا هستم. دريا به من گفت به تو بگويم كه از دستش ناراحت نباشي.گفت: من مرجان را خيلي دوست دارم. از همان بچگي‌اش كه از صبح تا غروب مي‌آمد پيش من و آب بازي مي‌كرد تا حالا كه چهارده سال دارد. تقصير من چيست كه نمي‌توانم مثل آدم‌ها حرف بزنم؟گفت به مرجان بگو : زبان من خيلي هم دراز نيست! اما مي‌توانم حرف بزنم . مگر خودت هميشه نمي‌گفتي كه عاشق صداي آب هستي. من با صداي موج‌ها كه به تخته سنگ‌ها مي‌خورند و برمي‌گردند با تو حرف مي‌زنم. حالا اسمش را هرچه مي‌خواهي بگذار؛ زبان دريايي يا زبان آبي. به مرجان بگو با من آشتي كند. من مرجان را خيلي دوست دارم، خيلي...»

گريه‌ام گرفته بود. خواستم بگويم كه: « پري دريايي! من مي‌خواهم با دريا آشتي كنم.» اما پري دريايي آرام آرام دور شد و هرچه صدايش زدم جوابم را نداد .

رفتم كنار موج‌ها. دست هايم را پر از آب كردم و به طرف آسمان پاشيدم.

تاريخ درج: 30 ارديبهشت 1387 ساعت 17:16 تاريخ تاييد: 23 خرداد 1387 ساعت 00:03 تاريخ به روز رساني: 23 خرداد 1387 ساعت 00:03
 پنجشنبه 23 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن