محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826959856
نفت و سياست خارجي پهلوي دوم از كودتا تا انقلاب اسلامي
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نفت و سياست خارجي پهلوي دوم از كودتا تا انقلاب اسلامي
حميد هوشنگي سال 1287 يك نقطه عطف استراتژيك محسوب مي شود . كشف نفت به تحكيم اعمال نفوذ جدي انگليس در ايران و تصميم اين كشور به باقيماندن در خليج فارس منجر شد.از اين تاريخ به بعد بود كه مفهوم « امنيت ذخاير نفتي خليج فارس » براي هميشه وارد نظام واژگان امنيتي غرب شد و حقي دائمي براي كشورهاي صنعتي غرب براي مداخله در موازنه قدرت در خليج فارس ايجاد كرد1. با كشف نفت در منطقه خاورميانه بر اهميت استراتژيك اين منطقه افزوده شد. رقابت دائمي شوروي و انگليس بر سر نفت ايران در دوره هاي قبل از كودتاي 28 مرداد 1332 نشان از اهميت و جايگاه ايران در معادلات ابرقدرت ها دارد . روس ها خواستار امتياز مشابه انگليسي ها در شمال بودند و انگليسي ها نيز در جنوب براي حفاظت از منافع نفتي خود دست به اقداماتي زدند كه با حاكميت حكومت مركزي در تضاد بود و همه اينها نشان از تاثير زياد نفت در روابط خارجي ايران است . نفت يكي از عوامل عمده يورش نيروهاي متفق به ايران در طي جنگ دوم جهاني بود. با ملي شدن صنعت نفت فصل جديدي از روابط خارجي ايران با قدرت هاي بزرگ رقم خورد. اولين نتيجه اين حركت ملي شكسته شدن انحصار انگليسي ها بر نفت ايران بود و همين عامل آنها را به سوي اقدام نظامي و برپايي كودتا سوق داد . هرچند كودتاي 28 مرداد نتوانست انحصار گذشته انگليسي ها بر نفت ايران را بازگرداند اما وضعيت جديدي را رقم زد و آن حضور علني و رسمي آمريكا در برنامه نفتي ايران بود. البته اين بدان معنا نيست كه آمريكائي ها در سال هاي قبل تلاشي براي حضور در برنامه نفتي ايران نداشتند2. در اين مقاله سعي شده است به اين سوال پاسخ داده شود كه جايگاه نفت در روابط خارجي ايران در دوره پهلوي دوم از كودتاي 1332 تا انقلاب اسلامي چه بوده است . فرضيه نگارنده اين است كه نفت همانند دهه هاي قبل از كودتاي 28 مرداد عامل اصلي در روابط خارجي ايران بازي مي كند و حتي با توجه به افزايش قيمت نفت اين نقش در زمينه هاي ديگر مانند نظامي و اقتصادي پر رنگ تر و جدي شده است . كنسرسيوم نفتي ; ورود آمريكا به برنامه نفتي ايران با ملي صنعت نفت در ايران انگليسي ها عملا از نفت ايران خلع يد شدند. ملي شدن صنعت نفت همچنين ورود نفت ايران را كه بر اساس قرارداد 1312 در اختيار شركت نفت ايران انگلستان بود به بازارهاي جهاني متوقف ساخت . جذب نفت ايران در بازارهاي جهاني مهم ترين مسئله اي بود كه دولت كودتا را به خود مشغول كرده بود زيرا با توقف صادرات نفت ايران كشورهاي نفت خيز خاورميانه توليد نفت خود را افزايش داده بودند و در نتيجه كاهش توليد آنها بخاطر ورود نفت ايران به بازار جهاني ممكن بود مخالفت شركت نفتي را در پي داشته باشد . بنابراين اين كار مستلزم همكاري 7 كمپاني بزرگ نفتي بود كه در كنار شركت سابق ايران و انگلستان كليه عمليات توليد محل و نقل و تصفيه و بازاريابي را در جهان غير كمونيست در دست داشتند3. دولت كودتا و شاه از بحران مالي كه به دليل عدم صادرات نفت به وجود آمده بود نگران بودند بنابراين براي برقراري ثبات در داخل از آمريكا درخواست كمك مالي نمودند. آمريكا اين كمك ها را در كنار تلاش براي برقراري صادرات نفتي ايران انجام داد تا خطراتي كه منافع آمريكا را مانند گسترش كمونيسم تهديد مي كرد بر طرف سازد4. بنابراين طي مذاكرات چند ماهه بين سياستمداران عالي رتبه آمريكا انگليس و فرانسه به همراه روساي شركت هاي بزرگ نفتي در آذر 1332 بر ايجاد يك كنسرسيوم مشترك استخراج و پالايش نفت ايران به توافق رسيدند . 5 حكومت زاهدي نيز آمادگي خود را براي مذاكره با نمايندگان كنسرسيون اروپايي آمريكايي نفت اعلام كرد . نهايت اين مذاكرات عقد قراردادي معروف به قرارداد اميني پيچ يا قرارداد كنسرسيوم شد و در اين قرارداد طرف اول يعني ايران شامل دولت و شركت ملي نفت ايران و طرف دوم يعني 8 شركت نفتي خارجي شامل 5 شركت آمريكايي بودند كه هر كدام با 8 درصد جمعا ) با 40 درصد شركت هلندي رويال داچ با 14 درصد و شركت نفت فرانسه با 6 درصد B . P ( 40 درصد و شركت نفت بريتيش پتروليوم سهيم بودند6. هر چند كه انگليسي ها 40 درصد از سهام كنسرسيوم را در اختيار داشتند اما آمريكا در صدد بود كه دست آنها را از نفت ايران بطور كامل قطع كند و خود جاي آنها را بگيرد اما يكسري از علل وجود داشت كه آمريكا را ناكام گذاشت . يكي از اين علت اين بود كه ايالات متحده مي خواست وحدت دولت هاي عضو ناتو را كه انگلستان هم عضو آن بود به هم نزند و براي اين هم آمريكا نتوانست مسئله اخراج كامل انگلستان را از ايران و نظارت صد در صد به نفت ايران را عملياتي كند7. با اين حال آمريكا علاوه بر ورود به برنامه نفتي ايران گام محكمي براي تثبيت موقعيت خود در خاورميانه برداشت . گزارش كميسيون تحقيق پارلمان فرانسه درباره كنسرسيوم مويد اين مطلب است : « با اين حال شركت هاي آمريكايي موفق شدند با بهره گيري از بحران نقت ايران در سال 1330 سلطه خود را بر خاورميانه مسجل سازند. در واقع فقط مداخله آمريكا توانست مصدق را سرنگون كند و نتيجه اين همبستگي ورود شركت هاي آمريكايي با 40 درصد سهام در كنسرسيوم بين المللي بود » 8. پيمان بغداد حمايت از شركت هاي نفتي يا مقابله با كمونيسم يكي از اهدافي كه آمريكا درسال هاي پس از جنگ دوم جهاني (جنگ سرد) شديدا پيگيري مي كرد مقابله با نفوذ كمونيسم در كشورهاي در حال توسعه و جهان سومي بود . اجراي اصل 4 ترومن در سال هاي آغازين دهه 1330 در راستاي اين مقابله بود . آمريكا همچنين به دنبال ايجاد كمربند بهداشتي به دور شوروي و چين بود تا از گسترش ويروس كمونيسم به جهان جلوگيري كند. و تهديدات نظامي آنها را خنثي نمايد9. در همين راستا آمريكا براي حفظ منافع خود در خاورميانه ( هم نفتي هم معدني و استراتژيك ) در برابر خطر كمونيسم در كشورهاي منطقه به دنبال ايجاد يك سازمان نظامي جمعي بود10. بنابراين پيمان بغداد در 19 مهر 1334 با پيوستن ايران به جمع تركيه عراق و پاكستان از كشورهاي منطقه و انگلستان كامل شد آمريكا نيز به صورت عضو ناظر بود اين پيمان در حقيقت اولين نشانه همبستگي نظامي بين دو دولت ايران و ايالات متحده به شمار مي رود11. پيمان بغداد با كودتاي نظامي در عراق در سال 1327 و سقوط رژيم سلطنتي و در نتيجه خروج عراق از اين پيمان به پيمان سنتو تغيير يافت . در ادامه اين سياست آمريكا بطور جداگانه با ايران پاكستان و تركيه موافقت نامه هاي دفاعي امضا كرد كه بر طبق آنها آمريكا موظف شد در صورت تجاوز به كشورهاي طرف قرارداد هر گونه اقدام مقتضي را كه شامل استفاده از نيروي نظامي خواهد بود انجام دهد در ضمن مساعدت هاي نظامي و اقتصادي را به اين كشورها جهت حفظ استقلال ملي و تماميت و پيشرفت اقتصادي را به اجرا گذارد12. قراردادها و توافق نامه نظامي بين ايران و آمريكا اعتراض شديد شوروي را در پي داشت زيرا شوروي اين پيمان ها را تهديد بر ضد خود مي دانست و ادعا مي كرد كه ايران قصد دارد پايگاه هاي پرتاب موشك در خاك خود تاسيس كند . بنابراين رابطه ايران و شوروي به سردي گرائيد13. اوپك مقابله با شركت هاي نفتي بر اساس قراردادهاي كنسرسيوم نفتي تعيين قيمت نفت از سوي شركت هاي نفتي صورت مي پذيرفت در حاليكه اين شركت ها هيج معيار اقتصادي مشخصي براي قيمت اعلام نمي كردند. كشورهاي صادر كننده نفت نيز ناچار به پذيرش قيمت تعيين شده از سوي شركت هاي نفتي بودند . شركت هاي نفتي در سال 1338 بدون هيچ دليل منطقي بهاي نفت اعلان شده منطقه خليج فارس را 18 درصد كاهش دادند و چون مقاومتي نديدند سال آينده يكبار ديگر 18 درصد از بهاي نفت كاستند . در اين شرايط كشورهاي صادر كننده نفت علي رغم افزايش بيست تا سي درصدي توليد دچار كاهش درآمد شدند14. كشورهاي صادر كننده نفت براي مقابله با اين خودسري هاي شركت هاي نفتي دست به تشكيل سازماني زدند تا علاوه بر حفظ منافع اعضا قيمت هاي نفت خام را در بازارهاي جهاني تثبيت نمايند15. در شهريور 1339 نمايندگاني از ايران عراق كويت عربستان و ونزوئلا و ناظراني از قطر و اتحاديه عرب در بغداد گرد هم آمدند و سرانجام در 25 دي 1340 اوپك با عضويت 6 كشور تاسيس شد و بعدها اندونزي و ليبي نيز به آن پيوستند16. با تقويت موقعيت اوپك ايران نيز در صد تغيير شرايط قرارداد سال 1333 خود با كنسرسيوم بر آمد و سرانجام شركت هاي عضو كنسرسيوم به امضاي قرارداد جديدي كه متضمن امتيازات بيشتري براي ايران بود رضايت دادند. طي قرارداد جديد اداره امور صنايع نفت ايران بطور كامل به شركت ملي نفت ايران سپرده شد و شركت هاي عضو كنسرسيوم به عنوان خريدار نفت ايران شناخته شدند17. جنگ اعراب و اسرائيل نفت ايران منجي اسرائيل روز 15 مرداد 1352 نيروهاي مصري و سوري دست به حمله اي غافلگيركننده بر ضد رژيم صهيونيستي زدند . در اين بين كشورهاي صادركننده نفت با پيشنهاد شركت هاي نفتي مبني بر افزايش 15 درصدي قيمت نفت مخالفت كردند و دو برابر شدن قيمت نفت را خواستار شدند اما طرفين به توافقي نرسيدند. چند روز بعد در نيمه اكتبر اوپك براي اولين بار بدون مشروت و مذاكره با كمپاني نفتي قيمت نفت را بين هفتاد تا هشتاد درصد افزايش داد و به موازات آن كشورهاي عربي صادركننده نفت ( به استثناي عراق ) صدور نفت به كشورهاي حامي اسرائيل و در راس آنها آمريكا را تحريم كردند. شركت اول با تصميم اوپك مبني بر افزايش بهاي نفت تا دو برابر قيمت تعيين شده در ماه اكتبر تبديل به شوك دوم نفتي براي كشورهاي مصرف كننده نفت شد . بدين ترتيب قيمت نفت در ماه آذر 1352 در مقايسه با بهاي نفت در نيمه اول سال 1973 ميلادي نزديك به 4 برابر شد18. هر چند همكاري رژيم شاه با اسرائيل در سال 1333 آغاز شده بود و اسرائيلي ها در همان زمان پيشنهاد خريد نفت ايران را دادند اما اوج ارتباط ايران و اسرائيل به جنگ اعراب و اسرائيل بازمي گردد . در سال 1335 با بسته شدن كانال سوئز در پي حمله انگلستان فرانسه و اسرائيل به مصر همكاري نفتي گسترده تري بين دو كشور بوجود آمد و با توجه به اينكه شوروي به محض حمله اسرائيل به مصر مناسبات سياسي خود را با اين كشور قطع و جلو ارسال نفت را به اراضي اشغالي را گرفته بود. ايران تنها جايگزين نفت شوروي به شمار مي رفت . تكميل خط لوله بين ايران و اسرائيل در پايان سال 1960 صادرات نفت ايران به اسرائيل را دو برابر كرد19. پس از جنگ سال 1346 نيز رژيم صهيونيستي يك خط لوله 260 كيلومتري از بندر عيلات در كنار درياي سرخ به بندر اشكلون در كنار مديترانه كشيد كه مخارج آن را دولت ايران پرداخت كرد و از اين طريق نفت ايران به مناطقي در اروپا بويژه ايتاليا و روماني ارسال مي شد . در دوره جنگ 1352 اعراب و اسرائيل و تحريم اين كشور از سوي كشورهاي عرب صادر كننده نفت ايران بزرگترين فروشنده نفت به اسرائيل و در واقع ناجي اين رژيم محسوب مي شد. پس از سال 1354 هم كه اسرائيل حوزه نفتي ابوروديس در صحراي سينا را در پي عقب نشيني به مصريان واگذار كرد دولت ايران متعهد شد كه كليه احتياجات نفتي اسرائيل را تامين كند و اين تضمين دولت ايران در واقع جزئي از معاهده سري ميان مصر و اسرائيل بود كه هنري كسينجر وزير خارجه وقت آمريكا مذاكرات مربوط به آنرا به عهده داشت 20. اسرائيلي ها نيز در عوض مربيان خود را براي آموزش نظاميان ايران فرستادند و براي ايجاد سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك ) با رژيم پهلوي همكاري نزديكي داشتند21. ايران ژاندارم منطقه تبديل ايران به قدرت نظامي منطقه معلول عوامل متعددي بود. اهميت استراتژيك ايران و كشورهاي خليج فارس به علت برخورداري از معادن نفت و گاز و اتكاي روز افزون كشورهاي صنعتي به منابع انرژي اين منطقه ; خروج نيروهاي انگليسي از شرق سوئز و خليج فارس 22 در پي بحران اقتصادي و كاهش ارزش ليره استرلينگ و ملي كردن كانال سوئز از سوي مصر و تضعيف سياسي نظامي و اقتصادي آمريكا به سبب درگير شدن در جنگ پرهزينه ويتنام 23 عواملي بود كه آمريكا را بر آن داشت كه براي پر كردن خلا قدرت در خليج فارس حفاظت منافع غرب را به ايران واگذار كند. اين تصميم ايالات متحده آمريكا اولين بار در قالب دكترين نيكسيون از سوي ريچارد نيكسون در 4 مرداد 1347 در جزيره گوام اعلام شد24. در سال 1349 كنفرانسي از سفيران آمريكايي در خاور نزديك و خاورميانه با و سفير بعدي آمريكا در ايران ) در تهران برگزار شد تا درباره نحوه CIA حضور معاون رييس جمهوري آمريكا و ريچادر هلمز (رييس اجراي مشخص اين دكترين تصميم بگيرند. نتيجه برگزاري اين كنفرانس تاكيد بر نقش ايران به عنوان ژاندارم منطقه بود كه بايستي از آن پس ايران امنيت تمامي خليج فارس را بر عهده بگيرد25. اجراي دكترين نيكسون در ايران نياز به اجراي مقدماتي داشت . اولا آمريكا بايد نيازهاي تسليحاتي رژيم شاه را برطرف سازد و دست شاه را براي خريد هر مقدار جنگ افزار كه مي خواست به استثناي سلاح هاي هسته اي باز مي گذاشت از سوي ديگر خريد اين جنگ افزارها نياز به پول زيادي داشت بنابراين رژيم شاه مي بايست توان اقتصادي لازم براي خريد تسليحات را بدست مي آورد و اين ممكن نبود مگر از طريق افزايش بهاي نفت 26. البته افزايش بهاي نفت از نظر اقتصادي براي آمريكا نيز مطلوب بود زيرا هژموني اقتصادي آمريكا به سبب سياست هاي اقصتادي نيكسون مبني بر كاهش ارزش دلار و شناور كردن نرخ ارز در اقتصاد سياسي بين المللي دچار افول شده بود27. و از سوي ديگر افزايش بهاي نفت علاوه بر بالا بودن سود شركت هاي آمريكايي و پيدا شدن بازار نفت براي نفت آلاسكا كه گرانتر از نفت ساير كشورها بود يك ضرر جدي به رقباي ژاپني و اروپايي آمريكا كه هر دو شديدا به واردات نفتي وابستگي داشتند به شمار مي رفت 28. بنابراين طي سياستي قيمت نفت تا چند برابر افزايش يافت تا دولت ايران كه از نداشتن بودجه در مضيقه بود بتواند به خريد سلاح از آمريكا دست بزند29. بر اين اساس درآمد نفتي ايران كه درسال 1349 950 ميليون دلار بود در سال 1353 به 5 18 ميليارد دلار و در سال 1354 به 9 18 ميليارد دلار در سال 1355 به 5 20 ميليارد دلار و در سال 1356 به 7 20 ميليارد دلار بالغ گرديد30. اين افزايش درآمد در خريدهاي تسليحاتي ايران از آمريكا نمود يافت بطوريكه خريد تسليحاتي ايران در سال 1351 حدود 519 ميليون دلار بود در حاليكه در سال 1353 اين ميزان خريد به 4 ميليارد و 373 ميليون دلار رسيد . البته خريد تسليحات ايران به آمريكا محدود نمي شد . ايران در سال هاي 56 ـ1352 از انگلستان 10 ميليارد دلار اسرائيل 4 ميليارد فرانسه و شوروي حدود يك ميليارد دلار و چكسلواكي آلمان غربي و ايتاليا هر كدام نيم ميليارد دلار تسليحات خريداري نمود31. ورود اين تسليحات ورود پرسنل نظامي كشورهاي غربي را نيز در پي داشت بر اساس گزارش منتشره از سوي كميسيون امور خارجه سناي آمريكا در سال 1355 تعداد مشاوران و كاردانان فني نظامي و غيرنظامي و آمريكايي در ايران حدود 24 هزار نفر بود كه تا سال 1359 به 60 هزار نفر خواهيد رسيد32. همچنين در گزارش سال 1356 سناي آمريكا آشكارا اعتراف شده است كه حضور پرسنل آمريكايي در ايران و ناتواني ايرانيان در استفاده از سلاح هاي فروخته شده جديد آمريكايي اهرم هايي را در اختيار ايالات متحده آمريكا قرار مي دهند كه ايران نتواند بر خلاف منافع آمريكا گام بردارد33. بنابراين رژيم پهلوي در راستاي ژاندارمي منطقه در برخي از مناطق بحراني مداخله نظامي مستقيم داشت و كمك هاي نظامي و اقتصادي فراواني در اختيار برخي از دولت هاي مورد حمايت آمريكا قرار داد. بارزترين مداخله نظامي مستقيم رژيم پهلوي دوم سركوبي شورشيان ظفار در عمان بود . شاه در مصاحبه اش با روزنامه ديلي تلگراف در سال 1352 ش گفته بود كه هر دولتي كه در خليج فارس كمك بخواهد حاضر به كمك خواهد بود. در پي اعلام اين سياست نويني بن شهاب مستشار عالي سلطان قابوس در ديدار عباسعلي خعلتبري وزير امور خارجه وقت ايران سركوبي چريك هاي ظفار را از سوي نظاميان ايران خواستار شد34. دولت ايران نيز در پي اين درخواست واحدهايي از نيروي دريايي خود را در جزيره ام الغنم متعلق به عمان مستقر ساخت . مداخله نظامي ايران علل ديگري هم داشت . از آن جمله حفاظت از تنگه هرمز كه شاهرگ حياتي انرژي غرب محسوب مي شود. (توجه داشته باشيد كه قسمتي از عمان در كنار تنگه هرمز قرار دارد). از سوي ديگر نيروهاي ظفار مورد حمايت جمهوري كمونيستي يمن جنوبي بودند بنابراين اين مداخله نظامي علاوه بر تضعيف حكومت كمونيستي يمن جنوبي از اشاعه كمونيسم در منطقه جلوگيري مي نمود35. حضور غيرمستقيم رژيم پهلوي در منطقه نيز در چند مورد خلاصه مي شود : كمك به كردهاي عراق بر ضد رژيم بعث كه اين باعث تيرگي روابط تهران بغداد شده بود ارسال اسلحه به اردن و يمن شمالي به توصيه آمريكا36. ژاندارم منطقه پا را از منطقه نيز فراتر نهاد . محمدرضا پهلوي علنا اعلام كرد كه « از اين پس ( شروع جنگ هند و پاكستان ) مرزهاي دريايي ايران در آن سوي خليج فارس و بحر عمان يعني در اقيانوس هند قرار دارد . » 37 در سال 1351 دولت ايران براي كمك به وان تيو رييس جمهور ويتنام جنوبي جت هاي فانتوم به ويتنام فرستاد و در بهار 1356 كمك هاي ديگري كه كيفيت آنها معلوم نشد براي ژنرال موبوتو ديكتاتور زئير فرستاد تا با شورشي در ايالت شبا مواجه كند. در اواخر همين سال ايران پس از آنكه شوروي به حبشه كمك هاي قابل توجهي كرد يعني دولت سومالي در جريان مخاصمه با حبشه اسلحه و مهمات ارسال داشت 38. ايران همچنين از تجزيه پاكستان كه در جنگ شديد با هند قرار داشت شديدا نگران بود زيرا تجزيه پاكستان تهديدات امنيتي زيادي براي ايران به همراه داشت بنابراين براي سركوب شورشيان جبهه آزادي بخش خلق بلوچ به پاكستان كمك هاي فراواني كرد البته اين كمك ها در راستاي پيمان سنتو نيز قابل توجيه بود39. دولت ايران علاوه بر اينكه توانست با افزايش بهاي نفت از نظر نظامي تبديل به ژاندارم منطقه گردد سعي كرد با كمك هاي مالي و وام هاي مختلف به رژيم هاي منطقه و حتي فرامنطقه اي در ايجاد ثبات در اين كشور را ياري دهد . وام 100 ميليون دلاري به بنگلادش 250 ميليون دلاري به هند كمك 50 ميليون دلاري به سوريه كمك 1 ميليارد دلاري به مصر كمك 250 ميليون دلاري به پاكستان و كمك 2 ميليارد دلاري به افغانستان از جمله اين تلاش ها بود . البته رژيم پهلوي تثبيت نظام خود از طريق قراردادهاي مالي با كشورهاي اروپايي نيز گام برداشت مثل خريد دو مركز هسته اي 900 مگاواتي از فرانسه قرارداد ساخت ذوب آهن اهواز و پالايشگاه آبادان با شركت تيس آلمان و فلوئوركورپورشين آمريكا40. نتيجه گيري بحث انرژي مخصوصا نفت در سال هاي پس از جنگ سرد از اهميت ويژه اي برخوردار شد زيرا از يكسو اروپاي ويران از جنگ دوم جهاني براي بازسازي و بازگشت به دوران شكوفايي اقتصادي و صنعتي نيازمند انرژي بود و از سوي دير ايالات متحده كه در جريان جنگ دوم جهاني به دليل دوري از فضاي جنگ از نظر عمراني و اقتصادي ضربه اي نديده بود به دنبال يافتن هژموني و تسلط بر نظام بين المللي بود و تسلط بر انرژي اولين و مهمترين گام براي برقراري اين هژموني به شمار مي رفت . منطقه خليج فارس با دارا بودن منابع فراوان نفتي در اولويت اول ايالات متحده جهت تسلط بر آن قرار گرفت . ايران نيز چون در اين منطقه واقع بود و از سويي داراي ويژگي هاي استراتژيك اقتصادي و حتي دموگرافيك بود و اين عامل مهمي شد براي اينكه نفت در كنار عوامل ديگر عامل بسيار مهمي در مناسبات سياسي اقتصادي نظامي و... . اين كشور با ديگر كشورها و بويژه ابرقدرت ها گردد. بنابراين همانند گذشته شاهد هستيم كه نفت يكي از فاكتورهاي مهم و قابل توجه در روابط خارجي ايران با ساير كشورها به شمار مي رود. پي نوشت ها : 1 ـ فولر گراهام قبله عالم ژئوپلتيك ايران ترجمه عباس فجر تهران نشر مركز 1373 صص 78 ـ.77 2 ـ هوشنگ مهدوي عبدالرضا سياست خارجي ايران در دوران پهلوي 1357 ـ1300 تهران نشر پيكان 1380 صص 13 ـ.12 3 ـ همان ص .227 4 ـ وزيري شاهرخ نفت و قدرت در ايران (از قنات تا لوله نفت ) ترجمه مرتضي ثاقب فر تهران عطائي 1380 ص .329 5 ـ ازغندي عليرضا روابط خارجي ايران 1357 ـ1320 تهران نشر قومس 1383 ص .249 6 ـ همان ص 250 ـ . 7 ـ بورونو نفت و سياست ايالات متحده آمريكا در خاور نزديك و ميانه ترجمه مشاالله ربيع زاده تهران انتشارات مير 1364 ص 224 8 ـ وزيري همان ص .334 9 ـ برن مالكوم سرآغاز مداخله : سياست آمريكا در قبال ايران از نزد من تا آيزنهاور ترجمه شبير يا قمورلي فصلطنامه تاريخ روابط خارجي شماره 6 و5 ص .159 10 ـ وزيري همان ص .337 11 ـ ازغندي همان ص .270 12 ـ هوشنگ مهدوي همان صص 267 ـ.265 13 ـ همان صص 271 ـ.270 14 ـ طلوعي محمود بازي قدرت جنگ نفت در خاورميانه تهران نشر علمف 1371 ص .226 15 ـ همان صص 227 ـ.226 16 ـ وزيري همان صص 358 ـ.357 17 ـ طلوعي همان ص .233 18 ـ همان ص 45 ـ.241 19 ـ هوشنگ مهدوي همان صص 284 ت .283 20 ـ هاليدي فرد ديكتاتوري و توسعه سرمايه داري در ايران ترجمه فضل الله نيك آئين تهران اميركبير 1358 صص 89 ـ.288 21 ـ وزيري همان ص .403 22 ـ ازغندي همان ص .334 23 ـ هوشنگ مهدوي همان صص 401 ـ.400 24 ـ ازغندي همان ص .336 25 ـ وزيري همان ص .400 26 ـ هوشنگ مهدوي همان ص .401 27 ـ اسديان امير سياست امنيتي آمريكا در خليج فارس تهران مطالعات راهبردي 1381 ص .40 28 ـ هوشنگ مهدوي همان ص .412 29 ـ گازيوروسكي مارك ديپلماسي آمريكا وشاه ترجمه جمشيد زنگنه تهران رسا 1371 ص .250 30 ـ هوشنگ مهدوي همان ص .413 31 ـ همان صص 406 ـ.405 32 ـ وزيري همان ص .395 33 ـ فوران جان تاريخ تحولات اجتماعي ايراناز صفويه تا سال هاي پس از انقلاب اسلامي ترجمه احمد تدين تهران رسا 1377 ص .512 34 ـ چمن كار محمد جعفر بحران ظفار در واپسين دهه روابط خارجي در عصر پهلوي فصل نامه تاريخ روابط خارجي شماره 5 و 6 زمستان 79 و بهار 80 صص 217 ـ.216 35 ـ هاليدي فرد همان صص 283 ـ.280 36 ـ هوشنگ مهدوي عبدالرضا همان ص .407 37 ـ همان ص .430 38 ـ هاليدي فرد همان صص 282 ـ.281 39 ـ هوشنگ مهدوي عبدالرضا همان ص .432 40 ـ وزيري همان صص 391 ـ.390 منبع : مركز اسناد انقلاب اسلامي رقابت دائمي شوروي و انگليس بر سر نفت ايران در دوره هاي قبل از كودتاي 28 مرداد 1332 نشان از اهميت و جايگاه ايران در معادلات ابرقدرت ها دارد. روس ها خواستار امتياز مشابه انگليسي ها در شمال بودند و انگليسي ها نيز در جنوب براي حفاظت از منافع نفتي خود دست به اقداماتي زدند كه با حاكميت حكومت مركزي در تضاد بود و همه اينها نشان از تاثير زياد نفت در روابط خارجي ايران است هرچند كودتاي 28 مرداد نتوانست انحصار گذشته انگليسي ها بر نفت ايران را بازگرداند اما وضعيت جديدي را رقم زد و آن حضور علني و رسمي آمريكا در برنامه نفتي ايران بود. البته اين بدان معنا نيست كه آمريكائي ها در سال هاي قبل تلاشي براي حضور در برنامه نفتي ايران نداشتند پس از سال 1354 هم كه اسرائيل حوزه نفتي ابوروديس در صحراي سينا را در پي عقب نشيني به مصريان واگذار كرد دولت ايران متعهد شد كه كليه احتياجات نفتي اسرائيل را تامين كند و اين تضمين دولت ايران در واقع جزئي از معاهده سري ميان مصر و اسرائيل بود كه هنري كسينجر وزير خارجه وقت آمريكا مذاكرات مربوط به آنرا به عهده داشت 20. اسرائيلي ها نيز در عوض مربيان خود را براي آموزش نظاميان ايران فرستادند و براي ايجاد سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك ) با رژيم پهلوي همكاري نزديكي داشتند اجراي دكترين نيكسون در ايران نياز به اجراي مقدماتي داشت . اولا آمريكا بايد نيازهاي تسليحاتي رژيم شاه را برطرف سازد و دست شاه را براي خريد هر مقدار جنگ افزار كه مي خواست به استثناي سلاح هاي هسته اي باز مي گذاشت از سوي ديگر خريد اين جنگ افزارها نياز به پول زيادي داشت بنابراين رژيم شاه مي بايست توان اقتصادي لازم براي خريد تسليحات را بدست مي آورد و اين ممكن نبود مگر از طريق افزايش بهاي نفت در گزارش سال 1356 سناي آمريكا آشكارا اعتراف شده است كه حضور پرسنل آمريكايي در ايران و ناتواني ايرانيان در استفاده از سلاح هاي فروخته شده جديد آمريكايي اهرم هايي را در اختيار ايالات متحده آمريكا قرار مي دهد كه ايران نتواند بر خلاف منافع آمريكا گام بردارد
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 674]
-
گوناگون
پربازدیدترینها