واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: متهم به قتل خير مدرسه ساز قتل را گردن منشي انداخت
دو خواهر مقتول به عنوان ولي دم در جايگاه حاضر شدند و تقاضاي صدور حكم قصاص كردند.
اولين جلسه محاكمه يك زن و سه مرد كه براي به دست آوردن پول چهره ماندگار مدرسه سازي را به قتل رسانده بودند ديروز در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد.
آرش سيفي نماينده دادستان تهران آغازگر اين محاكمه بود. او پس از حضور در جايگاه درخصوص كيفرخواست گفت؛ ساعت 9 صبح 19 آذرماه سال 85 به بازپرس كشيك دادسراي جنايي تهران خبر داده شد مديرعامل 80ساله يك شركت آسانسورسازي در خيابان ايرانشهر به قتل رسيده است.
بلافاصله ماموران پليس و بازپرس كشيك قتل در محل حضور يافتند. مطابق گزارش ارائه شده در پرونده جسد غلامرضا در يكي از اتاق هاي محل كارش و در حالي كه دهانش با چسب پوشانده و دور سرش پلاستيكي كشيده شده بود، رها شده بود. البته پليس متوجه شد مقداري اوراق مشاركت به مبلغ 300 ميليون تومان از مرد نيكوكار به سرقت رفته و در واقع او قرباني يك دستبرد شده است. تحقيقات پليس به اين نتيجه رسيد كه ليلا منشي شركت در اين سرقت دست داشته زيرا كليدهاي در ورودي شركت فقط در دست ليلا و غلامرضا (مقتول) بوده. بازجويي از ليلا و ضد و نقيض گويي هاي او كليد اين معماي پيچيده را به دست پليس داد و سرانجام اين زن مجبور به اعتراف شد.
سيفي ادامه داد؛ ليلا كه طراح اصلي اين جنايت بود با همدستي نامزدش حسين، خواهرزاده اش مجيد و مرد 34ساله يي به نام ناصر نقشه قتل را عملي كرده است. با توجه به مداركي كه در پرونده موجود است و مجرميت هر چهار متهم را نشان مي دهد، به عنوان نماينده دادستان تقاضاي مجازات متهمان را دارم.
سپس دو خواهر مقتول به عنوان ولي دم در جايگاه حاضر شدند و تقاضاي صدور حكم قصاص كردند. دختر مقتول نيز به قضات گفت؛ ليلا عامل قتل پدرم است. از زماني كه پدرم مفقود شده بود، مي خواستم به پليس خبر دهم اما او با حرف هايش مرا گمراه مي كرد تا موضوع را به پليس نگويم. جرم ليلا بيشتر از ساير متهمان است.
در ادامه به دستور قاضي عزيزمحمدي، مجيد متهم رديف اول در جايگاه حاضر شد تا از خود دفاع كند. وي گفت؛ خاله ام ليلا طراح اين نقشه بود و در واقع او بايد مجازات شود. او بارها گفت؛ 100 ميليون تومان از غلامرضا طلب دارد و چون او پولش را نمي دهد بايد كشته شود. من كه به خاطر حادثه يي دچار 80 درصد سوختگي شده ام و از انجام كار ناتوان هستم براي به دست آوردن پول تصميم گرفتم به حسين نامزد خاله ام هم خبر دهم و به جز ما قرار شد ناصر هم با ما همكاري كند.
وي ادامه داد؛ مطابق نقشه يي كه ليلا كشيده بود، روز حادثه ساعت 7 شب من به عنوان تعميركار وارد دفتر غلامرضا شدم و سر صحبت را با او باز كردم. بعد حسين از پشت با دستمال دهان او را گرفت و و ناصر هم پاهايش را گرفت. بعد از اينكه غلامرضا بي حال روي زمين افتاد ليلا دستمال را به داخل دهان غلامرضا فرو كرد و پلاستيك را دور سر او پيچيد.
هنگامي كه متهم اين اظهارات را مطرح كرد قاضي دادگاه خطاب به وي گفت؛ تو در بازجويي قبول كردي كه دستمال را داخل دهان مقتول گذاشتي اما اكنون حرف ديگري مي زني. متهم جواب داد؛ در آن زمان تحت فشار بودم اما حالا دليلي براي دروغگويي ندارم. اين ليلا بود كه دستمال را در دهان غلامرضا فرو كرد. او مي خواست هرطور شده غلامرضا را بكشد. به همين خاطر هم ما را به دفتر كار وي كشاند. ليلا بعد از قتل به هر كدام از ما 10 تا 15 ميليون تومان پول داد و مابقي آن را خودش برداشت.
پس از پايان سخنان متهم رديف اول و وكيل مدافعش ادامه جلسه دادگاه به امروز موكول شد.
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]