واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
به نظر ميرسد خاتمي با علم به اين كه ميرحسين كانديداي انتخابات نخواهد شد، ميخواهد مانند خرداد 76 كه از عكس او استفاده كرد، اين بار نيز از نام او براي تبليغات بهرهگيري كند. كيومرث كاتوزي نويسنده وبلاگ "پيام دل"، مطلبي را با عنوان "ميرحسين موسوي و بازيهاي سياسي" در يكي از پستهاي وبلاگ خود منتشر كرده است. برپايه اين گزارش در بخشي از اين مطلب آمده است: محمدخاتمي اعلام كرده كه "يك نفر از ميان من و آقاي مهندس موسوي نامزد خواهد شد"؛ به نظر ميرسد محمد خاتمي قصد دارد تا با نزديك نشان دادن خود به ميرحسين موسوي خاطره تلخي را كه از اتحاد او با كارگزاران سازندگي در اذهان توده محروم نقش بسته پاكسازي كند. امروز ديگر اين يك واقعيت است كه محمد خاتمي در خرداد 76 با همياري و كمك مستقيم كارگزاران سازندگي و هاشمي رفسنجاني زمام امور را در دست گرفت و در واقع امانتداري بود كه امانت مديريتي كارگزاران را در طول 8 سال زمامداري خود حفظ كرد و وارد منطقه ممنوعه آنان نشد. اما همواره چه قبل از خرداد 76 و چه بعد از آن عوامل پشت پرده حزبي تلاش داشتند تا در اذهان دانشجويان و جوانان خط فكري خاتمي را در جهت مخالف كارگزاران ترسيم كنند؛ داستاني كه واقعيت عيني نداشت چرا كه محمد خاتمي چه در گذشته و چه در حال فاقد استراتژي اقتصادي بوده است. مواضع غلامحسين كرباسچي در حمايت از كانديداتوري كروبي حكايت از آن دارد كه ديگر بقاياي كارگزاران نيز محمد خاتمي را گزينه مناسبي براي سرمايهگذاري نميدانند، اما پرسش اساسي اين است كه ميرحسين موسوي كه اين روزها استفاده از برگ بازي او در جريانهاي سياسي كاري متداول شده است بر اساس كدام عملكرد اقتصادي ميخواهد خود را كانديداي رياست جمهوري سازد؟ همواره جرياني كه سابقا چپ ناميده ميشد، كوشيده است تا دوران ميرحسين موسوي را نمودي از مديريت موفق خود ارزيابي كند و البته به دليل سكوت ميرحسين موسوي در طول ساليان پس از جنگ كسي هم به مديريريت اجرايي او و يارانش نپرداخته است. آيا واقعا اگر عملكرد اجرايي و مديريتي و اقتصادي ميرحسين موسوي و يارانش در حد مطلوبي بود، رزمندگان اسلام و امام راحل مجبور به نوشيدن جام زهر و پذيرش قطعنامه مي شدند؟ و آيا واقعا ميرحسين موسوي سرداري بود كه يك اقتصاد جنگي را اداره كرد؟ توزيع كوپن قند و چايي و ناخنگير و پودر رختشويي و پنير و سيگار و ارزاق عمومي از ابتدايي ترين اموري است كه دولت هاي در جنگ به آن ميپردازند و نمي توان صرفا به دليل دوران كوپني ميرحسين موسوي او را ناجي تودههاي محروم دانست. شالوده اقتصاد رانتي و صنايع دولتي در زمان ميرحسين موسوي و شيخ الوزراي او بهزاد نبوي گذاشته شد؛ هم او كه پايهگذار رانتهاي اقتصادي و دادن خودرو به نمايندگان مجلس بود و مانع از ايجاد اقتصاد بازار آزاد در كشور گرديد. مير حسين موسوي و افكارش اگر همان افكار 30 سال گذشته باشد در شرايط امروز جامعه ما كه همه سنگ اصل 44 قانون اساسي و چشم انداز بيست ساله را به سينه مي زنند يك تناقض است. ديگر دوران اقتصاد دولتي و سوسياليسم اسلامي به پايان رسيده است و امروز تحليل گران اقتصادي به آن باور رسيده اند كه چشم انداز اقتصاد اسلامي را صرفنظر از الگوي چيني و سوسياليستي آن تبيين كنند و ديدگاه شبه سوسياليستي و دولتيگراي ميرحسين موسوي و يارانش در شرايط فعلي كشور عين تزريق سم مهلك به بدنه اجرايي كشور است. احمدي نژاد به لحاظ اجرايي فرسنگ ها جلوتر از چپ سنتي قديم و نيز كارگزاران است و تناقضات اقتصادي نظام را تا حدودي حل و فصل كرده است و در واقع طرح تحول اقتصادي انعكاسي از حل اين تناقضات است. به نظر مي رسد كه محمد خاتمي با علم به اين كه مير حسين موسوي كانديداي انتخابات نخواهد شد، ميخواهد مانند خرداد 76 كه از عكس او استفاده تبليغاتي كرد، اين بار هم از نام او استفاده تبليغاتي كند كه در اين صورت جناب ميرحسين موسوي بايد آمادگي نقد انديشهها و عملكرد خود را داشته باشد. وي اگر قصد حضور در اين عرصه را ندارد و مايل است تا خلوت هنري خود را حفظ كند نبايد اجازه دهد تا شارلاتانيسم سياسي از نام او استفاده ابزاري كنند. مديران اصلاحات در شرايط فعلي چون غريقي مي مانند كه براي رهايي از غرق شدن كامل به هر نام و عنوان و چهره محبوبي متوسل ميشوند؛ اينان كساني هستند كه مي خواهند نظام رابطه سالاري و معامله را در دستگاههاي اجرايي مجددا پياده سازند و جهت حركت احمدي نژاد كه در راستاي پاكسازي نظام اداري است آنان را منفعل و خشمگين ساخته است. بر خلاف آن چه خاتمي و يارانش مي پندارند هيچگونه سردرگمي در اردوي حاميان مردمي رئيس جمهور وجود ندارد و حضور و يا عدم حضور خاتمي و امثال او باعث نمي شود تا ذرهاي از اراده و تصميم آنان در حمايت قاطع و همهجانبه از رئيس جمهور مردمي كاسته گردد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]