واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: می گویند از هر 2 تا ازدواج در ایران یکی از آن ها به طلاق عاطفی ختم به شر(!) می شود. اما این طلاق عاطفی که همه دارند از آن حرف می زنند اصلا یعنی چه؟ چه شکلی است؟ نکند خود ما هم از همسرمان طلاق عاطفی گرفته ایم و خبر نداریم! با طلاق عاطفی نمی شود مهریه گرفت؟ و از این سوال های مهم و پیش نیاز! وقتی می گویند طلاق عاطفی، منظورشان این است که ما غیر از آن طلاق هایی که در دادگاهای خانواده و محضرها انجام می شود و اسمش "طلاق قانونی" است لااقل یک نوع طلاق دیگر هم داریم که اسمش طلاق عاطفی است. در طلاق عاطفی دو نفر زیر یک سقف دارند با هم زندگی می کنند اما در واقع خانه فقط خوابگاه آن هاست.باز هم صد رحمت به خوابگاه های دانشجویی که درآن هم اتاقی ها گل می گویند و گل می شنوند. در طلاق عاطفی زن و شوهر دوست ندارند با هم حرف بزنند، دوست ندارند به هم ابراز محبت کنند، دوست ندارند جلوی هم شکلک در بیاورند، دوست ندارند حتی با هم غذا بخورند، حتی با هم از خواب پاشوند، حتی با هم توی رختخواب بروند در یک کلام حس می کنند که دیگر همدیگر را دوست ندارند. طلاق عاطفی، یک توافق اجباری است بین زن و شوهر که به هر دلیلی زیر یک سقف زندگی می کنند اما دیگر زن و شوهر نیستند! شاید این توافق هیچ وقت عینا گفته نشود و به تدریج به وجود بیاید اما به هر حال ناخودآگاه به وجود آمده است. طلاق عاطفی می تواند مقدمه ای باشد بر طلاق قانونی، طلاق اقتصادی و طلاق اجتماعی. توقع که ندارید همه این انواع طلاق را توی این یک وجب و نصفی جا توضیح دهیم؟ چرا دو نفر طلاق عاطفی می گیرند؟ هزار دلیل ریز و درشت می تواند وجود داشته باشد برای این که دو نفر از هم طلاق عاطفی بگیرند و یک دیوار نامرئی اما بلند بکشند بین خودشان. دلیل ها در دو تا سه دسته بزرگ جا می گیرند. اول آن که چرا این دو نفر این جور با هم سرد شده اند و دوم این که چرا نمی روند طلاق قانونی بگیرند؟ من دلیل های عاطفی را فله ای خدمتتان عرض می کنیم شما خودتان این دو تا دسته را از هم سوا کنید: 1. مشکلات زناشویی : وقتی که اولین دلیل قانونی در ایران مشکلات زناشویی است چرا اولین دلیل طلاق عاطفی نباشد. ممکن است یکی از دو طرف یک مشکل زناشویی داشته باشند. مثلا زن سرد مزاج باشد و یا مرد زود انزالی داشته باشد.ممکن است یکی از دو طرف نتواند توقعات زناشویی طرف مقابل را برآورده کند و یا ممکن است که اصلا یکی یکدفعه به سرش بزند و طرف مقابلش را از لحاظ زناشویی نپسندد! نگویید اتفاق نمی افتد. مشکلات زناشویی باعث می شود که زن و شوهر یکی از مهمترین تجربه های مشترک خودشان را از دست بدهند و اولین دیوار بین آن ها کشیده شود. 2. تفاوت شخصیت : هر چه که دو طرف قبل از ازدواج شعار بدهند که " آره من و نامزدم مکمل همدیگریم و مثل یک پازل همدیگر را کامل می کنیم" بالاخره این تفاوت های عمیق خودشان را یک جایی نشان می دهند. وقتی که آقا برون گرا باشد و خانم دلش بخواهد که آخر هفته هم، صبح تا شب در خانه بماند، وقتی که خانم عشق سفر باش و آقا دلش جلوتر از پلیس راه شهر خودشان را نخواهد، بالاخره آن قدردعوا شکل می گیرد که منجر شود به طلاق عاطفی. 3. بلد نبودن مهارت زندگی: تعارف که نداریم، خیلی از زن و شوهر های مملکت ما بلد نیستند به هم ابراز محبت کنند، بلد نیستند یک مساله را با هم حل کنند و حتی بلد نیستند که درست با هم دعوا کنند. آموختن مهارت های ارتباطی می تواند جلو خیلی از طلاق های عاطفی و حتی طلاق های قانونی را هم بگیرد. 4. درک نادرست از جنس مقابل: یکی از دلیل های طلاق عاطفی هم این می تواند باشد که زن و شوهر اصلا یادشان می رود که اساسا از دو جنس آفریده شده اند و یک فرق هایی دارند که به زن بودن یا مرد بودنشان ربط دارد. 5. پول، پول و باز هم پول: اگر قبل از رفتن به بخش بعد، دلیل های اقتصادی را هم نگوییم خودمان را گول زده ایم. مشکلات اقتصادی می تواند باعث شود که یکی یا هر دو زوج تا بوق سگ بیرون از خانه کار کنند و برای هم دیگر فرصتی برای گل گفتن و گل شنیدن نداشته باشند و حالش را نداشته باشند که به حرف های همسر گرام گوش دهند. 6. وجود بچه: وجود بچه باعث می شود که زن و مرد فقط نقش پدر و مادر فداکار را بگیرند و با وجود طلاق عاطفی کنار هم بمانند. یعنی دیگر یادشان می رود که زن و شوهر هستند و می شوند پدر و مادر مطلق! 7. فشار خانواده ها: بعضی وقت ها هم زن و شوهر برای این که آبرویشان نرود،برای این که از عواقب طلاق می ترسند یا به خاطر فشار خانواده هایشان از هم طلاق قانونی نمی گیرند. چه طور دوباره به هم بپیوندیم؟ این که خود شما شروع به خواندن این مطلب کرده اید یعنی این که به موضوع علاقه دارید و یا یک جورهایی درگیرش هستید و می خواهید راه حلش را بدانید. کلیات قضیه این ها هستند: 1. مهارت های ارتباطی را یاد بگیرید: این که دو نفر بدانند چه طور به حرف همدیگر گوش بدهند، این که بدانند چه طور از هم درخواست کنند، چه طور به هم نه بگویند(!)، چه طور مساله ای را حل کنند، چه طور تصمیم بگیرند، چه طور احساساتشان را بیان کنند و چه طوربا بیماری جسمی یا روان شناختی همسرشان کنار بیایند، خیلی از مشکلات را حل می کند. 2. مشکلات زناشویی را حل کنید: تا با خودتان تعارف داشته باشید و تا با همسرتان، واقعا ببینید ریشه مشکلات زناشوییتان در کجاست. اگر مشکل جسمی باشد اورولوژیست ها می توانند آن را حل کنند اما برای مشکلات روان شناختی حتما باید با یک روان پزشک و یا یک روان شناس بالینی را ببینید و با صراحت مشکلتان را مطرح کنید. 3. به متخصص مراجعه کنید: طلاق عاطفی دیگر یک دعوای ساده نیست که بشود با خواندن یک مطلب در این بلاگ حلش کرد. در این موارد بهتر است که به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و مشکلتان را آن جا حل کنید. اگر هم درگیر این موضوع نیستید، با تمام وجود به همسرتان عشق بورزید و زندگی خود را ادامه هید. www.lifeskills.blogfa.com پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 569]