محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846145480
مناظره رسايی و ابطحی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مناظره رسايي و ابطحي درباره اصولگرايي و اصلاحطلبي روز شنبه نهم آذر به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران پردیس قم برنامه مناظره ای بین حمید رسایی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و محمد علی ابطحی مسئول دفتر رئیس جمهور سابق با موضوع "اصلاح طلبی و اصولگرایی" برگزار شد. به گزارش راسخون حمید رسایی، متن کامل این مناظره و حواشی آن را در سایت شخصی خود منتشر کرده است. وی می نویسد:
با درخواست رییس دانشگاه جناب آقای دکتر برنجکار قرار شد کمی زودتر در دفتر ایشان حضور یابیم که در وقت مقرر رسیدم. آقای ابطحی هم آمدند و آشنایی اجمالی ایجاد شد. جناب آقای دکتر رحماندوست مشاور ایثارگران آقای خاتمی و احمدی نژاد هم که عضو هیأت علمی این دانشگاه است، در جلسه حضور داشت که به دلیل حضور ایشان در 2 کابینه، وجودشان در جلسه مغتنم بود. جلسه در ساعت مقرر آغاز شد و ابتدا نمایندگان 3 تشکل دانشجویی پشت تریبون آزاد رفتند. نمایندگان تشکل های هم جهت با اصولگرایان بیش از اصلاح طلبان، اصولگرایان را کیسه کشیدند! نماینده تشکل جریان اصلاح طلب که مجری و برنامه ریز جلسه بود هم فقط به اصولگرایان پرخاش کرد البته با همان سوژه ها ویژگی ای که معمولاً بزرگ ترهایشان در روزنامه های خودشان دارند.البته جلسه حاشیه های جالبی هم داشت که توسط همان دوست خبرنگار این چنین روایت شده:1. سالن برگزاری جلسه مملواز جمعیت دانشجو بود. حدود 60 میهمان با دعوت دو انجمن اسلامی و هماهنگی دانشگاه از بیرون دانشگاه در جلسه حضور داشتند.2. پردیس قم 2 انجمن اسلامی دارد که جهت گیری متفاوت سیاسی دارند ولی با هم رفیقند.3. آقای ابطحی پیشنهاد داد که چون هر دو مدعو طلبه هستند، به جای مناظره از واژه مباحثه استفاده شود.4. نیم ساعت اول جلسه هیچ گونه تشویقی را به همراه نداشت اما در دور دوم سخن گفتن، سخنان هر طرف تشویق های زیادی را به همراه داشت. در بیشتر موارد، تشویق ها از سوی غالب دانشجویان صورت می گرفت.5. در طول جلسه، 12 بار سخنان ابطحی و 16 بار سخنان رسایی تشویق حاضران را به دنبال داشت.6. رسایی در قسمتی از صحبتش با اشاره به آقای دکتر رحماندوست گفت: ما در جلسه یک داور داریم که هم در دولت اصلاح طلبان و هم در دولت اصولگرایان حضور داشته، ای کاش جای هر 2 نفر ما سخن می گفت.7. ابطحی در طول برنامه با اشاره به سخنان رسایی گفت: فضای سخن شما صادقانه بود.8. وقتی رسایی با اشاره به مستنداتی که در دست داشت، مطالبی عنوان می کرد، ابطحی گفت: من فقط با این یک برگه ای که دارم، در جلسه آمدم که رسایی هم به شوخی گفت: آقای ابطحی شما وقتی در قدرت هم بودید، کارتان را جدی نگرفتید!9. مجری جلسه که دبیر انجمن اسلامی بود، جلسه را به خوبی و با عدالت اداره کرد.10. در پایان جلسه با اهدای لوح تقدیری توسط رییس دانشگاه از 2 میهمان جلسه تقدیر شد.ابطحی نیز در وبلاگ خود درخصوص این مناظره نوشته است: دیروز در دانشگاه پردیس قم با آقای رسایی نماینده تهران جلسهی گفتوگو و مناظره داشتم. مسئولان انجمن اسلامی به خاطر مجوز سخنرانی به من در قم متعجب بودند؛ ولی برای من این که می توانستم با کسی که در این شرایط هم مدافع همه جانبه آقای احمدی نژاد تلقی میشود همصحبت شوم جالب بود. مناظره ما ۲ ساعت طول کشید. سالن اجتماعات دانشگاه پر بود و در راهروها هم ایستاده بودند. آقای رسایی را از طریق مصاحبهها و نوشتههای تند و تیزش میشناختم ولی در رفتار شخصی انسان مؤدب و مخترم و باظرفیتی بود. خیلی برای این مناظره تلاش کرده بود. دهها ورقه پرینت و چندین کتاب به همراه آورده بود تا در مناظره از آنان بهره بگیرد؛ نشانهی جدی گرفتن مناظره بود. قرار بود مناظره در مورد اصول گرایی و اصلاح طلبی باشد. هر کدام یک ربع صحبت میکردیم. به دوستان برگزارکننده خیلی اصرار کردم که متن آن را پیاده کنند و یا فایل صوتی آن را در جایی بگذارند که بتوانم به آن لینک بدهم.مجری: با تقدیر و تشکر از 2 میهمان محترم از این که دعوت ما را پذیرفتند، طبق حروف الفبا از آقای ابطحی درخواست می کنم تا بحث را آغاز کنند.ابطحی: بسم الله الرحمن الرحیم. قبل از آغاز سخن، شهادت حضرت امام جواد علیه السلام را تسلیت عرض می کنم، همچنین هفته بسیج را گرامی می دارم. موضوع بحث تبیین اصلاح طلبی و اصولگرایی است. قاعدتاً در دور اول بحث به عمومیات خواهیم پرداخت و ان شاءالله در دور دوم، کمی به مصادیق و حوزه های قابل نقد اصولگرایی و اصلاح طلبی به تناسب عمرشان خواهیم پرداخت. شاید در موارد کلی خیلی اختلاف نظرها مشخص نشود ولی در مصادیق معلوم می شود که چه دیدگاهی به نفع مردم است و ان شاء الله در آخر هم بحث شیرین انتخابات را داشته باشیم، چون امروز هر جا که می رویم، همه می پرسند چه کسی می آید یا نمی آید؟اما این تبار اصلاح طلبی با اصولگرایی یک ریشه مشترک داشته که به قبل از انقلاب برمی گردد که مجموعه علاقمندان به اندیشه دینی امام در جریان روحانیت را شامل می شود و در بعد از انقلاب در قالب مرزبندی چپ و راست نامگذاری شدند. اینها مجموعه ای بودند که دیدگاه های امام در راه اندازی آنها جدی تر بود. در حوزه های اجتماعی این جبهه در برابر جریان متحجر شکل گرفت. انقلاب اسلامی حتی بر اساس اندیشه غالب حوزه های علمیه شکل نگرفت. اندیشه غالب اندیشه ای نبود که امام محور آن باشد، اندیشه غالب این بود که لیوان آب آقا مصطفی را آب می کشید. امام در این باره بیانیه داد، چون می خواست اندیشه ای را بنا بگذارد که بعد از انقلاب به شکل متفاوتی در جریان اجرایی ظاهر شد و به نوعی چپ در برابر راست شکل گرفت. این جریان چپ، در چند جا مورد بی مهری قرار گرفت یکی در انتخابات مجلس سوم با محوریت آقای هاشمی و بعد جریان ادامه یافت تا فضای عمومی جامعه یک فضای متفاوتی را می طلبید.تمام حاکمیت و روحانیت برای رأی آوری آقای ناطق بسیج شد، برای گرم کردن تنور بدشان نمی آمد یک نفر دیگر هم در انتخابات نام نویسی کند که خاتمی آمد ولی جو جامعه آن قدر ملتهب بود که آن رأی زیاد را برای خاتمی جمع کرد. این اقبال عمومی چیزی نبود جز طلب اصلاح در جریان انقلاب. دوم خرداد یک "نه" به سلیقه حاکم در حکومت بود. دوم خرداد برای حذف انقلاب نبود بلکه برای نفی آن سلایقی بود که به نام امام، انقلاب جامعه را به سمت دیگری می برد. سلایقی که مبتنی بر فشار و زور بود. این اصلاحات بود که از درون انقلاب بود شکل گرفت. اصلاح طلبی منافع کسانی را که باید اصلاح می شدند، در خطر قرار داد. به همین دلیل، قبل از کاندیداتوری خاتمی، مسئول عالی امنیتی کشور اعلام کرد که اگر ما به اندیشه اصلاح طلبی تن دهیم، امنیت کشور مورد آسیب قرار می گیرد! همین افراد از فردای دوم خرداد شروع کردند به مخالفت. اما امروز دولتی سر کار است که تمام دستگاه های امنیتی آرام شده اند ولی آن روز در برابر خواست عمومی مردم بودند. البته اصلاحات راهش را ادامه داد و نتایجی داشت از جمله این که مردم با حقوقشان آشنا شدند.مجری: وقت شما تمام است. من از آقای رسایی می خواهم که بیاناتشان را بفرمایند.رسایی: بسم الله الرحمن الرحیم. من هم شهادت امام نهم را تسلیت می گویم و هفته بسیج را گرامی دارم. از دوستان انجمن اسلامی متشکرم که فضایی فراهم کردند تا به ارتقای سطح فکری جامعه بینجامد.ما در کشورمان فرصت هایی داشته ایم و تهدیدهایی. اگر فرصت ها خوب مدیریت نشود، می شود تهدید و اگر مدیریت شود، فرصت باقی می ماند. تهدیدها هم اگر مدیریت شود، می شود فرصت و الا تهدید باقی می ماند. مثال این موضوع مشروطه است، مشروطه یک حرکت اصلاحی و فرصت بود ولی چون توسط رهبران آن خوب مدیریت نشد، در اختیار دشمن قرار گرفت و به تهدید تبدیل شد. علی رغم آن که بسیاری از مفاهیم مانند آزادی، مجلس، مطبوعات و... از مشروطه وارد ادبیات سیاسی این کشور شد، اما نتیجه مشروطه شد حکومت رضا میرپنج قلدر!مثال دیگر آن در هفته بسیج، همین دوره جنگ 8 ساله بود که یک تهدید بود اما چون مدیریت شد، تبدیل به فرصت شد و بسیاری از خبرهای خوش این ایام در موضوع هسته ای یا موارد علمی دیگر حاصل دوره دفاع مقدس است.به نظر بنده اصلاحات و دوم خرداد یک فرصت بود اما چون مثل مشروطه مدیریت نشد، تبدیل به تهدید شد. برخلاف آن کادویی که آقای ابطحی از اصلاحات ارائه دادند، اصلاحات چیز دیگری شد. چون اگر اصلاحات این بود که ایشان فرمودند، پس چرا امریکایی ها به این اصلاحات طمع کردند، چرا نیروهای انقلاب از آن نگران شدند، چرا همین الآن برخی از شیوخ اصلاح طلب از برخی اقداماتش اعلام برائت می کنند. وقتی فرصت به تهدید تبدیل شد، یک عده از درون انقلاب نگران شدند و البته آنهایی که از یک سوراخ کوچک به جامعه نگاه نمی کردند، بلکه وسیع تر می دیدند و دامنه بیشتری را می دیدند، خیلی زودتر اعلام خطر کردند.واقعیت آن است که اصلاحات و اصولگرایی مانند برخی مفاهیم دیگر ما حسن و قبحشان عقلی نیست. ظلم بد است، این ذاتی است یا مثلاً عدل خوب است، این هم ذاتی است ولی اصلاحات 2 وجهی است، بستگی دارد چه طور تعریفش کنیم. با این نگاه باید گفت که متأسفانه به دلیل عدم تعریف اصلاحات، این فرصت تبدیل به تهدید و مایه امید دشمنان انقلاب شد. حتی من که در سایت آقای ابطحی جستجوکردم، دیدم ایشان اصلاحات را تعریف نکرده، حتی همین الآن هم ایشان اصلاحات را تعریف نکرد بلکه مصادیق هواداران و کسانی را که به عنوان اصلاح طلب مشهور شده اند، تبیین کرد. حتی اخیراً هم آقای خاتمی وقتی از آمدن یا نیامدنش سخن گفت، تأکید کرد که اگر بیاید، حتماً باید اصلاحات را تعریف کند. خب چیزی که بزرگان و سردمداران آن هنوز در تعریفش به یک معنای مشترک نرسیده اند، چه طور مدعی هستند که مردم دنبال آن بودند و امروز هم تشنه آن هستند؟!اصلاحات یعنی اصلاح در روش ها نه اصلاح مبانی و هدف ها. شما عملاً در این جلسه تعریف اصولگرایی و اصلاح طلبی حقیقی را دیدید. 3 تشکل دانشجویی آمدند پشت تریبون بیانیه خواندند، 2 تشکل منصوب به اصولگرایان بود و شما شنیدید که ابتدا به جریان اصولگرایی انتقاد کردند و سپس به اصلاحات پرداختند، ولی تشکل اصلاح طلب وقتی آمد پشت تریبون، فقط به اصولگرایان حمله کرد انگار که جبهه اصلاحات هیچ انتقادی ندارد؟ در حالی که همین آقای ابطحی کلی ایراد به این جبهه دارد.اصلاحات چون تعریف نشد، یک جبهه گشادی درست شد به نام جبهه دوم خرداد که از مجمع روحانیون مبارز تا نهضت آزادی تا ضد انقلاب خارج از کشور در آن جا گرفت! یک سر این جبهه کسانی بودند که ولایت فقیه را آنها در گوشت و پوست و خون ما کردند و یک سر دیگر، کسانی قرار گرفتند که تمام تلاش را برای حذف ولایت فقیه کردند و امام رحمت الله علیه آنها را نامشروع نامید!البته در بیانات آقای ابطحی این بود که اصلاحات یک "نه" بود به جریان حاکم، خب سئوال این است که جریان حاکم قبل از دوم خرداد چه کسانی بودند، دولت سازندگی و کارگزاران الآن در کدام جبهه هستند؟ اکثر وزرای آقای خاتمی از چه طیفی و کسانی بودند؟ همین الآن هم آقای هاشمی معتقد است که متولی دوم خرداد ایشان بوده. پس این "نه" در دوم خرداد به چه بوده، به چه کسی بوده؟مجری: وقت شما تمام است. آقای ابطحی بفرمایید.ابطحی: من فامیلم چون با الف است، معمولاً در دفترچه تلفن ها اسمم اول قرار می گیرد. برای همین هر کس هر وقت فشاری به جیبش یا جای دیگرش وارد می شود، ناخودآگاه ابطحی را می گیرد (خنده حضار) حالا اینجا هم ما طبق دستور جلسه شروع کردیم و از اصلاحات گفتیم ولی آقای رسایی که نقض سخنان من را کردند، فرصت نکردند در مرحله اول اصولگرایی را تعریف کنند تا ببینیم این جبهه چقدر گشاد است (تشویق دانشجویان)رسایی: ان شاءالله در مرحله دوم. نشنیده اید که می گویند اللهم بیر بیر، یعنی یکی یکی (خنده حضار)ابطحی: امیدوارم ایشان توضیح دهد که وضعیت این جبهه متحد چقدر متحد است؟ چقدر اصولش روشن است؟ وضعیتش پس از 3 سال چطور است؟ خب من با این نظرات آقای رسایی موافقم که اگر مسئولان ملتی، فرصت ها را خوب بشناسند، می توانند یک کشور رابه خوبی اداره کنند. البته بنده از این که گفتند آقای رسایی در جلسه حاضر می شود، خیلی خوشحال شدم. چون در این شرایط که غنیمت شده کسانی از آقای احمدی نژاد حمایت کنند و واقعاً این نادرالوجود است، یک نفر پیدا شده که خیلی شفاف حالا از دولت نه ولی از احمدی نژاد حمایت مطلق می کند. خب این فرصتی است تا ما که دسترسی نداریم به آقای احمدی نژاد، حداقل این دیدگاه ها شنیده شود.اما آیا اصلاح طلبی واقعاً فرصت را تبدیل به تهدید کرد یا نکرد؟ یکی از بهترین فرصت هایی که برای کشور به وجود آمد، دوران ریاست جمهور آقای احمدی نژاد بود. البته من معتقدم که یک تصادف ایشان را رییس جمهور کرد نه خواست عمومی مردم. دلایلی از جمله اینکه اختلاف کاندیداهای اصلاح طلبان که 4 نفر بودند، رقیب احمدی نژاد در مرحله دوم کسی بود که هر کس در برابرش قرار می گرفت، رأی می آورد. جریانات غیبی همه گرایش به احمدی نژاد داشتند. البته آقای کلهر گفته که 4 میلیون رای احمدی نژاد خوانده نشده، اگر اینطور است، پس رأی بقیه چقدر خوانده نشده است؟!بالاخره ایشان به ریاست جمهوری رسید، خب شانس های زیادی به ایشان رو کرد. اولاً همه حاکمیت از ایشان حمایت می کند. مجلس هفتم همسو با احمدی نژاد بود، در جو جامعه آن برخوردها صورت گرفته بود و همه چیز آماده بود، در سطح اقتصادی دورانی که احمدی نژاد آمده بود، تاریخی ترین وضعیت اقتصادی در اختیار ایشان بوده. در شرایطی ایشان آمد که 3 جریان خطرناک منطقه از بین رفته بود: طالبان، صدام و منافقین. اتحادیه اروپا تا پشت مرزهای ما آمده بود. ایشان هم شعارهای عدالت طلبانه اشان را رساندند به کوره دهات ها. خب از این فرصت ها چه استفاده ای شد؟ تورم قیمت ها -به جز چند محله خاص- در چه وضعیتی است (تشویق دانشجویان) بی حرمتی ای که الآن به مردم ایران در خارج می شود، همه اش به خاطر مقاومت نیست، بله انرژی هسته ای حق ماست ولی می شود این حق را با ادبیات دیگری گرفت. ادبیات ایشان باعث نمی شود تا دنیا به سمت ما جذب شود. هنر این است که با دیپلماسی قدرتمند عزتمان را حفظ کنیم.بسیاری از دوستان شما، اصلاحات را از ابتدا یک تهدید دانستند و نگذاشتند کار کند، ولی شما که فرصت می دانستید، چقدرکمکش کردید؟ شما چقدر بیانیه دادید علیه کسانی که دینداران را علیه ما بسیج کرده بودند؟ من چقدر ایمیل دارم که می گویند اگر این اتفاقات الآن، در دوره خاتمی بود، چقدر اعتراض می کردند؟ اگر یک مرد 160 میلیارد تومانی را خاتمی وزیر می کرد، چه می شد؟ آیا این عدالت است؟ چطور یک نفر می تواند در 10 سال میلیاردر شود (تشویق دانشجویان)مجری: آقای ابطحی وقت شما تمام است. آقای رسایی بفرمایید.رسایی: من درخواستم از آقای ابطحی این است که درفضای مناظره یا مباحثه، باید مستند صحبت کرد و الا فضای مطبوعاتی و مقاله ای می شود، هرطور حرف زد ولی تأثیرگذاری آن خیلی کم است.اما بنده تعریف مشخصی از اصلاح طلبی و اصولگرایی دارم. اصلاح طلبی یعنی همان که رهبری در نماز جمعه فرمودند: اصلاحات یعنی مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و ظاهراً اصلاح طلبان این تعریف را قبول ندارند و دنبال اصلاح چیز دیگری هستند، چون هنوز هم می گویند ما باید اصلاحات را تعریف کنیم! و این ما را به شک وا می دارد.اصولگرایی را هم من تعریف کردم و نحوه برخورد 3 تشکل دانشجویی را در اینجا یادآور شدم. ما نباید مطلق گرا باشیم، چه من، چه شما، چه کسی گفته که ما به صورت مطلق آقای احمدی نژاد را تأیید می کنیم، ایشان هم خطاها و اشتباهاتی دارد، معصوم که نیست. مثلاً در جریان اظهارات آقای مشایی، بنده چند مصاحبه و انتقاد جدی کردم تا البته رهبری در نماز جمعه فرمودند این قضیه دنبال نشود.اما اصولگرایی یعنی چه؟ یعنی پیروی از اصولی که مبتنی بر آرمان هایی است که امام بر آنها تصریح کرده. رهبری اصولگرایی را تعریف کردند: اصولگرایی یعنی پایبندی به ایمان، عدالت طلبی، محافظت از استقلال سیاسی، فرهنگی واقتصادی، معتقد به خودباوری و اهل جهاد علمی، معتقد به آزاد اندیشی البته نه به معنای براندازی و در نهایت هم یکی از لوازم اصولگرایی، اصلاح طلب بودن است. اصولگرا باید به اصلاح روش ها معتقد باشد.حالا این ادبیات طعنه ای آقای ابطحی که آیا اصولگرا ها جبهه متحد شدند، اختلافاتشان حل شده یا نه و...؟ اینطور اگر بخواهیم حرف بزنیم، من هم خواهم گفت شما خودتان جواب خودتان را دادید، چون ایشان گفت یک دلیل پیروزی احمدی نژاد، اختلاف 4 اصلاح طلب باهم بود که ما هم می پرسیم آقای ابطحی چرا اصلاح طلبان این قدر قدرت طلبند؟ (تشویق دانشجویان) من از حضار محترم خواهشم این است که اجازه دهید از وقت استفاده کنیم و حرف هایمان را بزنیم تشویق ان شاءالله آخرش.این که فرمودید حامیان مطلق دولت نادرالوجودند، بله ما چنین چیزی در اصولگرایی نداریم، بنده هم حامی مطلق دولت نیستم، من هم انتقاداتی دارم ولی انتقاداتم را با چنگ و دندان و گاز گرفتن نشان نمی دهم. احمدی نژاد هم مدیری است که اشتباهاتی دارد، بله من معتقدم که احمدی نژاد در پایبندی به اصول و مبانی مشکلی ندارد ولی در روش ها اشتباهات واشکالاتی دارد و برای همین باید اصلاح شود. هرجا ببینیم که احمدی نژاد از اصول منحرف شده و قدم کج برداشته، بنده اگر خودم سالم باشم، به نمایندگی از این ملت می زنم روی پایش ولی من ندیدم (تشویق دانشجویان)بله، ایشان در روش ها اشتباهاتی دارد، من جمله در همین موضوع کردان یا مشایی. البته ایشان در این موضوعات هم حرف هایی برای گفتن دارد که شنیدنی است، هر چند من خودم قانع نشدم، برای همین روز اول رأی ندادم. اما آقای ابطحی، اشتباهات آقای احمدی نژاد در روش ها قابل مقایسه نیست با اشتباهات اصلاح طلبان در اصول. آیا احمدی نژاد از مطرودین امام حمایت کرده؟ از معاندین و هتاکان به مقدسات حمایت کرده؟ آیا عدالت احمدی نژاد مورد حمایت بوش قرار گرفته؟ ما یک داور در جلسه داریم، همین آقای رحماندوست که مشاور 2 رییس جمهور بوده، قضاوت کنند.این که احمدی نژاد حامی ندارد، پس این جمعیتی که در رشت و خراسان و دیگر استان ها می آیند، چه کسانی هستند. البته همین مردم در انتخابات سال بعد بهتر خودشان را نشان خواهند داد (تشویق دانشجویان) ولی دوستان شما در روزنامه های اصلاح طلب این مردم را دلفین نامیدند که بالا و پایین می پرند!آقای ابطحی اصولگرایی یعنی این روایت امام معصوم که در سفر حج بود -امام باقر یا امام صادق علیه السلام بودند- که معلی بن خنیس از یاران ایشان گفت: یابن رسوالله! ای کاش نعمت های بنی العباس در اختیار شما بود تا ما هم با شما در عیش و خوشی بودیم. امام فرمود: هیهات ای معلی، والله اگر چنین بود، برای ما جز برنامه ریزی و دعا در شب و تلاش در روز و پوشاک زبر و درشت و خوراک سخت و بی خورشت چیزی نبود! اصولگرایی یعنی این شیوه مدیریتی. آیا واقعاً احمدی نژاد این گونه برای مردم کار نمی کند؟ آیا واقعاً احمدی نژاد اینطور نبوده و نیست؟ یعنی برنامه ریزی در شب و تلاش در روز یعنی پرکاری ندارد؟ آیا واقعاً خوراک سخت و بی خورشت و پوشاک زبر و درشت ندارد؟شما عزیزان دانشجو هستید و به فوتبال علاقمند. بروید در سایت آقای ابطحی واژه های سوئد یا فوتبال را سرچ کنید، ببینید چه پیدا می کنید. همین آقای ابطحی در سایتش نوشته که امروز صبح آقای خاتمی آمد نهاد ریاست جمهوری، دیدم که چشمانش ورم کرده و قرمزاست، با خودم گفتم که احتمالاً ایشان هم مثل من دیشب فینال آرژانتین و سوئد را تماشا می کرده و بی خوابی کشیده، چشماش پف کرده، پرسیدم دیدم درست است (همهمه دانشجویان با حالت تعجب) خب حالا مقایسه کنید این چشمان را با چشم آقای احمدی نژاد (تشویق دانشجویان) که به خاطر طرح های نیمه کاره، به خاطر سفرهای استانی و مشکلات مردم قرمز می شود و بی خوابی می کشد. برخی از این طرح ها که در این دولت تکمیل شده، 16 سال نیمه کاره بوده!ما یک جاهایی اعتماد کردیم به دشمن. متأسفانه ویژگی شخصیتی آقای خاتمی به شکلی است که همه را دور خودش جمع می کند و زمینه اعتماد دشمن را فراهم می کند.فرمودند که هر کس در برابر هاشمی قرار می گرفت، رأی می آورد! من این را قبول ندارم چون در انتخابات نهم گزینه های مختلفی بودند که مردم می توانستند آن طعم ها را انتخاب کنند، چرا اعتماد نکردند؟!ایشان درباره رأی غیبی فرمودند که شنیده شده که اطرفیان احمدی نژاد می گویند 4 میلیون رأی آقای احمدی نژاد شمارش نشده، اگر این راست است، پس رأی رقیبش چقدر شمرده نشده؟ در پاسخ به ایشان باید بگویم که برادر من، مجری انتخابات شما بودید، اگر خواندید شما خواندید، اگر هم نخواندید باز هم شما بودید! شما باید جواب بدهید، ما که نباید جواب بدهیم (تشویق دانشجویان) ایشان گفتند که احمدی نژاد در دوره ای سر کار آمد که برخی مشکلات مثل حضور طالبان در منطقه را نداشت، خب مگر ما یادمان رفته که همین اصلاح طلبان محترم مثل سازمان مجاهدین بیانیه دادند در حمایت از طالبان! آن وقت شما این رامی نویسید به نام خودتان؟گفتند که چرا دیگر کسی برای اهانت به مقدسات کفن نمی پوشد، جناب آقای ابطحی دلیل روشن است: به خاطر این که در دوره اصلاح طلبان، شما از اهانت کنند گان حمایت می کردید حتی مدال می دادید! شما بروید ملاحظه کنید اعتراضات به دوم خرداد و اصلاح طلبان عمدتاً از پایان سال 77 و اوایل 78 شروع شد. الآن چه کسی از توهین به مقدسات حمایت می کند، هر کس توهین کرد با او برخورد شود، چه کسی حامی است؟!مجری: آقای رسایی وقت شما تمام است.رسایی: امیدوارم آقای ابطحی مستند سخن بگوید.ابطحی: از سخنان مستند آقای رسایی تشکر می کنم. چون ایشان یک سری برگه هایی را خودش نوشته بود و از رویش می خواند (تشویق دانشجویان)رسایی: اینها نوشته های من نیست، پرینت هایی است که از سایت شما گرفتم (تشویق دانشجویان)ابطحی: این که ایشان یک سری عبارات و مفاهیم عالی را لیست کردند و روایتی را هم ضمیمه کردند که اصولگرایی یعنی این، خب بنده هم می توانم این کار را انجام دهم. مثلاً بگوییم که آن روایت تعریف اصلاح طلبی است. واقعیت آن است که وقتی ما در باره جریانی صحبت می کنیم، آن جریان پرونده دارد، عملکرد دارد، اصولگرایی را بر اساس اینها باید تعریف بکنیم. الآن وجود آقای محصولی با این ثروت در کابینه، اصولگرایی است یا نه؟ چرا رییس جمهور به این همه نیروهای موجود در بسیج و سپاه که با آقای محصولی در جنگ بودند، نمی شود اعتماد کرد؟ این که بازی با الفاظ است. سال ها مدیریت کشور در اختیار جریان اصولگرایی بوده، همین طور نبوده که یک باره در اختیار دوم خرداد آمده باشد، آقای احمدی نژاد بسیاری از این امور را تغییر داده و بسیاری از مخالفت ها که بیشتر از درون جریان اصلاح طلبی از سوی جریان اصولگرایی متوجه آقای احمدی نژاد است و البته همه اینها برای در اختیار گرفتن قدرت است (تشویق دانشجویان) بله من هم معتقدم که باید اصولگرایی روشن شود، الآن ما نمی دانیم مفهوم رایج اصولگرایی چیست؟آیا شما که در جریان کردان مخالفت کردید، در جریان محصولی هم مخالفت کردید؟ آیا وزارت آقای محصولی همان پوشاک زبر و درشت است؟ با این همه سرمایه چطور می شود.در مسئله کردان هم شما شخص خودتان را می خواهید تبرئه کنید، بله درست، ما هم قبول داریم، در سایت ها هم دیدیم. بالاخره آبروی یک نفر، آبروی یک کشور، یک تاریخ را نجات دادید، ولی آقای رییس جمهور باز هم از ایشان دفاع کرد (تشویق دانشجویان) آقای رسایی حالا شما بهتر خبر دارید، من شنیدم که آقای احمدی نژاد غذایش را از خانه اش می آورد، ولی آقای رسایی ملت ما ایشان را انتخاب نکرد تا غذایش را از خانه بیاورد یا من شنیدم که آن قدر در جلسات از دادن میوه و قند و چای پرهیز کردند که حال برخی از آنها بد شده، بردند سرم زدند!به نظر من رییس جمهور هرچقدر می خواهد بخورد ولی برنامه ریزی برای کشور کند. یک سخنرانی نکند که 4 تا بیانیه علیه ما صادر بشود (تشویق دانشجویان) حالا شما می چسبید به این که خاتمی فوتبال دیده چشمش پف کرده! شما می فرمایید که اعتراض ها به دولت اصلاحات از سال 78 شروع شد، در حالی که از همان ابتدا از سال 76 نگذاشتند دولت کار کند، از همان مصاحبه ای که آقای خاتمی با خبرنگار CNN خانم کریستین امانپور کرد و باعث آبرو برای ما شد تا جایی که خانم امانپور می گفت همه من را می شناسند، من با شخصیت های زیادی مصاحبه کرده ام اما بعد از مصاحبه با خاتمی، وقتی مردم من را در فرودگاه می بینند، می گویند خاتمی خاتمی! (خنده حضار)آقای رسایی فرمودند که مردم حامی دولتند و در انتخابات سال آینده معلوم می شود. من شماره ام را می دهم به آقای رسایی فقط از ایشان می خواهم یک کاری بکنند و گروهی را معلوم کنند تا انتخابات خوبی برگزار شود (تشویق دانشجویان) شما گفتید که مردم در انتخابات دهم به احمدی نژاد رأی می دهند، خب اگر این طور شد، ما مخلص ایشان هستیم، اما من در نمایشگاه مطبوعات که رفته بودم همه می آمدند برای مصاحبه، در غرفه رجانیوز که مال هواداران دولت و دوستان آقای رسایی است، آمدند گفتند که آقا مردم به احمدی نژاد رأی می دهند، شما چرا بی خود خاتمی را مطرح می کنید! گفتم در پایان دور اول ریاست جمهوری خاتمی که 9 تا رقیب برای ایشان تراشیده بودند، هیچ کس نمی پرسید که رقیب خاتمی چه کسی است، ولی الآن از غرفه اول تا آخر همه می پرسند آیا خاتمی می آید؟ پس معلوم می شود که مردم انتظارتشان برآورده نشده (تشویق دانشجویان)مجری: آقای ابطحی وقت شما تمام است.رسایی: خب آقای ابطحی علت این که مردم می پرسیدند به خاطر این است که نگران آینده خودشان هستند، می خواهند خیالشان راحت شود که خاتمی نمی آید (تشویق و خنده دانشجویان) البته ما با آقای ابطحی مزاح می کنیم، برای همین می گویم این نکته که فرمودید خانم کریستین امانپور گفته که مردم در فرودگاه ها من را که می بینند می گویند خاتمی خاتمی، این مدح شبیه به ذم است، جای دیگر نگویید. (تشویق و خنده دانشجویان)ببینید بنده با نگاهی که شما به اصلاح طلبی و اصولگرایی دارید، به این مفاهیم نگاه نمی کنم. برای همین هم درگیر تعیین مصادیق و افراد نمی شوم بلکه تعریف مشخص دارم و بر همین اساس ما اصلاح طلبانی را می بینیم که اصولگرا هستند و اصولگرایانی هم داریم که در مسیر اصلاح طلبی حرکت می کنند. بعضی ها از نظر فکری چپ هستند ولی در عمل راست می زنند و برخی هم به عکس هستند (تشویق دانشجویان) بنابراین تعریف ما از اصولگرایی و اصلاح طلبی همان نکاتی است که نقل کردم که هر دوی این تعاریف راهم از بیانات رهبری داریم. اگر مشخص تر می خواهید، باید بگویم که اصولگرایی یعنی تکلیف گرایی، تکلیف را هم هیچ کس برای اصولگرایان واقعی تبیین نمی کند الا در زمان حضور امام معصوم توسط ایشان است و در زمان غیبت امام معصوم با همان متد تعریف شده توسط امام راح.، تکلیف توسط رهبری تبیین می شود و البته رهبری یک فرد نیست، مجموعه ای از شرایط مانند عدالت، اجتهاد، عدم تمایل به دنیا و سیاستمدار بودن است. فکر می کنم آقای ابطحی هم این را قبول دارد.در باره بحث ثروت آقای محصولی یا دروغ و برخی نکات دیگر، ببینید آقای احمدی نژاد کردان را به عنوان دکتر معرفی نکرد. مباحث حاشیه ای کردان هم کامل در صحن مطرح شد، نمایندگان محترم باید حواسشان را جمع می کردند، رأی نمی دادند، کما این که یکی مثل من و برخی دیگر رأی ندادند، اما همین نمایندگان وقتی فهمیدند اینجا اشکالی است، استیضاح کردند، اصولگرایی یعنی همین. مخالفین روز رأی اعتماد کردان چه کسانی بودند؟ نمایندگان طیف منصوب به دولت، در حالی که شما می بینید آقای حاجی دکترای خود را از دانشگاه جعلی هاوایی داشت، در کدام مجلس سؤال شد، آیا کسی استیضاح کرد؟ رییس جمهور وقت یا رییس دفترش چه کردند؟در مورد آقای محصولی اینطور که شما می گویید، نیست! اولاً آقای ابطحی ما باید مستند حرف بزنیم. این رقم 160 میلیارد سرمایه آقای محصولی را شما از کجا آوردید؟ به نقل از روزنامه ها می گویید، آخر این معیار است که شما خودتان یک چیز را بنویسید، بعد به همان استناد کنید؟ آقای محصولی در دوره ای که کار دولتی داشته، فعالیت اقتصادی نداشته، الآن هم که در کار وزارت است، نه خودش کار اقتصادی می کند و نه رییس دولت و نه ما چنین اجازه ای را می دهیم. ایشان در مجلس هم توضیح داد، حتی در جلسه فراکسیون برای اولین بار نحوه هزینه کرد مالش را هم توضیح داد که چه بخش هایی در کارهای افراد بی سرپرست و یا کمک به نیروهای انقلاب و یا امور دیگر است. به قول امام برخی افراد به یک تسبیحشان آن قدر وابسته اند که می بینید یک نفر دیگر به چند میلیاردش آن قدر وابسته نیست.آقای ابطحی آن کاری که بد است و باید جلویش گرفته شود، این است که یک عده در کشور ما در این سال ها در مسئولیت ها بوده اند و از رانت اطلاعاتی و قدرت استفاده کرده اند و هفت پشت خودشان را بسته اند که این طور آدم ها هم توی چپ هستند و هم در راست، هم در اصولگرایان پیدا می شوند هم در اصلاح طلبان. برای همین هم برخی در جبهه اصولگرایی زیرآب احمدی نژاد را می زنند و شعار دولت وحدت ملی را کوک می کنند ومعتقدند هر کس باشد جز احمدی نژاد!در موضوع آقای کردان هم آقای احمدی نژاد منطقی برای دفاع خودش داشت و می گفت من ایشان را به خاطر مدرکش معرفی نکردم، مجلس رأی داده، رأیش را پس بگیرد. در باره موضوع کردان زیاده روی هایی شد که سخنان رهبری را هم به دنبال داشت. کردان تقصیری داشت، باید مجازات می شد که همان استیضاح بود ولی نباید بی انصافانه هم سخن گفت.این که با طعنه می فرمایید که ملت رییس جمهور انتخاب نکرد تا غذایش را از خانه بیاورد، خب بله ولی رییس جمهور هم انتخاب نکرده تا خودش و هفت پشت جد و آبادش را ببندد و تمام احزاب و گروه های منسوب به خودش را سیر کند (تشویق دانشجویان) آقای ابطحی این منصفانه نیست که ما با فرهنگ سازی سالم در این امور که برگرفته از همان بیانات اهلبیت است که مقام را طعمه نبینید، این طور برخورد تخریبی داشته باشیم.من از آقای احمدی نژاد پرسیدم که چرا این قدر سخت می گیرید؟ گفت به دلیل این که متأسفانه درجه انحراف در این امور آن قدر زیاد شده که اگر ما سخت نگیریم، به این راحتی به همان مسیر خودش یعنی مدل مدیریتی دولت مکتبی شهید رجایی برنمی گردد.بله، ایشان گفتند که رییس جمهور نباید طوری حرف بزند که 10 تا قطعنامه علیه ما صادر شود، خب آقای ابطحی چطور حرف بزند؟ این طور حرف بزند که دوستان شما زدند: تمام کسانی که با حمله امریکا به هر نقطه جهان مخالفند، در صورت رخداد آن از هر کاری عاجزند. در واقع هیچ عقل سلیمی حکم نمی کند که یک کشور جهان سومی حتی اگر همه ملت پشتیبان حکومتش باشد و آن ملت مسلح هم باشد، به جنگ با امریکا برود. این سخنان را که می گویم، شاید جبهه بگیرند که فلانی از امریکا می ترسد، بله به خاطر کشورم از امریکای تا بن داندان مسلح می ترسم. کیست که از امریکای تا بن دندان مسلح در عراق که خودش را چنین نشان داد، نترسد. اینها سخنان نایب رییس مجلس ششم، آقای بهزاد نبوی است که در روزنامه های شما هم چاپ شده!؟ بله با این ادبیات کشورهای استکباری برای ما خم هم می شوند (تشویق دانشجویان) همین افراد نامه نوشتند به رهبری که جام زهر رابطه با امریکا را سر بکشید!عزیزان امروز اگر شما می بینید که احمدی نژاد یقه بوش را می گیرد و به اوباما نامه می نویسد، چون با ادبیات ذلت نیست، از موضع بازخواست و تهاجم است (تشویق دانشجویان) البته رهبری هم در دیدار با مجلس ششم جوابشان را داد و فرمود که با آدم ترسو نباید مشورت کرد. آقای ابطحی متأسفانه دوستان اصلاح طلب ذائقه شان عوض شده.یک سند دیگر: من بیانیه ای را می خوانم دررابطه با توقیف حدود 40 نشریه که ادبیات این بیانیه شبیه به ادبیات و مواضع اصولگرایان امروز است. در این بیانیه آمده که عده ای می خواهند قانون را بهانه کنند برای استبداد جدید خودشان! این بیانیه توسط 36 نفر از نمایندگان مجلس اول صادر شده در کیهان 26 اردیبهشت سال 60 آمده و آقایان خاتمی، مهاجرانی، موسوی لاری، خوئینی ها و... آن را امضا کرده اند.آقای ابطحی! چرا بوش از اصلاح طلبان حمایت می کند؟ چرا بسیاری از آنها اعلام برائت نمی کنند از مواضعی که بوش و مثل بوش روی آن سرمایه گذاری کرده اند! نتیجه این می شود که جبهه گشادی به نام اصلاح طلبی شکل می گیرد.من فکر می کنم ما باید برای اصولگرایی و اصلاح طلبی تعریف مشخص داشته باشیم و روی آن هم محکم بمانیم وفقط هم باید پشت سر ولایت فقیه بود، چون دشمن هدف اصلی اش ولایت فقیه است نه احمدی نژاد (تشویق دانشجویان) ببینید استانلی روم معاون امنیت ملی امریکا در سال1380 چه می گوید: «آنچه تا کنون همه تحرکات ما را برای براندازی جمهوری اسلامی با ناکامی مواجه کرده، اعتقاد مردم ایران به ولایت فقیه است. ولایت فقیه و میزان برد احکام آن برای ما و گنجینه های اطلاعاتی ما ناشناخته مانده! ما نا امید نیستیم، خوشبختانه احزاب و آدم های تازه نفسی در ایران در یک حرکت جمعی با ظرافت این خار را از چشم ما بیرون می کشند.»در جای دیگری اینها می گویند که از این پس نباید از براندازی حرف زد. باید از تشکیل جبهه ضد دیکتاتوری و ضد ولایت فقیه استقبال کنیم. یعنی تلاش برای جذب نیروهایی که جمهوری اسلامی را می خواهند اما ولایت فقیه را نمی خواهند.خب این همان طرح حاکمیت دوگانه بود که اصلاح طلبان طرح کردند، یعنی نفی حاکمیت دوگانه، حاکمیت انتخابی و انتصابی، اینها ولایت فقیه و نهادهای مرتبط با آن را همان جایگاه های انتصابی معرفی می کردند که باید حذف شوند.دوستان دانشجو! مهم تر از شناخت دشمن، شناخت دشمنی دشمن است. همه ما حتی آقای ابطحی دشمن را می شناسیم، ولی دشمنی دشمن را نه! ببینید همین الآن که من گفتم هدف دشمن زدن ولایت فقیه است، همه شما تشویق کردید، در حالی که همین افراد در مواقعی که آقای ابطحی نکته ای یا کنایه ای به من می زد، یا من به ایشان، شما تشویق می کردید، اگر کسی نداند، فکر می کند که این جمعیت مثلاً اصلاح طلب است در حالی که شما اصولگرای حقیقی و اصلاح طلب واقعی هستید، چون پشت سر رهبری هستید.مجری: وقت شما تمام است. تاالآن وقت برنامه ما تمام شده...ابطحی: البته من 5 دقیقه وقت می خواهم تا بحثم را تکمیل کنم...مجری: بالاخره، الکلام یجر الکلام است، شما وقت بگیرید بعد باز ایشان هم باید صحبت کند...رسایی: فرصت داد ه شود بهتر است.مجری: آقای ابطحی بفرمایید.ابطحی: باز هم برای من روشن نشد که آقای محصولی ثروتش را از کجا آورده؟ حداقل چنین فردی نباید وزیر باشد. آقای رسایی در فضای صادقانه ای سخن گفتند ولی نگویید که احمدی نژاد رأی نداده بود تا رأیش را پس بگیرد، همین پریروز ایشان کردان را به عنوان سمبل بسیج معرفی کرد. من نمی توانم این را بپذیرم، شما هم نمی توانید.رسایی: آقای احمدی نژاد سکوت ایشان در برابر اتهامات روزنامه ها را سکوت بسیجی دانستند.ابطحی: البته این هم یک راهی است که ما بگوییم روزنامه ها اشتباه نوشته اند (خنده حضار) و اما در باره دکترای هاوایی آقای حاجی حرف شما درست است ولی کسی ادعایی نداشت. تازه دانشگاه هاوایی را هم چه کسی ممنوع کرد، وزارت علوم دولت اصلاحات.رسایی: البته با فشار روزنامه کیهان!ابطحی: درباره بحث حمایت امریکا از اصلاح طلبان هم شما می دانید که همه دنیا از امریکا متنفرند، در ایران هم متنفرند، چطور ممکن است که در شب انتخابات بیاید یکباره مدافع اصلاح طلبان شود تا اصولگرایان رأی بیاورند. بله دشمن می داند که چه وقت باید حمایت کند و دشمنی کند. ضمن این که شما زحمت کشیدید مدارکی با خودتان آوردید، من فقط توی یک برگه چیزهایی نوشتم و آوردم.رسایی: مشکل اصلاح طلبانه همین است که جدی نمی گیرید، حکومت را هم که داشتید جدی نگرفتید (تشویق دانشجویان)ابطحی: البته مطالب درباره اصولگرایان آن قدر فراهم است که به حافظه هم مراجعه کنم، کافی است (تشویق دانشجویان)ببینید آن بیانیه ای که آقای خاتمی آن را امضا کرده، فرق دارد با آن روزنامه ای که از داخل انقلاب است و آن را می بندند. به نظرم در آینده یک جریان جدی اصولگرا و یک جریان جدی اصلاح طلب کاندیدا خواهند شد و آقای خاتمی یکی از آنهاست و من امیدوارم آقای رسایی و دوستانش بروند پشت سر آقای احمدی نژآد و یک دست شوند (تشویق دانشجویان)مجری: وقت شما تمام است.رسایی: من فکر می کنم برخی از نکات را توضیح دادم و نیاز مجددی نیست. فقط جمله ای از رهبری را می خوانم.ابطحی: آقای رسایی شما صحبت های خودت را بکن.رسایی: این چه حرفی است آقای ابطحی، این جمعیت برای حرف من اینجا ننشسته، رهبری هم این حرف ها را برای در و دیوار نزده، برای ما زده است (تشویق دانشجویان) رهبری می فرماید: متأسفانه عده ای امروز حساسیت پیدا کرده اند تا میگویی دشمن لجشان می گیرد، دشمن هست، نمی شود بگوییم نیست. هیچ کس، یک ملت و جماعت را به خاطر این که اسلحه دشمن را ندیده، خاکریز و اسلحه اش را ندیده، تشویق نمی کند.آقای ابطحی! بحث سر این است که ایده توهم توطئه و رفتارهای شخصیتی مثل آقای خاتمی باعث شده تا یک عده اطراف ایشان جمع شوند و دشمن به آنها دل خوش کند. مستندات من 4 تا ورق نیست، آقای ابطحی بنده یک محقق هستم که ساعت ها روی این مباحث کار کردم. اینها کتاب هایی است که دلایل و مستندات این حرف ها در آن آمده است. در کتاب "پایان داستان غم انگیز ما"، شباهت های روزنامه های سال های اول انقلاب با روزنامه های بعداز دوم خرداد را آورده ام. متأسفانه دوستان شما گرفتار ائتلاف ضد رقیب شده اند و با کسانی دست دادند که اینها دشمن بودند. (تشویق دانشجویان)مجری: بنده از هر دو برادرمان تشکر می کنم که دعوت ما را پذیرفتند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 631]
-
گوناگون
پربازدیدترینها