واضح آرشیو وب فارسی:قدس: سايه امپراتور بر سر مربيان ناكام ؛ قطبي در فهرست «آلترناتيوهاي» فوتبال ايران
* رضا خوش نويس دقايق پاياني مسابقه رفت تيم ملي فوتبال ايران مقابل امارات در تهران و در لحظاتي كه تيم ايران زمينگير شده بود و نمي توانست راهي به دروازه حريف پيدا كند هواداران كم طاقت تيم ملي در گوشه و كنار ورزشگاه از علي دايي خواستند تيم ملي را رها كند. در اين شعارها برخي به فكر جانشين دايي هم افتادند و نام تازه اي را فرياد كردند «افشين امپراتور» بله، بايد ورود افشين قطبي را به جمع مردان هميشه آلترناتيو فوتبال ايران اعلام كرد و به رسمت شناخت. او كه با ادبيات متفاوتش خيلي زودتر از حد معمول جاي خود را در قلب هواداران فوتبال در ايران باز كرده بود خواسته يا ناخواسته پرسپوليس را در اوج رها كرد و رفت تا افكار عمومي احساساتي فوتبال ايران كه سرش براي چنين فيلمهاي هندي و عاشقانه اي درد مي كند! او را به مرد محبوب خود تبديل كند. وقتي قهرمان داستان در اوج كنار مي رود حس مشترك بيشتري با مخاطب ايراني برقرار مي كند و تماشاگر به دنبال همزاد پنداري مي رود. آنها آخرين تصاويري كه از قطبي در ذهن دارند مرد هميشه برنده اي است كه در ضمن آداب باخت را هم مي داند. او در اوج كنار كشيد با اين بهانه كه دستش براي تجهيز تيم براي تكرار قهرماني باز نيست. شايد ترس از شكست و خدشه وارد شدن به آن تصوير زيبا و دل انگيز بجامانده از او هم در اين تصميم نقش داشته باشد، اما هر چه بود اين تدبير راه را بر خراب شدن وجد به دست آمده با اين قهرماني بست و قطبي در گوشه اي از حياط خلوت قلب پرسپوليسيها جاودانه شد. جايي كه البته دور از دسترس نيست و فقط كافي است تيم آنها نتيجه نگيرد تا راه شعارها مستقيماً از وسط اين حياط خلوت عبور كند. قطبي رفت تا فقط تصاويري از هيجان و شادي منحصر به فردش بعد از زدن گل در يادها بماند همراه با عكسهايي بر دوش هواداران در حالي كه جام قهرماني را در آغوش دارد. همه اين مؤلفه ها براي آلترناتيو شدن كفايت مي كند. لقب او به عنوان سمبل موفقيت جا مي افتد و وقتي نادر دست نشان و پگاه استقلال را در نيمه راه قهرماني شكست مي دهند ناگهان او هم لقب امپراتور را به خود مي گيرد تا زمينه را براي پوشاندن شنل قهرماني به تن او آماده كرده باشند. نگاهي به سرليستهاي آلترناتيوهاي ايران بزرگاني را به ياد مي آورد كه نامشان سالهاي سال بر فوتبال ايران سنگيني كرد و به كابوس برخي از مربيان تبديل شد. سلطان را به ياد بياوريد. با پارچه نوشته هايي كه هنوز هم بعضاً بر در و ديوار ورزشگاهها ديده مي شود. حجازي بزرگ يا همان «كاپلو»ي محبوب فرياد نام آنها تن بسياري از مربيان بزرگ را لرزانده است. تصاوير آنها هم پيش از اينها با نقش و نگار قهرماني در هم آميخته بود و شايد اگر اصرار خودشان به ماندن در فوتبال نبود همچنان آن خاطره ها و يادها از اذهان فوتبالي ها پاك نمي شد. قطبي از فوتبال ايران رفت، اما نام او در كنار شايعات و شعارها باقي خواهد ماند. هر مربي اي كه خطر اخراج را احساس كند نام قطبي براي جايگزيني اش مطرح خواهد شد. اولين بار «امپراتور» بلاي جان دايي شد و سراغ تيم ملي آمد، اما بدون ترديد اين سايه سنگين روي سر سرمربي آينده پرسپوليس بيشتر خودش را نشان خواهد داد، آنجا كه چنانچه پاي او بلغزد و هواداران از حياط خلوت دلشان عبور كنند.
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]