تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834987196




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تدبير به جاي تهديد...


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: هموطن-يا او يا هيچ‌كس، فقط با همين يك نفر است كه مي‌توانم خوشبخت باشم. اگر با او ازدواج نكنم، هرقدر هم كه زندگي خوبي داشته باشم باز هم در حسرت و آرزوي او خواهم بود، اگر اجازه ندهيد با او ازدواج كنم خودم را مي‌كشم... اينها سخنان آشنايي است... دختر يا پسري كه با يك نگاه، دل باخته و عقل را به سفري دور و دراز فرستاده است، در آتش عشق و آرزوي وصال محبوبش مي‌سوزد كه زندگي با او را رسيدن به اوج قله خوشبختي مي‌داند و چشم بر هر چه جز فرونشاندن آتش درونش بسته است و پدر، مادر يا هر انسان پخته در كوره تجارب زندگي، دست حيرت ونگراني بر پيشاني مي‌سايد. و سرگشته كه چگونه بگويد:آنچه در پي آن هستي، نه واقعيت كه ساخته ذهن تو است كه عشقي اينگونه آتشين و داغ خوبي‌ها را با خيال خود در معشوق مي‌آفريند و با دوست داشتن حقيقي كه حاصل شناخت بوده وخوبي‌ها را در محبوب مي‌بيند فرسنگ‌ها فاصله دارد. همه دخترها و پسرهايي كه در آغاز جواني با يكديگر آشنا مي‌شوند مي پندارند كه آتش عشق همواره فروزان خواهد بود غافل از اينكه داغي آن عشق آتشين سرد خواهد شد اما پختگي مهر و محبتي كه ريشه‌اش آگاهي است هيچگاه رنگ خامي به‌خود نمي‌گيرد و مي‌توان با در پيش گرفتن رفتاري منطقي در زندگي مشترك دوست داشتن را سال‌هاي سال تجربه كرد. اما اگر به هر دليل آتش عشق از همان آغاز به سردي گراييد و زندگي را با بحران‌ روبه رو كرد چه رفتاري را مي‌توان در پيش گرفت كه صحيح و منطقي باشد. به راستي خانواده‌ها هنگام گرفتار شدن فرزندان در چنين توفان‌هايي چه مي‌كنند؟ يافتن پاسخ اين پرسش چندان دشوار نيست. اين توفان زدگان آن‌قدر حرف دارند كه پيش از جاري شدن پرسش از نگاه به كلامت، پاسخ مي‌گويند. سارا 26ساله است و چند ماه پيش درگير يكي از همان عشق‌هاي كور آتشين شده. او صادقانه سفره پردرد دل را مي‌گشايد: «فقط جذب ظاهرش شدم، هيچ شناختي از او نداشتم، پدرم اين را مي‌دانست و با صبوري و متانت زيادي با من برخورد كرد. به من گفت: نصيحت و تهديد فايده‌اي ندارد، گاهي سوختن نوك يك انگشت از خواندن هزار كتاب در وصف سوزندگي آتش، مفيدتر است. بايد يكديگر را بهتر بشناسيد. چند ماهي با نظارت خانواده رفت‌وآمد كنيد. احتياجي نيست دوست و فاميل و آشنا را از شروع دوره نامزدي با خبر كنيد. نظر واقعي‌ات را پس از اين دوره مي‌شنوم. اگر پشيمان شدي شجاعانه و با صراحت و صداقت بگو، سرزنشت نخواهم كرد، تحسينت مي‌كنم. پدرم برنامه سفري با همراهي خانواده‌ها ترتيب داد. او باور دارد كه آدم‌ها در سفر بهتر خودشان را نشان مي‌دهند. اين چند ماه فرصت خوبي براي شناختن نامزدم بود و متوجه شدم كه او به شكلي غيرعادي خسيس است. خانواده نامزدم وقتي به سفر مي‌روند، باتري ساعت‌ها را در مي‌آورند. باورتان مي‌شود؟ هربار به من زنگ مي‌زد، بدون سلام و احوال پرسي مي‌گفت« يك زنگ به من بزن!» نمي‌خواست پول تلفن بدهد. يك روز به شكل اتفاقي متوجه شدم كه فهرستي از جهيزيه من تهيه كرده و جلوي اجناس قيمت گذاشته. از پدرم ممنونم كه فرصت شناختن او را به من داد، بعد از آن هم مرا پيش مشاور برد، مي‌گفت: من هرچه بگويم به حساب مخالفت و لجاجت و نظر شخصي‌ام مي‌گذاري. مشاور بي‌طرف است. نظرش هم علمي است. ببين او چه مي‌گويد. مشاور هم گفت: اين آدم مانند درختي است كه كج رشد كرده و انتظار براي تغيير او بيهوده است. عمر و زندگي‌ات را فداي چنين اميد واهي‌اي نكن.» از پدر سارا مي‌پرسم: اگر دخترت بر اين ازدواج پافشاري مي‌كرد، چه مي‌كردي؟ مي‌گويد: « اين احتمال كم بود، من با فرزندانم رابطه دوستانه‌اي دارم، سعي مي‌كنم با محبت و منطق با آنها كنار بيايم، ولي به هر حال جواني است ديگر... . خودم را آماده كرده بودم كه اگر چنين ازدواجي سرگرفت، حق طلاق و حضانت فرزند، ادامه تحصيل، داشتن شغل و انتخاب محل زندگي را به شكل قانوني براي او بگيرم. نمي‌خواستم مراسم عروسي مفصل و پرزرق و برقي داشته باشند، گاهي خاطره آب و رنگ و سروصداي همان مراسم، خصوصا در ذهن ديگران، زوج جوان را در تنگنا قرار مي‌دهد. خجالت مي‌كشند بگويند پشيمان شده‌اند. به هر حال تاوان يك انتخاب اشتباه، هدردادن يك عمر نيست.» نمي توانم از ستايش پدر سارا خودداري كنم... و بي‌درنگ به ياد رفتار خانواده‌هاي ديگري مي‌افتم كه درگير توفان عشق‌هاي آتشين فرزندان خود مي‌شوند: عاق‌كردن، طرد و تهديد و محروم ساختن از ارث و مخالفت‌هاي بي‌منطقي كه تبديل به كينه شده و هيزم آتش اختلاف زن و شوهر جوان مي‌شود، برپا كردن جشن‌هاي پرهزينه با وجود بي‌ميلي به ورود عروس يا داماد تازه به خانواده و تنها به خاطر آنچه، آبرو مي‌خوانندش و از همه تلخ‌تر، با زبان و نگاه و رفتار به او گفتن كه «يادت باشد. كاري است كه خودت كرده‌اي.» اين تهديد موجب مي‌شود زن و شوهر جوان هنگام روبه‌رو شدن با مشكلات، راه مشورت و كمك گرفتن از خانواده‌ها را بسته ببينند. ‌گاه چنين زوج‌هايي پس از تجربه چند سال زندگي با يكديگر و پيمودن راه‌هاي گوناگون براي رسيدن به تفاهم و زندگي بهتر، به بن بست مي‌رسند، اما به‌دليل ترس و نگراني و دوري از نگاه سرزنشگر و تكرار خط و نشان كشيدن‌هاي خانواده و تلخي شنيدن عبارت:«من كه گفتم» از زبان پدر و مادر به زندگي فرسايشي و پرتنش ادامه مي‌دهند و يا به ناچار گرفتار جدايي‌هاي دير هنگام مي‌شوند؛ جدايي‌هايي آن‌قدر دير كه فرصت دوباره ساختن را از آنها مي‌گيرد. با خود مي‌گويم: آيا پدر سارا الگوي مناسبي براي خانواده‌ها نيست؟ پایگاه اینترنتی




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 508]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن