تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828743021




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

راهكار مقابله با ردصلاحيت هاي غيرقانوني در گفت وگو با عبدالله رمضان زاده لزوم تغيير استراتژي اصلاح طلبان


واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: راهكار مقابله با ردصلاحيت هاي غيرقانوني در گفت وگو با عبدالله رمضان زاده لزوم تغيير استراتژي اصلاح طلبان
كيوان مهرگان،بهناز صادق پور-بحث حضور اصلاح طلبان در انتخابات به پرسش هاي زيادي دامن زده است. مواضع اصلاح طلبان به خصوص حزب مشاركت كه جنابعالي در آن حضور داريد، پيش از انتخابات اين بود كه ما در انتخابات غير آزاد، ناعادلانه و غيرسالم شركت نمي كنيم.ضرب المثلي بين اصلاح طلبان بود كه ما هيزم انتخابات غيررقابتي نمي شويم، اما شدند. اين اختلافات از كجا نشات مي گيرد؟ چگونه مي خواهيد مردم را متقاعد كنيد كه به مواضع شما اعتماد كنند؟اين سوال خيلي سخت است. من از طرف احزاب اصلاح طلب نمي توانم صحبت كنم. از طرف مشاركت مي توانم اين را بگويم كه ما دو مبنا در انتخابات داشتيم و داريم. مبناي اول مان اين بود كه ما تصميم به سياست ورزي و استفاده از حداكثر فرصت ها براي اصلاح وضع امور گرفتيم. اين جمله يعني چه؟ يعني ما در تحليل هايمان به اين نتيجه رسيديم كه مسير حل مشكلات مردم ايران، نه در انقلاب است و نه در انفعال. بلكه در مسير اصلاح وضعيت موجود است. در گذشته هم كه بر توسعه سياسي تاكيد مي كرديم، مبنايمان در توسعه سياسي در واقع بازسازي و نوسازي روابط حاكميت با مردم بود. با توجه به اينكه گفتم، بناي ما بر سياست ورزي در چارچوب ساختارهاي موجود است و نه انقلابيگري و نه انفعال و خانه نشيني. گزينه هاي پيش رويمان در شرايط مختلف بسيار محدود مي شود. يعني گزينه هايمان آنقدر باز نيست كه هر اختياري داشته باشيم. در چارچوب اين اصل سياست ورزي ما يك مبناي ديگر براي خود تعريف كرده بوديم و آن اين است كه يك ائتلاف حداكثري، يعني ائتلاف ميان حداكثر اصلاح طلبان براساس حداقل مشتركات ايجاد كنيم. اين دو گاهي اوقات با هم در تعارض قرار مي گيرد وقتي مي گويم در تعارض قرار مي گيرد منظورم، با آن شعار انتخابات آزاد و عادلانه است. ممكن است انتخاباتي از نظر بخشي از اصلاح طلبان مثل مشاركت نه رقابتي باشد، نه آزاد و نه عادلانه اما برخي ديگر از اصلاح طلبان آن را مثلاً رقابتي يا بعضي عادلانه يا برخي آزاد بدانند. ما چون ائتلاف مان بر كار حزبي مان پيشي گرفته بود، مجبور بوديم تا پايان انتخابات بياييم. در ميانه راه هم به برخي از دوستان پيشنهاد كرديم وقتي ردصلاحيت هاي گسترده اتفاق افتاد، كنار بكشيم. گفتيم كه براساس مباني ما، اين انتخابات ديگر قابل ادامه دادن نيست اما چون دوستان از ما خواستند كه در ائتلاف بمانيم و ما نمي خواستيم با خروج از ائتلاف ضربه يي به ساير دوستان اصلاح طلب بزنيم، مانديم و اين تناقض را قبول داريم و مي پذيريم كه ما در انتخاباتي شركت كرديم كه به هيچ وجه رقابتي نبوده است، حداقل در تهران.-آيا همين شركت در انتخاباتي كه رقابتي نبوده بر اصل بازسازي و نوسازي رابطه حاكميت و ملت ضربه نمي زند؟درباره اين مساله در درون حزب هم اختلاف نظر وجود دارد و دوستاني بودند در حزب كه معتقد بودند ما به هيچ وجه بعد از ردصلاحيت هاي گسترده نبايد در انتخابات شركت كنيم چون حضور در انتخابات باعث دلسردي بيشتر مردم مي شود و قطع ارتباط ما را با مردم ممكن است پيش بياورد. اما به هر حال گفتم كه چون بحث ائتلاف براي ما اهميت بيشتري داشت، مجبور شديم در انتخابات شركت كنيم.-آيا اين به صرفه است كه بخشي از نيروهاي اصلاح طلب به اسم نگهداري ائتلاف يا تشكيل يك ائتلاف، اينگونه به رابطه خودشان با مردم يا به اعتماد مردم صدمه بزنند؟امروز بعد از انتخابات، تقريباً همه ما مي گوييم نه. نظر شخصي مرا بخواهيد كه در درون حزب هم قبلاً اين را مطرح كرده ام، باز مي گويم نه. اما جمعي دوستان در حزب به اين نتيجه رسيدند و ما هم به عنوان نيروي تشكيلاتي از اين نظر پيروي كرديم.-كه مي صرفد؟ آيا با همين اعتماد صدمه ديده مي خواهند در انتخابات رياست جمهوري شركت كنند؟حال اگر بحث انتخابات رياست جمهوري است، من ديدگاه ديگري دارم. معتقدم كه- يعني يكي از پيشنهاداتم به حزب اين بوده كه- ما ضرورتاً سياست ورزي را به معناي شركت در انتخابات نبينيم و يك بازنگري در بحث هايمان نسبت به چگونگي سياست ورزي و چگونگي حضور در انتخابات داشته باشيم. به نظر من اگر قرار باشد انتخابات رياست جمهوري مانند انتخابات مجلس باشد، حتي با يك ردصلاحيت غيرقانوني، نبايد در انتخابات شركت كنيم.-قطعاً همين گونه خواهد بود، يعني همين الان روندي كه ما داريم مي بينيم، اگرچه هنوز تصميمات علني نشده و اعلام نشده است، ولي از مشكلات جريان اصلاح طلب براي معرفي كانديداها عبور از فيلتر ردصلاحيت است. با اين اوصاف مي خواهيد چه بكنيد؟پيشنهاد من تغيير استراتژي حزبمان است.-مي شود در مورد اين تغيير استراتژي بيشتر صحبت كنيد؟قبلاً هم گفتم. بازگشت به جامعه، نهادسازي در درون جامعه و شروع به حركت مجدد از پايين براي رسيدن به بالا. به نظر من اينگونه ردصلاحيت ها دروازه هاي حضور در قدرت را به روي اصلاح طلبان بسته است بنابراين ضرورتي ندارد اصلاح طلبان التماس كنند كه به قدرت برسند. بايد به درون جامعه برگردند و مجدداً زيرساخت هاي خودشان را اصلاح كنند.-چه موانعي سر راه بازگشت به جامعه است؟يك؛ اراده.-يعني اراده يي در وجود اصلاح طلبان نيست كه از قدرت دل بكنند و به درون جامعه برگردند؟يكي از موانع ما غيرسياسي شدن جامعه است. يعني جامعه به شدت گرفتار مسائل معيشتي اش شده كه بحق هم است. بنابراين وارد مسائل سياسي جامعه نمي شود و وارد شدن در اين مورد سخت است. اما بايد شيوه هاي ديگري را در پيش گرفت كه احزابي هم در دنيا اين شيوه ها را در پيش گرفته اند. مثل احزاب اسلامگراي تركيه. ما بايد برگرديم و از پايين شروع كنيم.-به نظر شما اين مي تواند فرصت را به اصلاح طلبان بدهد كه بتوانند راهي براي ورود به قدرت پيدا كنند؟الان ورود به قدرت هيچ فايده يي براي اصلاح طلبان ندارد.-واقعاً ندارد؟حالا من بعداً كه جواب سوال خانم صادق پور را مي دهم، مشخصاً مي گويم كه به نظر من الان ورود به قدرت براي اصلاح طلبان هيچ فايده يي ندارد.-چرا فايده ندارد؟براي اينكه كاري نمي شود انجام داد. با تفكر اصلاح طلبي در چارچوب اين ساختار روابطي كه به وجود آمده، امكان فعاليت نيست.- يعني به پايان سياست ورزي رسيده ايد؟به نظر من سياست ورزي به معناي تلاش براي ورود به قدرت از طريق مكانيسم انتخابات به پايانش رسيده است.- آلترناتيوش چيست؟برگشت به جامعه. ما ديگر به فكر كار انقلابي نيستيم. به فكر كار مدني با جامعه هستيم. بايد هم به اين مسير بيفتيم و در اين جهت كار كنيم.- آنچه شما پيشنهاد مي كنيد، در واقع فعلاً يك پيشنهاد است و هنوز به عنوان راهبرد حزب اعلام نشده است. بنابراين ما برمي گرديم به بحثي كه در جامعه در حال اتفاق افتادن است و آن هم آماده شدن احزاب، گروه ها و خود جامعه براي برون رفت از وضعيت كنوني و آن هم با انتخاب يك رئيس جمهور متفاوت با رئيس جمهور كنوني است.يعني رفتار دولت كنوني نشان داده است كه هيچ كدام از طبقات و اصناف چه در خود جريان اصولگرا و چه در جريان اصلاح طلب، رضايتي از وضعيت موجود ندارند.انتقادات آقاي مهدوي كني در بخش سنتي، انتقادات آقاي نادران و توكلي در درون مجلس، نارضايتي مردم از طبقه مستضعف گرفته تا طبقه سرمايه گذار همه نشان مي دهد از وضعيت كنوني ناراضي هستند. بنابراين يك اجماع ملي در حال حاصل شدن براي تغيير وضع كنوني است، اما هر كس از زاويه ديد خود مي خواهد اين تغيير را ايجاد كند. اصلاح طلبان فعلاً در حال بحث روي نامزدي آقاي خاتمي هستند و سعي دارند ايشان را وارد انتخابات كنند. اين مقدمه طولاني را گفتم تا اين سوال را بپرسم كه آيا بعد از 11 سال از دوم خرداد، فكر نمي كنيد سياست ورزي هاي جرياني به نام اصلاح طلب نتيجه بخش نبوده و ما هنوز با همان مكانيسم هاي قديمي در حال تصميم گيري براي يك تغيير اساسي در جامعه هستيم؟صحبت شما دو، سه تا گزاره داشت. من فكر مي كنم بايد تفكيك قائل شويم. اول از همه كساني كه از آقاي دكتر احمدي نژاد حمايت كردند، بايد مسووليت وضعيت كنوني كشور را بپذيرند، بنابراين اصولگراياني كه امروز فرصت طلبانه به نقد پرداخته اند، بايد بگويند چرا از روز اول در مقابل نصايح اصلاح طلبان - كه اين مسير، مسير غلطي است - گوش هاي خودشان را بسته بودند. يعني بايد بيايند به مردم پاسخ دهند كه چرا اينگونه رفتار كردند.با رفتار آقاي دكتر احمدي نژاد در شهرداري و قبل از آن در استانداري، كاملاً قبل پيش بيني بود كه در رياست جمهوري چگونه رفتار خواهد كرد. بنابراين همه در مقابل اين قضيه مسوولند و بايد بيايند پاسخ بدهند. در مورد اينكه گزينه اصلاح طلبي به بن بست رسيده است، زماني است كه گزينه ديگري را هم روي ميز داريم. باز هم به رغم صحبت هاي قبلي ام تاكيد مي كنم كه در جامعه ايراني براي تغيير وضعيت موجود هيچ گزينه يي غير از اصلاح طلبي وجود ندارد يعني گزينه ها محدود است. شما يا بايد بگوييد كه به انفعال مي رسيم يا به انقلابيگري روي مي آوريم يا مي رويم نوكر خارجي مي شويم براي تغيير. اين سه تا را فكر نمي كنم جامعه ايراني بپذيرد مضاف بر اين شرايط براي هيچ كدام از اين گزينه مهيا نيست. بنابراين ما راهي جز اصلاح طلبي نداريم. حال اگر ساختار پذيرفت كه با تفكر اصلاح طلبي كشور به جلو برود، ما حضور در قدرت را دوباره امتحان مي كنيم كه به نظر من نمي پذيرند. بنابراين بايد برگرديم و رابطه مان را با مردم تصحيح كنيم. الان رابطه ما با مردم قطع شده است، آن هم نه به طور خود به خود و اتوماتيك. اين رابطه را اقتدارگرايان قطع كردند. مسير قطع آن هم دو مسير بود. يكي تخريب و يكي فريب كه ما در مقابل تخريب، ابزاري براي مقابله نداريم. ولي براي فريب چون واقعيت هاي جرياني كه به دنبال فريب مردم بود، امروزه روشن شده، فكر مي كنم مي توانيم برگرديم و ارتباطمان را دوباره با مردم بازسازي كنيم.- سوال اصلي من اين بود كه مكانيسم ها براي رسيدن به نامزد اجماعي همان مكانيسم 11 سال پيش است كه دوباره 5 نفر بنشينند، از آقاي خاتمي خواهش كنند و به قول آقاي نبوي ايشان هم از پيشنهاد استنكاف نكند، نه اينكه استقبال كند. به نظر شما اين بحران سياست ورزي شما نيست؟من خيلي صريح بگويم. قبلاً هم گفته ام. كشتي اداره كشور را آنچنان به گل نشانده اند كه درآوردن آن كار يكي، دو نفر نيست و بسيار سخت است كه امروز شما بتوانيد كسي را راضي كنيد كه بيايد و مسووليت اداره كشور را بپذيرد.- اما آقاي عارف كه اعلام آمادگي كرد؟حالا به هر حال من مي گويم كه بسيار سخت است و اين را هم مي گويم كه تنها كساني مي توانند آينده ايران را از همين امروز تصحيح كنند كه صادقانه به مردم بگويند مشكلات چيست و راهبردهاي درازمدت شان كدام است. چون ما براي حل مشكلات مردم اصلاً راهكار كوتاه مدت نداريم.- ما نداريم يا وجود ندارد؟وجود خارجي ندارد، مگر معتقد به معجزه باشيد.- يعني حتي ما الان مي توانيم بگوييم كه به فرض محال اصلاح طلبان اگر فردا سر آقاي خاتمي به توافق رسيدند و قصد داشتند در انتخابات شركت كنند، حتماً اينها را به مردم اعلام مي كنند؟من معتقدم هر كس كه مي خواهد كانديداي رياست جمهوري شود بايد به مردم بگويد اتفاقي كه در دو، سه سال گذشته افتاده است، 20 سال زمان نياز دارد تا برگردد به قبلش يعني به سال 1384. تازه سال 1384 هم به هيچ وجه مطلوب مردم ايران نبوده است. يعني 20 سال ديگر نياز است كه برگردد به قبلش. آن هم نه با كار فردي، بلكه كار جمعي و برنامه دار هماهنگ.- هماهنگ با همه اركان نظام؟حداقل هماهنگ در درون كابينه. يعني يك سيستم هماهنگ بايد بيايد كه بتواند اين كار را بكند و بايد از امروز حمايت ساير اركان نظام تضمين شود.- تكليف سازمان ها با اين چشم اندازي كه شما برايشان ترسيم مي كنيد، چيست؟اينكه برويم با مردم صادقانه صحبت كنيم و به آنها بگوييم اين مشكلات يكي، دو روزه قابل حل نيست. مهم ترين تكليف امروز ما اين است كه واقعيت ها را صريح تر با مردم در ميان بگذاريم و همه مسببان وضعيت كنوني را به مردم معرفي كنيم. شما مي بينيد دوستان خوش فكري مثل آقاي دكتر افروغ فريب اين جريان را خوردند، چه برسد به مردم عادي.- شما معتقديد آقاي دكتر افروغ فريب خورد؟نمي دانم آيا اين لفظ را مي توان در مصاحبه گفت يا نه. ولي واقعاً معتقدم كه فريب خورد. يعني سرابي براي اينها نمايش دادند كه آن سراب قابل تحقق نبود. اصلاً سراب كه وجود خارجي ندارد و يك فريب است.- آقاي دكتر، جدا از اين مشكلاتي كه شما اشاره كرديد كه دولت چه كار كرده و اصلاح طلبان با چه شرايط سختي مواجه هستند، ما با پديده يي به نام خود دولت هم براي انتخابات رياست جمهوري مواجه هستيم. يعني حتي اگر از گزينه هاي اجماع، ردصلاحيت، راي آوري و همه اينها براي كانديداي اصلاح طلبان بگذريم، يكي از دغدغه هايي كه امروز در محافل مطرح مي شود، اين است كه نامزدي به عرصه وارد شود كه بتواند از پس آقاي احمدي نژاد بربيايد؟من فكر مي كنم اصلاً نبايد نگران اين مساله باشيم.- چرا؟چون آقاي احمدي نژاد با عملكرد خود، پايان دوران خودش را اعلام كرده است. در هر شرايطي شما هر كسي را جلوي آقاي احمدي نژاد بگذاريد مردم به آن نفر بعدي راي مي دهند. اصلاً در اين مساله شك نكنيد. يعني من دو سال پيش اين را پيش بيني كردم و الان هم اعتمادم بيشتر است كه همين امروز اگر انتخابات برگزار شود، به رغم همه پول خرج كردن هايي كه انجام شده، هر كس ديگري در مقابل آقاي احمدي نژاد باشد، راي مي آورد.بنابراين نگراني من اين نيست و اساساً معتقدم آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور يك دوره يي بوده است. از قبل هم اعلام كردم، الان هم اعلام مي كنم.- تغييراتي كه در وزارت كشور رخ داده براي پيشگيري از حادثه تك دوره يي بودن رئيس جمهور است؟اينها اصلاً مهم نيست. شما هر كس را در مقابل آقاي احمدي نژاد بگذاريد، راي مي آورد.- اصلاح طلبان با اين فرض مي خواهند براي شركت در انتخابات تصميم بگيرند؟من نمي دانم. من پيشنهادم به اصلاح طلبان اين است كه فقط در انتخاباتي كه آزادي كامل براي تمام شهروندان ايراني فراهم باشد، شركت كنند.- اكنون هم پارامتر آزادي وجود ندارد زيرا جرياني كه شما به آن تعلق خاطر داريد از داشتن يك رسانه ... محروم است كه با هوادارانش ارتباط بگيرد.من نظر شخصي ام را گفتم. من در درون حزبم نظراتم را گفتم ولي چون به نظر اكثريت احترام مي گذارم، در مسائلي با اكثريت حزب كنار آمدم و تبعيت كردم، اما نظر شخصي من اين است كه در هر انتخاباتي كه حتي يك ردصلاحيت غيرقانوني از هر كسي انجام شود، نبايد شركت كرد.- به نظر شما انجام مي شود؟بايد به جهتي برويم كه انجام دهيم.- نه، ردصلاحيت غيرقانوني انجام مي شود؟روند گذشته نشان مي دهد كه انجام مي شود.- آقاي دكتر، براي كار اجتماعي و بازگشت به جامعه به طور مشخص برنامه داريد يا فقط به عنوان يك ايده آن را مطرح مي كنيد و بعد از اينكه آن ايده مورد پذيرش قرار گرفت، برنامه ريزي مي كنيد؟ايده يي كه بايد حتماً عملياتي شود و بايد از پايين جامعه شروع شود. نهادهاي مختلفي وجود دارد كه بايد به سراغ آنها رفت و از آن طريق شروع كرد. مهم ترين مشكل در جامعه امروز ما عدم اعتماد مردم به سياستمداران است. فرق نمي كند، سياستمداران اصلاح طلب يا اصولگرا.- به سياستمدار اعتماد ندارند؟به سياستمدار اعتماد ندارند. بنابراين اولين كار اين است كه اعتماد اجتماعي را برگردانيم.- فكر مي كنيد چگونه مي توانيد اين اعتماد را بازسازي كنيد؟بايد از نهاد بسيار كوچك اجتماعي شروع كرد. كارهاي اجتماعي عام المنفعه كه نتيجه آن براي مردم ملموس باشد را بايد شروع كرد تا اعتماد مردم به ما برگردد.- سياست ورزي اجتماع محور عنوان شده، درست است؟سياستمداري مدني اجتماع محور. نمي دانم اجتماع محور اصطلاح خوبي است يا نه.ادامه دارد
 سه شنبه 21 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن