موسيقي - داركوب... برگزار مي‌كند

واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: موسيقي - داركوب... برگزار مي‌كند

موسيقي - داركوب... برگزار مي‌كند

نازنين متين‌نيا: به‌جز آدم‌هايي كه تابستان سال گذشته در فرهنگسراي ارسباران بودند، كسي تا به حال كاري از گروه داركوب نديده است. اما خبرها، شايعه‌ها و حاشيه‌هاي اطراف اين گروه را همه شنيده‌اند. همايون نصيري سرپرست گروه داركوب، از همان تابستان تا به امروز تلاش كرده تا گروهش را از بند اين حاشيه‌ها خلاص كند و با اجراي اولين كنسرت، داركوب را آن‌طور كه سزاوارش است به مردم معرفي كند. او تمام شايعه‌ها و حاشيه‌هايي كه در مورد داركوب شنيده مي‌شود را رد مي‌كند و درباره اتفاقات و بدشانسي‌هاي اين گروه حرف مي‌زند. گروه داركوب براساس آنچه كه مديرش مي‌گويد، كودك تازه متولد شده‌اي است كه هنوز فرصت ديده‌شدن نداشته و بدشانسي‌هاي مختلف راهش را بسته. همايون نصيري اين اتفاقات را جزئي از زندگي اين كودك مي‌داند و نگران رشد او نيست. كمتر از 20 روز تا كنسرت اين گروه باقي مانده و قرار است كه آنها در تالار اريكه ايرانيان فرزندشان را به مردم معرفي كنند. نصيري اميدوار است كه اين‌بار، داركوب بدشانسي نياورد و كنسرت با خير و خوشي برگزار شود. هرچند كه سرپرست اين گروه از بدشانسي‌هاي ديگر هم نمي‌ترسد و با اطمينان درباره معرفي گروه داركوب به قيمت حضور دوباره در فرهنگسراي ارسباران صحبت مي‌كند.

اين كنسرت چندمين كنسرت گروه داركوب است؟
اولين كنسرت ما تابستان 86 در هفته موسيقي معاصر در فرهنگسراي ارسباران اجرا شد. از همان زمان قرار بود اين گروه با نام داركوب باشد اما چون بايد براي گرفتن مجوز به ارشاد مي‌رفتيم، با نام گروه همايون نصيري در اين برنامه شركت كرديم و اين كنسرت به عنوان اولين كار گروهي ما ديده شد. بعد از آن قرار بود كه اوايل مهر 86 با حوزه هنري كنسرت برگزار كنيم اما مشكلات ارشاد و حوزه باعث شد تا كنسرت ما برگزار نشود. همزمان با برنامه ما برنامه اميرحسين مدرس و گروه خنيا به خاطر همين مشكلات كنسل شد. بعد ما به ارشاد رفتيم و مجوزها را نشان داديم و ارشاد به ما كمك كرد تا در تاريخ اول و دوم آذر در تالار وزارت كشور برنامه داشته باشيم. ما طبق روال تمام كارهاي كنسرت را انجام داديم و در آخرين مرحله مديريت سالن عوض شد و آقاي پاشايي و ملكوتي ما را اذيت كردند و بدون هيچ دليلي به ما سالن ندادند و كنسرت لغو شد. بعد از آن كنسرت 3 ژانويه را در دبي برگزار كرديم و تا امروز كه قرار است اين كنسرت برگزار بشود.
تاريخ اين كنسرت هم كه يك‌بار تغيير كرد؟
بله. قرار بود 21 تا 27 ارديبهشت باشد، اما كارهاي ما مقداري فشرده شد و خودمان تصميم گرفتيم تاريخ آن را تغيير بدهيم.
كنسرت شما دوبار در آخرين ثانيه‌ها كنسل شده، حالا آدم‌هايي كه مي‌خواهند بليت اين كنسرت را بخرند، چقدر به برگزاري آن اميدوار باشند؟
تا حالا كه مشكل نداشتيم. وزارت ارشاد هميشه به ما كمك كرده و مشكلي براي مجوز كنسرت نداريم، كارهاي مربوط به اداره اماكن را هم انجام داده‌ايم. با سالن هم كه تا الان مشكلي نداشتيم. بليت‌ها و پوسترها آماده است و همه چيز هم روتين است. اگر اين تعطيلات نبود بليت‌ها هم فروخته شده بود.
وزارت ارشاد هميشه به شما كمك كرده، اما كنسرت‌هاي شما هميشه در ثانيه آخر لغو شده، اين عجيب نيست؟
واقعا همين بوده. يك زماني به خاطر كارها در ارشاد مشكل داري و نمي‌تواني مجوز بگيري حرف شما درست است اما ما در تمام اين كنسرت‌ها مجوز ارشاد را داشته‌ايم و در ثانيه‌هاي آخر كنسرتمان برگزار نشده است.
آخر چه قدرتي بالاتر از وزارت ارشاد توانايي لغو كنسرت‌ها را دارد؟
گاهي آدم از دوست و آشنايانش بيشتر از يك مميزي ضربه مي‌خورد. همه مجوزهاي ما براي كنسرت‌هاي قبلي آماده بود اما آدم‌هاي ديگر نمي‌دانم به چه دليلي كارشكني كردند، از قيافه ما خوششان نمي‌آمد يا از شلوغي و حضور آدم‌هايي كه مي‌آيند. اين آدم‌ها سليقه‌اي برخورد مي‌كنند، مثل همان آقاي ملكوتي يا پاشايي تالار وزارت كشور. ما همه كارهايمان آماده بود، نامه سالن را هم گرفته بوديم اما گفتند دير آمده‌ايد ما اجاره داده‌ايم. يعني چه؟ ما نامه داشتيم و نبايد اين اتفاق مي‌افتاد. اين اتفاقات نشان مي‌دهد كه يك عده‌اي نمي‌خواهند اين كنسرت برگزار شود. برنامه‌گزارها هم فكر مي‌كنند كه فقط خودشان بايد برنامه برگزار كنند. فكر مي‌كنند كه همايون نصيري چرا بايد كنسرت بگذارد، او فقط بايد بزند و برود.
يعني برنامه‌گذارها هم كارشكني كرده‌اند؟
اسم نمي‌برم اما خيلي‌ها هستند. يكسري سنگ‌هايي افتاده مي‌شود كه ما نمي‌دانيم از كجا افتاده. من فقط مي‌دانم كه بايد مجوز ارشاد و اماكن را داشته باشم، موسيقي‌ام مشكل نداشته باشد و گروهم كارش را خوب انجام دهد. اين راهي است كه ما هميشه مي‌رويم اما كنسرت برگزار نمي‌شود.
جالب است كه اين كارشكني‌ها در كنسرت دبي اتفاق نيفتاد؟
آنجا همه‌چيز انجام شده بود. سالن آماده بود، سازها سرجايشان بودند و ما مجوز ارشاد را گرفتيم و آنجا كنسرت را اجرا كرديم. به هرحال آنجا كنسرت زياد برگزار مي‌شود و ازدحام جمعيت راحت كنترل مي‌شود و همه چيز سرجايش است. در ايران هم بايد همين‌طوري باشد، ولي نمي‌شود.
فكر مي‌كنيد، حضور بعضي چهره‌ها در گروه شما مثل گلزار مي‌تواند دليل ترس اين آدم‌ها از ازدحام جمعيت باشد. مثلا آقاي پاشايي و ملكوتي به شلوغي خيابان فاطمي و تالار وزارت كشور فكر كرده باشند و تصميم بگيرند از خير اين كنسرت بگذرند؟
آخر استاديوم صدهزار نفره كه نيست، سالن 800 نفره است. مردم از كنسرت شجريان هم استقبال مي‌كنند. دليلي ندارد كه از اين ماجرا بترسند.
كسي به محمدرضا شجريان حساسيت ندارد اما گلزار فرق مي‌كند.
نمي‌دانم و نمي‌فهمم كه چرا بايد روي اين آدم حساسيت باشد. گلزار دليل لغو كنسرت‌هاي ما نبوده.
پس چرا در كنسرت اين دفعه كه راحت مجوز گرفته و سالن پيدا كرده گلزار نيست؟
واقعا دليل خاصي نداشت. رضا درگير فيلمبرداري بود و به اين كنسرت نمي‌رسيد اما در برنامه‌هاي بعدي با ما همكاري مي‌كند.
اين به شروع كار داركوب لطمه نمي‌زند؟ اولين‌بار داركوب با محمدرضا گلزار معرفي شد.
داركوب با ارسباران شروع شد و بعد از آن رضا وارد اين گروه شد. سياست داركوب اين است كه هميشه خارج از گروه مهمان‌هايي را داشته باشد. بيس و پايه براساس موسيقي و نوازندگي است مهمان‌هايي هم هستند اما در خدمت اين گروه. آنها براساس سياست داركوب كار مي‌كنند.
سياست داركوب براي انتخاب اين مهمانان چيست؟
كساني كه كارشان را درست انجام مي‌دهند و در حرفه خودشان محبوب هستند. مثل رضا و حامد بهداد. رضا خيلي خوب ساز مي‌زند و حامد صداي خوبي دارد. مهمان‌ها بعد از ورود ديگر جزئي از گروه هستند، ممكن است در يك مقطعي به خاطر مشكلات حرفه خودشان نباشند چون نمي‌توانم آنها را از كار اصليشان دور كنم و بايد كنسرت را هم برگزار كنم.
اما مي‌توانيد زمان كنسرت را جابه‌جا كنيد تا كار اين مهمانان هم تمام شود؟
ما براي اين اتفاق تلاش مي‌كنيم. اما داركوب تا به حال اجرايي نداشته و آلبومي بيرون نداده و مردم آن را نمي‌شناسند. ما بايد هرچه زودتر كنسرت را برگزار كنيم تا مردم داركوب را ببينند و بدانند داركوب چيست و بعد هم حالا اين اشخاص بيايند.
در اول كار داركوب كه همه چيز برعكس بود. من درباره آدم‌هايي حرف مي‌زنم كه كنسرت شما را در ارسباران نديده‌اند، اگر گلزار نبود گروه شما هم آنقدر شناخته نمي‌شد.
نه، واقعا نه. ما خود به خود مخاطبانمان را پيدا مي‌كنيم. بعد از اين كنسرت مطمئنم كه كنسرت بعدي در چهار شب برگزار مي‌شود وقتي آلبوم ما بيرون بيايد در شش شب كنسرت مي‌دهيم. ما مخاطبانمان را پيدا مي‌كنيم، بچه‌هاي گروه من كارشان را خيلي خوب بلدند و مهمانان هم بر همان اساسي كه گفتم انتخاب مي‌شوند.
در ارسباران چند نفر كار گروه شما را ديدند؟
900 نفر.
در اين كنسرت 2400 نفر با داركوب آشنا مي‌شوند، فكر مي‌كنيد همه اين آدم‌ها از كار اين گروه خوششان بيايد؟
واقعا فكر نمي‌كنم كسي از اين گروه خوشش نيايد.
خيلي مطمئن هستيد؟
من مطمئنم كه كسي ناراضي از سالن بيرون نمي‌آيد و مخاطبان گروه داركوب بيشتر مي‌شوند. ما سعي مي‌كنيم كه كار خودمان را انجام بدهيم و مخاطبمان را راضي نگاه داريم.
اما اگر اين كنسرت هم لغو شود، شما از دنياي موسيقي عقب مي‌مانيد چون هنوز حتي فرصت معرفي هم پيدا نكرده‌ايد.
حرف‌هاي شما دغدغه من هم هست اما ما براي بهتر شدن آن تلاش مي‌كنيم و كارمان را انجام مي‌دهيم. ما راهمان باز است اما يك دفعه‌اي ديواري جلوي راهمان سبز مي‌شود و بدشانسي مي‌آوريم. داركوب بچه‌اي است كه متولد شده. حالا اگر اين كنسرت يا كنسرت‌هاي ديگر لغو شود او در ذهن مردم رشد خودش را مي‌كند.
مردم كه تا به حال كاري از داركوب نديده‌اند.
بالاخره اين اتفاق مي‌افتد و مطمئن باشيد كه من اين كنسرت را برگزار مي‌كنم. يك دفعه دو دفعه سه دفعه بدشانسي آورديم اما بالاخره حتي به قيمت اجرا در ارسباران اين كنسرت در همين تابستان برگزار مي‌شود. الان موسيقي ما موسيقي جوان‌ها است سورپرايزهايي داريم كه تا به حال در ايران انجام نشده.
سورپرايز؟
تا به حال حجم عظيمي از سازهاي ضربي شبيه به اين كنسرت در هيچ كجا جمع نشده. ما 13 آهنگ داريم كه همه ريتميك هستند چون خاصيت ساز ضربي همين است حتي اگر وزن سنگين هم داشته باشد بازهم ريتميك است. غالب اصلي ما موسيقي ايراني است و من سعي كردم كه سازهاي ايراني را در كنار سازهاي ضربي لاتين، آفريقايي و جنوبي بگذارم تا توانايي ساز ايراني را نشان بدهم و بتوانم موسيقي خودمان را به دنيا معرفي كنم. من در اين كنسرت ساز كمانچه را هم كنار اين ساز‌ها گذاشتم تا نشان بدهم كه اين ساز نبايد هميشه در كنار موسيقي سنتي باشد و مي‌تواند با اين گروه معرفي بشود. ما ايده‌هاي زيادي داريم اگر در همين كنسرت به ما بگويند كه مردم خسته نمي‌شوند ما توانايي اجراي 20 آهنگ را هم داريم.
اين آهنگ‌ها همان آهنگ‌هاي كنسرت‌هاي برگزار نشده است؟
نه كارهاي جديد هم هست. ممكن است تا سه ماه ديگر آهنگ‌هاي جديدتري هم بسازيم و اجرا كنيم.
پس مي‌توانيم به مسوولين ارشاد پيشنهاد بدهيم كه زمان اين كنسرت را تغيير بدهند تا آهنگ‌هاي تازه‌تري بسازيد؟
همين را هم مردم نشنيده‌اند. فقط پنج ترك آن را يك عده محدودي در فرهنگسراي ارسباران شنيده‌اند. من از همان‌جا اين انرژي را گرفتم كه اين كار را ادامه بدهم. در آن كنسرت همه جور آدمي بود و همه اين موسيقي را دوست داشتند.
فكر مي‌كنيد چه چيز داركوب براي مخاطبان جذاب خواهد بود؟
موسيقي ما جنبه آرتيستي‌اش را حفظ كرده، ما به خاطر پول درآوردن آهنگي نساخته‌ايم كه چهارتا جوان 16 ساله فقط از آن خوششان بيايد. من خودم موزيسين هستم و هميشه دوست داشته‌ام كه كار جدي انجام بدهم. يك زماني مجبور بودم كه با بعضي از گروه‌ها همكاري كنم چون مجبور بودم پول دربياورم تا يك جايي به تثبيت برسم. از بعد از عيد هم ديگر براي پول با گروهي همكاري نكرده‌ام چون مي‌خواهم كار خودم را بكنم. اگر هم از اين به بعد براي كسي بزنم براي عليرضا عصار مي‌زنم چون كارش را دوست دارم نه اينكه براي كسي كار كنم كه وقتي مي‌روي، بگويد خب حالا بزن ديگر.
يعني به همين گروه داركوب كه تا الان امكان معرفي نداشته راضي هستيد؟
بله. اين گروه قابليت پيشرفت زيادي دارد. ما با همان اجراي ارسباران به اينجا رسيديم و من هم از اين به بعد با سختگيري بيشتري انتخاب مي‌كنم.
بعد از اينجا داركوب به كجا مي‌رسد؟
در بچگي آرزوهاي بزرگي براي نوازندگي و موسيقي داشتم، هرچه بزرگ‌تر شدم اين آرزوها تغيير كرد و بزرگ‌تر شد. من هميشه آرزويم بود كه مينل سازهايش را وارد ايران كند تا من بتوانم بخرم، اما هيچ‌وقت فكر نمي‌كردم كه آنها كار مرا ببينند و من را انتخاب كنند و اسمم را كنار اسم هنرمندان بزرگي مثل لوييس كونته بگذارند. پس مي‌شود موسيقي و كار ما را همه دنيا بشناسند. لازمه‌اش يك مقدار سختي است. كسي كه كارش خوب باشد همه‌جا مي‌تواند باشد و به همه چيز مي‌رسد.
تحمل بقيه بچه‌هاي گروه داركوب هم به اندازه شماست؟
خدا را شكر تا الان كه كنار من بودند و تحمل كرده‌اند. از همان ارسباران تا الان نشان داده‌اند كه پشت من هستند. هركسي نمي‌تواند اين همه لغو كنسرت را تحمل كند. در جمع كردن كارها بابك بروجردي، دارا دارايي و اميد حاجي‌لي از روز اول كنار من بودند و حبيب مهتاج بوشهري هم كه از ستون‌هاي ماست. من جلو افتاده‌ام و كارهاي داركوب را انجام مي‌دهم اما واقعا تنهايي نمي‌توانستم تا اينجا بيايم.
سه شنبه 21 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]

[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]