تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه در هر كس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803907536




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نئوكان‌ها و تهاجم نظامي به ايران


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نئوكان‌ها و تهاجم نظامي به ايران
خبرگزاري فارس: نومحافظه‌كاران (نئوكان‌ها) با شدت و حدت مي‌كوشند تا سيستم دولتي ايالات متحده آمريكا را به تهاجم نظامي عليه ايران وادار كنند.


جرج بوش مأموريت اصلي رياست‌جمهوري خود را پنهان نمي‌كند. اين مأموريت عبارت‌است‌ از اعطاي پاداش به كمپاني‌هايي كه او را در صعود به‌قدرت ياري رسانيدند... آقاي بوش، براي انجام اين كار، به‌نام امنيت ملّي، در جستجوي احياي خصومت و سوءظن است... صنايع نظامي به منازعه نياز دارند. به اين دليل، ايالات متحده در سراسر جهان در جستجوي بهانه است. (گاردين، 22 مه 2001)

نئوكان‌ها و تهاجم نظامي به ايران

1- نومحافظه‌كاران (نئوكان‌ها) با شدت و حدت مي‌كوشند تا سيستم دولتي ايالات متحده آمريكا را به تهاجم نظامي عليه ايران وادار كنند.

مقاله ويليام كريستول در نشريه ويكلي استاندارد، با عنوان «و اكنون نوبت ايران است» (شماره 18، 23 ژانويه 2006)، شروع دور جديد تهاجم نئوكان‌ها و اعلان جنگ آنان به ايران به‌شمار مي‌رود.[1] ويليام كريستول در مقاله فوق ايران را «كشوري خطرناك» و داراي «پيشينه حمايت از تروريست‌ها» خواند كه در پي توسعه سلاح‌هاي كشتار جمعي است؛ و آمريكا دولتي است كه، به كمك «متحدان اروپايي» و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، مي‌كوشد تا مسئله ايران را به شكل «صلح‌آميز» فيصله دهد. كريستول تشديد حمايت از ناراضيان ايراني براي تغيير حكومت، گسترش فعاليت‌هاي پنهان و اطلاعاتي و سرانجام اقدام نظامي را به عنوان راه‌كارهاي مبارزه آمريكا عليه ايران مطرح كرد.
مدت‌ها پيش، در 28 سپتامبر 2004، تام باري، محقق آمريكايي، اعلان جنگ نئوكان‌ها به ايران را پيش‌بيني كرد و مقاله‌اي منتشر نمود با عنوان «آيا نوبت بعدي ايران است؟» مقاله تام باري پس از رسوايي جاسوسي لارنس فرانكلين براي اسرائيل انتشار يافت. فرانكلين كارشناس ايران و از نزديكان داگلاس فيث، نفر سوّم پنتاگون در آن زمان، بود. اف. بي. آي. فرانكلين را متهم كرد كه اسناد مربوط به تشديد مواضع دولت بوش عليه ايران را در اختيار كميته آمريكايي- اسرائيلي (AIPAC) و نائور گيلون، رئيس دپارتمان سياسي سفارت اسرائيل در واشنگتن، قرار داده است.
در پي گسترش مخالفت افكار عمومي آمريكا با جنگ احتمالي عليه ايران برخي مقامات بلندپايه پيشين در شوراي امنيت ملّي آمريكا، مانند ريچارد كلارك و استيون سيمون، عليه اين مشي نئوكان‌ها سخن گفتند و پيامدهاي ستيز نظامي با ايران را براي منافع ملّي آمريكا بسيار مخرب‌تر از حوادث جاري عراق اعلام كردند. توماس جاسلين در ويكلي استاندارد (21 آوريل 2006) پاسخي نوشت با عنوان «جنگ ايران با غرب: آيا ملاها واقعاً از كمك به تروريسم ضدآمريكايي دست كشيده‌اند؟»

2- در 17 آوريل 2006 سيمور هرش، تحليل‌گر نامدار يهودي- آمريكايي كه به عنوان فردي «مطلع» شناخته مي‌شود، در نشريه نيويوركر مقاله مفصلي منتشر كرد با عنوان «طرح‌هاي ايران». هرش اعلام كرد كه دولت بوش، همپاي تحركات علني ديپلماتيك خود، فعاليت‌هاي مخفي در درون ايران را شدت داده و طرح‌هايي براي تهاجم هوايي به ايران در دست دارد. اين مقاله در رسانه‌هاي جهان بازتاب گسترده يافت.

هرش يك سال پيش، در ژانويه 2005 و در آستانه شروع دوّمين دور رياست‌جمهوري جرج بوش، در نيويوركر مقاله مشابهي منتشر كرد با عنوان «جنگ‌هاي قريب‌الوقوع». اين مقاله نيز، چون مقاله اخير، بازتاب وسيع داشت. هرش در مقاله فوق به اهداف «تهاجمي» و سودايي بوش در قبال حكومت ايران اشاره كرد و نوشت: «من در مصاحبه‌هايم مكرراً گفته ‎ام كه هدف استراتژيك بعدي ايران است.» او از طرح‌هايي سخن گفت كه به‌طور جدّي در حال تهيه است و طبق آن تهاجم نظامي گسترده، به كمك اسرائيل، عليه ايران آغاز خواهد شد با هدف سرنگوني حكومت كنوني ايران. هرش در 17 ژانويه 2005 با سي. ان. ان. مصاحبه‌اي كرد با عنوان «آمريكا در حال برنامه‌ريزي براي حمله به ايران است.» او تأكيد كرد كه منابع اطلاعات وي براي تدوين تحليل فوق كاملاً مطلع و موثق‌اند. سيمور هرش در اواخر همان سال (5 دسامبر 2005) با درج مقاله مفصل ديگري در همين زمينه بر تحليل پيشين خود تأكيد كرد.

مقالات سيمور هرش و بازتاب‌هاي جنجالي آن را بايد بخشي از پروژه آماده‌سازي گام به گام افكار عمومي آمريكا و جهان براي تهاجم نظامي به ايران ارزيابي كرد.

3- جرج بوش و حاميان و مشوقان نومحافظه‌كار او، برخلاف آن‌چه گاه عنوان مي‌شود، آرمان‌گرايان دين‌خو نيستند. بنيانگذاران نومحافظه‌كاري، چون ايروينگ كريستول و نورمن پادهارتز، به خانواده‌هاي يهودي تعلق دارند، در جواني به جريان تروتسكيستي در ماركسيسم گرويده‌اند و با حمايت مالي و تبليغاتي سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس در جبهه جنگ سرد فرهنگي بلوك غرب عليه اتحاد شوروي كوشيده‌اند. اين بستري است كه از درون آن نومحافظه‌كاري زاده شد.

نئوكان‌ها نه كم‌ترين تقيد ديني دارند و نه باور يا علاقه‌اي به ظهور مسيح. البته آن‌ها مي‌كوشند از اعتقادات آرماني صهيونيست‌هاي مسيحي نيز براي پيشبرد اهداف سوداگرانه خود بهره جويند. آن‌چه سيمور هرش درباره آرمان‌هاي ديني و باورهاي مسيحايي جرج بوش نوشته مهملاتي است كه تنها به درد عوام ساده‌لوح آمريكايي مي‌خورد.[2] به‌عكس، تحولاتي كه دولت بوش منادي آن بوده از جوهره‌اي به شدت مادي برخوردار است. در اوائل سده شانزدهم ميلادي، در آستانه آغاز تحركات استعماري ماوراءبحار انگلستان، سر توماس مور، انديشمند و مصلح نامدار انگليسي، نوشت: «در هر جا مي‌توانم توطئه ثروتمندان را تصوّر كنم كه به‌نام و در زير لواي دولت و جامعه در جستجوي تأمين منافع خودند.» و در سال 1902 هابسون در كتاب نامدار خود، امپرياليسم، نوشت:

هر چند امپرياليسم جديد كسب و كار بدي براي ملت است ولي كسب و كار خوبي براي طبقات و تجارت‌هاي درون ملت است. صرف مخارج زياد در تسليحات، جنگ‌هاي پرهزينه، سياست‌هاي خارجي پرمخاطره و دشوار، انسداد اصلاحات سياسي و اجتماعي در درون بريتانيا، هر چند صدمات بزرگي بر ملت وارد مي‌سازد ولي به منافع كاسب‌كارانه صنايع و مشاغل معيني خدمت مي‌كند.

اين تحليل هابسون امروزه نيز صادق است. روزنامه گاردين در ماه‌هاي نخست زمامداري جرج بوش، كه هنوز پروژه «جنگ با تروريسم» كليد نخورده بود، نوشت:

جرج بوش مأموريت اصلي رياست‌جمهوري خود را پنهان نمي‌كند. اين مأموريت عبارت‌است‌ از اعطاي پاداش به كمپاني‌هايي كه او را در صعود به‌قدرت ياري رسانيدند... آقاي بوش، براي انجام اين كار، به‌نام امنيت ملّي، در جستجوي احياي خصومت و سوءظن است... صنايع نظامي به منازعه نياز دارند. به اين دليل، ايالات متحده در سراسر جهان در جستجوي بهانه است. (گاردين، 22 مه 2001)

4- كساني چون جرج بوش، كاندوليزا رايس، پل ولفوويتز، ويليام كريستول، دانيل پايپز و ديگران مهره‌هاي دستگاهي هستند كه مأموريت دارد آتش «جنگ با تروريسم» را افروخته نگه دارد تا چپاول ثروت ملّي آمريكائيان و ساير مردم جهان توسط زرسالاراني كه هدايت «مجتمع نظامي- صنعتي»[3] را به دست دارند و در نهادهايي چون كلوپ بيلدربرگ[4] لانه كرده‌اند، تداوم و افزايش يابد. البته آن‌ها نيز در قبال مأموريت خود و متناسب با اهميت آن سهمي دريافت مي‌كنند.

افكار عمومي ايالات متحده آمريكا ديگر حضور نظاميان آمريكايي در عراق و توجيهات دولت جرج بوش را براي تداوم اين حضور پرخرج، كه ماهيانه 5 الي 6 ميليارد دلار هزينه بر ماليات‌دهندگان آمريكايي تحميل مي‌كند، برنمي‌تابد. اكنون آمريكائيان سوداهاي دور و دراز نظامي‌گرايانه دولت بوش را موجه نمي‌دانند. گسترش اين موج سبب شد تا نورمن پادهارتز سالخورده، پدر معنوي نومحافظه‌كاري، چنين شكوه سر دهد:

اكنون شاهد آنيم كه بهترين سربازان و برجسته‌ترين ميهن‌دوستان، كه زماني از تهاجم به عراق حمايت مي‌كردند و از دكترين بوش تبعيت مي‌نمودند، از موضع گذشته خود دست مي‌كشند و اكنون باز ما شاهد آنيم كه مخالفان پوشيده جنگ روز به روز بيش‌تر نظرات خود را آشكار مي‌كنند و بر شمارشان افزوده مي‌شود.

شعبده 11 سپتامبر جاذبه خود را براي فريب افكار عمومي از دست داده است. اين شعبده بودجه رسمي پنتاگون (وزارت دفاع آمريكا) را، كه پس از فروپاشي اتحاد شوروي و پايان جنگ سرد (دسامبر 1991) بايد به شدت كاهش مي‌يافت،[5] از 310 ميليارد دلار در سال 2001 (سال نخست زمامداري بوش) به 419 ميليارد دلار در سال 2006 رسانيد كه 16 در صد بودجه 57/ 2 تريليون دلاري دولت بوش را شامل مي‌شود. به اين ترتيب، در زماني كه به دليل فروپاشي ابرقدرت رقيب، اتحاد شوروي، ايالات متحده آمريكا بلامنازع مي‌نمود و هيچ عقل سليمي سرمايه‌گذاري سنگين دولتي در صنايع نظامي را موجه نمي‌دانست، بودجه پنتاگون با اوج دوران جنگ سرد برابري كرد. سال‌هاي زمامداري رونالد ريگان (1981-1985)، كه جرج بوش پدر و پسر وارثين او به‌شمار مي‌روند،[6] به عنوان اوج جنگ سرد شناخته مي‌شود. ريگان با پيش كشيدن پروژه «جنگ ستارگان» بودجه پنتاگون را به بالاترين حد در دوران جنگ سرد رسانيد. در سال پاياني زمامداري ريگان (1985) بودجه پنتاگون 8/ 429 ميليارد دلار بود كه با بودجه سال 2006 دولت بوش (419 ميليارد دلار) تفاوت ناچيز دارد.

بودجه 419 ميليارد دلاري سال 2006 پنتاگون تمامي هزينه‌هايي نيست كه شعبده 11 سپتامبر و پروژه «جنگ با تروريسم» بر جامعه آمريكايي تحميل كرده است. اين رقم تنها بودجه آشكار نظامي دولت آمريكا را شامل مي‌شود. بخش مهمي از هزينه‌هاي نظامي‌گرايانه دولت بوش در بودجه ساير وزارتخانه‌ها پنهان شده است. هزينه‌هاي توسعه تسليحات هسته‌اي در بودجه وزارت انرژي منظور شده و مخارج يكصد ميليارد دلاري نيروهاي نظامي آمريكا در عراق و افغانستان در بودجه وزارت خارجه. بخشي از بودجه وزارتخانه نوپديد امنيت ملّي را نيز بايد به اين ارقام افزود. رابرت هيگز تخمين مي‌زند كه مجموعه بودجه نظامي آشكار و پنهان دولت بوش براي سال مالي 2006 حدود 840 ميليارد دلار است كه تقريباً يك سوّم كل بودجه دولت را شامل مي‌شود. رقم نجومي 840 ميليارد دلار ابعاد بي‌سابقه غارت جامعه آمريكا توسط «مجتمع نظامي- تسليحاتي» را نشان مي‌دهد؛ رقمي بسيار بيش از اوج جنگ سرد و استيلاي ريگانيسم. در مقابل، دولت جرج بوش در دوران زمامداري خود ده‌ها ميليارد دلار از بودجه‌هاي آموزشي، بهداشتي، رفاهي و تأمين اجتماعي، را به زيان مردم فقير آمريكا كاهش داد [7] و بدهي دولت آمريكا را از 8 /5 تريليون دلار در سال 2001 به 6/ 8 تريليون دلار در سال 2006 رسانيد.

اينك نخبگان آمريكايي دريافته‌اند كه پروژه «جنگ با تروريسم» دكاني است كه براي سوداگري نظامي گشوده شده. مأموريت نئوكان‌ها اين است: اين دكان سوداگري نظامي نبايد تعطيل شود. حضور نظامي آمريكا در عراق و افغانستان ديگر موجه نيست. به‌گفته ران پل، نماينده جمهوري‌خواه تكزاس، 72 در صد از نظاميان آمريكايي در عراق خواستار خروج از اين كشور و بازگشت به وطن خود هستند. رومانو پرودي تا پايان سال 2006 نيروهاي ايتاليايي را از عراق خارج خواهد كرد و توني بلر، متحد استوار بوش، نيز مجبور است به زودي نيروهاي انگليسي را خارج كند. بنابراين، اگر فرايند كنوني ادامه يابد تا پايان سال 2007 كليه نيروهاي نظامي آمريكا و متحدينش از عراق خارج خواهند شد و پروژه «جنگ با تروريسم»، و به تبع آن بودجه‌ها و پيمان‌هاي عظيم نظامي، رو به افول خواهد رفت. پس، بايد بهر طريق جبهه جديدي گشوده شود. اين جبهه جديد ايران است.

5- دستگاه گسترده‌اي كه در خدمت «مجتمع نظامي- صنعتي» است به نويسندگان و آوازه‌گراني چون ويليام كريستول و دانيل پايپز محدود نيست؛ كارشناسان اطلاعاتي و پرووكاتورها، يعني متخصصان عمليات تحريك‌آميز و تخريبي، نيز به شدت مشغول‌اند.

با توجه به كاهش شديد مقبوليت دولت بوش در جامعه آمريكا و مخالفت‌هاي شديد در كنگره و دشواري‌هاي ناشي از عدم همراهي متحدان اروپايي آمريكا، نئوكان‌ها مي‌خواهند تهاجم نظامي را به شكلي غيررسمي آغاز كنند و مردم و كنگره آمريكا را در مقابل كار انجام شده قرار دهند. به عبارت ديگر، بايد ايران به عنوان شروع كننده تهاجم نظامي عليه منافع آمريكا معرفي شود و افكار عمومي به شدت عليه آن تهييج شود. براي تحقق اين هدف حادثه‌سازي‌هاي مشكوكي شبيه به 11 سپتامبر در پيش است: شايد يك ناو آمريكايي در خليج فارس به آتش كشيده شود و ماجرا به ايران نسبت داده شود، شايد بمبي صدها نفر را در نيويورك يا لندن يا پاريس يا هر جاي ديگر به خاك و خون كشد و اين جنايت به ايران نسبت داده شود، شايد مقام آمريكايي يا اروپايي بلندپايه‌اي ترور شود و تروريست‌ها «ايراني» معرفي شوند، شايد سفارت آمريكا در بغداد مورد تهاجمي خونين قرار گيرد و صدها نظامي و خبرنگار و ديپلمات آمريكايي و اروپايي در عراق كشته شوند، و ده‌ها احتمال ديگر. به اين ترتيب، تهاجم نظامي به سرعت آغاز خواهد شد، ديدگاه‌هاي متنوع كارشناسي به باد خواهد رفت، كنگره در مقابل عمل انجام شده قرار خواهد گرفت و امپراتوري تبليغاتي افكار عمومي آمريكائيان ساده‎ دل را عليه ايران تحريك خواهد نمود.

زماني كه جرج بوش در روز جمعه 28 آوريل 2006 بر «حل ديپلماتيك و صلح‌آميز» مسئله ايران تأكيد كرد ماجرا خطرناك‌تر جلوه نمود به‌ويژه كه پس از آن از «حمايت نظامي از دمكراسي جديد در ايران» سخن گفت.[i، ii] به دليل مخالفت گسترده مردم و كارشناسان و برخي از مقامات بلندپايه پيشين آمريكا با تهاجم به ايران، دولت بوش مي‌خواهد مسئوليت شروع حمله نظامي را متوجه ايران كند و خود را در موضعي موجه قرار دهد. بنابراين، احتمال انجام يك اقدام تروريستي از سوي شبكه‌هاي پنهان دسيسه‌گر، كه به‌نام ايران تبليغ شود و به اين ترتيب ايران را به عنوان مسبب حمله نظامي آمريكا در موضع اتهام نشاند، بيش از پيش جدّي تلقي مي‌شود.

6- همپاي جنگ رواني، عمليات اطلاعاتي- تخريبي عليه ايران آغاز شده است. بخشي از اين عمليات در خارج از ايران رقم مي‌خورد. جنجالي‌ترين نمونه ماجراي «تصاوير شيطاني»، انتشار كاريكاتورهاي اهانت آميز عليه پيامبر اسلام (ص) در سپتامبر 2005، است كه برخي تحليل‌گران مطلع آمريكايي آن را توطئه برنامه‌ريزي شده نومحافظه‌كاران براي زمينه‌سازي تهاجم به ايران و جلب اروپائيان به اين جنگ ارزيابي كردند. در اين ماجرا دانيل پايپز نقش مستقيم داشت.

كريستوفر بالين، روزنامه‌نگار سرشناس محافظه‌كار آمريكايي، نوشت: رسوايي كاريكاتورهاي ضداسلامي بخشي از پروژه «برخورد تمدن‌ها» است كه نئوكان‌هاي صهيونيست پيش مي‌برند. هدف آن‌ها ايجاد تعارض مصنوعي ميان به‌اصطلاح «غرب مسيحي» با دولت‌ها و مردم مسلمان است. بالين فاش كرد كه فلمينگ راس، دبير فرهنگي نشريه دانماركي ييلاندز پستن Jyllands Posten كه كاريكاتورهاي اهانت‌آميز را منتشر كرد، دوست و همكار دانيل پايپز «نومحافظه‌كار صهيونيست» است. راس اخيراً با پايپز در فيلادلفياي آمريكا ملاقات كرد و مقاله‌اي به زبان دانماركي در معرفي پايپز نگاشت كه در وبگاه پاپپز موجود است. كريستوفر بالين افزود:

ما مي‌دانيم كه دانيل پايپز يك صهيونيست راديكال از افراطي‌ترين نوع آن است... ما مي‌دانيم كه در ميان مسيحيان دانمارك صهيونيست‌هاي راديكال حضور دارند و در ايالات متحده آمريكا ميليون‌ها صهيونيست مسيحي زندگي مي‌كنند. پرسش اين است: فلمينگ راس به چه اعتقاد دارد؟ آيا او يك صهيونيست مسيحي است كه نوعي جنگ صليبي دانماركي عليه اسلام را دنبال مي‌كند؟ آيا او ملحدي است كه براي اعتقادات مسلمانان اهميت و احترامي قائل نيست؟ آيا او يهودي پنهاني است كه ريشه‌هاي يهودي خود را مخفي مي‌كند و شهروندي دانمارك را به پوششي براي نبرد صهيونيستي عليه مسلمانان و اعراب بدل كرده است؟ به دليل پيوندهاي نزديك راس با پايپز و فيزيك ظاهري چهره او ظن من به مورد اخير است. فكر مي‌كنم كه راس يك عامل صهيونيست است كه اين رسوايي را براي تحقق هدفي استراتژيك ايجاد كرده است.

وبستر تارپلي، نويسنده كتاب جنجالي زندگينامه جرج بوش، به صراحت هدف از انتشار كاريكاتورهاي اهانت‌آميز عليه پيامبر اسلام (ص) را «جلب اروپا به جنگ بوش عليه ايران» خواند. او نوشت:

دبير فرهنگي ييلاندز پستن، كه دستور چاپ كاريكاتورها را داد، فلمينگ راس است. راس داراي پيوندهاي گسترده با دانيل پايپز است. پايپز يك ديوانه فاشيست نئوكان است كه اداره مؤسسه Campus Watch را به دست دارد. اين سازمان به شكار دگرانديشان طبق مدل دوران مك‌كارتيسم اشتغال دارد و كار آن شناسايي اساتيد دانشگاه آمريكايي است كه از اسرائيل انتقاد مي‌كنند يا نسبت به فلسطيني‌ها همدردي نشان مي‌دهند. بوش مي‌خواست پايپز را در رأس انستيتوي آمريكايي صلح بگمارد كه يك سازمان دولتي وابسته به وزارت امور خارجه است... ولي پايپز، به دليل ديدگاه‌هاي افراطي‌اش، چنان بي‌اعتبار بود كه نمي‌توانست براي تصدي اين سمت مورد تأييد سنا قرار گيرد. لذا، بوش در تابستان 2003 بدون جلب موافقت سنا وي را به‌طور موقت در اين سمت منصوب كرد.[8]

وبستر تارپلي سپس به حملات خشني كه در پي انتشار «تصاوير شيطاني» به سفارتخانه‌هاي دانمارك شد اشاره كرد. او مدعي است كه طبق برخي شواهد اين حملات توده خشمگين مسلمان از سوي سرويس‌هاي اطلاعاتي آمريكا، بريتانيا و اسرائيل سازماندهي شده بود با هدف «قانع كردن افكار عمومي اروپا كه جنگ تمدن‌ها، جنگ ميان غرب و دنياي اسلام، واقعاً غيرقابل اجتناب است.»

اسرائيل شامير، يهودي ضدصهيونيست، نيز در مقاله‌اي با عنوان «تصاوير شيطاني» پيوندهاي نزديك فلمينگ راس با دانيل پايپز را مورد تأييد قرار داد.

در اين ماجرا، همچنين فاش شد كه آندره الدروپ، شوهر مرت الدروپ مدير شركت ييلاندز پستن، عضو «گروه بيلدربرگ» است.

7- بخش ديگري از عمليات پنهان براي شروع حمله نظامي به ايران بايد در داخل ايران رقم خورد. مطلعيني مانند سيمور هرش از اوائل سال 2005 درباره شروع عمليات پنهان آمريكا در درون ايران سخن گفته‌‌اند. به گمان من، آمريكائيان در ايران داراي شبكه پنهان قابل‌اعتنايي نيستند. اين انگليسي‌ها و اسرائيلي‌ها هستند كه، درست مانند سال‌هاي نهضت ملّي شدن صنعت نفت و كودتاي 28 مرداد 1332، در كسوت «پيمانكاران اطلاعاتي» شبكه‌ها و عوامل خود در داخل ايران را در اختيار آمريكائيان قرار داده‌اند؛ از اين طريق هم سود خود را مي‌برند و هم آمريكائيان را به دنبال خود مي‌كشند.

براي من، كه دو دهه اخير زندگي خود را صرف شناخت شبكه‌ها و عمليات كانون‌هاي توطئه‌گر در تحولات تاريخ جهان و ايران- به‌ويژه در نهضت مشروطيت و كودتاي 1299 و كودتاي 28 مرداد 1332- كرده‌ام و سازوكار پيچيده اقدامات آنان برايم كم و بيش آشناست، شناخت اين عمليات پنهان در برخي موارد دشوار نيست. گاه احساس مي‌كنم كه تاريخ به شكلي تراژيك در حال تكرار شدن است زيرا ساده‌نگري‌ها همچنان پابرجاست. به سادگي طعمه مي‌شويم زيرا از تجربه تاريخي نياموخته‌ايم. عوام‌زدگي و تمكين در برابر حركات پوپوليستي به‌ظاهر خودانگيخته و مردمي، ولي در باطن سازمان‌يافته، مهم‌ترين بستري است كه شبكه‌هاي پنهان مي‌توانند با اتكا بر آن امواج گسترده، با هدف تضعيف حكومت و ايجاد نارضايتي در مردم و به تبع آن ايجاد فاصله ميان جامعه و حكومت، ايجاد كنند.

در ماه‌هاي اخير چه حوادث مهم تشنج‌آميزي در درون كشور رخ داده است؟ در پشت اين حوادث ردپاي «عمليات پنهان» به روشني قابل رؤيت است. چرا در محرم امسال، يعني در اوّلين محرم دوران رياست‌جمهوري دكتر احمدي‌نژاد، به‌ناگاه قمه‌زني در مناطقي كه در طول تاريخ خود فاقد چنين سنتي بودند به شكلي گسترده و سازمان‌يافته به راه مي‌افتد؟[9] چرا به‌ناگاه برخي تعرضات صورت مي‌گيرد كه يكي از پيامدهاي مهم آن تضعيف پايگاه نظام در نواحي مرزي كردستان و لرستان است؟ شيوع «پديده بدحجابي» مسئله جديدي نيست. چرا درست در اين برهه حساس از تاريخ ايران اعتراض به آن به شكلي سازمان‌يافته اوج مي‌گيرد و تقابل ميان برخي از علما با رئيس‌جمهور را پديد مي‌آورد؟[10] چرا سخنان مشاور هنري رئيس‌جمهور، با هدف تشديد تعارض ميان تعدادي از علما با رئيس‌جمهور، به شكلي تحريك‌آميز نقل مي‌شود؟ آيا زمزمه جمع‌آوري قليان از اماكن عمومي تقابل بخش مهمي از جوانان و نوجوانان با نيروي انتظامي و نارضايتي آنان از دولت احمدي‌نژاد را در پي نخواهد داشت؟

8- به‌نظر مي‌رسد كانون‌هاي توطئه‌گر آمريكايي- انگليسي- اسرائيلي در حال گشودن جبهه جديد جنگ داخلي در كردستان ايران هستند. اين تحركات از حمايت دولت تركيه و شبكه‌هاي مستقر در عراق برخوردار خواهد بود. سفر غني بلوريان، از رهبران سابق حزب دمكرات كردستان ايران كه سال‌ها در خارج از كشور منزوي بود، به كردستان عراق و استقرار او در اين منطقه را در اين راستا ارزيابي مي‌كنم. به‌نظر مي‌رسد كه بلوريان مي‌خواهد حمايت رهبران كرد عراقي را، كه با برخي از آنان سابقه ديرين دوستي دارد، جلب كند.

1- ويليام كريستول پسر ايروينگ كريستول، «پدرخوانده نومحافظه‌كاران»، از چهره‌هاي سرشناس نومحافظه‌كار است. ويكلي استاندارد، به سردبيري ويليام كريستول، از متنفذترين نشريات نومحافظه‌كاران است.

2- سيمور هرش در مقاله دوّم خود درباره ايران (5 دسامبر 2005) مدعي شد كه بوش به استقرار دمكراسي در عراق، و ايران، به عنوان «مأموريت» و «رسالت شخصي» خود مي‌نگرد. هرش افزود: «نزديك‌ترين مشاوران رئيس‌جمهور مدت‌هاي مديدي است كه از سرشت ديني سياست‌هاي او مطلع‌اند. در مصاحبه‌هاي اخيرم يكي از مقامات ارشد پيشين، كه در دولت اوّل بوش حضور داشت، به‌طور مشروح درباره پيوند ميان باورهاي ديني رئيس‌جمهور با نظرات او در زمينه جنگ عراق سخن گفت. اين مقام پيشين گفت كه پس از حملات تروريستي 11 سپتامبر 2001 بوش احساس مي‌كرد و مي‌گفت: خدا مرا در اين مقام قرار داده تا با ترور بجنگم. پيروزي سال 2002 حزب جمهوري‌خواه در انتخابات كنگره اين اعتقاد بوش را تقويت كرد. بوش اين پيروزي را پيامي هدفمند از جانب خداوند مي‌ديد.»

3- «مجتمع نظامي- صنعتي» اصطلاحي است كه ژنرال آيزنهاور در نطق كناره‌گيري خود از رياست‌جمهوري (17 ژانويه 1961) به كار برد. او در پيام تلويزيوني خطاب به مردم آمريكا درباره «خطر نفوذ بيش از حد مجتمع نظامي- صنعتي» هشدار داد و گفت: نهادهاي غول‌آساي نظامي- صنعتي در ايالات متحده يك تجربه جديد است و بايد براي مقابله با نفوذ بيش از حد لابي نظامي- صنعتي چاره‌اي انديشيد. بنگريد به مقاله من در اين وبگاه با عنوان «گودزيلا و بودجه پنتاگون».

4- «گروه بيلدربرگ» به اعضاي كلوپ بيلدربرگ اطلاق مي‌شود. كلوپ فوق در 29-30 مه 1954 در يكي از هتل‌هاي زنجيره‌اي بيلدربرگ، متعلق به خاندان روچيلد، در آرنهلم، واقع در جنوب هلند، به رياست پرنس برنهارد هلند تأسيس شد. از اين گروه به عنوان قدرتمندترين و بلندپايه‌ترين لابي قدرت در جهان امروز ياد مي‌شود. اين باشگاهي است از بلندپايه‌ترين نخبگان مالي، سياسي، نظامي، علمي و فرهنگي جهان كه سالي يك بار اجلاس خود را در فضايي به‌كلي محرمانه و با استتار كامل برگزار مي‌كند. طبق اطلاعاتي كه در برخي وبگاه‌ها منتشر شده، در اجلاس سال 1999 بيلدربرگ (پرتغال) آقاي خاتمي، رئيس‌جمهور ايران، و خانم معصومه ابتكار، معاون رئيس‌جمهور، علي‌القاعده براي جلب بيلدربرگي‌ها به شعار «گفتگوي تمدن‌ها»، حضور داشتند. اجلاس مه 2005 گروه بيلدربرگ، در شهر كوچك روتاخ- اگرن آلمان، در نزديكي مونيخ، برگزار شد. گفته مي‌شود در اين اجلاس ريچارد هاس، رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا (CFR)، درباره حمله نظامي به ايران سخن گفت و به دليل وسعت و جمعيت كثير ايران آن را غيرواقعي و نادرست خواند. او افزود كه حمله نظامي به ايران به گسترش ناآرامي در عراق، افغانستان، عربستان سعودي مي‌انجامد و قيمت نفت را افزايش مي‌دهد و به ايجاد بحراني جهاني منجر مي‌شود. در موقع صرف عصرانه ريچارد پرل (نومحافظه‌كار) سخنان هاس را نقد كرد و مواضع خود را بيان نمود. هاس در پاسخ به پرسش يك خانم، كه احتمالاً نايب‌رئيس دانشگاه مك گيل بود، گفت اگر ايران به سلاح هسته‌اي دست يابد آمريكا بايد مانند پاكستان به آن برخورد كند يعني اين واقعيت را بپذيرد. گفته مي‌شود كه هاس سياست‌هاي دولت بوش را نقد كرد و گفت كه بوش در ارزيابي ميزان توانايي خود براي تغيير جهان دچار اغراق شده است.

5- در فضاي فروپاشي اتحاد شوروي و براي جلوگيري از كاهش شديد بودجه نظامي سناريويي به‌نام «جنگ خليج فارس» (1991) طراحي و اجرا شد. اين ماجرا در اصل يك سوداگري عظيم مالي بود. گوردون آدامز، محقق دانشگاه جرج واشنگتن، هزينه جنگ خليج فارس را براي دولت ايالات متحده آمريكا 60 ميليارد دلار ارزيابي مي‌كند. در آغاز زمامداري جرج بوش اوّل بودجه پنتاگون 382 ميليارد دلار بود كه در پايان آن به‌دليل فروپاشي اتحاد شوروي به 6 /274 ميليارد دلار تقليل يافت. در اولين دوره زمامداري كلينتون، از حزب دمكرات،‌ بودجه پنتاگون هنوز از فروپاشي اتحاد شوروي و پايان دوران جنگ سرد متأثر بود ولي بتدريج مافياي نظامي‌گراي ايالات متحده شبحي به‌نام بنيادگرايي اسلامي را جايگزين «خطر كمونيسم» كردند و به بهانه اين تهديد جديد براي امنيت ملّي ايالات متحده، تلاش براي افزايش بودجه پنتاگون و ارتقاء آن به ميزان دوران جنگ سرد را آغاز نمودند. بودجه پنتاگون از 8/ 259 ميليارد دلار در سال 1997 به 3/ 296 ميليارد دلار در سال 2000 افزايش يافت. به اين دليل، برخي مطبوعات آمريكايي آن‌چه را كه دولت آمريكا «بنيادگرايي اسلامي» مي‌ناميد به طنز «لولوي پانصد ميليارد دلاري» ناميدند.

6- سال‌ها پيش از شروع زمامداري جرج بوش دوّم ويليام كريستول با انتشار مقاله‌اي در فارين افيرز (ژوئيه- اوت 1996) از «نئوريگانيسم» سخن گفت و خواستار احياي سياست‌هاي دوران ريگان شد. او نوشت كه آمريكا بايد، مانند دوران ريگان، نوعي «هژموني خيرخواهانه» بر جهان اعمال كند، بودجه نظامي بايد به شدت افزايش يابد، سياست خارجي بايد در راستاي ساقط كردن حكومت‌هاي خودكامه و ديكتاتوري سوق يابد. كريستول حزب جمهوري‌خواه را مناسب‌ترين نيرو براي تحقق اين سياست‌ها مي‌دانست. اين همان خواست‌هايي است كه در سياست‌هاي دولت جرج بوش به‌طور كامل تحقق يافت.

7- بنگريد به بررسي مندرج در وبگاه فدراسيون كاركنان دولتي آمريكا.

8- دانيل پايپز يكي از فعال‌ترين كساني است كه در سال‌هاي اخير به ترويج مفهوم «نظريه توطئه» پرداختند و هر گونه رويكرد به تحليل نقش استعمار و كانون‌هاي دسيسه‌گر در تحولات جوامعي چون ايران را به پارانويا منسوب كردند. در ميان نويسندگان ايراني، كساني مانند يرواند آبراهاميان و احمد اشرف اين رويكرد را رواج دادند. بنگريد به مقاله من در اين وبگاه با عنوان «"نظريه توطئه" و فقر روش ‏شناسي در تاريخنگاري معاصر ايران».

9- در محرم امسال سه هزار نفر در يكي از روستا- شهرك‌هاي كشور و 300 نفر در روستاي همجوار آن قمه‌زني كردند. اين اقدام در تاريخ منطقه فوق بي‌سابقه است. منطقه فوق، برخلاف مناطقي چون اردبيل، نه تنها فاقد سنت قمه‌زني است بلكه نام روستاهاي فوق به عنوان روستاهاي بهائي‌نشين در مآخذ ثبت شده. اكثريت مطلق سكنه اين روستاها تا زمان انقلاب اسلامي بهائي بودند و در زمان انقلاب اعلام برائت از بهائيت كردند. به‌نظر مي‌رسد كه شبكه سازمان‌يافته‌اي با هدف گسترش افراطي‌گري در پشت اين ماجرا حضور داشت.
..............................................................................................
منبع: سايت بصيرت
 دوشنبه 20 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 938]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن