واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در حالى كه گله و شكايت و خشم زيادى درباره هدر دادن ۷۰۰ ميليارد دلار پول ماليات دهندگان كه دولت امريكا مى خواهد به بانكداران ثروتمند نيويورك بدهد نشان داديم غافل مانديم از اين كه در همين گير و دار، پول مشابهى را به خدمات نظامى، مجتمع صنعتى نظامى و سناتورهاى قدرتمند و نمايندگانى كه همدست پنتاگون اند باج داده ايم. روز چهارشنبه ۲۴ سپتامبر درست در گرماگرم جنگ درباره اختصاص ميليارد ها دلار پول ماليات دهندگان براى نجات وال استريت مجلس نمايندگان مجوز ۶۱۲ ميليارد دلار هزينه هاى نظامى را براى سال ۲۰۰۹ تصويب كرد؛ بدون هيچ سرو صدا و يا مخالفت مردمى و يا حتى اظهار نظر قابل توجهى در رسانه ها (نيويورك تايمز سه پاراگراف كوتاه را به اين امر اختصاص داد كه بين خبرهاى لوايح ديگر به چشم نمى خورد)/ در اين بودجه ۶۸/۸ ميليارد دلار، براى ادامه جنگ در عراق و افغانستان كه در واقع تنها بخشى از هزينه واقعى اين جنگ ها را تأمين مى كند، تعيين شده است بقيه به صورت متمم بودجه به مجلس پيشنهاد خواهد شد. بودجه تصويب شده شامل ۳/۹ درصد اضافه حقوق پرسنل نظامى هم مى شود و همچنين ۵ ميليارد دلار هم براى خاصه خرجى ها اختصاص داده شده است كه حتى دولت يا وزير دفاع ، آن را تقاضا نكرده بودند. مجلس سنا همچنين بودجه درخواستى براى استقرار پايگاه موشكى در چك را هم تصويب كرد - كار نسنجيده اى كه به يقين روس ها را خشمگين خواهد كرد ، درست همان طور كه استقرار پايگاه موشكى روسى در كوبا در زمان خود، ما را خشمگين كرد. كل اين بودجه با ۳۹۲ رأى موافق و تنها ۳۹ رأى مخالف به تصويب رسيد. اين لايحه از مجلس نمايندگان به مجلس سنا خواهد رفت كه قبلاً بودجه مشابهى را تصويب كرده است. پولى كه ساليانه در مورد «امنيت ملى» هزينه مى كنيم، همه هزينه هاى دفاعى كه در بودجه وزارتخانه هاى انرژى ، خارجه، دارايى، امور سربازان قديمى، سى آى اى و بخش هاى متعدد ديگر نيز اضافه مى شود كه خود در مجموع از يك ميليارد دلار مى گذرد. با اين وجود، همان طور كه پيش از اين هم گفتم نه تنها پوشش رسانه اى قابل توجهى به اين تخصيص اعتبارهاى نظامى صورت نگرفت بلكه كوچك ترين اشتياقى به پرسش درباره اين كه آيا اين فاجعه مالى در وال استريت با بزرگ شدن بيش از حد ارتش ، هزينه هاى بهت آور براى توليد سلاح، اسراف كارى ها و ولخرجى ها براى جنگ هاى شكست خورده عراق و افغانستان ارتباطى دارد، نشان داده نشد.تنها «اظهار نظر» بر سرميزان هزينه نظامى، به حرف هاى خود پسندانه در باره اين كه رأى نياوردن اين لوايح، چه اندازه خيانت به نيروهاى ما خواهد بود محدود مى شد. سناتور جان وارنر سالخورده - نماينده جمهوريخواه از ويرجينيا- رئيس سابق كميته خدمات مسلح سنا، به همقطاران جمهوريخواه خود التماس مى كرد كه به خاطر پرسنل نظامى، اين لايحه را بدون تأخير تصويب كنند. به نظر مى رسد او آگاه نباشد كه سربازان ما همه داوطلبند و نه سربازانى كه به خدمت احضار شده باشند. اين افراد، سربازى را به عنوان يك شغل انتخاب كرده اند نه اين كه ميهن چنين فداكارى را از آنها خواسته باشد. در هر حال بهتر است نيرو هاى مسلح خود را به شكل ديگرى احترام بگذاريم و حمايت كنيم يعنى با پايان بخشيدن به جنگ هاى بى حاصل و نامشروع و حقارت آميزمان در عراق و افغانستان. همان طور كه مى دانيد تا حدى نظم و آرامش به عراق بازگشته است ، نه به دليل فرستادن دير هنگام ۳۰ هزار نيروى اضافى به عراق، بلكه به علت تغيير ديناميسم فضاى داخلى در عراق و به طور كلى در خاور ميانه. از جمله چنين تغييراتى، رشد آگاهى سياسى در ميان جمعيت سنى است و پى بردن آنها به اين كه دولت بوش در باره جنگ تجاوز كارانه عراق و افزايش نفوذ شيعه در منطقه، اطلاعات غلطى را ارائه مى كرد.ولى ادامه حضور نيرو هاى امريكايى و تجهيز وسيع پايگاه هاى نظامى امريكا در عراق ، باز گشت به ثبات نسبى را تهديد مى كند. دولت عراق از امضاى توافقنامه مورد نظر امريكا در مورد نيروهاى مسلح امريكا امتناع مى كند. اين توافقنامه كه بسيار مورد علاقه امريكاست، نيرو هاى امريكايى را كه در عراق باقى مى مانند از متابعت از قوانين عراق معاف مى كند كه اين خود در واقع ترسيم آينده عراق است. در افغانستان، استراتژيست ها و ژنرال هاى معمولاً بى توجه ما به نظر نمى رسد فهميده باشند كه شكست ما در برابر شورشيان افغان غير قابل اجتناب است. از زمان اسكندر كبير هيچ مهاجمى نتوانسته است بر افغان ها كه از سرزمين شان دفاع مى كنند چيره شود. اكنون ما در مسير تكرار اشتباهاتى هستيم كه مهاجمان قبلى به افغانستان طى قرن ها مرتكب آن شده بودند. در سال گذشته شايد ناموفق ترين و فاجعه بار ترين اشتباه ما اين بود كه جنگ افغانستان را به پاكستان كشانديم كه كشورى نسبتاً داراى قدرت اتمى است؛ و مدت ها از لحاظ نظامى با امريكا همپيمان بوده است.سبعيت ناشيانه و افتضاح كارى هاى ما در روز هاى اخير در مرزهاى پاكستان- افغانستان، احتمال دارد پشتو ها را در دو كشور به تند روى و افراطى گرى بكشاند و جبهه تندروها را در سراسر منطقه دو چندان تقويت كند. ايالات متحده اكنون در كشورهاى خاورميانه بيشتر با موشك هاى جهنمى خود، هواپيما هاى بدون سرنشين اش و تكرار عمليات تهاجمى ويژه اش كه به كشتن عابران بى گناه منجر مى شود شناخته مى شود. بمب گذارى هتل ماريوت در اسلام آباد پاكستان در ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۸ نشانه اى بود از قدرت مهلك احساسات ضدامريكايى در منطقه. اين هتل پاتوق عيش و عشرت شناخته شده تكاوران امريكايى، نيرو هاى ويژه و مأموران سيا بود.فعاليت هاى نظامى ما در پاكستان همان قدر اشتباه است كه بمباران كامبوج در زمان نيكسون- كيسينجر در سال ۱۹۷۰ و به طور قطع نتيجه، همان خواهد بود. ما بايد بدون هيچ ترديدى به در گيرى هاى مان در افغانستان پايان دهيم. ما و افغان ها ارزش هاى واپس گرايانه طالبان را دوست نداريم ولى مردم افغانستان تمايل شديدى به بازگشت نظم و قانون به كشورشان و مهار فساد دارند. پاكستانى ها و ارتش كار آمد آنها مى توانند از كشورشان در برابر سلطه طالبان دفاع كنند، به شرطى كه ما فعاليت هايى را ترك كنيم كه باعث مى شود هم افغان ها و هم پاكستانى ها، طالبان را كم تر از ما شرير و شيطانى بدانند. يكى از بزرگ ترين متصديان بودجه دفاعى ما وينسلو ويلر كه ۳۱ سال با جمهوريخواهان و براى حسابدارى كل كار كرده است، در مورد اين هزينه ها نتيجه گيرى بسيار حيرت آورى مى كند : « بودجه نظامى امريكا اكنون با احتساب تورم و بهاى دلار از بعد از پايان جنگ جهانى دوم خيلى عظيم تر از هر وقت ديگرى است و با وجود اين، ارتش ما داراى تيپ هاى نظامى كمترى است؛ نيروى دريايى ما كشتى هاى جنگى كمترى دارد، نيروى هوايى هم از هواپيماهاى جنگى كمترى برخوردار است. موجودى وسايل و تجهيزات ما كهنه تر از ميانگين هر مقطع زمانى از سال ۱۹۴۶ تاكنون است و در بعضى موارد از تمام طول تاريخ مان.» اين امر به خودى خود يك رسوايى ملى است. صرف صدها ميليارد دلار براى جنگ هاى جارى و آتى كه هيچ ارتباطى با امنيت ملى ما ندارد بسيار مشمئز كننده است و با اين همه كنگره كه به وسيله مجتمع صنايع نظامى ما گوشش پر شده است، به اين باور رسيده است كه اگر به هزينه هاى بيشتر رأى بدهد، شغل هاى بيشترى ايجاد مى شود و براى اقتصاد ما مفيد خواهد بود. در واقع آنها مسير منابعى را كه براى باز سازى زيربناهاى اقتصادى ما و براى هزينه هاى اساسى به آن نياز شديدى وجود دارد، براى ولخرجى ها و اسراف هاى نظامى ، تغيير مى دهند. اگر نتوانيم جلوى هزينه هايى را كه به طور دائم در حال افزايش است بگيريم، ورشكستگى ايالات متحده ناگزير و قطعى خواهد بود. همان طور كه فروپاشى وال استريت نشان داده است ديگر اين امر يك احتمال انتزاعى نيست بلكه احتمالى نزديك به يقين است. خيلى وقت نداريم. ترجمه : پوراندخت مجلسى
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]