واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: 17 ماه تكروي
ايران- گروه سياسي:
بيستم خرداد سال 1360 امام خميني طي حكمي به ستاد مشترك ارتش، ابوالحسن بنيصدر رئيسجمهوري وقت را از سمت فرماندهي كل قوا بركنار كرد.
دوران رياستجمهوري بنيصدر يكي از مهمترين مقاطع در تاريخ جمهوري اسلامي ايران است.
از مسئله اشغال لانه جاسوسي گرفته تا موضوع برگزاري اولين دوره مجلس شوراي اسلامي، درگيريهاي قومي در داخل كشور، طرح ريزي عملياتهاي مختلف براي ضربه زدن به بنيان نوپاي انقلاب از جمله حادثه طبس و بالاخره جنگ تحميلي عراق عليه ايران اين مقطع از انقلاب اسلامي ايران را از حساسيت فوقالعاده بالايي برخوردار ساخته بود.
اگرچه پنجم بهمن 1358 به فاصله يك سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آنكه دولت موقت مهندس مهدي بازرگان استعفا داده بود، ابوالحسن بنيصدر در انتخابات رياستجمهوري با اقبال عمومي مردم روبهرو و با اكثريت آرا به عنوان نخستين رئيسجمهوري ايران انتخاب شد اما مواضع وي در مواجهه با هريك از اتفاقات مذكور، تضاد وي با نهادهاي انقلابي را كاملا روشن كرد.
در واقع اگر امام خميني در مراسم تنفيذ رياستجمهوري بني صدر، طي سخناني فرمودند من از آقاي بنيصدر ميخواهم كه مابين قبل و بعد از رياستجمهوري در احوال روحي ايشان تفاوتي ايجاد نشود، نشان از درايت امام در شناخت و تفكيك نيروهاي انقلابي از نيروهاي نفوذي داشت و هشداري در كلامشان نهفته بود كه هيچ گاه براي بنيصدر كشف نشد. با بررسي عملكرد وي، روشن ميشود كه او در اقدامات خود دائماً در جهت حذف يا مخالفت با نهادهاي انقلابي عمل كرده است.
وي در مورد مسئله گروگانگيري، بارها مخالفت خود را با حركت دانشجويان پيرو خط امام در تسخير لانه جاسوسي اعلام كرد. او پس از مدتي بر تسليم و واگذاري گروگانها به دولت تأكيد كرد كه امام در برابر اين خواسته بني صدر، يادآور شد كه تكليف گروگانها بايد در مجلس روشن شود و از اين روي با اين خواسته بنيصدر مخالفت كرد.
در مورد مسئله طبس، پس از فرار آمريكاييها از ايران، كاخ سفيد اعلاميهاي به اين شرح پخش كرد كه آمريكا در عملياتي در صحراي طبس جهت آزادي جان گروگانهاي اسير در ايران با شكست روبهرو شده و اسناد سري و مهمي درون هليكوپترها به جاي مانده است.
به فاصله اندكي از پخش اين اعلاميه هليكوپترهاي آمريكايي جا مانده در صحراي طبس به دستور بنيصدر در 3 نوبت بمباران شدند. اقدام مشكوكي كه علاوه بر انهدام اسناد سري و مهم باقي مانده؛ به شهادت محمد منتظر قائم، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يزد كه در منطقه از هليكوپترها محافظت ميكرد، منجر شد.
از ديگر مسائلي كه نظام نوپاي جمهوري اسلامي در اين دوران با آن درگير بود تحركات نيروهاي ضدانقلاب در منطقه كردستان و ساير مناطق ايران بود كه بنيصدر اساساً به جاي تأكيد بر حل اين مسائل، در سخنرانيها و مصاحبههاي متعدد بيشتر به مباحث حاشيهاي و اختلافبرانگيز ميپرداخت كه موجب گسترش اختلافات ميان مسئولان ميشد.
با آغاز جنگ تحميلي عليه جمهوري اسلامي ايران، ابوالحسن بنيصدر كه قبلاً از سوي امام به عنوان فرمانده كل نيروهاي مسلح نيز منصوب شده بود، به تدريج در اين عرصه نيز مخالفت خود را با گروهها و نهادهاي انقلابي، بروز داد. از جمله با توجه به آمادگي و انگيزههاي اعتقادي نيروهاي سپاه پاسداران براي مشاركت جديتر در عمليات نظامي، با حضور پر رنگ آنها در عرصه نبرد، مخالفت ميكرد و به همين دليل سلاح و امكانات نظامي لازم را در اختيار آنها قرار نميداد.
البته او پيش از آغاز جنگ نيز به تذكرات و هشدارهاي فرماندهان نظامي درخصوص غيرعادي بودن تحركات نظامي عراق در مرزهاي خود با ايران و امكان حمله نظامي اين كشور به ايران، توجه نميكرد.
تصميمات بعضا مشكوكي كه وي در خلال جنگ اتخاذ ميكرد گسست تدريجي وي با نيروهاي انقلابي و خط امام را فراهم آورد. او در چندين سخنراني مواضع اصلي خود را در قبال گروههاي خط امام و اسلامگرا آشكار كرد.
شايد اولين و مهمترين سخنراني بنيصدر كه باعث تشديد اختلافات در كشور شد، سخنراني روز 17 شهريور 59 در ميدان شهداي تهران بود كه واكنشهاي گستردهاي را در پي داشت. وي در روز 22 بهمن نيز با سخنان خود موجبات نااميدي در ميان مردم و تفرقه در مسئولان را فراهم كرد.
با چنين پيش زمينهاي در نهايت در روز 14 اسفند 1359 طي سخناني به مناسبت سالگرد درگذشت دكتر مصدق، در دانشگاه تهران، ضمن تحريك جمعيت حاضر در دانشگاه، باعث بروز درگيريها و زد و خوردهاي گستردهاي در دانشگاه تهران و خيابانهاي اطراف شد.
در تحقيقاتي كه بعداً از سوي دستگاه قضايي صورت گرفت، عامل تعيينكننده در بروز اغتشاش و ضرب و جرحها، صدور دستور رئيسجمهوري براي حمله و هجوم بوده است كه در نهايت در اين ميان به مردم عادي نيز حمله شده است.
پس از اين رويداد، مسئولان كشور خواستار روشن شدن ماجرا و مجازات عاملان اين وقايع شدند. در هر حال اين سخنراني و وقايع حاشيه آن، موجب گسترش اختلافات در كشور شد.
در نهايت در نوروز 1360، هيأتي 3 نفره از سوي امام خميني مسئول رسيدگي به اختلافات شد و اين هيأت به روزنامهها اخطار داد تا از انتشار مواردي كه باعث آشوب ميشود، خودداري كنند. اما شروع كار اين هيأت مصادف با گستردهتر شدن روابط بنيصدر با سازمانهاي وابسته به منافقين شد.
پس از مدتها اختلاف بين مسئولان انقلابي نظام اسلامي و بنيصدر و طرفداران او، همچنين سوء مديريت در جنگ و نيز موضعگيري عليه اهداف نظام اسلامي، امام خميني(ره) در 20 خرداد 1360، پس از مشورت با مسئولان عالي رتبه نظام، وي را از فرماندهي كل قوا، بر كنار كردند.
اين عمل حضرت امام، واكنش منفي بنيصدر را برانگيخت و به جاي آنكه درصدد اصلاح خود و پايان دادن به كارشكنيها و مخالفتهاي خود باشد، به حكم امام بياعتنايي نمود كه اين امر بر نمايندگان انقلابي مجلس شوراي اسلامي گران آمد. از اينرو در جلسه 24 خرداد 1360، نامه 120 تن از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي قرائت شد كه در آن تقاضاي رسيدگي به صلاحيت سياسي بنيصدر را داشته و خواستار طرح آن با قيد 2 فوريت شدند.
در نهايت، نمايندگان پيرو امام خميني و نظام اسلامي در مجلس شوراي اسلامي در 31 خرداد 1360 با اكثريت ۱۷۷ نفر در مقابل ۱۲ راي ممتنع و يك راي مخالف رأي بر عدمكفايت او داد.
فرداي آن روز در اول تيرماه، حضرت امام خميني(ره)، در پاسخ به نامه اكبر هاشمي رفسنجاني كه رياست وقت مجلس شوراي اسلامي را به عهده داشت طي پيامي با اين عنوان كه«پس از راي اكثريت قاطع نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي مبني بر اينكه آقاي ابوالحسن بنيصدر براي رياستجمهوري اسلامي ايران كفايت سياسي ندارد، ايشان را از رياستجمهوري اسلامي ايران عزل نمودم» اين مهره دستنشانده را از رياستجمهوري عزل كردند.
امام خميني در مراسم تنفيذ رياستجمهوري به بني صدر، اشاره داشتند كه تنفيذ و نصب اينجانب و رأي ملت مسلمان ايران محدود است به عدمتخلف ايشان از احكام مقدسه اسلام و تبعيت از قانون اساسي.بنيصدر يك ماه پس از عزل توسط امام خميني(ره)، از كشور گريخت. فرار وي 5 روز پس از انتخاب شهيد محمد علي رجايي به رياستجمهوري اسلامي ايران صورت گرفت.
بنيصدر ساعت 22 چهارشنبه هفتم مرداد 1360 با يك فروند هواپيماي بوئينگ 707 به خلباني سرهنگ معزي ـ خلبان ويژه شاه مخلوع ـ از كشور گريخت. معزي در ديماه 1357 پس از آنكه شاه را به مصر و سپس به مراكش برد، در بازگشت از مراكش با تظاهر به جانبداري از انقلاب اسلامي به ايران بازگشت. بنيصدر هنگام ورود به فرودگاه مهرآباد براي فرار از كشور، سوار بر اتومبيل وانت و ملبس به لباس زنانه بود.
شيوه برخورد امام
امام خميني هميشه در مسير بيطرفي، عدمدخالت مستقيم در مسائلي كه از سوي مسئولان قابل حل بود و همچنين واگذاري مسائل به مجلس شوراي اسلامي، حركت ميكرد.
با اينكه ايشان بعداً اعلام كردند كه با رياستجمهوري بنيصدر موافق نبودهاند اما مسير را براي بنيصدر جهت انجام برنامههاي خود باز گذاشتند و حتي وي را به قائممقامي خود در فرماندهي كل قوا نيز منصوب كردند. در واقع امام نميخواستند به گونهاي عمل كنند كه بهانهاي به دست رئيسجمهوري دهند.
ايشان همچنين در مواجهه با شرايط حادي همچون مسائل به وجود آمده پس از واقعه 14 اسفند 59 از دخالت مستقيم خودداري كردند و حل موضوع را به يك شوراي 3 نفره واگذار كردند. در عين حال از نمايندگان خود در اين هيأت خواستند تا گزارش اقدامات و روند پيشرفت امور را به اطلاع ايشان برسانند.
سرانجام امام در اوج فضاي اتهامزني كه بنيصدر از ابتداي سال 1360 ايجاد كرده بود، تصميم نهايي درخصوص وي را به مجلس شوراي اسلامي واگشذار نمودند و پس از تصميم مجلس نيز او را از سمت رياستجمهوري عزل كرد.
تاريخ درج: 19 خرداد 1387 ساعت 10:01 تاريخ تاييد: 19 خرداد 1387 ساعت 11:34 تاريخ به روز رساني: 19 خرداد 1387 ساعت 11:27
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 447]