واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: شكست اردوگاه غربگراي منطقه با پيوند بيروت و دمشق
خاورميانه- عبدالله آل بوغبيش:
خبرهاي دريافتي از رسانههاي لبنان حاكي از آن است كه بشار اسد رئيسجمهور سوريه قرار است در نيمه دوم ماه جاري ميلادي عازم بيروت پايتخت لبنان شود.
اين خبر هرچند تاكنون رسما مورد تاييد نشده و تنها در حد منابع آگاه مانده، اما در صورت تحقق يافتن چنين سفري، ميتوان آن را نوعي تاكيد پيروزي سوريه در لبنان به شمار آورد.
آخرين باري كه بشار اسد رئيسجمهور سوريه به لبنان سفر كرد، سال 2002 بود كه اولين سفر يك مقام رياست جمهوري به بيروت پس از 27 سال به شمار ميرفت.
در آن زمان، رفيق حريري نخستوزير اسبق لبنان زنده بود و نيروهاي سوري در داخل اراضي لبناني مستقر بودند، اما از آن زمان تاكنون لبنان و سوريه تغيير و تحولاتي فراوان و تعيينكنندهاي را از سر گذراندهاند. لبنان از آن روزگار و خيلي پيشتر از آن، جولانگاه و ميداني براي رويارويي دو جبهه غربگرايان و دشمنان غرب بود.
هر يك از طرفهاي رويارويي به صورتي غيرمستقيم سعي در گسترش حوزه نفوذ خود داشتند. خط آمريكا- اسرائيل، عربستان سعودي، مصر و اردن به همراه طرفدارانشان در داخل لبنان ميكوشيد تا در حد امكان اردوگاه سوريه، ايران و طرفدارانشان در داخل را به عقب براند.
اين رويارويي نهاني و نه چندان آشكار ادامه داشت. تا اينكه ترور رفيق حريري جرقه آشكار شدن آن را از پشت پرده به صحنه برد. با اين وجود آمريكا همچنان از پشت پرده، عوامل داخلي و خارجي صحنه را اداره ميكرد. زيرا آمريكا حضور آشكار در اين كشور را به نفع خود نميداند.
سابقه آخرين حضور آمريكا در لبنان به سال 1982 برميگردد، زماني كه حمله به نيروهاي تفنگدارش در جنوب اين كشور باعث شد تا نيروهايش را به سرعت از لبنان خارج كند. آمريكاييها براي تحقق اهداف خود بي گدار به آب نميزنند و همواره نگاهي به آرشيو و تاريخ خود مياندازند.
واشينگتن از آن زمان كه از ويتنام شكست خورده خارج شد تاكنون هيچگاه ديگر وارد اين كشور نشد و همواره كوشيد تا از طريق بازيگر منطقهاي يعني چين با اين كشور به گفتوگو بنشيند. در خاورميانه نيز مسئله كاملا مصداق دارد. تا قبل از انقلاب، بازيگر منطقهاي ايران بود و آمريكا براي تحقق اهداف خود، از ايران بهره ميگرفت.
اما پس از انقلاب و با بروز اختلاف ميان بازيگر منطقهاي و بازيگر بينالمللي، آمريكا كوشيد تا از طريق بازيگراني ديگر نظير عربستانسعودي، مصر، اردن و برخي كشورها، طرحهاي خود را عملي سازد.
ترور رفيق حريري، حمله اسرائيل به جنوب لبنان در سال 2006، تلاش براي انزواي سوريه، ادعاي ساخت رآكتورهاي هستهاي نظامي در سوريه، بمباران دير الزور سوريه توسط جنگندههاي اسرائيلي با همين ادعا، اتهام اين كشور به تعامل هستهاي با كرهشمالي، ترور عماد مغنيه يكي از عناصر تعيينكننده حزبالله و مطرح كردن سيستم ارتباطاتي حزبالله در فرودگاه لبنان و درخواست براي كنار گذاشتن رفيق شقير رئيس دستگاه امنيتي اين فرودگاه بنا به توصيه گزارش وينوگراد اسرائيل و درخواست غيرمستقيم اسرائيل و ترور بسياري از روزنامه نگاران و مطبوعاتيهاي لبناني به نام سوريه و به كام آمريكا سوژههايي بود كه تاكنون آمريكا از طريق عوامل داخلي و خارجي آنها را در لبنان و سوريه پياده كرده است با همين هدف.
خون حريري در اين ميان ابزاري شد تا نيروهاي سوري مستقر در لبنان از اين كشور خارج شوند.
در واقع عمليات ترور با نام سوريه و به كام آمريكا در لبنان آغاز گرفت. اين رويدادها ادامه يافت تا اينكه آخرين مقابله آشكار يعني بحران اخير لبنان شكل گرفت و اين كشور را به سوي يك جنگ داخلي سوق داد.
همگان باز سرزنش مقاومت لبنان را از سر گرفتند و آن را به كودتا عليه نظام لبنان متهم كردند، غافل از اينكه رويدادهاي اخير لبنان پيش از اتفاق نظر دوحه، دستاويزي براي وارد كردن لبنان به زير سايه اردوگاه غرب گرا و عقب راندن جبهه سوريه تا آخرين حد ممكن بود، مسئلهاي كه تحقق آن نه شكل گرفت و نه به نظر ميرسد كه تحقق يابد، زيرا امنيت ملي لبنان مساوي است با امنيت ملي سوريه و اين نكته براي دمشق يكي از حياتيترين و استراتژيكترين مسائل است.
چرا كه نگاهي به نقشه منطقه و همجواري اين دو كشور، به خوبي دليل اين امر را نشان ميدهد. آمريكا نيز به خوبي از اين نكته واقف است و ميداند كه نميتوان به راحتي به لبنان نزديك شد.
رويدادهاي اخير نشان از آن داشت كه تمام تلاشهاي آمريكا نتوانسته حوزه نفوذ دمشق را محدود نمايد و آن را به انزوا بكشاند. چرا كه به محض توافق لبنانيها در دوحه، برنار كوشنر وزير خارجه فرانسه از آمادگي كشورش براي گفتوگو با حزبالله و پذيرش اعضاي آن در پاريس خبر داد.
تماس رئيسجمهور فرانسه نيكولا ساركوزي با همتاي سورياش نيز نشان از اعتراف ضمني غرب به ناچاري آنان براي تعامل با اين كشور دارد و اينكه نميتوان بدون كسب اجازه از سوريه، در خيابانهاي لبنان قدم زد.
با اين تفاصيل، سفر احتمالي بشار اسد به بيروت، حاوي پيام بسيار مهمي براي آمريكا و همراهانش در منطقه است. اين سفر گوياي آن خواهد بود كه بيروت آن قدر براي سوريها امن است و آن قدر در آن تاثير گذارند كه بالاترين مقام اين كشور به راحتي به اين كشور سفر ميكند، در حالي كه ملك عبدالله پادشاه عربستان سعودي، حسني مبارك رئيسجمهور مصر و عبدالله دوم پادشاه اردن، در لاك خود فرو رفتهاند و كسي در بيروت منتظر آنان نيست، هرچند كه هوادارانشان اين نكته را رد كنند.
در اين ميان آمريكا را هم نبايد فراموش كرد كه بالاترين مقام مسئولي كه از سوي آن به بيروت سفر كرده، كاندوليزا رايس وزير خارجه آن بوده كه توقف وي در اين شهر تنها چند ساعت بيشتر نبود.
به نظر ميرسد سوريه در حال حاضر توانسته است موقعيت خويش را بيش از پيش در منطقه تثبيت نمايد و به برخي بازيگران كنوني منطقهاي، قدرت خود را بقبولاند و آنان را به عقب براند. بايد به انتظار نيمه دوم ژوئن جاري نشست تا بتوان انتقام شكست اعراب در جنگ شش روزه در ژوئن 1967 را نه فقط از آمريكا و اسرائيل بلكه از برخي طرفداران آنان در منطقه گرفت.
منبع: همشهري امارات
تاريخ درج: 19 خرداد 1387 ساعت 10:00 تاريخ تاييد: 19 خرداد 1387 ساعت 12:20 تاريخ به روز رساني: 19 خرداد 1387 ساعت 21:59
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]