واضح آرشیو وب فارسی:قدس: يك شبه از سپاهان تا استقلال ؛ميرقرباني، توره و اكبرپور مثلث رؤيايي ژنرال
* امير وفايي بعد از ظهر پنجشنبه 16 خرداد، چند نوجوان كه در محوطه شهرك اكباتان تهران دنبال توپ مي دويدند، براي لحظاتي دست از بازي كشيدند و مسير حركت صابر ميرقرباني كه همراه با نماينده باشگاه استقلال وارد يكي از بلوكها شد را تعقيب كردند. يكي، دو نفر براي گرفتن امضا و عكس يادگاري جلو رفتند و وقتي درباره علت حضور مهاجم سابق صنعت نفت در آن محل پرسيدند، جواب شنيدند: «قرار است با هم همسايه شويم.» ميرقرباني در محاصره هم محلي هاي جديدش تلويحاً پيوستن به استقلال را تأييد كرد و همان جا طعم اولين متلكها و رجزخواني هاي طيف غالب قرمز دوست پايتخت را هم چشيد. نخستين رقابت جدي فصل نقل و انتقالات بين سپاهان و استقلال اتفاق افتاد. سپاهاني ها يكي روز پس از كنار رفتن از جام حذفي و به پايان رساندن يك فصل كابوس وار از صابر ميرقرباني و احمد جمشيديان به عنوان خريدهاي جديد خود نام بردند و مانور قدرت در بازار نقل و انتقالات را آغاز كردند. آنچه مي توانست هواداران بي تاب و سرخورده اين تيم را تا حدودي به زندگي بازگرداند. اما اين سؤال كليدي كه چگونه ميرقرباني بدون ذره اي درنگ و تأمل روي پيشنهادهاي اغوا كننده تيم هاي تهراني به 570 ميليون سپاهان براي دو سال پاسخ مثبت داد و كار را تمام كرد؛ همچنان بي پاسخ باقي ماند. در اواسط ششمين ليگ حرفه اي كه با نمايش درخشان ميرقرباني با پيراهن مس كرمان همراه بود؛ ادعاهاي موثقي در مورد علاقه امير قلعه نويي، سرمربي وقت تيم ملي به اين بازيكن و آغاز مذاكرات پنهاني دوطرف براي پيوستن به استقلال مطرح شد. بلافاصله منتقدان مقابل جريان حضور در اردوي تيم ملي در ازاي امضاي قرارداد با استقلال موضع گرفتند و برچسب «بازيكن قلعه نويي» را به پيشاني ميرقرباني چسباندند، نمايش بي گفتگوي او در مس كرمان، حضورش در اردوي تيم ملي (ب) را كاملاً منطقي جلوه مي داد اما با اين حال حتي اين اتفاق هم به توافقهاي پشت پرده قلعه نويي و ميرقرباني ربط داده شد و منتقدان سرسختانه مي پرسيدند: «چرا ميرقرباني به دلايل مختلف در هر دو ديدار رفت و برگشت مقابل استقلال غايب بود؟» جدايي ناگهاني قلعه نويي از استقلال به دنبال حذف حيرت انگيز اين تيم از ليگ قهرمانان آسيا، پايان نافرجامي بر تمام گمانه زني ها تلقي شد و حداقل براي مدتي ديگر كسي از پرونده مرموز استقلال و ميرقرباني حرفي نزد. پروژه ناتمام اما كمتر از يك سال بعد مجدداً به جريان افتاد. امير قلعه نويي در پي ناكامي هاي ناصر حجازي و فيروز كريمي به استقلال بازگشت و همزمان با تلاش براي قهرماني در جام حذفي، اسامي نفرات مازاد و مورد نياز خود براي فصل آينده را روي كاغذ آورد. او كه معتقد بود آگاهي بازيكنان فعلي از سياست باشگاه در فصل نقل و انتقالات ممكن است به بي انگيزگي آنها در جام حذفي منجر شود؛ سعي كرد به صورت كاملاً پنهاني با گزينه هاي مورد نظر خود مذاكره كند، اما انتشار خبر توافق ميرقرباني با سپاهان، سرمربي جديد را وادار به واكنش علني كرد. قلعه نويي روي او حساب كرده بود و 3- 4- 3 رؤيايي اش با ابراهيم توره در نوك خط حمله و ميرقرباني و سياوش اكبرپور پشت سر او شكل مي گرفت. به محض برقرار شدن اولين تماسهاي تلفني، صيد جديد سپاهان حاضر شد با قبول رقمي معادل 220 ميليون براي هر فصل كه فاصله زيادي تا پيشنهاد سپاهان داشت، رنگ پيراهنش را از زرد به آبي تغيير دهد. او و قلعه نويي حرف يكديگر را خوب مي فهميدند و صابر كه يك سال از عمر فوتبالش را به پول صنعت نفت فروخته بود، اين بار «ديده شدن» را به منافع مالي ترجيح داد. مخالفت همسرش با سفر به اصفهان بهانه خوبي براي منتفي شدن قرارداد داخلي با سپاهان به شمار مي رفت و حالا صابر ميرقرباني در شهرك اكباتان تهران به فصل پر فراز و فرود پيش رو و عواقب مثبت و منفي تغيير مسير ناگهاني اش فكر مي كند.
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]