تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812741020




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حوادث - سعيد، محمد و بهنود اعدام مي‌شوند؟


واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: حوادث - سعيد، محمد و بهنود اعدام مي‌شوند؟


حوادث - سعيد، محمد و بهنود اعدام مي‌شوند؟

مهران فرجي:سه محكوم كه در سن نوجواني مرتكب جرم شده‌اند، در چند قدمي چوبه دار قرار دارند. حكم اعدام اين سه جوان در حالي در مراحل نهايي اجرا قرار گرفته است كه كنوانسيون حقوق كودك، مصوب مجلس شوراي اسلامي و شوراي نگهبان، اعمال مجازات مرگ براي افرادي كه در زمان ارتكاب جرم سن‌شان كمتر از 18 سال بوده را منع كرده است. طبق آخرين اخبار از دايره اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران، بهنود شجاعي و محمد فدايي، روز سه‌شنبه بيست و يكم خردادماه و سعيد جزي روز پنجم تيرماه اعدام خواهند شد. حكم اعدام بهنود شجاعي قرار بود هجدهم ارديبهشت‌ماه سال جاري در زندان اوين اجرا شود اما با دستور رئيس قوه قضائيه و با اميد به گذشت اولياي دم يك ماه به تعويق افتاد. بهنود ساعت 45/22 دقيقه 27 مردادماه سال 84 طي يك نزاع در پارك ونك «احسان» 19 ساله را مجروح كرد و احسان بر اثر خونريزي شديد جان خود را از دست داد. متهم در زمان ارتكاب قتل 17 سال و دو ماه سن داشت. او تا 18 سالگي در كانون اصلاح و تربيت به سر برد و پس از آن به بند دوي زندان گوهردشت منتقل شد. حكم اعدام بهنود بهمن‌ماه سال 85 از سوي شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران صادر شد و اين حكم در شعبه 33 ديوان عالي كشور به تاييد رسيد. اين حكم در حالي صادر شد كه نواقصي در اين پرونده وجود داشت. به گفته مصطفايي، وكيل‌مدافع بهنود، او در تمام مراحل بازجويي اظهار كرده كه تنها يك ضربه به احسان وارد نموده است، در حالي‌كه پزشكي قانوني علت مرگ را وارد شدن دو ضربه شي‌ء نوك‌تيز به بدن مقتول اعلام كرده است. از سوي ديگر اين متهم تا پايان مراحل دادرسي از داشتن وكيل محروم بوده و پس از ارجاع پرونده به دادگاه تجديدنظر، مصطفايي وكالت وي را پذيرفته است. با تعويق يك‌ماهه اجراي حكم، 22 ارديبهشت‌ماه سال جاري جلسه صلح و سازش براي جلب رضايت خانواده ماتم‌ديده مقتول در دادسراي امور جنايي برگزار شد اما بي‌نتيجه ماند. محمد فدايي، محكوم ديگري است كه در 16 سالگي در يك درگيري كودكانه متهم به قتل شد. او متهم است در جريان درگيري دسته‌جمعي مقابل باشگاه بيلياردي در رباط‌كريم جوان 21 ساله‌اي به نام سعيد را به قتل رسانده است. محمد در جلسه محاكمه‌اش اظهار كرده بود: هنگام درگيري سعيد ضرباتي را با چماق بر سر من كوبيد و من در يك حالت دفاعي و براي دفاع، چاقو را بيرون آوردم كه به دنبال هجوم عاملان نزاع، سعيد روي چاقوي من افتاد و جان باخت. محمد در حالي به اعدام محكوم شد و پس از رسيدن به سن 18 سالگي پاي چوبه‌ دار رفت كه در لحظات آخر مشخص شد دو وكيل او قلابي بوده‌اند و محاكمه او به لحاظ شكلي خلاف نص صريح قانون بوده است. اين متهم بار ديگر در سال‌جاري در ليست اعداميان ارديبهشت‌ماه قرار گرفت. محمد با نزديك شدن تاريخ اجراي حكمش با نگاشتن نامه‌اي خواستار بازگشت به زندگي شد. در بخش‌هايي از اين نامه آمده است:

جواني هستم بيست و يك‌ساله، هنگامي كه پا به زندان گذاشتم ۱۶ سال داشتم، نوجواني بودم كه به مانند همه نوجوانان ديگر هنوز از روياهاي كودكانه‌ام جدا نشده بودم، هنوز كتاب‌هاي مدرسه‌ام بود، هنوز هراس و دلهره كنكور به سراغم نيامده بود ، دلهره شيريني كه حسرتش به دلم ماند. طي دعوايي بچگانه به قصد ميانجيگري وارد شدم تا مبادا سر كسي بشكند يا بيني كسي خون بيايد اما نمي‌دانم چگونه بود كه جان انساني در آن غروب سياه كه باعث غروب همه آرزوهايم شد گرفته شد. اما نه به همين سادگي، از آن روز به بعد زمين و زمان دست به دست هم دادند تا مرا از كتاب‌هايم جداكرده و به سوي چوبه دار ببرند، جوان ناكامي كه نمي‌دانم از كجا و به دست چه كسي زخمي شد به بيمارستاني برده شد كه حتي امروز هم اتاق جراحي آن آمادگي پذيرش چنين زخمي را ندارد، بيمارستاني كه هنوز توانايي عمل باز قلب را ندارد. عمل باز قلب در چنين بيمارستاني انجام گرفت و منجر به مرگ جوان شد. يكي از شب‌ها به پليس آگاهي به ناچار گفتم هرچه بنويسيد و هرچه بگوييد امضا مي‌كنم، نيم ساعت بعد كاغذي را جلويم گذاشتند. بدون آنكه بدانم درون آن چيست و چه چيزي نوشته شده بود آن را انگشت زدم، خدا را شاهد مي‌گيرم نه كلمه‌اي نوشتم و نه مي‌دانم در آن كاغذ چه نوشته شده بود. روز بازپرسي نيز گفتند كه من به قتل اعتراف كرده‌ام، تا من و خانواده‌ام به خود آمديم سايه مرگ بر زندگي‌ام سنگيني كرد. خانواده‌‌ام دو وكيل براي من انتخاب كردند كه متاسفانه بعداً مشخص شد كه هر دو قلابي بوده‌اند، يعني كساني در دادگاه از من دفاع كردند كه اصلاً وكيل نبودند. پايم به زندان باز شد، تا به خودم آمدم ديدم نوجواني هستم در ميان ده‌ها مجرم انسان‌نما. براي حفظ خودم و براي اينكه آرزوهايم قبل از خودم نميرند سال‌ها با در و ديوار و مجرم و زندانبان جنگيدم تا اينكه فريادم به جايي نرسيد، شبي من را پاي چوبه دار بردند، هنگامي كه قرار شد وصيتنامه‌ام را بنويسم باور كنيد نمي‌دانستم چه بنويسم. آخر نمي‌دانستم مرگ چيست، براي من زندگي در همان سن شانزده‌سالگي، در همان سني كه بايد هنوز سر كتاب‌هايم خوابم مي‌برد متوقف شده بود. براي چند لحظه چشم‌هايم را بستم و خدا را با همه وجود به ياري طلبيدم، تنها چند ثانيه قبل از اينكه زير پايم را خالي كنند چون معلوم شده بود هر دو وكيلم كلاهبردار بودند و در روز اجراي حكم حضور نداشتند به كمك وكيلي ديگر موضوع روشن مي‌شود و در آخرين لحظه اجراي حكم متوقف شد. از پله‌ها كه پايين مي‌آمدم دوباره كلاس و مدرسه جلوي چشمانم زنده شد، دوباره احساس كردم كه به سوي مدرسه مي‌روم، دوباره شوق مدرسه و كتاب و دفتر در دلم زنده شد. امروز كه اين نامه را برايتان مي‌نويسم هنوز نمي‌توانم باور كنم كه من از مدرسه و دوستانم براي هميشه جدا شده‌ام، هنوز نمي‌توانم باور كنم كه من بزرگ شده‌ام و ديگر نوجواني و كودكي‌ام به پايان رسيده است، هنوز نمي‌توانم باور كنم كه تا چند روز ديگر بايد بميرم. هنوز نمي‌توانم باور كنم كه دوباره بايد از همان پله‌ها بالا بروم و طناب به گردنم بيندازم، من به اميد زندگي و به اميد آينده توانسته‌ام خودم را در زندان از هر گونه خطا و خلافي حفظ كنم، راه دورم نمازخانه و تنها مونسم خداي بزرگ بود كه هر روز با او به راز و نياز مي‌نشينم. امروز من به نام خودم و نام تمامي نوجواناني كه تعدادمان هم كم نيست سوگند مي‌دهم تمام كساني را كه روياهايشان را در كودكي به چشم ديده‌اند. از طرف خانواده همه‌مان تقاضاي رسيدگي به وضعيتمان را دارم، شرايطي را فراهم آوريد تا پرونده ما و امثال ما در فضايي عادلانه و به دور از خشونت و به دور از شرايط و بخشنامه‌هاي دست و پاگير و خشكي كه شرايط زندگي ما و وضعيت زندان‌ها را ناديده مي‌گيرد بررسي شود. سعيد جزي، محكوم ديگري است كه چند روز ديگر به حكم اعدامش باقي ‌مانده است. طبق اعلام دايره اجراي احكام دادسراي امور جنايي، وي پنجم تيرماه اعدام خواهد شد. او در 17 سالگي به اتهام قتل عمد دستگير و سپس با طي تشريفات قانوني از سوي شعبه 1183 به قصاص نفس محكوم شد. پرونده سعيد براي اعمال ماده 205 قانون مجازات اسلامي از سوي اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران و براي استيذان به دفتر رياست قوه قضائيه ارسال شده بود كه ايشان با اجراي حكم موافقت كردند. جزي كه در هنر مجسمه‌سازي در كانون اصلاح و تربيت فعاليت داشته و اكنون در زندان رجايي‌شهر كرج به سر مي‌برد، 23 خردادماه سال 82 در يك درگيري، با چاقويي كه در دست مرتضي جان‌زمين، مقتول، بود وي را به به‌طور غير عمد به قتل رساند. مصطفايي، وكيل‌مدافع سعيد با بيان اينكه موكلش در هنگام وقوع جرم فاقد رشد عقلاني بوده و سن و سال وي به ميزاني نبوده تا قتلي را به عمد رقم بزند، مي‌گويد: صدور حكم به سلب حيات (قصاص نفس) سعيد جزي و ديگر اشخاصي كه در زير 18 سالگي مرتكب جرم مي‌شوند خلاف صريح قانون بوده و دادنامه صادره از اين حيث مخدوش است. سعيد ساعت 20 بيست و سوم خردادماه سال 82، وقتي اعضاي خانواده‌اش در مسافرت بودند، به اغذيه‌فروشي يكي از دوستانش رفت كه در آن لحظه دوستش در مغازه نبود و مرحوم مرتضي جان‌زمين كه به‌تازگي آنجا استخدام شده بود، مشغول كار بوده است. «وقتي به ساندويچي رفتم از روي پيشخوان يك ساندويچ برداشتم و شروع به خوردن كردم كه مرتضي به دليل اينكه من را نمي‌شناخت شروع به فحاشي كرد و در حالي كه لقمه در دهانم بود، با مشت به صورتم زد و درگيري ايجاد شد...» شوراي نگهبان در نظر به شماره 5760 مورخ 4/11/1372 خود به مجلس شوراي اسلامي، به‌طور مشخص موارد مخالف كنوانسيون حقوق كودك را با موازين شرع به اين شرح اعلام كرد: «بند يك ماده 12 و بندهاي يك و سه ماده 13 و بند يك و سه ماده 14 و بند دو ماده 15 و بند يك ماده 16 و بند «د» قسمت يك ماده 29 مغاير موازين شرع شناخته شد.
در نتيجه به غير از موارد يادشده، ديگر موارد كنوانسيون هيچگونه مغايرتي با شرع نداشته و در محاكم دادگستري مستند به ماده 9 قانون مدني كه مقرر مي‌‌كند: «مقررات عهودي كه طبق قانون اساسي بين دولت ايران و ساير دول منعقد شده باشد در حكم قانون است» لازم‌الرعايه هستند. ماده 37 كنوانسيون حقوق كودك مقرر كرده است: «... مجازات مرگ يا حبس ابد بدون امكان آزادي، نبايد در مورد جرم‌هايي كه اشخاص زير 18 سال مرتكب مي‌شوند اعمال شود.»
 شنبه 18 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[مشاهده در: www.iransport.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1077]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن