واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: ورزش - از نفس افتاده
ورزش - از نفس افتاده
عليرضا خطيبي: تيمي كه مقابل امارات بازي كرد بيشتر به يك جسم رو به احتضار شباهت داشت، جسمي كه نفسهاي آخر را ميكشد و خودش هم علاقهمند است تا اين نفس كه پايين ميرود، ديگر بالا نيايد. اندك اميدواري پس از بازي وجود نداشت تا بتوان بر پايه آن، جامجهاني را در دسترس فرض كرد. فاصله تماشاگران با فوتبال ملي زياد شده، نظير كيلومترهايي كه بين ما و جامجهاني 2010 فاصله افتاده است.
مهدي رحمتي (4)
در سه نوبت ميتوانست با يكي دو گام خارج شدن از دروازه، حملات اماراتيها را قطع كند اما رحمتي با همان كندي مفرط حركتياش و البته نداشتن جسارت در خروجها، فرصتهاي گل خوبي در اختيار مهاجمان حريف قرار داد. برخلاف همه پيشبينيها، دروازهبان مس كرمان اصلا انتخاب خوبي نيست و ضريب ايمني دروازه را به شدت كاهش ميدهد.
حسين كعبي (6)
سالهاست كه در همين نرم خاص خودش قرار دارد و اندكي پيشرفت يا پسرفت در كارش ديده نميشود. در خلال اين سالها البته انجام خطاهاي وحشتناك و قسر در رفتن از دست داوران را به خوبي فرا گرفته است. خوبي كار كعبي اين است كه اگر از جناح او موقعيتسازي مادي براي گل صورت نگيرد، از طرف حريف ايجاد خطر هم انجام نميشود.
جلال حسيني (5)
هرگز نتوانسته خاطرات مدافع مياني قلدر، مستحكم و البته گلزن سايپا را در تيم ملي تكرار كند. حسيني در قلب خط دفاع تيم ملي فقط به دفع توپ ميپردازد و اصولا ميانهاي با بازيسازي از آخرين نقطه زمين ندارد. مقابل امارات ميتوانست يك گل رويايي بزند اما ترجيح داد در شش قدم دروازه حريف هم توپ را دفع كند.
هادي عقيلي (4)
نامطمئن و متزلزل، حالا ثابت ميشود كه امير قلعهنويي در بازي ندادن به او در جام ملتها حق داشته. زوج او و رحمتي همان حركات روزهاي حضور در سپاهان را تداعي ميكرد. عقيلي در تمام كورسها از مطر عقب افتاد و شانس آورد كه داور كرهاي خطاي مسلمش روي مهاجم امارات را پنالتي نگرفت.
ستار زارع (7)
همين كه او بهترين بازيكن زمين لقب بگيرد، خودش زنگ خطر را به صدا درميآورد. زارع پس از پنج سال حضور ناكام در جناح چپ، بالاخره راه و روش بازي در اين قسمت را ياد گرفت. زارع در فاز دفاعي فوقالعاده عمل كرد و در كارهاي هجومي هم تا جايي كه ميتوانست تلاش كرد، حالا ميتوان ادعا كرد دفاع چپ تيم ملي پيدا شده.
آندرانيك تيموريان (2)
يك فصل نيمكتنشيني در بولتون حالا اثرات خود را نشان ميدهد. تيم ملي صاحب يك هافبك بدون اعتماد به نفس شده كه هنوز بازي به دقيقه 2 نرسيده، كارت زرد ميگيرد. در بيان ضعف آندو همين بس كه محروميت او در بازي برگشت با استقبال فراوان مواجه شده است، آن هافبك جامجهاني ديگر وجود خارجي ندارد.
جواد نكونام (5)
هنوز همان ژنرال هميشگي تيم ملي است، يك هافبك همهفن حريف كه تغيير نوسان تيم ملي برتافته از بازي اوست. نكونام آشكارا آن بازيكن سالهاي قبل نيست كه به واسطه آن مصدوميت لعنتي طبيعي جلوه ميكند. مقابل امارات ميتوانست يك گل از نوع نكونامي بزند اما اندكي بدشانس بود.
مسعود شجاعي (3)
علي كريمي را محروم كردند، مجتبي جباري را در ليست 18 نفره قرار ندادند تا بازي به سوگلي برسد اما نمايش مسعود شجاعي فوقالعاده ضعيف بود. به جز يك ضربه از راه دور، هيچ حركت ديگري از شماره 7 ديده نشد تا بتوان مقداري از تيغ تيز انتقادات كم كرد. با مسعود هيچ اتفاق خاصي براي تيم ملي رقم نميخورد.
غلامرضا رضايي (3)
سرعت بالايي دارد اما هنوز ياد نگرفته كه اين توانايي را چه وقت و در كدام قسمت زمين به كار ببندد. رضايي در اولين بازي ملي خود همان بازيكن صبا و فجرسپاسي بود غافل از اينكه جو تيم ملي با باشگاهها تفاوت زيادي دارد. با اين بازيها نبايد منتظر يك بازيكن خاص بود كه وارد چرخه تيم ملي بشود.
احسان حاجصفي (3)
دايي در كنفرانس پس از پايان بازي اعلام كرد كه از بازي اين ستاره جديد ليگ برتر راضي است اما با اين وضع خود آقاي سرمربي هم تا پايان نيمه اول دوام نياورد و حاجصفي را تعويض كرد. بازي او ميتوانست گرهگشاي تيم ملي باشد اما دايي دلش نخواست تا به موفقيت برسد.
رضا عنايتي (4)
بازي با امارات هم گذشت و فرضيه برانكو در مورد بازيهاي ملي رضا عنايتي در حال تبديل شدن به يك حكم قطعي است؛ عنايتي هرگز بازيكن تيم ملي نبوده، نيست و نخواهد شد. ضربات سرش را طوري ميزند كه اندك تماسي با توپ نداشته باشد و اينها همه يعني قدرت پيشبيني بالاي برانكو!
عليرضا نيكبختواحدي (5)
هنوز در برهوت يك قانون فوتبال دست و پا ميزند، اينكه ميتوان از دست استفاده كرد يا نه! دقايق ابتدايي بازياش در انتهاي نيمه اول اميدواريهاي زيادي را براي تيم ملي به وجود آورد. اما در تمام نيمه دوم مايوسكننده ظاهر شد و بيشتر در محوطه آفسايد زندگي كرد.
محسن خليلي (2)
يك موقعيت صددرصد گل را از دست داد و در ساير دقايق بازي اصلا در جريان بازي قرار نداشت. براي او هم سناريوي عنايتي تكرار ميشود؛ عنايتي مرد مورد علاقه قلعهنويي بود و خليلي عشق ازلي و ابدي علي دايي.
ميلاد ميداوودي (5)
بهترين تعويض تيم ملي، اين درست كه مدت زمان كوتاهي در زمين حضور داشت اما همان اندك دقايق هم نشان داد دايي با نيمكتنشين كردن او، چه اشتباه بزرگي را مرتكب شده است. كاش ميلاد قدري زودتر به زمين ميآمد.
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]