تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827920622




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطرات مارادونا 22


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فریاد مارادونا ! مارادونا !

بیست دقیقه از نیمه دوم گذشته بود كه منوتی صدام زد. بلند شدم . رفتم و نزدیكش شدم. فهمیدم كه قرار شده به بازی برم. منوتی بهم گفت: می ری جای لوكه بازی می كنی. كاملاً خونسرد باش و در تمام زمین حركت كن.حرفهاش به من جرأت داد. شروع كردم به دویدن و انجام تمرینهای گرم كردن بدن ، در این حین شنیدم كه بلندگوی استادیوم اسم منو صدا می زنه : مارادونا ! مارادونا! احساس كردم كه دست و پاهام شروع كردن به لرزیدن. سر و صدا هم كه در استادیوم با فریادهای بلندگوی استادیوم به حد نهایت خودش رسیده بود . صحبتهای منوتی توی گوشم زنگ می زد.پرز ژاپنی هم منو تشویق می كرد: دیه گو ! محكم بازی كن برو ببینم چكار می كنی . باید با نهایت تواضع بگم كه : شانس داشتم كه توپ هم زود به دستم رسید. گاتی و گایگو جاشون رو عوض كردند و تولو توپ رو به من دادند و متوجه شدم كه باید كار تیمی خوبی را به نمایش بگذاریم. در لحظه ای كه توپ را گرفتم ، با یك پاس از بین دو مجارستانی توپ را به هوسمان رساندم و جرأت بیشتری پیدا كردم ویلا تشویقم می كرد و گایگو مواظبم بود. كاراسكما سرم داد می كشید و مرتب می گفت: خوبه خوبه در حالی كه هیچ كار خاصی انجام نداده بودم.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 614]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن