واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: فرهنگ، تمدن و تهاجم فرهنگي
فرهنگ كليت پيوستهاى از ارزشها و اعتقادات، آداب و سنن، احساسات و گرايشها، افكار، انديشهها، پيشنهادات و عناصر سازنده و شكلدهنده شخصيت و اخلاق و اعمال هر قوم و ملتى است. جامعهشناسان فرهنگ را اساس تمدن هر جامعه مىدانند و فرهنگشناسان در تعريف جامعه آن را گروهى متشكل مىدانند كه داراى فرهنگ مشتركى هستند.
مقوله فرهنگ و تمدن به مثابه ميراث مشترك بشريت، در برگيرنده ابعاد اجتماعي، فرهنگى و سياسى ملتهاى مختلف مىباشد. اين دو مقوله متضمن ارزشها، هنجارها، روشهاى فكرى و اصول پذيرفتهشده و نهادمندى هستند كه نسلهاى متوالى هر جامعهاى بيشترين احترام و اهميت را براى آنها قائلند. امروزه مفهوم تمدن حاوى مجموعهاى پيچيده از پديدههاى اجتماعى قابل انتقال، اعم از مادى يا معنوى است كه مىتواند در يك يا چند جامعه همزمان وجود داشته باشد. تمدن شامل شاخصهايى است براى ابعاد مختلف مهارتها و شناختها كه در فرايند تكاملى اجتماعى تاريخى انسان از طريق اكتسابى يعنى تعليم و تربيت حاصل مىشود. فرايندهاى «اجتماعى شدن» و «فرهنگپذيري»، امروزه مبين ارتباط قابلتوجه فرهنگ و تمدن در عرصه روابط انسانها و ملتهاى مختلف است و گفتگوى تمدنها به معناى تبادلات مدنى و فرهنگى از قدمت بسيارى برخوردار است. جوامع مختلف همواره تحت تاثير فرايندهاى فرهنگى و تمدنى قرار داشته و دارند و فرهنگ و تمدن نيز به نوبه خود تحت تاثير كاركردهاى اجتماعى و تاريخى ملتها در طول تاريخ بوده و خواهند بود. بنابراين هرگونه تغيير و تحرك اجتماعى كه متضمن تبادل و تعامل فرهنگهاست توسط فرايند فرهنگى و تمدنى تحقق مىيابد. لذا فرهنگ و تمدن دو پديده مرتبط و تنيده در يكديگرند كه در اثر تحولات جديد به سبب اختلاف در ضريب تحريك بين آنها به نوعى نابرابرى نسبى در پويايى و پيدايش فاصله از يكديگر دچار شدهاند.
با نگاهى به تاريخ پيشين به رغم تهاجمات گسترده بين فرهنگها اين واقعيت مشهود است كه در درون فرهنگها اين امكان وجود دارد كه برداشتهايى از فرهنگهاى ديگر مشاهده شود. اين وضعيت نتيجه ويژگىهايى چون تفاهم، تبادل و تهاجم فرهنگهاست. اصل پذيرش عناصر فرهنگى و اصل گزينش يا گفتگوى فرهنگها و تمدنها نيز مويد جذب شدن فرهنگها در يكديگر براساس تعامل، تبادل، تفاهم و يا حتى تهاجم است. هيچ فرهنگى در انزوا و مجزا از ساير دنيا نيست، هر فرهنگ تحت تاثير ساير فرهنگهاست و خود نيز بر آنها تاثير مىگذارد. از آنجا كه فرهنگها مصون از تغيير نيستند لذا ضمن رد كامل نابود سازى بىرحمانه و بدون ملاحظه فرهنگها، براثر اعمال نفوذ خارجى ابرقدرتها، بايد اختلاط فرهنگى را كه جهانى شدن آن را تسهيل مىكند، پذيرفت. نتايج بارز اين نگرش اين است كه:
- فرهنگ به مقتضاى ذات خود «متغير» و «متحول» است و فرهنگى كه در جزمگرايى باقى بماند و از توانايىهاى بالقوه خود بهره نگيرد، در برابر قدرت و تهاجم فرهنگهاى ديگر ناتوان و گرفتار خواهد شد و هر فرهنگ براى رشد و بالندگى بايد شرايط و امكان تعامل را براى خود فراهم كند.
- تعامل فرهنگى عاملى در رشد، شكوفايى و غنى شدن فرهنگهاست اما تهاجم فرهنگي، ارزشها و ملاكهاى مذهبى و ملى فرهنگهاى موردهجوم را تضعيف مىكند و فرهنگى با ارزشهايى مغاير و متضاد با گذشته را جايگزين مىكند.
- با توجه به پيشينه تاريخى و موج گسترده تهاجم فرهنگى در مبادلات نابرابر فرهنگها اين واقعيت كاملا مشهود است كه تهاجم فرهنگى پيشفرض ورود به عرصه رويارويى تمدنهاست و لازمه تحقق گفتگوى تمدنها از بين بردن شرايط و امكانات نامناسب براى رشد و توسعه و امكان نگرش تهاجمى در بين ملتها و فرهنگهاى مختلف مىباشد.
- پيشينه تاريخى تهاجم فرهنگى و مبادلات نابرابر فرهنگها مبين اين واقعيت است كه پيشفرض ورود به عرصه رويارويى تمدنها، تهاجم فرهنگى است. لذا بستر مناسب براى گفتگو و تعامل فرهنگها قطعا به دنبال محو هرگونه زمينه رشد تهاجم و تعامل نابرابر بين فرهنگها امكانپذير است. شاخصهاى تهاجم فرهنگى كه در پيشينه تاريخى آن مشاهده شد امكان هرگونه گفتگو و تساهل فرهنگى را از بين خواهد برد. بعضى از اين شاخصها عبارتند از:
- تهاجم فرهنگى مبتنى بر تبعيض و نابرابر بين فرهنگ مهاجم و فرهنگ موردهجوم است.
- تهاجم فرهنگى خواهان سلطه و ايجاد وابستگى است.
- تهاجم فرهنگى مبتنى بر عدم تفاهم مشترك بين فرهنگها و ارائه تصاوير مغشوش و معيوب از نحوه ارتباط بين فرهنگهاست.
- تهاجم فرهنگى مبتنى بر بىاعتمادى و متضمن خشونت و تهديد است.
- تهاجم فرهنگى همواره با پيروزى يك طرف و شكست طرف مقابل همراه است و از ديدگاه برداشت تهاجمي، استراتژى كلان آن، جنگ بىپايان و هميشگى است.
- فرهنگ مهاجم همواره خواهان تهى شدن فرهنگ مورد هجوم از ماهيت تمدنى و اخلاقى خويش است.
- سرآمدن تهاجم فرهنگى از جنگاوران و خشونتورزان، خواهان مبارزه دائمى عليه ديگر فرهنگها هستند.
باتوجه به اين خصوصيات و با نگرشى تاريخى به پديده تهاجم فرهنگى بايد خاطرنشان ساخت كه تهاجم فرهنگى استمرار فرايند سلطه و از موانع جدى در عرصه گفتگوى تمدنهاست.
بديهى است كه تهاجم فرهنگى نمىتواند زبان قابل قبول و موردتائيد در عرصه گفتگو باشد چرا كه دربرگيرنده بسيارى خصوصيات است كه به رويارويى تمدنها منجر مىشود. لذا پيشفرض گفتگوى تمدنها تفاهم و تبادل و تساهل فرهنگهاست. تفاهم فرهنگها رافع بحران روابط و تهاجم فرهنگى است. در چارچوب تفاهم و تبادل فرهنگها بهعنوان زبان مشترك، فرهنگهايى كه تربيت شدهتر، عقلانىتر، تحولطلبتر و آرمانخواهتر و متمدنتر باشند، به نحوى شايستهتر مىتوانند در گفتگو شركت كنند. همانگونه كه امروزه بين دانشمندان، مكتشفان و مديران صنايع و مهندسان وصاحبان مشاغل توليدى صنعتى و تكنولوژى در سراسر جهان گفتگوى سازنده وجود دارد كه به گسترش فرهنگ عام جهانى منجر مىگردد.
محمدامين محمدى از ايرانشهر
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]