واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: خطبه حضرت زهرا(س) نخستين منشور تشيع است
گروه خبرنگاران افتخاري / روح الله باقري: مبارزات فاطمه زهرا(س) در منابع ثبت و ضبط شده و هيچ كس، حتي دروغگوترين راويان اخبار هم نميتوانند آن را انكار كنند. اين مبارزات در قالب دفاع از حقوق حقه خود و شوهرش، نخستين سنگ بناي تشيع فاطمي و سپس تشيع علوي است. زماني كه اين مبارزات به نتيجه نرسيد آن حضرت تلاش كرد تا نشان دهد راهش از ديگران جداست.
اين درست است كه تشيع در اصل به حديث انذار و غدير بازميگردد و اين هم درست است كه اصحابي مانند سلمان، ابوذر، مقداد و عمار نخستين شيعيان امام علي(ع) بودند، اما بايد توجه داشت كه همه اينها تنها پس از حضرت فاطمه(س) قرار ميگيرند كه او نقش اساسي در آغاز حركت تشيع در بستر تاريخ داشت.
در اصل اين فاطمه(س) بود كه نخستين سنگ بناي تشيع را كه تبري از مخالفان امام علي(ع) و مقام امامت و ولايت وي بود، استوار كرد.
تمامي منابع تاريخي گواه هستند كه نخستين مخالفان سقيفه كه همگي از اصحاب رسول خدا(ص) بودند، در خانه فاطمه زهرا(س) اجتماع كردند.
بيشتر اين افراد كه زبير هم در جمع آنان بود با تهديد و تطميع خانه را ترك كردند. خود امام علي(ع) باقي ماند و همسرش فاطمه(س). يكي از اين دو، ميبايست پيشقدم ميشد و از امامت دفاع ميكرد. بسيار روشن بود كه امام علي(ع) بايد بماند و اين تنها فاطمه(س) است كه ميبايست آشكار به دفاع از امامت بپردازد، حتي اگر جانش را سر اين راه بگذارد.
مبارزات فاطمه زهرا(س) در منابع ثبت و ضبط شده و هيچ كس، حتي دروغگوترين راويان اخبار هم نميتوانند آن را انكار كنند.
اين مبارزات در قالب دفاع از حقوق حقه خود و شوهرش، نخستين سنگ بناي تشيع فاطمي و سپس تشيع علوي است. زماني كه اين مبارزات به نتيجه نرسيد آن حضرت تلاش كرد تا نشان دهد راهش از ديگران جداست.
عبدالرزاق صنعاني نويسنده كتاب يازده جلدي «المصنف» (ج 3، ص 521) كه يكي از آثاري است كه منصفانه اخبار و احاديث و فتاوي را منعكس كرده و نويسنده آن چهل سال پيش از بخاري درگذشته، به سند معتبري نقل ميكند كه : فاطمه را شب دفن كردند و براي خواندن نماز بر وي، ابوبكر را خبر نكردند و اين به خاطر مسائلي بود كه ميان آنها گذشته بود ـ كان بينهما شيء ـ در همان خبر آمده است كه فاطمه خود به اين مطلب وصيت كرده بود.
متن ديگري كه همانجا آمده به نقل از عايشه چنين است: «اَنَّ علياً دَفَن فاطمه ليلاً و لم يؤذن بها أبابكر». علي فاطمه را شبانه دفن كرد و ابوبكر را خبر نكرد.
خبر دفن شبانه فاطمه را با يك هدف سياسي، ابن ابي شيبه هم با سند شناختهشدهاي از هشام بن عروه از پدرش عروه بن زبير نقل كرده است.(مصنف ابن ابي شيبه ، ج 3، ص 226).
در خبر ديگري عبدالرزاق(المصنف ، ج 5، ص 472) به نقل از عايشه آورده است كه گفت: فاطمه و عباس براي ميراث خويش به سراغ ابوبكر آمدند. در همان حال آنها فدك را هم ميخواستند. ابوبكر گفت: از پيامبر شنيده است كه گفت ما(پيامبران) چيزي به ارث نمينهيم. آنچه از ما ميماند، صدقه است. آل محمد هم از همين صدقه بهره برند. من هر آنچه را محمد كرده انجام ميدهم. فاطمه(س) سخن او را نپذيرفت: «فهجرته فاطمه»، فاطمه با او قهر كرد و در اين باره با او سخن نگفت تا درگذشت. علي(ع)، فاطمه را شبانه دفن كرد و ابوبكر را خبر نكرد.
اين برخورد روش برخورد شيعيان را با دستگاه خلافت روشن كرد و تشيع را در مسير تاريخ فعال نمود. در همان نقل از عايشه آمده است كه فاطمه(س) شش ماه پس از پيامبر زنده بود و در آن مدت علي هم در پناه فاطمه ميزيست و بيعت نكرد. اما وقتي فاطمه(س) رحلت كرد، علي(ع) پشتيبانش را از دست داد و مردم از او رويگردان شدند.
البته دليل بيعت امام علي(ع) صرفا اين مطلب نبود. بلكه آن حضرت همان طور كه بارها و بارها در سخنرانيها و خطبههايش در كوفه گفت، به خاطر خطرهايي كه اسلام را تهديد مينمود، بيعت كرد. در ادامه نقل پيشين، شخصي به زهري راوي آن خبر ميگويد: راستي علي تا شش ماه بيعت نكرد؟ زهري پاسخ داد: آري، نه او نه هيچ يك از بني هاشم در اين مدت بيعت نكردند و علي هم وقتي بيعت كرد كه ديد، چهرههاي برجسته ـ وجوه الناس ـ از او رويگردان شدند.
بنابراين ترديد نبايد كرد كه تشيع سياسي در نخستين قدم در رفتار سياسي حضرت فاطمه زهرا(س) تعريف شد. اگر شوهرش به هر دليل ميبايست بيعت ميكرد او هرگز بيعت نكرد، با خلفا حرف نزد و حتي اجازه حضور آنان را بر جنازه خود را نداد.
به علاوه خطبه حضرت زهرا(س) نخستين منشور تشيع است. مضامين آن را آنچه كه بعدها در خطبههاي امام علي(ع) و نيز در متن دعاي ندبه آمد و ديدگاههاي تاريخي شيعه را نسبت به گذشته و آمال و آرزوهاي شيعه را براي آينده ترسيم ميكند، هماهنگ است.
تحليلي كه در آن خطبه از نزاع داخلي قريش، مجادله آنان بر سر قدرت و از ميان بردن حق امام علي(ع) ارايه شد همان ديدگاههاي تاريخي شيعه است. چنين تحليلي را بعدها بارها و بارها در خطبههاي امام علي(ع)، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) ميبينيم. تحليلي اينچنين كه قريش حق ما را ندادند، ما احق مردم به خلافت بوديم و انگيزه آنان در اين حقكشي، چيزي جز ضربههايي نبود كه قريش در بدر و احد از شمشير حمزه و علي تحمل كرده بودند و در اصل آنها با اين كار انتقام خود را از علي گرفتند.
بنابراين براي بنيانگذاري تشيع توسط فاطمه زهرا(س) سند مهم ديگر، همين خطبه است كه بنيادهاي اصلي و اساسي تشيع را در زمينه ديدگاه تاريخي شيعه نسبت به وقايع صدر اسلام، به تصوير ميكشد. فاطمه زهرا(س) از همان زمان پيامبر(ص) دريافته بود كه قريش، حتي كساني از آنها كه مسلمان شدهاند و گويي در بدر و احد هم شركت كردهاند، از حمزه كه شهيد شده نگران هستند. او ميدانست كه آنان قصد دارند تا شخصيت حمزه را به فراموشي بسپارند.
وقتي حمزه شهيد شد آنان خشنود شدند. با شهادت جعفر بن ابي طالب آنان باز هم خشنودتر شدند و فاطمه(س) براي اينكه ياد حمزه را نگاه دارد بنا به روايت امام صادق(ع) هر هفته، روزهاي جمعه به زيارت قبر حمزه ميرفت(المصنف، ج 3 ، ص 572) و بنا به نقلي كه در صفحه 574 همان كتاب آمده، آن حضرت روي قبر حمزه، علمي نصب كرده بود تا محل قبر او را بشناسد و بيابد تا ياد حمزه بماند و قريش نتوانند اثر آن را محو كنند كه البته هم نتوانستند.
بنابراين فاطمه(س) قبر حمزه را با علامت مشخص ميكند تا بتواند ستوني براي تشيع بنا كند. همان طور كه قبر خود را محو ميكند تا باز هم كينهاي در قلب شيعه نسبت به قريش و رفتار زشت آنان با دختر پيامبر و در واقع با علي(ع) و امامت او نگاه دارد.
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]