رويكرد جديد آمريكا و اسرائيل در منطقه

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رويكرد جديد آمريكا و اسرائيل در منطقه

امروزه پرسش هاي بسياري در خصوص انعطاف صورت گرفته در رفتار آمريكا و رژيم صهيونيستي در قبال پرونده هاي مهم و داغ منطقه عربي و اسلامي وجود دارد و اينكه چرا اسرائيل با مذاكرات غير مستقيم با سوريه موافقت كرده و آمريكا نيز راهكار شبه توافقي را در خصوص حل مسئله لبنان پذيرفته و رژيم اشغالگر قدس نيز با مسئله آتش بس موافقت كرده است . سوال اينجاست چه اتفاقي در جريان است آيا معجزه صلحي در واشنگتن و تل آويو رخ داده و مقامات آمريكايي و صهيونيستي فهميده اند كه هرگز با ابزارهاي اقتصادي و نظامي نمي توانند برنامه هاي خود را به اجرا برسانند به هر حال جهان عرب و اسلام اولين باري است كه چنين تغيير رفتاري را از صهيونيست ها و آمريكايي ها مي بييند تا جايي كه به نظر مي رسد كه دولت ايالات متحده و اسرائيل لباس جديدي را بر تن كرده اند و شايد بتوان گفت كه از ميزان عداوت خود كاسته اند. نظرات بسياري در خصوص تغييرات صورت گرفته در رفتار آمريكا و رژيم صهيونيستي وجود دارد و شمار زيادي از نويسندگان اين مسئله را مورد بررسي و مداقه قرار داده اند. برخي از آنها معتقدند كه كبوترهاي صلح و دوستي در آمريكا و اسرائيل ظهور كرده اند. جماعتي ديگر بر اين باورند كه اينها يك شيطنت جديد با اهداف پليد از سوي واشنگتن و تل آويو مي باشد. به هر حال فاصله ميان ديدگاه هاي موجود بسيار است . به منظور تبيين گوشه هايي از دلايل اين تغيير مطلب را دنبال مي كنيم : شكست ها و پيروزي ها هرگز معتقد نيستم كه فرشته صلحي بال خود را بر واشنگتن و تل آويو گسترانده باشد و در واقع تحولات امنيتي و نظامي صورت گرفته در جهان عرب و اسلام باعث شده است كه اسرائيل و آمريكا شكست هاي پياپي را تحمل كنند و از اين رو در جهت ارزيابي مجدد امور برآيند. اگر خوب بنگريم مي بينيم كه آمريكا در افغانستان دچار مشكلات فراواني شده است ايران نيز همچنان بر حق هسته اي خود پافشاري مي كند لبنان رژيم صهيونيستي را شكست داده است غزه همچنان در مقابل محاصره تحميلي كه تمام جهان و در راس آنها كشورهاي عربي در آن مشاركت داشتند ايستادگي نموده است مبارزات ملي عراق براي بيرون راندن اشغالگران همچنان ادامه دارد محاكم اسلامي در اتيوپي موفقيت هاي چشمگيري را به دست آورده اند و در سودان دولت و ملت بطور يكپارچه توطئه غرب براي جداسازي ايالت دارفور را خنثي ساختند. با نگاهي به رخدادهاي فوق الذكر مي بينيم كه برنامه هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي در مناطق مختلف به بن بست رسيده است و گروه هاي مبارز نيز همچنان به روند هدفگيري مواضع آمريكا و رژيم صهيونيستي ادامه مي دهند. واشنگتن و تل آويو در طول چند سال گذشته تلاش هاي بسياري را براي نابودي تمامي گروه هاي مقاومت صرف كردند و از همين رو آتش جنگ و درگيري را در چندين جبهه افروختند كه از افغانستان آغاز و تا فلسطين ادامه مي يافت ; ولي سهم آنها در اين جنگ هرگز موفقيت و پيروزي نبود. بعد از شكست برنامه هاي كاخ سفيد و رژيم صهيونيستي براي نابودي مقاومت اين دو تصميم گرفتند كه با همكاري نظام هاي وابسته عربي آتش فتنه هاي داخلي را بيافروزند تا انرژي و نيروي گروه هاي مبارز را بگيرند. تمامي كساني كه روياي شكست گروه هاي مقاومت را در سر داشتند در اجراي دسيسه شيطاني آمريكا شركت كردند و بحث اختلافات شيعه و سني را پيش كشيدند تا جايي كه رهبران اسرائيل و آمريكا بيش از هر فرد سني در مورد وضعيت سني ها ابراز نگراني مي كردند و بر كوس حمايت از اهل سنت در مقابل آنچه كه از آن با نام هلال رو به گسترش شيعي ياد مي نمودند مي زدند; ولي اهل سنت با آگاهي و هوشياري تمام در مقابل اين دسيسه ايستاد و در واقع يكي ديگر از دسيسه هاي دشمن را با شكست مواجه ساختند. شايد بتوان گفت امروز آمريكا و واشنگتن درك كرده اند كه نمي توانند تمامي مسائل و بحران هاي فرا روي خود را به يك باره حل كنند و از اين رو بايد در گام اول به قرنطينه كردن مشكلات و بحران بپردازند. قرنطينه كردن مشكلات به معناي انجام اقداماتي در راستاي تفكيك و جدا كردن يك مشكل از ديگر مشكلات است . به ديگر سخن اين كار حل هر مشكل و بحران به صورت جدا از همديگر است و شباهت بسياري به قرنطينه پزشكي دارد كه در راستاي آن يك بيماري يا ويروس محاصره مي شود و اين روند تا ريشه كن شدن كامل بيماري ادامه دارد. به اعتقاد صهيونيست ها و آمريكايي ها قرنطينه كردن مشكلات مي تواند توان تاكتيكي شان را در برخورد با مشكلات متفاوت افزايش دهد و باعث شكاف در جبهه مقاومت و بازدارندگي شود. شايد بتوان گفت كه واشنگتن و تل آويو چشم به ايران دوخته اند ايراني كه امروز به عنوان دغدغه اصلي اين دو همپيمان به شمار مي رود. تمام تلاش ايالات متحده و رژيم اشغالگر قدس اين است كه تا مدتي با مشكل لبنان سوريه و فلسطين كنار بيايند و تمام توجه خود را معطوف به برنامه هاي هسته اي ايران نمايند. به باور آنان تهران خطري جدي براي حاكميت و سيطره شان بر منطقه خاورميانه به شمار مي رود. احتمالا رژيم صهيونيستي و دولت آمريكا گمان مي كنند كه ايران اهدافي جهاني و فرا منطقه اي در سر دارد و مي خواهد نقش مهمي را علاوه بر جهان عرب و اسلام در جامعه بين الملل بازي كند و از همين رو درصدد برآمده اند تا دوستان ايران از جمله فلسطين سوريه و لبنان را از دايره مشكلات خود كنار بزنند و به مقاومت ملي عراق و افغانستان نيز كاري نداشته باشند. نكته شايان توجه آن است كه كاندوليزا رايس در سخنراني خود در لبنان تاكيد كرد كه وقت آن رسيده است تا به حل مسئله مزارع شبعا بپردازيم يعني همان محلي كه بازپس گيري اش به عنوان دليل بسيج نظامي حزب الله است . اظهارات رايس در خصوص مزارع شبعا نشان مي دهد كه آمريكا و اسرائيل تلاش مي كنند تا هر گونه بهانه اي را از حزب الله براي ادامه حضور بگيرند و بستر را فراهم سازند تا بعد از حذف سوريه از جبهه نبرد با اسرائيل ضربه آخر را به حزب الله وارد نمايند; ولي نكته اي كه نبايد از ياد برد آن است كه آرام كردن يك مشكل به معناي نابودي آن نيست ; بلكه تنها يك اقدام موقت تا بهبود وضعيت است . به ديگر سخن مشكل لبنان حاكميت حماس بر نوار غزه و رابطه سوريه با ايران هنوز براي آمريكايي ها و همپيمانان شان در « اسرائيل » حل ناشده است . تغيير موازنه قدرت موازنه قدرت نظامي در منطقه عربي ـ اسلامي دستخوش تغيير شده است و ديگر كفه هاي اين ترازو به نفع اسرائيل و آمريكا سنگيني نمي كند و اين مسئله تا حدي جدي است كه تاثير خود را بر روابط ميان كشورهاي منطقه و نيز وضعيت روابط بين المللي ويژه منطقه گذارده است . آمريكا امروز در باتلاقي به نام عراق گرفتار شده اسرائيل در لبنان شكست خورده و نمي تواند براي مدت طولاني در نوار غزه بماند. آمريكا امروز تهديد مي كند كه به مجازات سنگيني عليه ايران مبادرت مي ورزد و گزينه نظامي را نيز در اين زمينه مد نظر دارد; ولي اين تهديدات ذره اي باعث تغيير سياست ايران نشده و هرگز باعث هراس اين كشور نمي گردد. در برهه كنوني اسرائيل نيز قادر به تهديد حزب الله و اقدام گسترده نظامي عليه حماس در نوار غزه نيست . ديگر آن زماني كه اسرائيل پيش از حرف و تهديد به عمل مي پرداخت گذشت و ديگر در قلب ها اثري از ترس و هراس نسبت به تهديدات آمريكا وجود ندارد. ديگر زمان پيروزي هاي سريع گذشت . آمريكا و رژيم صهيونيستي تنها مي توانند به ماجراجويي نظامي دست بزنند كه البته هرگز نمي توان پيروزي را براي اين چنين اقداماتي تضمين كرد. ارتش صهيونيستي در مسئله مقابله با نوار غزه كاملا سر در گم است تا جايي كه سربازان اين رژيم به جوك شهرك نشينان ساكن مناطق همجوار نوار غزه مبدل شده اند. آن سربازي كه تا ديروز در نگاه افراد بزدل و ناتوان عرب همچون يك غول جلوه مي نمود امروز در عرصه رويارويي با تعداد محدودي مبارز فلسطيني كه موثرترين سلاح آنها تنها اراده مبارزه و جنگ مي باشد درمانده است . ديگر تل آويو با ارتش هايي رو به رو نيست كه فرار تاكتيكي ترين اصول جنگي شان بود. با تغيير موازنه قدرت اسرائيل و آمريكا دو راه بيشتر پيش رو ندارند يا اينكه واقعيت هاي جديد را بپذيرند يا اينكه وضعيت را به گذشته بازگردانند. منطق تاريخ به ما مي گويد كه هيچ صاحب قدرتي به سادگي از قدرتش كناره نمي گيرد و در جهت نابودي مخالفان و رقبايش مي كوشد و آمريكا و رژيم صهيونيستي نيز بر اساس همين منطق عمل مي كنند و پيش از درك اين نكته كه برخي ملت هاي منطقه در مقابل شان ايستادگي خواهند كرد و حاضر به انجام هر نوع فداكاري در اين جبهه هستند به ماجراجويي هاي گسترده نظامي دست مي زنند كه البته از اين ماجراجويي ها معادلات جديدي شكل مي گيرد كه بازنده آن تل آويو و واشنگتن خواهند بود. رابطه جدال آميز شايد كسي در مقام رد تحليل فوق برآيد و آن را فاقد دقت توصيف كند و در اثبات مدعاي خود بگويد كه امروز آمريكا نسبت به اقدام اسرائيل در انجام مذاكرات غير مستقيم با سوريه و امضاي توافق نامه آتش بس با حماس اعتراض دارد. شايد برخي ديگر نيز براي رد تحليل ضمن استناد به اظهارات رسانه و برخي چهره هاي سياسي بگويند كه خط مشي اسرائيل متفاوت از آمريكا است و اين دو همپيمان در بسياري از مسائل مربوط به امور منطقه با هم اختلاف نظر دارند. در جواب بايد بگويم كه عاقلانه نيست يك تحليلگر تمام توجه خود را معطوف اطلاعاتي كند كه رسانه ها يا چهره هاي سياسي در اختيارش مي گذارند; زيرا رسانه ها در اكثر اوقات سرسپرده و مزدور هستند و برخوردي جانبدارانه با مسائل دارند و واقعگرايي را چاشني كار خود نمي كنند. ضمن آنكه بيشتر اوقات چهره هاي سياسي نيز حرف هاي دروغ و گمراه كننده بر زبان جاري مي سازند. در بسياري از مواقع دستگاه هاي سياسي و امنيتي عمدا اجازه مي دهند كه برخي اطلاعات به دست رسانه ها برسد; البته اين كار با هدف هاي خاصي انجام مي گيرد و هرگز مقصود بيان حقيقت نيست و در اين حالت اگر ما بخواهيم تنها به دنبال اطلاعات ارائه شده از سوي رسانه ها و نيز اظهارات مقامات سياسي باشيم مطمئنا ارزيابي ما از اوضاع نيز در پيچ و خم فركانس ها گم خواهد شد و ارزشش را از دست خواهد داد. نبايد اين نكته را از ياد ببريم كه تل آويو و واشنگتن اگر اختلافي دارند در مسائل ثانويه است و هرگز اين اختلاف دامن موضع استراتژيك دو طرف در قبال چالش موجود در منطقه را شامل نمي شود. به عنوان نمونه ممكن است كه آمريكا و رژيم صهيونيستي در خصوص كميت آب انتقالي از « اسرائيل » به اردن و يا ايجاد يك راه جديد ميان شهرهاي كرانه باختري با يكديگر اختلاف نظر داشته باشند; ولي هرگز موضع آنها در قبال حل مسئله آوارگان متفاوت از يكديگر نيست . ممكن است كه اختلافاتي ميان كاخ سفيد و رژيم صهيونيستي در خصوص برخي مسائل وجود داشته باشد; ولي اين اختلافات ـ حداقل در برهه تاريخي كنوني ـ به مرز جدايي سياسي نمي رسد كه البته ريشه اين امر را بايد در پيوستگي موجود ميان منافع دو طرف جستجو كرد. سياست رعب افكني آمريكايي ها و صهيونيست ها در كنار سياست قرنطينه شان شيوه رعب افكني را پيش گرفته اند و با اين كار مي خواهند ترس را در دل دشمنان و اطمينان را در وجود همپيمانان شان ايجاد كنند. امروز رژيم صهيونيستي يك لحظه از اظهارات تهديدآميز دست بر نمي دارد و همچنان هواپيماهايش به پرواز بر فراز آسمان لبنان ادامه مي دهند; ضمن آنكه آمريكا نيز با پخش اخبار ورود ناوهاي هواپيمابر خود به منطقه خليج در جهت اين سياست (رعب افكني ) مي كوشد. رسانه ها نيز در راستاي كمك به سياست رعب افكني اخيرا گزارش هايي را در مورد مانورهاي هوايي اسرائيل بر فراز درياي مديترانه پخش و اعلام كرده اند كه اين مانورها با هدف حمله به تاسيسات هسته اي ايران صورت گرفته است . آري ! رسانه ها در پوشش خبري اين مانور مبالغه كردند و حال آنكه رژيم صهيونيستي هيچ اشاره اي به صحت و سقم خبر نكرد. تهديدهاي امروز آمريكا و اسرائيل مرا به ياد اخلاق قديمي عرب ها مي اندازد كه زياد حرف مي زدند و كمتر عمل مي كردند. سياستي كه اين دو همپيمان پيش گرفته اند سياست « هارت و پورت » است يعني حرف هايي آكنده از تهديد مي زنند; بدون آنكه هيچ اراده اي براي عملي كردن اين تهديدات داشته باشند. منبع : مركز اطلاع رساني فلسطين واشنگتن و تل آويو در طول چند سال گذشته تلاش هاي بسياري را براي نابودي تمامي گروه هاي مقاومت صرف كردند و از همين رو آتش جنگ و درگيري را در چندين جبهه افروختند كه از افغانستان آغاز و تا فلسطين ادامه مي يافت ; ولي سهم آنها در اين جنگ هرگز موفقيت و پيروزي نبود تمام تلاش ايالات متحده و رژيم اشغالگر قدس اين است كه تا مدتي با مشكل لبنان سوريه و فلسطين كنار بيايند و تمام توجه خود را معطوف به برنامه هاي هسته اي ايران نمايند. به باور آنان تهران خطري جدي براي حاكميت و سيطره شان بر منطقه خاورميانه به شمار مي رود اظهارات رايس در خصوص مزارع شبعا نشان مي دهد كه آمريكا و اسرائيل تلاش مي كنند تا هر گونه بهانه اي را از حزب الله براي ادامه حضور بگيرند و بستر را فراهم سازند تا بعد از حذف سوريه از جبهه نبرد با اسرائيل ضربه آخر را به حزب الله وارد نمايند ديگر آن زماني كه اسرائيل پيش از حرف و تهديد به عمل مي پرداخت گذشت و ديگر در قلب ها اثري از ترس و هراس نسبت به تهديدات آمريكا وجود ندارد. ديگر زمان پيروزي هاي سريع گذشت . آمريكا و رژيم صهيونيستي تنها مي توانند به ماجراجويي نظامي دست بزنند كه البته هرگز نمي توان پيروزي را براي اين چنين اقداماتي تضمين كرد

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]