واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شريف لكزايي در يادداشتي نوشت: نخستين نشست خبري سخنگوي جديد وزارت امور خارجه و تأكيد بر پيگيري جدي پرونده نصرالله تاجيك، ديپلمات دربند ايراني نيروهاي انگليسي، مايه خوشحالي شد. در اين نشست مطبوعاتي، قشقاوي از پيگيري تلاشها براي آزادي ديپلماتهاي ايراني، كه بيش از يك سال پيش توسط نظاميان امريكايي در اربيل عراق ربوده شده بودند، خبر داد. اين تأكيدات مبين نگاه روشن اين مقام وزارت امور خارجه نسبت به شهروندان جمهوري اسلامي در ديگر كشورهاست، اما اين همه ماجرا نيست. در همين مصاحبه از وي درباره سربازان ايراني كه به دست گروهك خودفروخته و تروريست جندالله در استان سيستان و بلوچستان ربوده شده و بنا بر گفتهها به كشور پاكستان منتقل شدهاند، نيز پرسيده شد كه در پاسخ به اين نكته بسنده كرده است كه «در اين باره، گزارشي از وزارت كشور درخواست كردهايم كه هنوز به دستمان نرسيده است»! و روشن است كه وزارت خارجه هم در اين زمينه كاري انجام نداده و همچنان منتظر دريافت گزارش است! اين پاسخ نشان ميدهد اهميت حفظ جان شهروندان و اتباع ايراني در همه اجزاي دولت جاري و ساري نيست و يا دستكم آن گونه كه بايد اهميت چشمگيري ندارد، جالب آن كه در چند روز گذشته، معاون امنيت وزارت كشور در گفتوگويي كه در رسانهها منتشر شد، ادعا كرد سفر سرپرست وزارت كشور به پاكستان، ربطي به گروگانهاي ناجا نداشته است! لابد وزارت كشور گرفتار تهيه گزارش براي وزارت امور خارجه است تا در آزادي سربازان ايراني پس از دو ماه اقدامي صورت گيرد! به هر حال، از اين موارد كه بگذريم، بايد به سخنگوي جديد وزارت امور خارجه يادآور شويم همينك ايرانيان زيادي، كه به قصد زيارت و بدون دريافت مجوزهاي لازم به عراق سفر كردهاند، در زندانهاي دولت عراق در بند هستند. اين زندانيان، به دليل طولاني شدن مدت زندان، دچار رنجهاي دوچندان روحي و رواني شدهاند و بنا بر شنيدهها، حال برخي از آنان وخيم گزارش شده است. هرچند حضور غيرقانوني زايران ايراني در عراق، توجيه شدني نيست، اما وظيفه وزارت امور خارجه در اين زمينه چيست؟ متأسفانه بنا بر گفته خانوادههاي اين زندانيان، كاري براي آزادي اين عزيزان و تغيير وضعيت و كاهش آلام آنان از سوي وزارت امور خارجه انجام نگرفته است. در برخي از موارد، برخي از اين عزيزان، بيش از يك سال است كه در زندانهاي دولت عراق بودهاند و خانوادههاي آنان به رغم پيگيريهاي گسترده از زنداني بودن آنان آگاه نبوده و متأسفانه وزارت امور خارجه هم در اين زمينه كاري انجام نداده است. بگذريم از نامهربانيهاي دولت و مسئولان عراق كه از وضعيت پديد آمده، سوءاستفاده و تضييقات فراواني را فراروي چنين زايراني ايجاد كرده و آنان را از كمترين امكانات نيز بيبهره گذاشتهاند که شايسته نيست. موارد برشمرده، تنها مربوط به مشكلاتي است كه در همين چند ماه و چند سال رخ داده است. برخي پروندهها نيز هست كه سي سال از آن گذشته و متأسفانه، هنوز به وضعيت روشني نرسيده است. سرنوشت امام موسي صدر، رهبر ايراني شيعيان لبنان و متفكر برجسته جهان اسلام، از اين قبيل است. هرچند گفته ميشود در اين مدت بسيار طولاني، اقداماتي انجام گرفته، اما اقدامات ادعا شده، نتيجه روشن و مشخصي دربرنداشته و سرنوشت امام موسي صدر همچنان در ابهام است. لازم به يادآوري نيست كه وزارت امور خارجه و سخنگوي تازه نفس آن هم خود را جزم كند تا پرونده همه شهروندان ايراني را در هر نقطه از دنيا، به بهترين وجه و با انگيزه انساني و اسلامي، ملي و كاري خود پيگيري كند و تا حصول نتيجه از پاي ننشيند و پرونده همه شهروندان و اتباع ايراني را در هر گوشه دنيا با جديت پيگيري كند. همينها نقطه آغازي است براي آزمون دستگاه ديپلماسي و جدي بودن تحولات.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]