واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: شب محمد حقوقي برگزار شد محمود دولتآبادي: حقوقي عشق خود را به شعرش بيان كرده است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
مراسم بزرگداشت محمد حقوقي با سخنراني محمود دولتآبادي، جواد مجابي، مفتون اميني و خوانده شدن پيام جليل دوستخواه روز يكشنبه، دوازدهم خردادماه، برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محمود دولتآبادي ـ داستاننويس ـ در شب محمد حقوقي كه در مركز هنرپژوهي نقش جهان برگزار شد، در سخناني گفت: شاعران عاشقان هستند، از اين منظر كه شاعران، عاشقان زبان هستند و ديگر اينكه شاعران عاشقان شعر بهطور عام و شعر خودشان بهطور خاص هستند. كمتر شاعري را ديدهام يا شعري از او خواندهام كه عشق خود را به شعرش بيان كرده باشد؛ اما خوشبختانه حقوقي اين كار را كرده است.
او در ادامه بيان كرد: هرگاه آيندهي ما كدر و كدرتر ميشود، پيشروان هنر، فرهنگ و ادبيات ما، در گذشته، محل خودشان را پيدا ميكنند؛ اين نه به جهت يافتن جاي امن است؛ برعكس به نشانهي آن است كه انسان غريب، كه اهل فرهنگ و هنر در اين كشور همواره غريب بودهاند، همواره به جستوجوي خانهي پدري و مادري است؛ بنابراين قصيدهسرايي حقوقي يا غزلسرايي ه.ا. سايه (هوشنگ ابتهاج) كوششي است براي مقام گرفتن در خانهي پدري و مادري و يك بار ديگر، بازجستن آن بانگ رساي گذشتهي حماسي و عاشقانهاي كه نميخواهد خاموش شود.
اين نويسنده همچنين گفت: در قصيده، بيشتر تفاخر است و چقدر هم اين تفاخر زيباست؛ اما در قصيدهاي كه اكنون سروده شده و ميشود، عنصر تازهاي به آن افزوده شده و ميشود كه آن عنصر، اسمش اندوه است؛ يعني چيزي از اندوه غزل را درون قصيدهي امروز يا قصايد حقوقي احساس كردم، كه به او گفتم و خود نيز آنرا تصديق كرد.
دولتآبادي سپس قصيدهاي را از محمد حقوقي خواند.
در ادامهي اين مراسم، يدالله مفتون اميني ـ شاعر ـ دو شعر به حقوقي تقديم كرد.
سپس پيام جليل دوستخواه ـ شاعر و مترجم ـ توسط محمود معتقدي خوانده شد.
در اين پيام آمده است: در سال 1337 نشريهي پيشگام و پويايي به نام «آرش» با مديريت سيروس طاهباز آغاز بهكار كرد و فصل تازهاي را در كار نشريههاي آزاد و ناوابسته گشود. شماري از شاعران و نويسندگان نامدار و برخي كسان از نسل جوان آن زمان از جمله همكاران اين نشريه بودند و تا حدي توانستند راه باليدن و پويندگي اهل قلم آزادانديش را هموار كنند. هرچند بيشتر نويسندگان و دستاندركاران آنها، ساكنان پايتخت بودند و بهتدريج شماري از شهرستانيها نيز به آنها پيوستند.
دوستخواه همچنين نوشته است: محمد حقوقي در پيگيري كنش ادبياش نه تنها با نشر دفترهاي شعر خود، افقهاي تازهاي را از گسترهي شعر معاصر فارسي گشود؛ بلكه با انتشار گفتارهاي شعر شناختياش، بويژه در كتاب «شعر نو از آغاز تا امروز»، گفتمان نقد فرهيختهي شعر را كالبدي استوار و با اعتبار بخشيد و راه ورود به هزارتوهاي شعر بزرگاني را چون نيما يوشيج، احمد شاملو، مهدي اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و ديگران گشود.
در اين مراسم، جواد مجابي ـ شاعر و منتقد ادبي ـ نيز سخن گفت و با بيان اينكه حقوقي يك روشنفكر اهل فرهنگ است، متذكر شد: بعضي از نويسندگان و شاعران، داستان و شعرشان را مينويسند و به چيزي كاري ندارند؛ ولي ميان هنرمندان كساني هستند كه علاوه بر كار هنر، به نقد و پژوهش كارهاي هنري نيز ميپردازند و نظريه ارائه ميدهند، كه حقوقي در نقد ادبي و پژوهش جزو سرآمدان است.
او با اشاره به اينكه در شعر به كار حقوقي چندان توجه نشده و شناخت عميق از كارهاي او پيش نيامده است، تأكيد كرد: جاي اين دارد كه دربارهي شعر حقوقي كار شود. او هم نسل قبل خود و هم نسل بعد از خود را معرفي كرد و هنر و ادبيات مدرن ما را سالها با دقت و عشق شناساند؛ اما ما اين كار را براي او نكردهايم و اين كملطفي نسبت به هنرمندان است.
مجابي سپس دربارهي قصايد حقوقي سخن گفت و اظهار كرد: در جلسهاي بوديم، حقوقي دو قصيده براي ما خواند. در قصايدي كه از او گوش كردم، نخست مضمون بود كه من را با خود ميبرد، بعد از مدتي ديگر به مضمون توجه نميكردم؛ بلكه اين موسيقي بود كه ما را با خود همراه ميكرد. هر كلمه مثل يك ملودي بود كه در درون سمفوني جاري بود و ما را به سمت يك ساختار سمفونيك پيش ميبرد. موسيقي كلام و دقتهاي عجيب در بافت كلام او، براي من بسيار عجيب بود.
اين شاعر همچنين گفت: حقوقي به موسيقي كلاسيك بسيار علاقهمند است و ساختار سمفونيك در كارهاي بلند او تأثير دارد. اگرچه قصيده، خود طنين عجيبي دارد؛ اما در عين حال، در پس اين ارزشهاي ظاهري و لفظي قصيده، ساختار سمفونيك آنرا نيز حس ميكنيم، كه اين يكي از ويژگيهاي كار حقوقي است.
مجابي در ادامه افزود: دربارهي حقوقي اين پرسش مطرح ميشود كه چرا يك شاعر نوپرداز كه گاهي در نوآوري به مرحلهي آشنازدايي ميرسد، به قصيده ميپردازد؟ حقوقي كسي است كه با انس و الفت با ادبيات قديم و شناخت كامل ادبيات كلاسيك توانسته از آن فضاي سنتي عاشقانه كه دنبال ميكردند، به كار مدرن برسد و اين معجزهاي است كه اتفاق افتاده است. هرچند او از ادبيات كلاسيك فاصله گرفته و به دنياي مدرن آمده است؛ اما هر وقت كه دوست دارد، با دنياي قديم عشقبازي ميكند و وقتي اين دلتنگي به دنياي قديم برايش حاصل ميشود، به سمت فرمهاي كلاسيك ميرود و بهخوبي از عهدهي آن برميآيد.
اين منتقد ادبي معتقد است: حقوقي در كارهاي قديم به سرنوشت ايران توجه دارد. عشق به مردم و تاريخ ايران، توصيف پلشتيهايي كه در اين تاريخ جريان داشته، بحث سرنوشتي شعرهاي اوست و بخش ديگر كه بيشتر اشعار نيمايي اوست، شعرهاي سرگذشتي حقوقي را شامل ميشود. هر چيزي كه در زندگي روزانه وجود دارد، در نگاهش به شعر تبديل ميشود.
او همچنين بيان كرد: حقوقي شايد از آغاز جواني، متوجه شد كه شهرت آنقدر مهم نيست؛ آنچه اهميت دارد، شيفتگي ما نسبت به دنياي دروني خود ماست و آنچه هنرمند را به پيش ميراند، جاذبهي كشف ناشناختههاي ذهنياش است.
مجابي گفت: حقوقي بسيار كم به شعرهاي سياسي و مد روز پرداخته است و از آغاز به ساختار نوگرايانهي آثار خود، توجه بيشتري داشت. او به نوعي ساختگراست و به ساخت بيروني و دروني اثر اهميت ميدهد.
وي در پايان با تأكيد به معماري قوي قصيدههاي حقوقي، افزود: گزينشهايي كه او دارد، گزينش از منابع سرشار است. چينش كلمات كه ميخواهد به سطرهاي موزون تبديل شود، چينشي خلاق است. اگر بينش نوآورانهي او نبود، شايد در ادبيات قديم محصور ميماند؛ اما ذهن خلاق، او را در صف مقدم كاشفان هنر و ادب امروز قرار ميدهد.
به گزارش ايسنا، در اين مراسم، محمد حقوقي نيز سخناني گفت و با اشاره به مفتون اميني، بيان كرد: مفتون كسي است كه در سالهاي 30، غزل و قصيده را شروع كرد و از دوستان نزديك شهريار شد و بعد از او كناره گرفت و غزلهاي شيوهمند گفت، بعد غزل را رها كرد و به سمت شعر نيمايي رفت. به قول منوچهر آتشي، نعرهاي كه اسب مفتون در شعر سپيد كشيد، آن نعره را اسب سپيد وحشي نكشيد.
او در ادامه گفت: خيلي استثناست كه كسي هم غزل و هم شعر نيمايي را بهخوبي بتواند بگويد. بزرگان شعر و ادب ما، خطي را شروع كردند و تا پايان همان را ادامه دادند. كاري كه مفتون كرد، اين بود كه در حوزهي كارش همان كاري را كه بايد ميكرد، انجام داد.
اين شاعر و منتقد ادبي اظهار كرد: منوچهر آتشي چون زمينهي ذهني مناسبتري داشت، اين كار را بهتر از مفتون كرد؛ اما مفتون دارد همچنان پيش ميرود. حتا آتشي كه از نظر جوهرهي شعر بسيار بالاست، مفتون كاري كرد كه اين فطرت را حفظ كند؛ نه بهصورت آتشي، بلكه به اين صورت كه هميشه دور شعرش حفاظ بزند. مفتون راهي را تا اينجا آمده و حالا به شعر سپيد رسيده است. آنچه جوانان ما بهعنوان شعر سپيد ميگويند، شعر سپيد نيست.
حقوقي تأكيد كرد: مفتون اميني به مرحلهاي رسيد كه ديد فايده ندارد اسب در حمام نعره بكشد. بعضي شعر سپيد را نميشناسند؛ شعر سپيد مشكلترين شعر ممكن است.
او اضافه كرد: دربارهي اينكه ميگويند، سنت يعني چه و چه اشكالي دارد، بايد بگويم اشكالش اين است كه سنتي كه ما بهكار ميبريم، يعني انجمنهاي ادبي كه از شعرهاي كلاسيك تقليد و گمان ميكردند كه شاعران اينگونه ورزيده ميشوند، نميدانند كه دارند عقبعقب ميروند.
علي دهباشي ـ مديرمسؤول مجلهي بخارا ـ نيز در اين مراسم گفت: يك ماه است كه استاد ما محمد حقوقي 70سالگي را پشت سر گذاشته است. او در اصفهان متولد شد و سالهاي دبستان و دبيرستان را در زادگاه خود گذراند. علايق و كنجكاويهاي ادبي از همان سالهاي دبيرستان با او بودند. نخستين سرودههايش را در سال 1338 و 1339 منتشر كرد و در همين سالها با نادر نادرپور، سيمين بهبهاني، سياوش كسرايي، منوچهر آتشي و بهرام صادقي آشنا شد و مراودهي ادبي با آنها سالهاي سال ادامه يافت.
او در ادامه توضيح داد: آشنايي با انجمن ادبي صائب و حميد مصدق، سرآغاز ديگري از فعاليتهاي ادبي حقوقي است؛ زيرا روحيهي نوجويي حقوقي سبب ميشود، حلقهاي از جوانان آن روزگار گرد هم آيند و با طرح مباحث جديد ادبي به نوآوريهايي در ادبيات بپردازند. همين عده بعدها هستهي اوليهي جريان ادبي جنگ اصفهان را پايهگذاري ميكنند.
دهباشي افزود: حقوقي همراه هوشنگ گلشيري، محمد كلباسي، مختاريان و جليل دوستخواه، نخستين هيأت تحريريهي «جُنگ اصفهان» را تشكيل دادند و سرانجام در تابستان 1344 نخستين شمارهي «جنگ اصفهان» را منتشر كردند و بعدها با حضور احمد گلشيري، ابوالحسن نجفي و احمد ميرعلايي كارشان را گسترش دادند.
اين پژوهشگر همچنين يادآور شد: حقوقي با انتشار دو مقالهي مهم «كي مرده كي بهجاست؟» و «از سرچشمه تا مصب» بهصورت عميقي به آسيبشناسي شعر معاصر ايران پرداخت و با انتشار مجموعههاي «زوايا و مدارات» و «فصلهاي زمستان»، دورهي ديگري از زندگي شاعرياش آغاز شد. او در ادامه، پژوهشهاي خود را در عرصهي شعر با تدوين مهمترين آنتولوژي شعر معاصر ايران با عنوان «شعر نو از آغاز تا امروز»، به اتمام رساند و بعدها كتابهايي چون «شعر و نثر معاصر» را كه حاصل پژوهشهاي او بودند، عرضه كرد كه مورد تأييد مقامات سانسور قرار نگرفت، تا سال 1356 به توصيهي پرويز خانلري منتشر شد. انتشار كتابهاي «گريزهاي ناگزير»، «با شب با زخم با گرگ»، «خروس هزار بال» و همچنين پنچ كتاب «شعر زمان ما» كه دربارهي ساختار و ويژگيهاي شعر احمد شاملو، مهدي اخوان ثالث، سهراب سپهري، فروغ فرخزاد و نيما يوشيج است، كار خود را ادامه داد.
دهباشي يادآور شد: تسلط حقوقي در ادبيات كلاسيك و آشنايي با شيوههاي جديد ادبي، اعم از نثر و شعر، به او اين امكان را داده است كه با توانايي خاصي، تأثرات و تألمات خود را در قالب سرودههايي دلنشين روي كاغذ بتواند آورد. حقوقي در همين زمينه، در جايي ميگويد، «من و شعر، هميشه با هميم، هميشه در هميم و همسايهي هم در همهي زمانها و مكانها». با وجود نااميدي برخي از منتقدان از وضعيت شعر معاصر، حقوقي معتقد است كه سرانجام چشمانداز ديدني شعر، خود را پس از نشستن اين گرد و غبارها نشان خواهد داد.
در شب محمد حقوقي كه با همكاري مجلهي بخارا، انتشارات نگاه، فصلنامهي پاپريك و مركز هنرپژوهي نقش جهان برگزار شد، فيلم تعدادي از سخنرانيهاي اين شاعر و منتقد بهنمايش درآمد.
انتهاي پيام
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 466]