واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: حضرت فاطمه (س)، سند مظلوميت و حق طلبي
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): از مريم جلوداران: امروز سوم جمادي الثاني 1429هجري قمري است، قبرستان بقيع خاموش و بي صدا در ماتم فرو رفته و آسمان گويي تمام دلتنگي هاي خود از ناجوانمرديها را به دست باد سپرده است.
زمين خسته و اندوهناك از اينكه سالهاست بزرگ بانويي را در دل خود جاي داده كه مظلومانه زيست و مظلومانه نيز شربت شهادت را نوشيد و به ديدار معبود شتافت.
آري، حضرت فاطمه زهرا (س) بانوي فرهيخته اي كه دوران عمر كوتاه زندگي خود را عاشقانه و عارفانه گذراند، هم او كه پيامبر (ص) ام ابيهايش خواند و هم او كه مادر سرور شهيدان عالم است امروز چه مظلومانه در گوشه اي از بقيع آرام گرفته است.
بانويي كه نخواست قبرش آشكار شود زيرا از نامردمي ها و ستمكاري هاي انسان هاي پستي كه براي خواسته هاي دنيايي خود حتي به جگر گوشه پيامبر (ص) نيز رحم نكردند، رنجور شده بود.
حضرت فاطمه زهرا (س) الگوي فرهيخته و جاودانه براي زنان عالم است، اين بانوي مطهر با منش و رفتار بي نظير خود چراغ راهي را به انسان ها نشان داد كه همانا بهره گيري از آن روش ها انسان را به سر منزل مقصود و سعادت مي رساند.
شخصيت اين بانوي بزرگوار در تمامي ابعاد اجتماعي، جهادي و سياسي ممتاز و برجسته است، حضرت زهرا (س) خلقتش از نور بود، او سيماي خاكيان داشت اما برتر از ملائك بود.
در ذكر فضايل اين بانوي مجاهد بايد گفت كه او در دامان پيامبر (ص) تربيت شد و به بالاترين مقامات معنوي دست يافت، پيامبر (ص) بارها در سخنانش مقام و موقعيت والاي فاطمه را براي مسلمانها بيان كرده و ميفرمود: " فاطمه سبب خلقت افلاك است و ملائكه الهي در خدمت او هستند. او را اذيت نكنيد كه اذيت او اذيت من است. فاطمه من، اهل بهشت است و در قيامت از شيعيانش شفاعت مي كند."
پيامبر (ص) در جاي ديگر در مورد دخترش فاطمه (س)مي فرمايد: "خداوند از خشم فاطمه خشمگين و به سبب خشنودي او خشنود مي شود، فاطمه پاره تن من است، هر كس او را بيازارد مرا آزرده است آن كس كه با او دوستي ورزد با من دوستي ورزيده است. فاطمه قلب و روح من است، فاطمه بانوي زنان دو جهان است."
هر چند طول مدت زندگي فاطمه زهرا(س) بسيار كوتاه بود اما اين زندگي كوتاه سرشار از ناگفته هايي است كه كسي را ياراي بازگو كردن تمام پيچ و خم هاي زندگي اين زن و مادر ايثارگر نيست.
حضرت فاطمه زهرا (س) روز بيستم جمادي الثاني سال پنجم بعثت، در مكه متولد شد.
اين بانوي بزگوار در بخشش و بلند نظري و حسن تربيت همانند مادرش حضرت خديجه (س) و در سجاياي ملكوتي وارث پدر بود.
حضرت مهدي (عج ) از فرزندان زهراي اطهر (س) كه جهان را با ظهور و احكام نوراني خود متحول مي كند و عدالت را در تمام زمين حاكم خواهد ساخت، در باره ايشان فرموده اند: "دختر رسول خدا براي من سرمشق و الگوي نيكويي است."
حضرت امام خميني (ره) كه از پرورش يافتگان مكتب حضرت زهرا (س) است نيز پيرامون شخصيت والاي اين بزرگ بانوي هستي مي فرمايد: "امروز روز پر افتخار ولادت زني است كه از معجزات تاريخ و افتخارات عالم وجود است."
امام در جاي ديگر مي فرمايد:"تمام هويت هاي كمالي كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام، در اين زن است."
اين بانوي بزرگوار در ايمان، عبادت، زهد، حجاب، همسرداري، ايثار، انفاق،مروت و عدالت سرآمد زنان عالم بود و به دليل كسب جميع صفات و فضايل به "سيده النساء" شهرت يافت.
او با سختيها و مشكلات فراوان بزرگ شد و هنوز يكي دو سال بيشتر از عمر شريفش نگذشته بود كه با پدر بزرگوارش در شعب ابوطالب گرفتار تحريم اجتماعي بتپرستان شد.
حضرت زهرا (س) در حدود پنج سالگي كه از آن محاصره نجات يافت، مادر مهربانش را از دست داد. در هشت سالگي مجبور به هجرت به مدينه شد اما برغم همه آن نابسامانيها، وقتي به سن بلوغ رسيد بهقدري در كسب معارف الهي پيش رفته بود كه چشم بزرگان عرب به او دوخته شده بود.
حضرت زهرا (س) خواستگاران فراواني داشت كه با پيشنهاد مهريههاي سنگين، افتخار همسري با او را خواستار بودند. اما رسول خدا در جواب آنها ميفرمود:"ازدواج دخترم فاطمه به امر خدا است."
سرانجام حضرت اميرالمؤمنين علي (ع)يگانه شخصيتي كه صلاحيت همسري و همشاني با فاطمه (س)را داشت، به خواستگاري او آمد. رسول خدا هم به اذن خداوند، و رضايت فاطمه با ازدواج آنها موافقت فرمود.
حضرت فاطمه (س) و حضرت علي (ع) زوجي بودند كه هيچ گاه در زندگي خود به تجمل و دنياپرستي نينديشيدند و با كمال صفا يكديگر را در پيمودن راه خدا كمك كردند و كوچكترين اختلافي بين آنها در نگرفت. خداوند به آنها دو پسر به نام حسن و حسين و دو دختر به نام زينب و ام كلثوم عنايت فرمود.
آن بانوي بزرگوار در دامان پاك خود به تربيت فرزندانش پرداخت اما در اين بين پيامبر (ص) را از دست داد،مرگ پدر داغ بزرگي براي آن حضرت بود و شب و روز به ياد پدر مي گريست.
در اين هنگامه موضوع غصب خلافت توسط گروهي پيش آمد. از اين رو عده اي با تازيانه به خانه حضرت فاطمه (س) هجوم آوردند و دست مبارك آن حضرت را آزردند و پهلوي او را كه براي دفاع از حريم ولايت بهپا خاسته بود، شكستند، بر گردن حضرت علي (ع) ريسمان بستند و او را به مسجد كشاندند.
اما فاطمه پس از اين جنايات هولناك كه باعث سقط جنين او شد، باز دست از فداكاري و حمايت خود بر نداشت و با همان حال به دنبال اميرالمؤمنين به مسجد رفت و با استفاده از مقام و شخصيت خود، علي (ع) را از دست غاصبين نجات داد و سپس به خانه آمد و در بستر بيماري افتاد.
غاصبين حق اميرالمومنين و زهرا به اين هم بسنده نكردند و فدك را كه حق مسلم حضرت زهرا بود،غصب كردند تا دست آنها را از مال دنيا هم كوتاه كرده باشند.
در اين جريان، فاطمه (س) و حضرت علي (ع) بارها با ابوبكر و عمر به بحث پرداختند و فاطمه (س) خطبه تاريخي فدك را در حضور جمع بسياري از مسلمين ايراد فرمود و با آن، مدعيان دروغين خلافت و غاصبين فدك را رسوا كرد.
اما آنان بر اجراي مقاصد خويش همچنان پافشاري كردند و به دادخواهي آن مظلومان تاريخ ،پاسخ صحيح نگفتند بلكه افكار عمومي را عليه آنان شوراندند و با نسبتهاي ناروا و زشت به ساحت مقدس اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا، مقصود و منظور خود را بر ملا ساختند.
در اين بين فاطمه (س) هر روز رنجورتر ميشد و كم كم حالش رو به وخامت ميرفت. از اين رو دستور داد تا برايش تابوتي بسازند و به امير المومنين (ع) نيز سفارش كرد بدن پاك و مطهرش را شبانه و دور از چشم دشمنان در قبرستان بقيع به خاك بسپارد.
در روايات نوشته اند: قبر مطهر آن حضرت بايد تا قيام فرزندش حضرت مهدي(عج) مخفي بماند تا سندي زنده بر مظلوميت آن بانو و گواهي بر ظلم و ستم قاتلان او باشد.
در پايان اشاره اي كوتاه به سخنان اين بزرگ بانوي عالم مي كنيم. باشد تا توشه اي هر چند اندك براي زندگي دنيايي و سعادت آخرت برگيريم.
از فاطمه (س) سخنان فراواني بر جاي مانده، كه پارهاي از آنان مستقيما از ايشان نقل شده است و برخي ديگر نيز بواسطه او، از وجود پيامبر اكرم (ص) روايت شده است.
فاطمه زهرا (س) فرمود: "هر كس عبادت خالص خود را به سوي پروردگار بالا بفرستد، خداوند برترين مصلحت خود را به سوي او ميفرستد."
آن حضرت همچنين در قسمتي از خطبه فدكيه اينگونه ميفرمايد: "پس خداوند ايمان را موجب پاكي شما از شرك، نماز را موجب تنزيه و پاكي شما از (آلودگي) تكبر، زكات را باعث تزكيه و طهارت روح و روان و رشد و فزوني در روزي، روزه را موجب پايداري اخلاص، حج را باعث استواري دين، دادگري و عدل را موجب انسجام و تقويت دلها، اطاعت و پيروي از ما را باعث نظم و آسايش ملت، رهبري و پيشوايي ما را موجب امان از جدايي و تفرقه، جهاد را موجب عزت و شكوه اسلام، صبر و پايداري را كمكي بر استحقاق و شايستگي پاداش، امر به معروف را به مصلحت عامه مردم، نيكي به پدر و مادر را سپري از خشم پروردگار، پيوند و پيوستگي با ارحام و خويشاوندان را موجب كثرت جمعيت، قصاص را موجب جلوگيري از خونريزيها، وفا به نذر را موجب قرار گرفتن در معرض آمرزش، پرهيز از كم فروشي را موجب عدم زيان و ورشكستگي، نهي از آشاميدن شراب را به خاطر پاك بودن از پليدي، و پرهيز از دزدي را موجب حفظ عفت و پاكدامني قرار داد و خداوند شرك ورزيدن نسبت به خود را از آن جهت حرام فرمود كه بندگان در بندگي خود نسبت به ربوبيت او اخلاص پيشه كنند، پس آنگونه كه شايسته خداوند است پرهيز داشته باشيد و تقوا پيشه كنيد و جز درحال مسلماني از دنيا نرويد و خدا را در آنچه كه شما را بدان امر ميكند و آنچه كه نهي ميكند فرمانبرداري كنيد. زيرا تنها بندگان دانا از خداوند خوف و ترس دارند."
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]