تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 16 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاى طاعت را با بسم اللّه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799577735




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اختر چرخ ادب (پروین اعتصامی)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: "اختر چرخ ادب"

پروین فرزند مرحوم یوسف اعتصامی آشتیانی(اعتصام الملک) بود و روز 25 اسفند 1285 ه.ش در محله ششکلان در تبریز زاده شد. ابراهیم، پدراعتصام الملک در جوانی با سمت مستوفی آذربایجان از آشتیان به تبریز رفت ویوسف پدر پروین در همانجا به دنیا آمد و پس از طی مدارج تحصیلی در زبان های ترکی استامبولی، عربی و فرانسه به عالی ترین مراحل دست یافت چندان که وی را یکی از ائمه و ارکان زباندانی و ترجمه و دبیری به شمار آوردند وازنظر احاطه بر لغت عرب، نه تنها در ایران، بل در مصر و عراق و شام، کم نظیر نامیدند. اعتصام الملک آنگاه به تهران آمد و به ریاست کتابخانه سلطنتی و دارالتألیف وزارت معارف نایل گردید و در دوره دوم مجلس شورای ملی به وکالت برگزیده شد. از وی آثار ارزنده بسیار- از جمله دوره مجله بهار و اولین ترجمهLes Miserables اثر جاویدان ویکتورهوگو به عنوان "تیره بختان" - باقی مانده است.صمد سرداری نیا در روزنامه ایران نوشته است:مادر پروین، خانم اختر الملوک، دختر میرزا عبدالحسین شوری بخشایشی- ملقب به قوام الدوله – ازمنشیان و سخنوران عهد ناصرالدین شاه بود. "شوری" طبعی روان و خطی شیوا داشت و دیوان دستنوشته اشعارش در کتابخانه ملی تبریز محفوظ است.اما یعقوب اژدرپناه می گوید:مادر پروین از خانواده فتوحی تبریزی است. خانمی مدبر، صبور، خانه دار و عفیف است. یک دختر و سه پسر به وجود آورده است... (یادنامه، ص 15، تاریخ تحریر مقاله مشخص نشده است)علامه دهخدا که با خانواده اعتصامی بسیار نزدیک بوده و حشر و نشری صمیمانه با آنان داشته، نام اصلی این شاعره... را در لغتنامه "رخشنده" نوشته است. بنابراین"پروین" یا نام ثانوی اوست که در بسیاری خانواده های ایرانی این گونه تسمیه ها عادی و مرسوم است یا تخلص شعری او.پروین دردامان خانواده ای بالید و پرورش یافت که از همه نظر برای رشد احساسات و پیشرفتهای فکری او مستعد و مساعد بود ؛ وی ادبیات فارسی وعربی را نزد پدر فرا گرفت سپس دوره مدرسه دخترانه آمریکایی تهران را به پایان رسانید و از همان اوان کودکی به شعر و شاعری پرداخت.او در تیرماه 1313 با پسر عموی پدرش – که افسر شهربانی بود – ازدواج کرد و شوهر، او را به کرمانشاه برد. اما وی مردی عیاش وشب زنده دار بود پس این وصلت نامتناسب، بیش از چند ماه نپایید و پروین بعد از متارکه، به خانه پدرش بازگشت.استاد محمد حسین شهریار در شعر واره ای که برای پروین ساخته و پرداخته است می گوید:... از آن پس من و او آشنای هم بودیمخیال می کنم او بیست سال کمتر داشتتولد من و او هر دو در یکی سال استمتاع او هم عقل و متاع من همه عشقبه زیر چادر مشکی و پیچه ماهی بودقیافه بود عفیف و موقر و سنگیننبوغش از وجنات و نگاه پیدا بودهزار حیف که من رشد عقلیم کم بوددر آن زمان و دلم نیز بند جای دگروگرنه عقد من و او به عرش می بستندچه چاره بود که دیگر نوشته بود قضابرای هر دوی ما سرنوشت ناکامی...پروین در کتابخانه دانشسرای عالی تهران سمت کتابداری داشت. علی الظاهر زنی خجول، گوشه گیر، درون گرا، مردم گریزو بسیار کم حرف بود، اما ازاشعارتوفنده اش پیداست که دلی مواج و روحی متلاطم در پس این دریای آرام، زیرو رو می شد.استاد نفیسی می گوید: پروینی که من دیدم وبارها دیدم بدین گونه بود: قیافه ای بسیارآرام داشت. با تأنی و وقارخاصی جواب می گفت ومی نگریست. هیچ گونه شتاب وبی حوصلگی دراو ندیدم، چشمانش بیشتربه زیرافکنده بود. یاد ندارم دربرابرمن خنده کرده باشد...هرگز یک کلمه خودستایی از اونشنیدم و رفتاری که بخواهد اندک نمایش برتری بدهد از او ندیدم.(یادنامه.ص 487)پروین شاعرعصرانقلاب مشروطیت و بارآمده چرخه ای از تاریخ دیرپا و پر فراز و نشیب ایران است که سرزمین عزیز ما ازیک دوران لاابالیگری و سست عنصری به دوره انحصار قدرت و خودکامگی انتقال یافته بود. با این همه پروین درهیچ یک از سروده های خود به این گونه مسائل التفات و توجهی نکرده ؛ چنین می نماید که او به جای بررسی مظاهر قدرت و جبرو درگیری با عاملان ستم و بیداد، استعداد خارق العاده خود را صرف بیان حال دردمندان، ستم کشیدگان و از پای درآمدگان کرده است. او ضمن بیان احوال این تیره روزان، زخمه دردناک انتقاد را بر پیکر زورمداران و چپاولگران می نوازد و هرگز اعتنا نمی کند که بیدادگران جامعه، دارای چه باور و اندیشه و چه مقام و منزلت ظاهر فریب و چه موقعیت سیاسی- اجتماعی هستند: ظالم در هر لباسی ظالم، و یغماگر درهر پوستینی تاراجگر است.باری شاعره حساس قرن چهاردهم ایران پس از دوازده روز ابتلا به بیماری حصبه، نیمه شب شنبه 16 فروردین 1320 ه.ش در تهران درگذشت و در مقبره خانوادگی صحن جدید قم- در جوار آرامگاه پدرش- به خاک سپرده شد. روان هر دُوان شاد باد."اثری نویافته از پروین"غزل (2)ترسم که تا سیه شب هجران سحر شود  جان به لب رسیده ام از تن بدر شودگریم ز درد و یار جفا بیشتر کند     نالم ز رنج و ناله من بی اثر شوددر خون خویش بال و پر آهسته می زنم   کز خون مباد دامن صیاد تر شودزان عارض چو آتش و زان خال چون سپند         هر لحظه آتش دل من بیشتر شوددر بحر عشق، چاره میسر نشد مرا        هنگام آن رسد که آبم به سرشودگم گشته ام، روم ز که جویم سراغ خویش         از خود که دیده ای که چو من بی خبرشود؟رفتی زدست و رهرو کوی بلا شدی         ای نوسفر دلم، سفرت بی خطر شودقصد کمان ابروی تو گر هلاک ماست        تیر آنچنان بزن که به دل کارگر شودمیرم بدان امید که بر من گذر کنی         روزی اگر گذارت ازین رهگذر شودیک سو کن از رخ آن سر زلف دراز را         بگذار تا که قصه ما مختصر شوداز ترکتازی مگسی ای شکر فروششکّرستان حسن تو کی بی شکر شودمی خور، غم نیامده فردا چه می خوری هرچ آن شود به حکم قضا و قدر شودخیز ای پسر که مادر ایام را بسی         باید درنگ تا پسری چون پدر شودبسیار روزگار کند صبر، باغبان     تا خرد شاخکی، شجری بارور شودچندین هزار سال خورد کوه خون دل       تا سنگریزه ای به درونش گهر شودفرصت شمار عمر که این مرغ نیک فال    ناگه ز سنگ حادثه بی بال و پر شوداکنون بکوش کاین ره بی اعتبار راآسوده بسپری چو زمان سفر شوددر آستان عاطفت پیر می فروش ای بس گدا که خسرو زرین کمر شودخشتی ز سقف میکده هرگز نیوفتد       گر صد هزار صومعه زیر وزبر شوداز تیشه و تبر شنود ماجرای خویش         فرجام، آن درخت که بی برگ و برشودمفتون چنان مشو که در این تیره خاکدانقدر تو پست و چشم تو کوته نظر شودایام عمر و موسم گل پنج روزه است       گل از دمی و عمر زخوابی هدر شودپروین، چو روزگار، کسی را نشانه کرد     بی حاصل است کوه گر آنجا سپر شود





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1262]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن