واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: سرمقاله بيدارگر اقاليم قبله
در آستانه سالگرد ارتحال امام خمينى (ره) قرار گرفته ايم؛ روزى كه اميد محرومان و مستضعفان و عزت بخش مسلمين از سراى خاكى به عالم باقى هجرت كردند. امام خمينى(ره) به عنوان بيدارگر اقاليم قبله و مصلح بزرگ قرن از شخصيت هايى هستند كه داراى ابعاد وجودى متعدد مى باشند كه محققان و اهل تحقيق در پژوهش هر بعد و شان و مراتب ايشان به وادى حيرت رهنمون شده اند.ايشان حكيمى الهى هستند كه با زلال عرفان ناب، انديشه اى خلق كرده اند كه توانست نجات بخش مردم ايران و الهام دهنده مستضعفان براى رسيدن به خودباورى و اعتماد به نفس باشد و در يك كلام به شدن انسان در دنياى خسته از رنج هاى ملال آور مدرنيته و تفرعن و استكبار غرب كمك كرد و ناجى انسان در قرن تباهى ارزش ها شد. امام با اتكاء به منبع آسمانى وحى و يارى مردم، بنيانگذار نظامى شد كه پس از حكومت اميرالمومنين اولين حكومت بر اساس آيين وحيانى است. بنيانگذارى يك نظام حكومتى بر اساس مدل مردم سالارى دينى و اصل مترقى ولايت فقيه از جمله فعاليت هاى ماندگار آن زعيم سفر كرده است. نظام حكومتى اسلام كه در ايران به صورت جمهورى اسلامى تبلور يافته است بر اساس مجاهدات مردم و اصل مترقى ولايت فقيه كه حاصل زحمات و تتبع امام در مبانى اصولى و فقهى مى باشد به منصه ظهور رسيد. بى گمان خدا محورى و مردم باورى ايشان به عنوان دو اصل پايدار در حركت، تثبيت و تداوم جمهورى اسلامى مشخص است. آنجا كه ايشان يك تنه در برابر رژيم ستمشاهى مى ايستند و جز از خدا هراسى ندارند و حكومت شاه را با هراس روبه رو مى كنند و آنجا كه ايشان بوسه بر دست و بازوى رزمندگان را افتخارى مى دانند، همه و همه حكايت از سلوك آن روحانى مرد آسمانى دارد. شايد اين سوال را از خود پرسيده باشيم كه چگونه امام توانست در زمانى كه دين به حاشيه رانده شده بود و منورالفكران و مدعيان روشنفكرى آموزه هاى خود را در اعراض از دين جست وجو مى كردند، خالق يك انقلاب دينى باشد.پاسخ به اين سوال به دليل وسعت نظر انديشه و افكار امام از زواياى گوناگون قابل بررسى است، اما به زعم نگارنده چيزى كه بيش از هر چيز توانست موثر واقع شود و دل هاى ميليون ها مسلمان ايرانى و ميليون ها مسلمان و غير مسلمان در سراسر دنيا را مجذوب جذبه خود نمايد، نگاه الهى امام و موثر ديدن خدا در كليه امور از جانب ايشان بود. حكيم سفر كرده ما به ابهت و هيمنه شيطان هاى شرق و غرب بى اعتنا بود و قدرت آنها را پوشالى مى دانست تجلى قدرت خدا را مردمى مى دانست كه مغضوب ديكتاتورها و كاخ هاى سلاطين و ابرقدرت ها بودند.امام، همان زاهدى است كه بى اعتنا به زخارف دنيا و اندوخته هاى مادى، به عنوان رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى در حسينيه اى قرار مى گيرند كه از همان مكان بيدارگر ملت هاى خفته و به حركت در آورنده محرومان و مستضعفان مى شوند. امام فاتح بود اما نه فاتح سرزمين ها و ابعاد خاكى، بلكه ايشان فاتح و تسخير كننده دل ها بود .
دوشنبه 13 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]