واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : زنان سالم ترند يا مردان؟ *MohseN*30th September 2010, 03:42 PMاحتمالا از هر مردي سوال كنيد كه كدام جنس، جنس غالب است، مي گويد مردها جنس غالب هستنند. دليلش هم ساده است: مردها هيكل بزرگ تري دارند و عضلاني تر هستند؛ مي توانند سريع تر بدوند، وزنه هاي سنگين تري بلند كنند و چيزها را به مسافت دورتري پرتاب كنند و ... اما از لحاظ پزشكي، ماجرا كاملا متفاوت است. وقتي صحبت بهداشت به ميان مي آيد، مردان جنس مغلوب هستند! ميانگين طول عمر مردان هميشه كمتر از زنان بوده است. در طول صد سال گذشته، تفاوت عمده اي از لحاظ تشخيص و درمان هاي پزشكي به وجود آمده است و به خصوص در كشورهاي پيشرفته افراد تاكيد بيشتري بر رژيم غذايي سالم و ورزش منظم و ترك سيگار دارند. در نتيجه اين پيشرفت ها گرچه ميانگين طول عمر مردان افزايش يافته است، اما هنوز هم مردان در سنين پايين تري نسبت به زنان مي ميرند. تفاوت سلامت مردان و زنان مردان با ميزان بالاتري نسبت به زنان به علت بيماري هاي مختلف مي ميرند. مردان در سنين پايين تري نسبت به زنان مي ميرند و در طول زندگي بيشتر دچار بيماري ها مي شوند. آن ها در سنين پايين تري ممكن است دچار سقوط و عوارض ناشي از آن شوند و نسبت به زنان بيشتر دچار بيماري مزمن مي شوند. از طرف ديگر، گرچه زنان بسيار بيشتر از مردان به ديدار دكتر مي روند، در سنين بالاي 65 سال هزينه هاي بسيار بيشتري صرف مراقبت پزشكي از مردان بيمار مي شود. اما چرا مردان از لحاظ سلامت از زنان عقب تر هستند؟ پاسخ منفردي به اين سوال وجود ندارد، بلكه مخلوطي پيچيده از عوامل زيستي، اجتماعي و رفتاري در اين تفاوت دخيل هستند: عوامل زيستي * ژن ها و كرموزوم ها: مردان و زنان از همان لحظه ي لقاح با هم تفاوت دارند. هر يك از آن ها 23 جفت كروموزم دارد كه 20 تا 25 هزار ژن بدن را حمل مي كنند. بيست و دو جفت از اين كرموزوم ها در هر دوي زنان و مردان به طور مشابه ظاهر مي شوند، اما جفت بيست و سوم است كه دو جنس را از هم جدا مي كند. در زنان هر دو عضو اين جفت كرموزومي، كرموزوم هاي x هستند، اما در مردان يكي از آن ها كروموزم x و ديگري كروموزم y است. كروموزم y تنها اندازه اي در حد يك سوم كروموزم x دارد و حاوي تعداد بسيار كمتري ژن ها نسبت به كرموزوم x است. * هورمون ها: قبلا اين مساله به صورت ساده اي مطرح مي شد: هورمون جنسي مردانه يا تستوسترون مسئول شروع زودتر بيماري قلبي در مردان و هورمون جنسي زنانه يا استروژن را عامل حفاظت زنان از بيماري قلبي مي دانستند. اما پژوهش هاي جديد نشان مي دهد كه تستوسترون در مقادير طبيعي در بدن مردان نه ميزان كلسترول را بالا مي برد و نه به قلب آسيب مي رساند. به علاوه در زناني كه پس از يائسگي كه ميزان طبيعي هورمون هاي جنسي شان افت مي كند، براي هورمون درماني، جايگزين استروژن مصرف مي كنند، دچار افزايش خطر حملات قلبي، سكته مغزي و لخته شدن خون در وريدها مي شوند. به هر حال، اگر هورمون ها نقش اصلي را در اين تفاوت ميان زنان و مردان از لحاظ سلامت قلب و عروق نداشته باشند، تا حدودي در اين زمينه نقش دارند. هورمون زنانه استروژن ميزان كلسترول خوب يا hdl را بالا مي برد، شايد به همين علت باشد كه بيماري قلبي در زنان 10 سال ديرتر از مردان ظاهر مي شود. * آناتومي دستگاه توليد مثل: بسياري از مردان غده پروستات را يك محل آسيب پذير بدن خود مي دانند. گرچه ممكن است اين نظر درست باشد، عوامل توليد مثلي در واقع باعث كاهش تفاوت طول عمر ميان زنان و مردان مي شوند. زنان با احتمال بيشتري ممكن است از سرطان پستان بميرند تا مردان از سرطان پروستات. به علاوه بيماري هاي بدخيم و خوش خيم رحم و مخاطرات بارداري و زايمان نيز مي تواند ميانگين طول عمر زنان را كاهش دهد. * سوخت و ساز: كلسترول ممكن است توجيه كننده تفاوت طول عمر مردان و زنان باشد. مردان و زنان از لحاظ ميزان كلسترول بد يا ldl تفاوتي ندارند، اما در زنان به طور قابل توجهي ميزان hdl بالاتر است. كلسترول hdl باعث محافظت در برابر بيماري قلبي مي شود. ميزان تري گليسريد(يك چربي ديگر در خون) كه خطر بيماري قلبي را بالا مي برد، به طور ميانگين در مردان بالاتر از زنان است. چاقي هم يك مشكل فزاينده در همه كشورهاي جهان است اما اضافه وزن در مردان مشكلات بيشتري را ايجاد مي كند تا زنان. علت اين است كه چربي اضافه زنان روي لگن و ران هاي شان قرار مي گيرد (چاقي گلابي شكل)، در حالي كه در مردان وزن اضافي در خط كمري و در شكم قرار دارد (چاقي سيبي شكل). زيادي چربي در بدن انسان اصلا چيز خوبي نيست، اما چاقي شكمي بسيار خطرناك تر از چاقي پايين تنه است و به شدت خطر حمله قلبي و سكته مغزي را مي افزايد. عوامل اجتماعي * استرس كاري و خصومت: فشار كاري و پرخاشگري معمولا به عنوان علت بيشتر بودن ميزان مرگ و مير مردان نسبت به زنان عنوان مي شود و واقعا ممكن است هم حقيقتي در اين نظر وجود داشته باشد. در واقع كليشه مرد بي صبر، پركار و رقابت جو ممكن است اساسي در واقعيت داشته باشد و استرس كاري خطر فشار خون بالا، حمله قلبي و سكته مغزي را بالا مي برد. شخصيت نوع a (شخصيت بي صبر و رقابت جو)، استرس، خصومت و خشم، همگي به عنوان عوامل خطرساز براي بيماري قلبي شمرده شده اند و اين صفات در مردان شايع تر از زنان است. * شبكه ها و حمايت هاي اجتماعي: ارتباط با مردم داروي خوبي است. روابط ميان فردي و شبكه هاي حمايتي مستحكم خطر بسياري از بيماري ها را كاهش مي دهد، از سرماخوردگي گرفته تا افسردگي و حمله قلبي و سكته مغزي. بر عكس، انزوايي اجتماعي به عنوان يك عامل خطرساز براي بيماري قلبي شناخته شده است. زنان نسبت به مردان با شبكه هاي اجتماعي بزرگ تر و بسيار قابل اعتماد تري ارتباط دارند. به طور كلي زنان احساسات شان و احساسات زنان ديگر را درك مي كنند و توانايي زيادي براي بيان افكار و احساسات شان دارند. روابط بين فردي قوي و ارتباطات خوب، ممكن است تا حدي توضيح دهنده ي طول عمر بيشتر زنان نسبت به مردان باشد. عوامل رفتاري عوامل زيستي بخشي از تفاوت طول عمر مردان و زنان و عوامل اجتماعي بخشي ديگر از آن را توضيح مي دهند اما از دوران نوجواني به بعد، رفتار مردان علت اصلي زودتر يا سريع تر مُردن مردان نسبت به زنان است. * رفتار مخاطره آميز: اين كه مردان بيشتر دست به كارهاي مخاطره آميز مي زنند، ناشي از كروموزم y و تستوسترون است يا الگوبرداري از مدل ها و هنجارهاي فرهنگي، دقيقا معلوم نيست اما احتمال تركيبي از هر دوي اين ها در مخاطره جويي مردان نقش دارند. علت هر چه كه باشد، مردان از دوران نوجواني به بعد نسبت به زنان بيشتر خطر مي كنند، و اغلب تاوان آن را با آسيب و جراحت و مرگ مي پردازند. احتياطات ساده اي مانند بستن كمربند ايمني در ماشين يا گذاشتن كلاه ايمني در موتورسواري مي تواند در جلوگيري از اين حوادث كمك كند. بيشتر از همه ي اين ها جوانان نياز به سرمشق هايي دارند كه نشان دهند پيروي از عقل سليم و احتياط به خرج دادن صفاتي مردانه هستند. * پرخاشگري و خشونت: پرخاشگري و خشونت اشكال افراطي رفتار مخاطره جويانه هستند و بسياري از آن ها علل ريشه اي مشابهي دارند. اما يك تفاوت ميان خطر كردن و رفتار خشن و تهاجمي وجود دارد. مردي كه دست به رفتار پرخطر مي زند، تنها به خودش آسيب مي زند، اما پرخاشگري و خشونت ممكن است ديگران را در معرض خطر قرار دهد. گرچه رفتار خشونت آميز مستقيما سلامت و رفاه ديگران چه مرد و چه زن را تهديد مي كند. مردان تقريبا چهار بار با احتمال بيشتري نسبت به زنان در اثر خودكشي يا ديگركشي مي ميرند، اما زنان با احتمال بيشتري قربانيان خشونت خانگي هستند. اگر قرار باشد اين تفاوت ميان زنان و مردان كاهش يابد، مردان نياز دارند كه مهاركردن خودشان و كنترل خشم را بياموزند. * سيگار كشيدن: سيگار كشيدن يكي از خطر آفرين رفتارها براي سلامت است و از آن جايي كه دود سيگار محيطي براي ديگران هم خطرناك است، شكلي از خصومت پنهاني هم محسوب مي شود. در روزگاران قديم، مردان سيگار مي كشيدند. آن روزهاي قديمي براي زنان خوب بودند و براي مردان نه اما زمان در حال تغيير است: در آمريكا هنگامي كه شمار گسترده اي از زنان شروع به سيگار كشيدن كردند، از لحاظ بيماري قلبي، سرطان ريه و آمفيزم (تخريب ريه) به پاي مردان رسيدند. اما نهايتا هر دو جنس شروع به ترك سيگار كردند اما مردان بيشتري (24 درصد) نسبت به زنان (18 درصد) سيگار را كنار گذاشتند و از آن جايي كه هنوز 30 درصد پسران و 21 درصد دختران در سطح دبيرستان در آمريكا سيگار مي كشند، سيگار كشيدن چه براي مردان و چه براي زنان، چه براي جوانان و چه براي سالمندان خطري هولناك است. * الكل و مواد مخدر: سوء مصرف الكل و مواد مخدر نيز به طور سنتي در ميان مردان شايع تر بوده است، اما زنان هم به طور فزاينده اي در معرض خطر آن ها قرار دارد. مصرف زياد الكل، افراد در معرض احتمال بيشتر فشار خون بالا، نارسايي قلبي، بيماري كبدي، انواع سرطان ها، تصادف و مرگ هاي ناشي از تروماها (ضربات) قرار مي دهد. مواد روانگردان غيرقانوني هم هر دو جنس را گرفتار مي كند، اما مردان با احتمال 80 درصد بيشتر از زنان به سوء مصرف اين مواد مي پردازند. * رژيم غذايي: گوشت بد است و غذاهاي گياهي خوب هستنند. گرچه اين گفته ساده كردن بيش از حد حقايق است، اما ممكن است توضيح دهنده باشد كه چرا زنان به طور كلي سالم تر از مردان هستند: زنان در اغلب موارد بهتر از مردان غذا مي خورند. ايده آل مردانه براي گوشت و برنج و سيب زميني بايد جاي خود را به مصرف ماهي و سبزيجات، ميوه ها، غلات سبوس دار و ماهي دهد. * ورزش: هنگامي كه بقاي انسان ها به كار جسمي بستگي داشت، هم مردان و هم زنان مقدار زيادي فعاليت جسمي مي كردند. اما وقتي مردان به پشت ميزهاي كار منتقل شدند، زنان همچنان به رفتن به خواروبار فروشي ها، بالارفتن از پله ها، تميز كردن خانه و شستن لباس ها ادامه دادند و از بسياري از مزيت هاي فعاليت جسمي همچنان برخودار ماندند. اما جايگزيني وسايل جديد خانگي به جاي عضلات در خانه ها، زنان نيز از لحاظ زندگي بي حركت به مردان پيوستند و به اين ترتيب از لحاظ فعاليت جسمي عقب تر از مردان ماندند. گرچه در اين مورد مردان ممكن است اندكي احساس راحتي كنند، اما بايد توجه داشت بسياري از مردان هم حتي به نزديك به حد مورد نياز ورزش براي سلامتي نمي رسند. * مراقبت پزشكي: زنان در مورد سلامت فكر مي كنند و كارهاي بيشتري براي حفظ آن انجام مي دهند. زنان با احتمال بيشتري به طور منظم براي مراقبت پزشكي مراجعه مي كنند. مشكل است فهميد چرا مردان چنين بيماران بدي هستند، اما ظاهرا ذهنيت مردانه در اين مورد مقصر اصلي است. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 505]