واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اين كتاب در بيش از 12 مجلد چاپ و منتشر شده و در دسترس علاقهمندان به ساحت تفسير و مفاهيم قرآنی قرار گرفته است. از ويژگیهای اين كتاب افزون بر نخستين تفسيرموضوعی قرآن توجه به مسايل و مباحث كلامی و اجتماعی بود. به نظر میرسد كه مؤلف در اين كتاب در مقام پاسخگويی به شبهات و پرسشهای اصلی و اساسی بود كه در جامعه آن روز مطرح بوده است و در حقيقت دين اسلام و تفكر شيعی را به چالش می كشاند. پاسخگويی به شبهات به نظر میرسد كه مؤلف در اين كتاب در مقام پاسخگويی به شبهات و پرسشهای اصلی و اساسی بود كه در جامعه آن روز مطرح بوده است و در حقيقت دين اسلام و تفكر شيعی را به چالش می كشاند.اگر به فضای دهه 50 خورشيدی باز گرديم آن را زمانی می يابيم كه جامعه در حال تردد و ترديد ميان نظريه ليبراليسم دمكراسی و كمونيست از نوع سوسياليسم استالينی و لينينی بوده است. اگر به فضای دهه 50 خورشيدی باز گرديم آن را زمانی می يابيم كه جامعه در حال تردد و ترديد ميان نظريه ليبراليسم دمكراسی و كمونيست از نوع سوسياليسم استالينی و لينينی بوده است. در اين جا هر كسی میبايست يكی را برمیگزيد زيرا گفتمان غالب در ميان پيشرفت و ترقیخواهان يكی از اين دو گرايش و رويكرد بود و اگر كسی میخواست روشنفكر معرفی و مشهور شود میبايست گرايش به سوسياليزم و مبارزه با كاپيتاليسم و امپرياليسم را نشان میداد. در اين ميان مسلمانان خود را گرفتار اين دو جريان میديدند و حتی برخی نيز به سوسياليزم اسلامی معتقد شدند و به تبليغ آن پرداختند تا هم گفتمان غالب را حفظ كنند و هم از دين نبرند. در اين زمان جريانی كه از مصر شروع شد و نوعی واكنش اسلامی به دو نظريه بود در ميان روشنفكران دينی و حوزوی نيز خود را نشان داد. بحثها از دانشگاهها به حوزهها كشيده شد و علامه طباطبايی به بازخوانی و نقد علمی دو ديدگاه و ارايه نظريه اسلامی در هر حوزه نظری و عمل اجتماعی پرداخت اين گونه است كه تفسير علامه طباطبايی سرشار از مسايل اجتماعی و سياسی و كلامی است كه ناظر به گفتمان غالب جامعه و دو جريان بود. با اين همه علامه بينانگذار شيوهای بود كه در الميزان هر از گاهی خود را نشان میداد ولی به شكلی در كنار تفسير تربيتی مطرح بود. تفسير موضوعی را میتوان در انديشهها و طرح كلی برخی از موضوعات در مسايل ابتلايی آن روز جامعه در كتاب نفيس الميزان ديد. برخی از شاگردان علامه بعدها به اين شيوه بيشتر گرايش يافتند هر چند كه گرايش غالب هنوز همان تفسير ترتيبی بود. با اين همه گرايش تفسير موضوعی مورد استقبال شيخ جعفر سبحانی قرار گرفت. اين روش از آن رو مورد نياز بود كه در جامعه آن روز مسايل و مباحث به گونهای مطرح میشد كه میبايست پاسخ اسلام و قرآن در آن مورد تبيين شود و تفسير ترتيبی نمیتوانست به اين مهم بپردازد. تفسير ترتيبی سختتر است يا موضوعی برخی تفسير ترتيبی را سختتر برمیشمارند ولی بايد گفت كه تفسير موضوعی به عللی مختلف دشوارتر و سختتر است و هر كسی نمیتواند در اين وادی وارد شود، زيرا تفسير موضوعی به معنای ارايه ديدگاه و نگرش قرآن نسبت به موضوع و مسئله خاص است و اين زمانی ممكن و شدنی است كه شخص بر همه قرآن و انظار و ديدگاه تسلط داشته باشد.در تفسير ترتيبی شخص با توجه به سياق و قرائن وارد و خارج میشود و آيه را به نوعی تفسير می كند كه در سياق جمله و عبارات به طور خوش قرار گيرد كه قابل نقد و بررسی نباشد؛ برخی تفسير ترتيبی را سختتر برمیشمارند ولی بايد گفت كه تفسير موضوعی به عللی مختلف دشوارتر و سختتر است و هر كسی نمیتواند در اين وادی وارد شود، زيرا تفسير موضوعی به معنای ارايه ديدگاه و نگرش قرآن نسبت به موضوع و مسئله خاص است و اين زمانی ممكن و شدنی است كه شخص بر همه قرآن و انظار و ديدگاه تسلط داشته باشد. در تفسير ترتيبی شخص با توجه به سياق و قرائن وارد و خارج میشود و آيه را به نوعی تفسير می كند كه در سياق جمله و عبارات به طور خوش قرار گيرد كه قابل نقد و بررسی نباشد؛ اما در تفسير موضوعی شخص میبايست ميان گاه متضادها و متناقضها جمع كند. اگر بخواهيم برای تفسير موضوعی نمونهای ارايه دهيم میبايست آن را شبيه و همانند فتوا بدانيم. مفتی و مجتهد میبايست به همه منابع قرآنی و سنت و عقل و اجماع آگاه باشد تا بتواند با عام و خاص كردن و يا مطلق و مقيد نمودن و نگاهی به ناسخ و منسوخ و مانند آن حكم و فتوايی دهد كه مطابق دين و روح اسلام و قرآن باشد و در يك شبكه به عنوان مجموعه دين به درستی قرار بگيرد و جايگزين شود. مفسر موضوعی اين گونه می بايست عمل كند. نخست بايد همه آيات را جداگانه و در سياق و شان نزول و اسباب آن تفسير كند و سپس با تسلط و احاطه كامل عملی و حفظی ميان اختلافات و عام و خاص و حتی متناقضات جمع كند و در نهايت رای نهايی قرآن را درباره يك موضوع بيان كند و به عنوان نگرش اسلام مطرح و بيان دارد. تنها كسانی می توانند در وادی تفسير موضوعی وارد شوند كه از چنين تسلط و احاطهای برخودار بوده و بتوانند ميان متضادها و متناقض نما جمع كنند و به حكم و فتوا در موضوع و مسئلهای دست يابند. اين روش در حقيقت همان تفسير قرآن به قرآن واقعی است كه مطلوب همگان است. روشی است كه در فقه اصولی استفاده میشود و فقيهان اصولی از آن در فتوای خويش بهره میبرند. براين اساس میتوان گفت كسی كه در تفسير موضوعی وارد میشود، اصولی قرآنی است كه حكم هر مسئله را براساس قرآن بيان میكند. علامه شيخ جعفر سبحانی با توجه به تسلط كامل بر اصول فقه و روشهای فتوايی و تسلط بر آيات قرانی توانست از اين شيوه همانند استاد خويش بهره برد. ويژگیهای تفسيری شيخ سبحانی از ويژگیهای تفسيری شيخ سبحانی آن است كه در تفسير ايشان گرايش كلامی و اجتماعی بسيار قوی است و آن به سبب مقابله با جرياناتی بود كه در جامعه به شكل جريان و گفتمان غالب شكل گرفته بود.ايشان توانست با بيان نظريه دين ودولت و مسايل ديگر اجتماعی زمينه های تقويت و رشد گفتمان سياسی اسلام و فقه سياسی را فراهم آورد. اين گونه است كه علامه شيخ جعفر سبحانی توانست نخستين تفسير موضوعی به زبان فارسی را ارايه دهد و بسياری از مسايل جنجالی و شبهات آن روز را پاسخ دهد و جوانان و روشنفكران را به سوی خود جذب و جلب كند. از ويژگیهای تفسيری شيخ سبحانی آن است كه در تفسير ايشان گرايش كلامی و اجتماعی بسيار قوی است و آن به سبب مقابله با جرياناتی بود كه در جامعه به شكل جريان و گفتمان غالب شكل گرفته بود. ايشان توانست با بيان نظريه دين ودولت و مسايل ديگر اجتماعی زمينه های تقويت و رشد گفتمان سياسی اسلام و فقه سياسی را فراهم آورد. نظريهای كه ايشان در تفسير موضوعی در پيش گرفت ارايه و تحليل علمی قرآنی همان ديدگاههای استادان بارز و مهم خويش امام خمينی (ره) و علامه طباطبايی (ره ) بوده است. ايشان كوشيدند تا پاسخهای در خور و مناسبی را بر اساس آيات قرآنی در هر مسئلهای كه وارد میشدند بدهند. بيش از ده مجلد كتاب تفسير موضوعی منشور جاويد دارای گرايش كلامی و اجتماعی است و با نگاه به مسايل مهم اعتقادی نگارش يافته است. البته بايد توجه داشت كه ايشان با توجه به مقتضيات و شرايط زمان و گرايش اجتماعی جامعه به مسايل میپرداخت و میبايست اين روش هم چنان نسبت به موضوعات و مسايل ديگر مطرح و از سوی ياران اين مكتب ادامه يابد. مفاهيم قرآن كه میتوان گفت ترجمه عربی همين ديدگاه با كمی توسعه و يا ضيق است از اين ويژگی برخوردار است. به هر حال ايشان نخستين كسی است كه به صورت مستقل در بحث تفسير موضوعی وارد شده و سربلند از آن بيرون آمده است ؛ زيرا وی دارای احاطه علمی و اصولی و كلامی و به سخنی علامه معقول و منقول است و اين احاطه علمی و قلم شيوا و توانا موجب شده است كه بتواند در هر بحثی موفق باشد. در حال حاضر افراد ديگری از بزرگان مكتب علامه طباطبايی و امام خمينی (ره) در حوزه تفسيرموضوعی وارد شدهاند كه میتوان به علامه منقول و معقول استاد آيتالله جوادی آملی و نيز آيتالله مكارم شيرازی اشاره كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]