واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
«سیاستی كه همراه با اخلاق نباشد همانی است كه در عرف جامعه ما معروف است كه پدر و مادر ندارد. آیا سیاست ما به انواع نیرنگ و فریبها، بیصداقتیها، بیمسئولیتیها، تهمتها، افتراها، ریاكاری ها و قدرت طلبی ها آغشته نشده است. زمانی ادعا میكردیم كه اگر دنبال قدرت هستیم برای بسط ارزشهای انسانی و اخلاقی است. اكنون هم البته همان ادعا را داریم اما در راه رسیدن به قدرت از هیچ بیتقوایی حذر نمیكنیم. ...خواستم همه سیاسیون ما به خاطر این حرف من یكبار به این حوزه بنگرند كه آیا واقعا آنچه هست آنی است كه باید باشد. نا امید نباشیم اما بپذیریم كه از منظر اخلاقی عرصه سیاسی كشور ما قابل قبول نیست.»اینها بخشی از دست نوشته های شهردار تهران است که تکیه زده بر منبر وعظ شهر، اصحاب "قدرت و سیاست" را موعظه می کند که هان! به قدرت نزدیک نشوید که سخت کثیف است. در نگاه اول، سخنان این واعظ برای هر بیننده و خواننده ای دلنواز است اما ای کاش این همه ماجرا بود.بیائید سری به رسانه های منتسب به این واعظ (رسمی و غیر رسمی) بزنیم تا این سؤال پاسخ دقیق تری بیابد که آیا واعظ اخلاقگرای شهر که در اندیشه ایران فرداست، آنچنان که در محراب و منبر جلوه می کند، به رسانه های خود نیز که می رسد، چنین می کند یا خیر؟اخلاق ماکیاولیستی مورد لعن و نفرین واعظ با اخلاق شهر است. این موعظه اما در زردنامه ای که تنفر از سوم تیر از سر و رویش می بارد، دیدنی است. طرح روی جلد، کاریکاتوری است که سال گذشته در روزنامه حزب اعتمادملی منتشر شده بود و روزنامه منتسب به واعظ به همان کاریکاتور اعتماد کرده است. کاریکاتوری که ویولونیستی را در حالی که به جای ویولن بر بشکه نفتی چنگ می زند و در کنار خیابان گدایی می کند، نشان می دهد. عابران نیز از سر صدقه، چند سکه ای برای او پرتاب کرده اند.مطلع زردنامه نیز به نوشته ای با عنوان "من و مافیا" که عکس دستکاری شده ای کنار آن قرار گرفته مزین است.در نوشته دیگری با عنوان دولت دوربرگردان، نویسنده آن ادعا می کند: «مبنا و محور سیاست دوربرگردانی "ساده سازی" امور است و این فرض که اگر امور ساده شدف زود هم به نتیجه می رسد... مفهوم سیاست و تدبیر در این گفتمان، شبیه سیاست سنت "تبرک" است، کافی است دست و اشاره دولتمردان نظرکرده به کارها بخورد و متبرک شود تا کارها خودشان درست شوند..."هاله نور" با همین نگاه رؤیت می شود، باز هم با همین فرض است که نیاز چندانی به کارشناس و متخصص احساس نمی شود و...»همچنین "لطفی که به دیگری شد" عنوان نوشته مفصل دیگری است به شدت احمدی نژاد را به جرم نفی هولوکاست و به چالش کشیدن پایه های تمدن سازی جعلی در خاورمیانه مورد حمله قرار می دهد و در پایان نوشته برای اثبات تالی فاسد نادرست بودن نفی هولوکاست، مقدمه و خبری افسد البته با طعم اخلاق! مورد استناد قرار می گیرد: «عدم پذیرش درخواست احمدی نژاد برای ملاقات با پاپ و سایر مقامات ایتالیا در کنار تبلیغات منفی روزنامه های این کشور بازگوکننده آن است که تبعات منفی مقطعی هولوکاست همچنان پابرجاست.»"یادگارهای احمدی نژاد در پایتخت" اما شاید اخلاقی ترین نوشته ویژه نامه منتسب به واعظ اخلاقگرای شهر باشد: «یادگارهای دولت نهم در پایتخت کم نیستند که چه بسا اخبار تأیید نشده ای (!!) نظیر هزینه 300 میلیارد تومانی خرید شیرینی و برگزاری جشن در خیابان های تهران توسط شهرداری و...» رسانه اخلاقگرایان اما روشن نمی کند آیا نقل اخبار تأیید نشده در قاموس کدام مکتب اخلاقی است. هرچند عدد 300 میلیارد تومان جهت خرید شیرینی به تنهایی گویای عمق و اعتبار این ادعاست.مشت نمونه خروار!ادای اصولگرایی و اخلاقگرایی را درآوردن هم اما هنری است که برخی بهره ای از آن نیز ندارند وگرنه رسانه های شاخص دوم خردادی نیز این قدر اخلاقی! حمله نمی کنند و می کوشند قواعد حرفه ای گری مطبوعاتی را رعایت کنند تا بلکه بر مخاطب بیشتر بنشیند.مع الاسف، وصف سایر رسانه های وابسته به واعظ با اخلاق نیز خارج از این دایره نیست. روزنامه ای که چاپ عصرش بنا بر تحلیل محتوای انجام شده بیش از 70 درصد تیترهای خود را به سیاه نمایی و تخریب دولت اختصاص می دهد و حتی در ویژه نامه نوروزی که گزیده ای از بیانات رهبر انقلاب را جمع آوری کرده است، جمله ای از بیانات پرشمار ایشان در تأیید و حمایت از دولت و انتقاد از مخالفان را سانسور احتمالاً اخلاقی! می کند، مصاحبه از رئیس بانک مرکزی دولت جعل می کند تا بگوید این دولت پر از اختلاف است، یا سایت اینترنتی که رسماً احمدی نژاد را با رئیس جمهور هوسباز فرانسه مقایسه می کند و می نویسد "احمدی نژاد از نوع فرانسوی" و سپس برای توجیه این فعل اخلاقی! ادعا می کند وجه شبه فقط غیرقابل پیش بینی بودن است، همه جلوه هایی از اثرات وعظ واعظ با اخلاق شهر بر رسانه های متعدد خود است که شاید هیچ کس به اندازه وی، یک تنه! رسانه نداشته باشد.اينها همه به کنار؛ واعظ قصه ما که براي اخلاق حنجره مي دارند و سياست را به سبب بازي هاي غيراخلاقي رايج در آن کثيف مي شمارد، به سبب اخلاقگرايي هاي افراطي! رسانه هايش نهي شرعي نيز شده است و اينچنين بر همان مدار مي چرخد و اصرار دارد مرغ يک پا دارد!واعظی که می خواهد مثل چمران بمیرد نیک باید بداند که چمران قول و عملش یکی بود و هیچگاه برای اثبات خود راه نفی دیگری را با طعنه و تمسخر و دروغ نگرفت. او که حتی در دوره ای در مظان ریاست جمهوری قرار گرفت اما پا نيز برای آن پیش نگذاشت چه رسد به اینکه تخریب دیگرانی را که سر این سودا را داشتند، بخواهد پله کند.حسین منتظر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]