واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آمريکايي ها گفته اند که بر اين باورند بوش اداره کشورشان را بر پايه "دروغ " بنا نهاده است. در طول تاريخ آمريکا "ليندن جانسون"، "ريچارد نيکسون" و "هري ترومن" نامحبوب ترين رييس جمهوري هاي آمريکا بودند ولي همه آنها اين شانس را داشتند که به اندازه جرج بوش "مورد تنفر و نارضايتي " عمومي نبودند. ميزان نارضايتي از ريچارد نيکسون (حتي پس از رسوايي واترگيت ) و هري ترومن به ترتيب از 67 و 66 درصد فراتر نرفت ، حال آنکه ميزان نارضايتي از جرج بوش بر طبق تازه ترين نظر سنجي به رقم 71 درصد رسيده که در تاريخ آمريکا بي سابقه است. نتيجه اين نظر سنجي که ماه گذشته ميلادي توسط گروه "اوپينيون ريسرچ "و به سفارش شبکه خبري سي ان ان صورت گرفت ، حاکي از آن است که 71 درصد شهروندان آمريکايي از جرج بوش " متنفر " و عملکرد او را در مقام رييس جمهوري تاييد نميکنند. پيش از اين نظرسنجي و به فاصله يک هفته ، موسسه گالوپ ميزان نارضايتي از رييس جمهوري آمريکا را 69 درصد اعلام کرده بود که نشان مي دهد جرج بوش حتي اندک محبوبيت خود را نيز به سرعت از دست مي دهد که در چنين حالتي کنگره بايد او را مورد استيضاح قرار دهد. اين آمار کمترين ميزان تاييد عملکرد يک رييس جمهوري در تاريخ 70 ساله نظرسنجي موسسه گالوپ به شمار مي رود. جنگ طلبي بوش از جمله لشگرکشي او به عراق ، يکي از عمده دلايل عدم محبوبيت او دانسته مي شود که يک روز پس از حادثه يازدهم سپتامبر 2001 با آمار تاييد 90 درصدي از عملکردش روبرو شد. "اوپينيون ريسرچ" در گزارش نظرسنجي انجام داده گفته است که : بر ميزان مخالفان جنگ عراق نيز افزوده شده و 68 درصد شهروندان آمريکايي انزجار خود را از اين جنگ ابراز نموده اند و بر عده آنها بسرعت افزوده مي شود. "چارلز فرانکلين" ، يک پژوهشگر امور سياسي دانشگاه ويسکانسين ماديسون مي گويد: رکورد به جاي مانده در مورد تاييد عملکرد جرج بوش با توجه به اوضاع وخيم اقتصادي آمريکا بدتر نيز خواهد شد. تحليلگران مسايل داخلي آمريکا عقيده دارند ، آنچه موجب آن شد تا هيلاري کلينتون اقبال عمومي را براي رسيدن به نامزدي حزب دموکرات در انتخابات آتي رياست جمهوري آمريکا از دست بدهد ، حمايت او از جنگ در عراق و ادامه حضور سربازان آمريکايي در اين کشور بود. با قضاوت درباره نظرسنجيها، ميليونها نفر در آمريکا و سراسر جهان آرزو دارند دوره کار جرج بوش هر چه سريعتر تمام شود که با رفتن او، آمريکا ميتواند از شر جنگي فاجعهبار در خاورميانه خلاص شود، از دخالت لفظي و نظامي در امور کشورهاي ديگر دست بردارد، دوستان از دست داده را بازيابد و بار ديگر به گفته بنيانگذاران اين کشور عمل کند که بايد به افکار نوع بشر به درستي احترام گذاشت يا حداقل ميليونها نفر آرزو دارند با رفتن بوش چنين شود. فقط نگاهي به فهرست کارهاي مختلفي که مردم قسمتهاي مختلف جهان براساس نظر سنجي ها از آمريکا ميخواهند انجام دهد ، يا انجام آنها را متوقف کند ، نشان ميدهد ماه عسل رييسجمهوري آينده اين کشور خيلي کوتاه خواهد بود. افکار عمومي جهان از رييس جمهوري آينده آمريکا مي خواهد تا اگر قادر به برچيدن رژيم صهيونيستي به عنوان " اصلي ترين عامل ناامني در جهان " نيست ، او را وادار کند که حقوق فلسطيني ها را در داشتن دولتي در سرزمين اجدادي خود به رسميت بشناسد. پيمان کيوتو براي جلوگيري از گرم شدن بيشتر زمين را بپذيرد . بازداشتگاههاي مخفي و غيرمخفي در گوشه و کنار جهان را تعطيل کند. از شکنجه زندانيان دست بردارد. به دادگاه بين المللي جنايات جنگي ملحق شود و دهها خواسته ديگر . تنفر از بوش رييس جمهوري آمريکا در گوشه و کنار جهان به توده هاي مردم محدود نمي شود. او در نزد بسياري از رهبران محبوب و مقبول جهاني چون دکتر "ماهاتير محمد " نخست وزير پيشين مالزي نيز "چهره اي منفور" شناخته مي شود که با نبودن امثال او، " جهان جاي بهتري براي زيستن خواهد بود." دکتر ماهاتير در سخنراني ارديبهشت ماه امسال خود در لندن وقتي از او خواسته شد تا ديدگاهش را در خصوص بوش و عملکردش از جمله در عراق بازگو کند ، او بدون درنگ گفت :" جرج بوش رييس جمهوري آمريکا ، توني بلر نخست وزير سابق انگليس و جان هوارد نخست وزير پيشين استراليا ، منفورترين چهره هاي تاريخ هستند. اين سه بايد بواسطه سهمي که در جنگ عراق برعهده داشتند ، در دادگاه جنايتکاران جنگي محاکمه شوند." به گفته دکتر ماهاتير در همان جلسه، " سه جنايتکاري که نامبرده شد ، اين جنگ (درعراق )را با دروغ به راه انداختند. جنگ يعني کشته شدن مردم ، بنابراين چنين افرادي جنايتکاران جنگي به شمار مي روند ." در اينکه صدام يک جنايتکار به تمام معنا بود ، هيچ کس ترديد ندارد ، ولي آنچه بوش و کارتل هاي نفتي با توسل به دروغ و فريب افکار عمومي در عراق کردند و مي کنند ، مصداق هاي تمام و کمال جنايات جنگي است که در کنوانسيون هاي بين المللي به صراحت به آنها پرداخته شده است. بوش و کارتل هاي نفتي براي زمينه چيني حمله به عراق به دروغ هاي بسياري از جمله برنامه هاي پنهاني هسته اي صدام متوسل شدند که ديکتاتور جاه طلب بغداد نيز بدش نمي آمد چنين ادعاهايي داشته باشد. ژنرال " کالين پاول " وزير امورخارجه اسبق آمريکا از جمله افرادي است که براي دروغ هاي بسيارش در مورد عراق ، بايد شريک جرم بوش دانسته شود. او در 16ماه مه 2004ميلادي از اينکه پيش از حمله نظامي به عراق ، از تريبون شوراي امنيت سازمان ملل گفته بود عراق داراي سلاح کشتار جمعي است و با اين گزارش خلاف واقع راه آمريکا را براي اشغال نظامي عراق هموار ساخته بود، عذرخواهي کرد . او گفت که ماموران اطلاعاتي او را گمره کرده بودند. اظهارات " پاول " که به صورت يک سند در تاريخ معاصر باقي خواهد ماند از شبکه تلويزيوني " ان بي سي " پخش شد و به نقل از اين شبکه در روزنامه ها به چاپ رسيد . عراقي ها اينک مي توانند به اين پوزش استناد کنند و از دولت آمريکا به خاطر مصائبي که ديده اند بر طبق کنوانسيون هاي بين المللي غرامت بخواهند. تجاوزي که براساس گزارش هاي مستقل بين المللي تا تاريخ اول خرداد سال 1387 ، حدود 5 ميليون يتيم ، 11هزار کودک معتاد ، يک ميليون و 300 هزار کودک کارگر ، دهها هزار زن بدون شوهر و ميليونها آواره و مهاجر باقي گذاشته است. اين گزارشها که روي سايت گروههاي مستقل مدافع حقوق انسان مانند "الجبران " ،"انسان " و "صداي کودکان عراقي " قابل دريافت است ، مي گويد:" کشتار ، نابودي ، دستگيري ، تجاوز ، اعتياد ، هتک حرمت مقدسات ،زنان و کودکان از جمله جنايت هايي است که منجر شده است تا نام جرج بوش رييس جمهوري آمريکا در کتاب رکوردهاي گينس ثبت شود." به نوشته " صداي کودکان عراقي " ده ها دختر نوجوان عراقي بين سنين 12تا 16 سال نيز قرباني تجاوز و سوء استفاده جنسي شده اند و تنها در بغداد 11 هزار کودک معتاد شب و روز را در خيابانها مي گذرانند. سياستهاي بوش حتي متحدان سنتي آمريکا را نيز از آن دلسرد کرده است . نيوزويک در شماره اول فروردين سال 1387 خود نوشت :" عربستان سعودي که يکي از همپيمانان حياتي آمريکااست ديگر به توانايي آمريکا براي مقابله با چالش هاي جهاني و منطقه اي اطمينان ندارد و گاه با بي ميلي به مصالحه مي پردازد و گاه به سختي مشغول مذاکره است و سعي دارد تا مسير ديپلماتيک مستقلي را دنبال کند." و همچنين کارتر رييس جمهوري اسبق آمريکا درکتاب تازه خود "فلسطين ، صلح بدون تبعيض" مي نويسد :" جايگاه آمريکا در ميان مردم متحدان سنتي اش مانند مصر و اردن بشدت تنزل يافته و به کمترين سطح در طول تاريخ يعني 5 درصد رسيده است که علت آن حمايت بي چون و چراي آمريکا از اسراييل است."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]