محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828870428
جايگاه كرامت انساني در مديريت امام خميني(ره)
واضح آرشیو وب فارسی:قدس: جايگاه كرامت انساني در مديريت امام خميني(ره)
سيد صمصام الدين قوامي مديريت در ديدگاه ديني و اسلامي نوعي ولايت است؛ اگر كسي به شكل جامع الشرايط مديريت كند، ولايت الهي را نمايندگي مي كند؛ در غير اينصورت ولايت شيطاني را نشانگر است. امام نظريه ولايت فقيه را به عنوان مديريت فقيه مطرح مي كند كه همان چيزي است كه استاد مطهري با عنوان «ولاي زعامت»- مطرح كرده است. اين نظريه كه بعدها به نظريه ولايت مطلقه فقيه ارتقا يافت و در واقع از عمق و وسعت و استحكام بيشتري برخوردار شد، نظريه مديريتي امام بر انسان است.ولايت بر انسان، در نگاه نخست خلاف كرامت اوست، زيرا خدا انسان را آزاد آفريده است و اصل اولي عدم ولايت انسان بر انسان است؛ ولي به هر حال، ولايت انسان كامل بر انسان، يك استثنا، براي مصلحت و حفظ كرامت اوست، چنانكه ولايت خدا بر انسان كه ترديد ناپذير است، ولايت حافظ كرامت انساني بر انسان است. در همين عداد، ولايت رسول خدا(ص) و معصومان، ولايتي است كه حافظ كرامت انسان است. در غياب آنان نيز رهبران الهي بر انسان ولايت دارند. به هر حال، ولايت انسان كامل يا متكامل بر انسان ضروري است و به مصلحت اوست. كرامت انساني، در يك سازمان ولايي آن هم با ولايت الهي و رهبران خدايي محفوظ و مصون خواهد بود؛ درغير اين صورت به تاراج و حراج خواهد افتاد. به عبارت ديگر، ولايتي كه كرامت را حفظ مي كند، ضروري ترين مصلحت انسانهاست. بنابراين، امام خميني با ديدگاهي كه در شرح چهل حديث ارائه كرده، نظريه ولايت فقيه را مطرح مي كند و در 80 سالگي توفيق اجراي آن را مي يابد و مديريت ولايي خود را بر مسلمانان و انسانها آشكار مي سازد؛ ولايتي كه از سوي امامي عادل اعمال مي شود و ناگزير بايد حافظ كرامت انسانها باشد. اگر در ولايت او، به اين خط قرمز تجاوز شود، از الهي بودن خارج و به ولايت شيطاني تبديل مي گردد. *اصول حافظ كرامت در مديريت ولايي امام(ره) امام در مديريت ولايي خويش، اصولي را ترسيم كرد كه همگي براي حفاظت از گوهر كرامت انساني پي ريزي شده اند كه به برخي از اصول آن اشاره مي شود: اصل خدمت كسي كه خود را خادم مي داند ولو در هر منصبي باشد، مطابق اصل كرامت انساني سلوك كرده است، چون ديگران را در هر رده اجتماعي و سازماني كه باشند، مخدوم خود مي داند و كريم مي شمارد. امام خميني(ره) در اين رابطه مي فرمود:همه مقامات جمهوري اسلامي مرهون فداكاري قشر ضعيف هستند. پيروزي انقلاب، تأسيس حكومت اسلامي، سازماندهي كشور و خنثي كردن توطئه هاي دشمنان، مرهون ملت است. پايين شهري ها ولي نعمت ما هستند، آنها را از زندانها بيرون آورده و به قدرت رسانيده اند؛ اگر تا آخر عمر به آنها خدمت كنيم، نمي توانيم از عهده آنها برآييم، خدمت به گودنشينان و طبقات كم درآمد جامعه افتخار است.ملتفت باشيد كه الان به حكومت رسيديد، حاكم نيستيد، خدمتگزار هستيد. اسلام، حكومت به آن معنا ندارد؛ اسلام خدمتگزار دارد. شما خودتان را حاكم مردم ندانيد؛ شما خودتان را خدمتگزار مردم بدانيد. اين ثوابش پيش خدا بيش از اين است كه خودتان را حاكم بدانيد. حكومت همان خدمتگزار است. اصل شايسته سالاري از اصول مهم و محوري در مديريت امام خميني(ره)، اصل شايسته سالاري است؛ كسي كه فرزندش(احمد) را از تصدي مسؤوليتها باز مي داشت و تا اندازه زيادي خويشاوندان خود را مسؤوليت حكومتي نمي داد و معيارهاي گزينش جالبي را اعمال مي كرد. كساني را بر كار مي گماشت يا تأييد مي كرد كه به گوهر و كرامت انساني احترام مي گذاشتند. تكريم مشاوران امام در مديريت كريمانه خود مستبد نبود، با ديگران مشورت مي كرد و نظرات را حتي اگر مخالف نظر خودش بود، مي پذيرفت: «گرچه من در آن موقع شخصاً مايل به روي كارآمدن آنان نبودم؛ ولي با صلاحديد و تأييد دوستان قبول نمودم. وا... قسم من با نخست وزيري بازرگان مخالف بودم.» اين عبارت، در همان رنج نامه سال 67 است كه پيش تر به بخشهايي از آن اشاره شد. اين يعني حفظ كرامت مشاوران و حفظ عظمت مقام مشورت، شبيه كاري كه پيامبر اكرم(ص) در جنگ احد كرد و نقشه مشاوران را برخلاف نظر خود پذيرفت.اين روحيه و رويه، جز تكريم مشاوران چيز ديگري نيست. اگر مشاوري احساس كند كه در مقام مشورت، به آراي او توجه مي شود، احساس كرامت مي كند. انگيزش كريمانه «انگيزش» از اصول مهم مديريت در حوزه رفتار سازماني است. امام راحل براي اين كار، با تكيه بر كرامت انسانها، آنها را از درون بر مي انگيخت و در خدمت اسلام و انقلاب اسلامي قرار مي داد. اين انگيزش، شامل رزمندگان، دولتمردان، زنان، خانواده شهدا و ايثارگران و اقشار مختلف مي شد. ايشان در جمع پاسداران پادگان امام حسين(ع) و ولي عصر(عج) مي فرمايند: «من به اين چهره هاي نوراني و بشاش شما و به اين گريه هاي شوق شما حسرت مي برم. من احساس حقارت مي كنم. من وقتي با اين چهره ها مواجه مي شوم و به اين قلبهايي كه به واسطه توجه به خداي تبارك و تعالي اين طور در چهره ها اثر گذاشته است، احساس حقارت مي كنم. من غير دعا كه بدرقه شما كنم، چيزي ندارم... من چه طور به اين احساسات خدا گونه و به اين توجهاتي كه شما به خداي تبارك و تعالي داريد و به اين عزم راسخ شما و اين شجاعت بي نظير شما چطور من مي توانم از شما ستايش كنم.» امام عبارت «احساس حقارت» را تنها در مقابل رزمندگان شجاع تكراركرده است و اين نوعي واريز كرامت به رشيدترين انسانهاي اين سرزمين است و جالب است كه در مقابل اين اصطلاح كريمانه، صداي بلند گريه ها بود كه فضا را عطر آگين مي كرد. تكريم زنان از جمله موارد انگيزش، زنان هستند كه قشري هستند كه در دو جاهليت اول و دوم (سنتي و مدرن) به ضعف كشيده شده (كرامت) آنها مفقود و مسروق شده است. امام در ديدار آنان مي فرمايد: «زنها مقام كرامت دارند، زنها اختيار دارند، همان طور كه مردها اختيار دارند. خداوند شما را با كرامت خلق كرده است، آزاد خلق كرده است... . زن، آدم ساز است، زن مربي انسان است. شما همان طور كه تاكنون در نهضتها دخالت داشتيد و سهيم بوديد، در اين نهضت سهيم بوديد؛ در اين پيروزي حالا هم باز بايد سهيم باشيد و هر وقت اقتضا بكند، نهضت بكنيد، قيام كنيد، مملكت از خود شماست... سلام بر شما زنها، بانوان عزيز و محترم.» امام در مصاحبه با آقاي كرك كرافت، استاد دانشگاه «روتگرز آمريكا»، در ديماه 57، ضمن بيان ديدگاه اسلام در مسائل مختلف، به مسأله اشتغال زنان در ارتش، و ادارات دولتي و ساير امور آنها مي پردازد: «همان طور كه قبلاً گفتم، زنان مي توانند در ارتش باشند... چرا با درس خواندن زن مخالف باشيم؟ چرا با كار كردن زن مخالف باشيم؟ چرا زن نتواند كارهاي دولتي انجام دهد.» در ديدگاه مديريتي امام، زن مثل مرد و با شرايط اسلام، مي تواند گزينش شود، كار دولتي كند و درس بخواند، در منزل هم مكرم و محترم باشد؛ در عين حال از فساد و فحشا دور باشد. اين همان تكريم زنان در مديريت است؛ چه در مديريت خانه و چه مديريت جامعه. كرامت در مديريت در بخش نخست، رعايت كرامت انسانها در مديريت مطرح بود كه امام در گزينش، انگيزش و عزل و... كرامت و حفظ حرمت ديگران را لحاظ مي كرد. در بخش دوم از كرامت، به معناي خارق العادگي و اصطلاحاً بعد كاريزماتيك امام در وظايف و اصول مديريت سخن به ميان مي آيد. كرامت در اين جا به معناي ويژگيهاي عالي، نافذ و منحصر به فرد است؛ بهره گيري از امدادهاي غيبي، بهره مندي از كرامت و بزرگي نفساني، استفاده از قدرتهاي غيرعادي و آسماني، ارتباطات روحاني و شهودي، مشاهدات و مكاشفات و عرفانيات را به شكلي نمادين و نمونه در مديريت خويش دخالت دادن؛ البته در امامان معصوم(ع)، به جاي معجزه از اصطلاح كرامت استفاده مي كنند تا با معجزات(ع پيامبران تفاوت داشته باشد. در همين راستا، قدري پايين تر و محدودتر، مي توان كرامت را در امام راحل به مثابه نايب امام غايب ملاحظه كرد. به نمونه هايي از اين كرامت اشاره مي شود: ارتباط با منوب عنه و الهام از او براي تصميم گيري الف) در داستان حكومت نظامي در يازدهم بهمن 1357 كه امام دستور لغو آن را صادر كردند و از مردم خواستند به خيابان ها بريزند و تصميمي حياتي گرفتند، در پاسخ سؤال مرحوم آية ا... طالقاني گفته بودند، دستور از جايي ديگر است. ب) در زمان عزيمت از پاريس و نوفل لوشاتو به ايران، در پاسخ كساني كه ايشان را از اين كار منع مي كردند و مشفقانه يا فريبكارانه، مانع مي شدند، فرموده بودند: دستور از جايي ديگر است. شناخت دقيق افراد امام افراد را مي شناخت؛ حتي با يك ديدار، هر چند ممكن بود نظر خود را تحميل نكند تا ديگران خود به آن برسند و اتمام حجت شود. ديكتاتوري مآبانه برخورد نمي كرد؛ ولي تاريخ مديريت امام حاكي از شناخت دقيق اشخاص و شخصيتها بود. موضعگيري مستقل «من اگر روزي تشخيص دهم امري را و به دليل اين تشخيص مجبور به موضعي بشوم كه آن موضع مرا به انزوا بكشاند، در يك كوره دهي در يك كوهستاني كه اصلاً كسي نباشد، مجبور شوم فقط آنجا زندگي كنم و فقط آن موضع را براي خودم داشته باشم و هيچ كس نپذيرد؛ اما تشخيص من اين باشد، من همين موضع را خواهم گرفت.» امام در منشور استقامت مي گويد:«خميني اگر تنها هم بماند، به مبارزه ادامه خواهد داد». در همين راستا، چندين تصميم گيري شجاعانه، دينمدار و مستقل توسط امام، در حافظه انقلاب اسلامي باقي مانده است: الف) حكم به ارتداد سلمان رشدي و فرمان قتل او، بدون ملاحظه امور رايج ديپلماتيك. ب) حكم به ارتداد جبهه ملي كه با لايحه قصاص مخالفت كرده بودند و در نتيجه تهديد آنان را به فرصت براي ريشه كني و رسوايي آنها قرار داد. ج) حكم به ارتداد موقت كساني كه به ساحت مقدس حضرت زهرا (س) در راديو توهين كرده بودند كه شامل تهيه كننده، مصاحبه كننده و مصاحبه شونده شد؛ هر چند بعداً مورد عفو قرار گرفتند. د) تأييد تسخير لانه جاسوسي كه توسط دانشجويان پيرو خط امام اتفاق افتاده بود و تبديل آن به تحقير شيطان بزرگ و پس از آن پذيرش استعفاي مهندس بازرگان رئيس دولت موقت. ه) فرمان به رئيس ستاد ارتش وقت براي آزادي 34 ساعته پاوه از دست شورشيان كرد، تحت عنوان كومله، دموكرات و تحقق اين تصميم در همين مدت كه امام در آن فرمان به شكل محكم، كاريزماتيك و با صلابت و به عنوان رياست كل قوا، از خود ياد كردند و اين دستور را دادند كه هنوز ارتش به پاوه نرسيده بود، دشمن به هزيمت افتاد و اين، از كرامت اين تصميم حكايت داشت. و) تصميم به پذيرش قطعنامه 598 و پايان جنگ تحميلي. آينده نگري با يك ديد دقيق در مي يابيم كه او تنها به فكر زمان خود نبود و تمام بندها و موانع را از پيش پاي انقلاب برداشت و كار را براي رهبري آينده آسان ساخت و در ضمن ياد داد كه تجديد نظرها و بازنگري ها و عدم اصرار بر اشتباهات با اصولگرايي منافاتي ندارد. اقدامهايي چون: حذف مرجعيت از شرايط رهبري، دستور بازنگري قانون اساسي، تشكيل مجمع تشخيص مصلحت نظام و قانوني كردن آن و. . . از آن جمله است. ارشادات كريمانه امام در نامه معروف خود به گورباچف، دريا و دنيايي از كرامت را براي جهانيان به نمايش گذاشت. اين كرامت علاوه بر متن حكمت آميز نامه، در تركيب هيأتي از يك روحاني عالي مقام، يك ديپلمات ورزيده و يك رهبر انقلابي بود، مشهود است. ايشان سفارشهايي به آية ا... جوادي آملي كرده بودند كه حتماً نامه را بخوانيد و شرح دهيد تا بايگاني نشود.افزون بر همه اينها، حاوي يك پيش بيني بود از اينكه، صداي شكسته شدن استخوانهاي كمونيسم به گوش بچه هاي ما هم رسيده است و اين شكسته ها، در موزه قرار مي گيرد و مشكل شما اقتصاد نيست، اعتقاد است.آيا در اين كرامت ترديد است كه پس از چندي تمام اين پيش بيني ها تحقق يافت و ماركسيسم، به زباله دان تاريخ رفت. اين پيام پركرامت در (مديريت توسعه) مي گنجد كه گسترش و تداوم انقلاب را آسان و پايه هاي آن را تحكيم مي كند. سازماندهي مزدوج مراد از اين واژه، كرامتهاي امام در سازماندهي است كه از اصول مديريت است. امام ضمن حفظ نهادهاي رژيم سابق و سالم سازي آنان، نهادهاي جديدي را در كنار آنها تأسيس كرد كه از آنها مي توان به عنوان سازمانهاي تأسيس در كنار سازمانهاي امضايي نام برد. اين امتزاج موجب شد سيستم سابق به فكر توطئه نباشند يا فساد نكنند و نيز نهادهاي جديد از تجربه هاي سابق بي بهره نباشند و نظام هم از تحول و تنوع بهره مند باشد. اين سازماندهي مزدوج، نشان دقت و كرامت امام در تنظيم ساختاري انقلابي و پايدار بود كه از امتيازهاي گوناگوني بهره مي برد. برنامه ريزي كرامت آميز نوشتن «كشف الاسرار» در قم، پيش از مرجعيت و «تحرير الوسيله» پس از مرجعيت در تركيه و حكومت اسلامي در نجف كه حاوي «نظريه ولايت فقيه» بود، نشان از يك تيزبيني در برنامه ريزي است. امام(ره) آراي نجات بخش و انقلاب آفرين خود را بتدريج تنظيم كرد تا وقتي انقلاب شد، با پشتوانه تئوريك و ايدئولوژيك كامل وارد شود. در «كشف الاسرار» قدرت خود را در دشمن شناسي به نمايش گذاشت و در تركيه فقاهت خود را به اثبات رساند و در نجف اين فقاهت را لايق ولايت شمرد و در ايران آن را به اجرا گذاشت و به يك نظام مردم سالار ديني تبديل كرد. اين يك برنامه ريزي راهبردي است. اكنون كه ما در يك فاصله اي اين روند را تعقيب و تحليل مي كنيم، موجي و اوجي از كرامت را در آن مي يابيم. حسن استناد كرامت آميز از نهادها و نهادهاي ديني او با استفاده از آيات قرآني و اساسي امامان ديني و بهره گيري از مساجد و حسينيه ها و تكايا و گلزار شهدا و ايام عاشورا و تاسوعا و اربعين و محرم و صفر، استفاده از منبر و محراب و استفاده از شعارهاي ديني و زنده كردن الگوهاي ديني، مانند نهضت حسيني، روحانيت و...، مهارت خود را در بهره گيري از ظرفيتهاي ديني براي يك انقلاب اسلامي نشان داد. او خود را به عنوان يك مرجع تقليد و صاحب رساله عمليه و صاحب رداي دين، نشان داد كه مردم انقلابي مسلمان را كاملاً به اعتماد مي كشاند و به صحنه مي آورد. اين قدرت بهره وري، از ابعاد نمادين و بنيادين يك مديريت موفق است.
دوشنبه 13 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]
-
گوناگون
پربازدیدترینها