تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترین اعمال دوست داشتن در راه خدا و دشمنی در راه اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820957615




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خورشيد خردادهاي انقلاب.../ جوانان: امام (ره) سيم ارتباطي مردم و خدا بود


واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: خورشيد خردادهاي انقلاب.../ جوانان: امام (ره) سيم ارتباطي مردم و خدا بود
ما آدم‌هاي منتظري بوديم اما اهل مبارزه نبوديم. فكر مي‌كرديم انتظار چشم دوختن به راه است. اما امام(ره) با عمل و حرفش نشان داد كه انتظار با مبارزه ميسر مي‌شود و منتظر خوب اهل مبارزه است...ما در حال حاضر مردي داريم كه بايد غنيمتش شمريم. نفس كشيدن در فضايي كه هست و رهنمودهايي كه او مي‌دهد. اگر نسل ديروز ما امام‌(ره) را داشت نسل امروز هم آقا را دارد كه بايد تا جايي كه نفس داريم در ركابش باقي بمانيم. احساس مي‌كنم روزگار ما سخت تر از روزگار مردمي است كه امام(ره) را ديدند...من به عنوان يك نسل سومي وقتي چنين شخصيتي را مي‌بينم مطمئن مي‌شوم كه گفته‌هايش حتي در عرصه‌هاي سياسي، كه بحث روز است، فرا زماني است و آن را باور مي‌كنم. باور مي‌كنم كه تا چهار صد سال بعد هم هر وقت دشمنان اسلام زبان به تحسين‌مان گشوند حتما داريم شكست مي‌خوريم. انديشه‌هاي او وراي زمان و مكان است...


باشگاه جواني برنا/ ليلا باقري- من خراباتيم از من سخن يار مخواه... خيلي سخت است، نسل سومي باشي و نديده، بخواهي بگويي. سخت است به خصوص كه او ساده بود ... ساده زندگي كرد، ساده حرف زد، ساده عمل و كرد و هيچ‌گاه ساده را از زندگي حذف نكرد. اما از كنار ساده نمي‌‌توان ساده گذشت. ظلم است نه به او كه ساده زندگي كرد به ما كه اگر ساده را نشناسيم كه نعمت است و " واذ تاذن ربكُم لَئن شكرتُم لأزيدَنكم ولئِن كفرْتُم إن عذابي لشديد( سوره ابراهيم آيه 7) باورش زياد سخت نيست كه اگر نعمت را قدر ندانيم با ما همان مي‌شود كه...

البته بايد كمال طلب باشي تا دنبال شناخت انسان‌هاي كامل بروي اما... "گُنگم از گُنگ پريشان شده گفتار مخواه" در پيچ و تاب زندگي روزمره، وقتي سرگرمي به القاب و عناوين گوناگون، گَم مي‌كني سادگي به وسعت يك آسمان را. مي‌تواني تكيه كني به انديشه‌هايش و جلو بروي. مگر نمي‌خواهي، ببيني نمونه عيني آنچه كه عمري در كتاب و مدرسه مشق كردي و شنيدي اما:

من كه با كوري و مهجوري خود سرگرمم

از چنين كور، تو بينائي و ديدار مخواه

نسل سومي كه نديد اما هميشه تشنه بود كه بداند و با وجود نديده‌ها چيزي از ارادتش به روح الله زمانه كم نشد. خيلي‌ها فقط دوستش دارند، خيلي‌ها خود را مديونش مي‌دانند اما حرفي براي گفتن ندارند يا شايد زباني براي ابراز كه:

چشم بيمارت بيمار نموده است مرا

غير هذيان سخني از من بيمار مخواه

سخناني كه هميشه تازه است

سراغ اهلش مي‌روي چون همه حرف براي گفتن ندارند. چون همه ارادت را به دل حواله داده‌اند و جايي براي جستجوي او و انديشه‌هايش نگذاشته‌اند. او كه ذو ابعاد بود و وسيع... بايد خودت را به اين وسعت متصل كني تا وسعت يابي. اما هستند نسل سومي‌هايي كه جويا هستند. وقتي پاي حرف‌هايشان مي نشيني تازه مي‌فهمي چقدر ارتباطشان دلي است و قشنگ. تازه مي‌فهمي كه محدود نشدند به اينكه بگويند امام(ره) انقلاب كرد عليه كفر و ظلم و ... و فراتر مي‌روند از از اينكه او با تلاش و اتكا به قدرت خداوند طومار كفر و ظلم را درهم كوبيد و مشت بزرگي زد به دهان استكبار و شيطان بزرگ و خلاصه... بگذار تا بگذريم(!) و بنشينيم پاي حرف‌هاي دختران و پسران نسل سومي كه اگرچه روح الله(ره) را نديدند اما از اعماق جان، امام را عاشقند؛ مگر نه اينكه مردم ما، رسول الله(ص) و اهل بيت را هم نديدند...

مهدي اسلامي 26 سال دارد و سنش آنقدر قد نمي‌دهد كه خاطره چنداني از زمان حياط معمار انقلاب داشته باشد. از او درباره امام(ره) مي‌پرسم و آنچه كه در شخصيت ايشان بيشتر از همه برايش جذاب است، مي‌گويد:" امام را نمي‌توان فقط به عنوان يك شخصيت سياسي شناخت و با ساير آزادي خواهان مقايسه كرد. امام به علت ارتباطي كه با قرآن داشت هر روز نو مي‌شود و يادش هيچ گاه كهنه نخواهد شد. پس شناخت بيشتر و كمتر ايشان ربطي به نسل اول و دوم و سوم بودن ندارد. امام(ره) شخصيتي است با ارزش براي سراسر تاريخ ايران و آيندگاني كه مي‌توانند بهره بگيرند. و امام(ره) هميشه تازه خواهد ماند چون وصل بود به منبعي كه هميشه تازه است و به زبان روز. وصل است به قرآن، قرآني كه انسان ساز است و كهنه نمي‌شود.

اما در مورد سياست مدار بودنش! امام مثل ائمه(ع)، سنگيني بار امانت هدايت مردم و جامعه را روي دوش خود حس مي‌كرد. چنين آدمي نمي‌تواند سياست مدار نباشد براي همين دينش از سياستش جدا نبود. اگر مي‌خواهي بداني ميزان ارتباط آدمي با خدايش چقدر است بايد ببيني چقدر با بنده هاي خدا در ارتباط است. الناس عيال الله... شما را تنها به يك چيز اندرز مى‏دهم، و آن اينكه: دو نفر دو نفر يا يك نفر يك نفر براى خدا قيام كنيد...(آيه 46 سوره سبا). و اخلاص امام(ره) از اين آيه نشات مي‌گيرد كه او فقط براي خدا قيام كرد.

اين جوان نسل سومي از عاشقانه‌هاي امام هم مي‌گويد. از تصدقت بشوم‌ها و قربان صدقه‌هاي ايشان براي همسرش. مي‌گويد: "امام(ره) هيچ‌وقت همسرش را از راه دور صدا نمي‌كرد. چنين شخصي تربيت شده ائمه ماست، ببينيد ديگر ائمه ما چطور با خانواده خود رفتار مي‌كردند. امام عاشق خانوداه بود و حقوقشان را خيلي رعايت مي‌كرد. نكته جالب در اين خصوص برايم اين است كه ايشان وقتي براي نماز شب بيدار مي‌شدند ابري را داخل سينك ظرفشويي مي‌گذاشتند كه صداي آب مزاحم استراحت كسي نشود...

تدبير و هوشياري امام(ره) همه جانبه بود. عروسش، خانم طباطبايي، تعريف مي‌كند كه اوايل انقلاب در دانشگاه روي موضوع اختلاط دختر و پسر حساسيت‌هايي بوجود آمده بود. امام(ره) وقتي از قضيه مطلع مي‌شود به حاج احمد آقا مي‌گويد شخصا پيگيري كند. موارد اين‌طوري كم نيست. ماه رمضان به همه گوينده‌ها اعلام مي‌كنند بايد ريش بگذاريد. ايشان مي‌گويد چرا مي‌خواهيد مردم را به ريا كاري بياندازيد. اخلاص امام(ره) از نكات برجسته شخصيت‌شان بود كه همه جا خودش را نشان مي‌داد. روزي خانم سيد احمد آقا با ذوق به خانه مي‌رود به امام مي‌گويد: فلسفه بيست گرفتم. امام مي‌گويد: اينها را ول كن چقدرش براي خدا بوده است... اين برمي گردد به اخلاص امام و اينكه:

با فلسفه ره بسوي او نتوان يافت

با چشم عليل، كوي او نتوان يافت

اين فلسفه را بهل كه با شهپر عشق

اشراق جميل روي او نتوان يافت

مستي از چشم قشنگ‌اش پيداست...

خانم رهنما وقتي از امام مي‌گويد هيجان زده مي‌شود. صدايش پر از احساس است و عشق، پر از فراز و فرود. آنجا كه مي‌گويد امام شخصيت جذابي دارند، روي "ذ" تشديدي مي‌گذارد و از ته دل اين كلمه را ادا مي‌كند و مي‌گويد: " اين شخصيت كاريزماتيك جزء آن دسته از آدم‌هايي است كه اصلا تلاش نمي‌كرد كسي را به سمت خودش جذب كند ولي عملا همه به او جذب مي‌شدند. الان هم همينطور است. امام مصداق بارز اين مطلب است كه اگر خودت اهل عمل باشي لازم نيست به كسي تذكر بدهي. زندگي، رفتار و كارهاي امام(ره) طوري بود كه افراد را به سمت خود جذب مي‌كرد و نوع زندگي‌اش عملا امر به معروف و نهي از منكر بود. وقتي راهش را انتخاب كرد تنهاي تنها بود و هيچ وقت از اين يك نفر بودن نترسيد. ما در روز اينهمه نماز مي‌خوانيم و الله اكبر مي‌گوييم اما انوع و اقسام ترس‌هايمان نشان مي‌دهد به اين جمله ايمان كامل نداريم. اما زندگي عملي امام(ره) باورش را به بزرگي خدا نشان مي‌داد. امام علي(ع) هم مي‌فرمايند: از تنها بودن در راه حق نترسيد كه هميشه شمار كساني كه در راه حق هستند، اندك‌اند. زندگي امام(ره) نمونه بازر گفتار امام علي است و لاحول ولا قوة الا بالله... تنها در راه خط و تنها براي خدا."

رفتار امام(ره) در تمام ابعاد زندگي‌اش مي‌تواند الگوي كساني باشد كه شايد الگويشان را گم كرده‌اند كه به بيراهه مي‌روند. خاطراتشان كه مرور مي‌شود هركدام درسي است براي جوانان. درس و تجربه پاي مكتب روح‌الله. اين خانم دانشجوي فلسفه مي‌گويد:" رفتار امام(ره) در موقعيت‌هاي مختلف كاملا متفاوت و ناشي از عزت نفس و تدبير ايشان است.

امام(ره) در اولين دوره‌اي كه مي‌خواهند ديپلمات‌ها را به خارج از كشور بفرستند، مي‌گويند از موضع بالا نگاه كنيد و خودتان را دست كم نگيريد. از اثبات "ما مي توانيم‌" ايشان با انقلاب تا رفتارشان با اهل خانه همه الگو است. ايشان در خانه با دست خودش براي بچه‌ها چاي مي‌ريخت و به احترام افراد از جايش بلند مي‌شد و حتي انجام كوچكترين كاري را به كسي محول نمي‌كرد اما وقتي نماينده گورباچف مي‌آيد پيش ايشان با همان لباس‌هاي راحتي خانه مي‌نشيند. در حالي كه وقتي دكتر حسابي خدمت امام(ره) مي‌رسند هر چقدر اصرار مي‌كند كه امام(ره) اول بنشيند ايشان قبول نمي‌كنند و مي‌گويند: اول شما بنشينيد بعد من. دستشان را مي‌گذارند روي شانه‌هاي دكتر حسابي و ايشان را مي‌نشانند بعد خودشان مي‌نشينند. چنين آدمي در مقابل غربي‌ها از جايش تكان هم نمي‌خورد. اين نشان مي دهد كه اين آدم چقدر خودساخته و متكي به نفس بوده‌است و خودش و ديگران را مي‌شناخته است."

رهنما از به روز بودن سخنان امام(ره) و فرا زماني بودنش مي‌گويد:" حرف بعضي از آدم‌ها اصلا ربطي به زمان ندارد، وقتي درباره انسانيت حرف بزني. انسانيتي كه هيچ وقت نمي‌ميرد. هر وقت انسانيت بميرد حرف‌هايي كه درباره انسانيت زده مي شود هم مي‌ميرد. در حالي كه انسانيت شايد ناياب و كمياب شود اما هيچگاه نمي‌ميرد. امام(ره) به خاطر خدا كار كرد كه بيان و حرفش جاودانه شد. اين حديث قدسي است كه اگر تو به خاطر من قدم برداري من چشم‌ات، گوش‌ات، دست‌ات، زبان‌ات و همه چيزت مي‌شوم. يعني چنين شخصي عملا يك خداي مجسم روي زمين مي‌شود. من به عنوان يك نسل سومي معتقدم اگر امام(ره) نبود شايد پيامبر(ص) را باور نمي كردم. البته قبول داشتن با باور كردن خيلي فرق دارد. من نمي‌خواهم امام(ره) را با معصومين(ع) مقايسه كنم اما زندگي ايشان طوري بود كه ثابت كردند آدم‌هاي توي كتاب‌ها واقعا وجود داشته‌اند. امام نمونه بارز عارفي بود كه خودش را محدود نكرد. هميشه براي ما جا افتاده كه اگر مي‌خواهي عارف باشي بايد خودت را از زندگي اجتماعي بيرون بكشي. درصورتي كه ائمه ما اصلا اينطور نبودند. در عين اينكه نزديكي به خدا خيلي برايشان مهم بود زندگي شخصي و اجتماعي هم داشتند. امام(ره) زندگي اجتماعي‌اش باعث نزديكي به خدا مي‌شود و زندگي فردي‌اش هم همينطور. در عين خودسازي به فكر ساختن جامعه بودن چيزي است كه در زنديگي ديروز و امروز و فرداي ما كم است.

علاوه بر اين ما آدم‌هاي منتظري بوديم اما اهل مبارزه نبوديم. فكر مي‌كرديم انتظار چشم دوختن به راه است. اما امام(ره) با عمل و حرفش نشان داد كه انتظار با مبارزه ميسر مي‌شود و منتظر خوب اهل مبارزه است."

رهنما به انتهاي حرف‌هايش كه مي‌رسد حال و هوايش قشگ‌تر مي‌شود و مي‌گويد: اين شعر امام(ره) را خيلي دوست‌دارم...

در دلم بود كه آدم شوم اما نشدم

بي خبر از همه عالم شوم اما نشدم

تمام اهداف امام(ره) در اين شعر مشخص است. امام(ره) مرد گذشته و حال و آينده ماست. اما ما در حال حاضر مردي داريم كه بايد غنيمتش شمريم. نفس كشيدن در فضايي كه هست و رهنمودهايي كه او مي‌دهد. اگر نسل ديروز ما امام‌(ره) را داشت نسل امروز هم آقا را دارد كه بايد تا جايي كه نفس داريم در ركابش باقي بمانيم. احساس مي‌كنم روزگار ما سخت تر از روزگار مردمي است كه امام(ره) را ديدند.

دل اين سوره فجر پشت اين صبح مبين

به تفاسير نگاه تو اگر گرم نبود

شب ظلماني يخ بندان را

هيچ از عادت تكرار زدن شرم نبود

آه اي عالم رباني عشق در كتابي ابدي

شرح منظومه بيداري ما را بنويس

اين كه غوغا مي كند من نيستم...

دانشجوي كامپيوتر است و 21 ساله. سخنانش را با صحيفه امام(ره) شروع مي‌كند و اينكه ايشان درباره كمال انسان صحبت كرده‌است. خانم احمدي ادامه مي ‌دهد:" امام (ره) مي‌گويد انسان مراتب سيرش از طبيعت است تا مافوق طبيعت. ديدگاه امام(ره) در معنويت و كمال اينطور خلاصه مي‌شود كه انسان در مقوله معنويت بي‌حد است.

رسد آدمي به جايي كه به جز خدا نبيند

بنگر كه تا چه حد است مقام آدميت

كسي كه چنين ديدگاهي به سعادت و كمال دارد طبيعتا تمام اقداماتي كه در جهت استقلال و آزادي مردم انجام مي‌دهد همين را در نظر مي‌گيرد و اين در تمام سخنراني‌هايشان مشخص است. حرفشان فقط حرف خداست. آزادي انسان از قيد و بند ماديات دنيوي...

قبل از انقلاب تفكرات غلط و جايگاه‌هاي نامناسبي براي مردم تعريف شده بود كه بايد از ذهن‌ها پاك مي‌شد. امام(ره) مدام باتفكر اسلامي سعي داشت مردم را هوشيار كند. در تفهيم مفاهيم هم اولين عمل كننده و الگو خودش بود. امام(ره) به خوبي توانست با پرسش‌هاي زمانه و پاسخ‌هاي خود شك و شبهه‌هاي موجود درباره اسلام را حل كند چون قبل از انقلاب مردم بايد شرايط ذهني‌شان براي پذيرفتن آن آماده مي شد. نياز داشتند به رهبري كه اسلام را به آن‌ها نشان دهد.

خانم احمدي نفوذ و برش كلام امام(ره) را جالب و درخور توجه مي‌داند و مي‌گويد:" البته همه سخنان امام ياد خداست. وقتي محور انساني فقط توحيد شد خيلي كارها پيش مي‌رود. قبل از هر اقدامي بايد خودسازي انجام شده باشد. كسي كه رهبري ملتي را به عهده مي‌گيرد قبلا خودسازي داشته كه حالا كلامش نفوذ دارد. مردم هم چيزي را در سخنان ايشان احساس مي‌كردند كه پيروش شدند وگرنه خيلي‌ها خيلي چيزها مي‌گويند اما همراهي پيدا نمي‌كنند. "

او علت اين نفوذ كلام و راه يافتن سخنان در دل‌هاي مردم را توحيد و خودسازي امام(ره) مي‌داند؛ هدايت خدا هم بر امام(ره) كاملا مشخص است. اين كه غوغا مي كند من نيستم...

او ادامه مي‌دهد: "من به عنوان يك نسل سومي وقتي چنين شخصيتي را مي‌بينم مطمئن مي‌شوم كه گفته‌هايش حتي در عرصه‌هاي سياسي، كه بحث روز است، فرا زماني است و آن را باور مي‌كنم. باور مي‌كنم كه تا چهار صد سال بعد هم هر وقت دشمنان اسلام زبان به تحسين‌مان گشوند حتما داريم شكست مي‌خوريم. انديشه‌هاي او وراي زمان و مكان است، تازه و كاربردي."

جالب است بداني كه چه تفكري پشت اين صحبت‌هاي پر از احساس يك نسل سومي درباره رهبر انقلاب خوابيده است. مي‌گويد:" امام(ره) اراده خداوند را بر تمام اراده‌ها حاكم مي‌ديدند و او خودش سيم ارتباطي بود كه امتش را به خدا وصل مي‌كرد. چون خدا گفته است شما درونتان را اصلاح كنيد من رابطه شما با مردم را اصلاح مي‌كنم. نفوذ كلام از همين جا ناشي مي‌شود؛ امام(ره) درونش درست شده بود و باقي كارها و حمايت مردم با خدا بود. حكومت امام(ره) بر دل‌ها بود، خودشان در صحيفه مي‌فرمايند: عشق به محبوب حقيقي همه چيز را محو مي‌كند و هر انگيزه‌اي غير او را مي‌سوزاند.

امام مي‌گويد من نويد معنويت مي‌دهم بين شما به شرط آنكه همه با هم باشيم و همه بسوي اسلام. و جاي ديگر مي گويند اتكاي ما به معنويت و خداست و هيچ قدرتي نمي‌تواند در مقابل آن بايستد."

***

جالب است كه پاي صحبت هر كدام ازجوانان مي‌نشيني و ازشان مي‌خواهي بگويند كه وقتي صحبت امام(ره) مي‌شود كدام خصوصيت اخلاقي ايشان زودتر از بقيه برايشان مجسم مي‌شود هر كدام چيزي مي‌گويند. حتي دو سه نفرشان بلافاصله گفتند نظافت ايشان اولين چيزي است كه برايشان تداعي مي‌شود. خانم صداقت پيشه مي‌گويد:جاي تعجب ندارد كه عده‌اي از بين اين‌همه خصوصيات ايشان به نظافت‌ و پرهيز از اسراف او اشاره كنند.

ايشان وقتي مي‌خواستند عمامه‌شان را ببندند ابتدا سرشان را شانه مي‌كردند و بعد عمامه را مي‌گذاشتند. درحالي كه مو اصلا زير عمامه مشخص نيست و خيلي‌ها فقط به موها دست مي‌كشند تا صاف شود. عمامه را خودشان ‌مي بستند و در نظافتش كوشا بودند. در منزل لباس سپيد مي‌پوشيدند تا لكه‌ و كثيفي زود مشخص شود. يكي از خصوصيات جالب توجه امام براي خانم صداقت‌پيشه منش شخصي امام(ره) است، مي‌گويد:" امام(ره) در عين احترام و خضوع خاصشان در مقابل بندگان خدا جذبه زياد و ابهت انساني خاصي داشتند. بعد از زيارت امام رضا(ع) با دستان خودش براي همه چاي مي‌ريخت و تعارف مي‌كرد، با اين‌حال وقتي مي‌نشست همه جلوي پايشان مي‌ايستادند، نه به واسطه اينكه رهبر است به خاطر كردار و رفتارشان. جلوي امام(ره) كسي حرف ناجور نمي زد، هيچ كس غيبت نمي‌كرد و... با جوان و بچه‌ها شوخي مي‌كردند اما هيبتشان شكسته نمي‌شد و هر چيزي به جاي خودش بود."

به نظر خانم صداقت پيشه، روي بعد اسلامي امام(ره) به خوبي كار شده است. اينكه ايشان مرجع تقليد بودند و چه رابطه‌اي با خدا داشتند. اخيرا و در چند سال گذشته درباره بعد عرفاني امام(ره) هم كارهايي صورت گرفته اما به نظر او به بعد اجتماعي ايشان كمتر پرداختند. مي گويد:" پرداختن به شخصيت ايشان به عنوان يك انسان و نه رهبر، مرجع تقليد، مسلمان، پدر و شوهر، به عنوان كسي كه روابط اجتماعي قوي داشته‌است، امروز بيش از گذشته احساس مي‌شود.

ايشان وقتي جايي به مهماني مي‌رفتند و مي‌ديدند خانم خانه معذب است به آشپزخانه رفته احوال خانم خانه را مي‌پرسيدند و در پذيرايي به او كمك مي‌كردند تا نزد مهمان‌ها بيايد و بنشيند."

***

و او رفت. گويي مي‌دانست كه بار امانت را بر زمين گذاشته است. امانتي كه سخت بود و آسمان تاب برنداشت و... انتظار فرج از نيمه خرداد كشيد و رفت. رفت؟ نه حالا كه با نسل سومي‌ها گپي زده‌ام بيشتر حس مي‌كنم او همچنان در ميان ماست...امام(ره) واقعا خورشيدي است كه غروب ندارد و چه لذت بخش است عشق نسلي كه امام را نديده اما عاشقانه و آگاهانه درباره او هر چند كم اما مي‌داند و به اين دانستن مي‌بالد...و البته كه اين بدان معنا نيست كه نهادهاي مختلف در امر ترويج انديشه‌ها و آراء ايشان و همچنين معرفي شخصيت چند وجهي ايشان، كار خود را به خوبي انجام داده‌اند...

***

در باشگاه جواني برنا ثبت نام كنيد: [email protected]

پيامك ارتباط با برنا: 10000313
 دوشنبه 13 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برنا نيوز]
[مشاهده در: www.bornanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن