شمخاني: سلاح ندادن بني صدر به سپاه به مفهوم خيانت نيست

واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: شمخاني: سلاح ندادن بني صدر به سپاه به مفهوم خيانت نيست
دريابان علي شمخاني ، با اشاره به اينكه بايد در جامعه فضاي گفتگو به گونه‌اي ايجاد شود كه از تمام طيف‌ها و فكرها بتوانند درباره موضوعات مختلف اظهار نظر كنند، گفت: معتقدم بايد راهي را باز، چتري پهن و سايه‌اي بگسترانيم كه در آن طيف گسترده‌تري از افراد در بر گرفته شوند و موضوعات و معضلات مختلف كشور را با نگاهي جمعي و استفاده از خرد جمعي بررسي و رفع كنيم.

وي در اين باره تصريح كرد: وقتي كسي حرفي مي‌زند بيشتر از آنكه "ما‌قال"‌ را دنبال كنيم "من‌قال" را دنبال مي‌كنيم كه اين در عدم شكل‌گيري چنين چتر حمايتي خيلي موثر است.

وي در مقابل سوال خبرنگار برنا در رابطه با خيانت بني صدر و اظهارات او در يك برنامه تلويزيوني تصريح كرد: اين خيلي زشت و خلاف واقع است كه افرادي در نظام مطبوعاتي بخواهد از "من" طرف‌دار بني صدر بسازد. اين در حالي است كه به طور قطع اگر بخواهم فهرستي از اقداماتي كه در آن دوره بويژه در فرايند عزل بني صدر، انجام داده‌ام‌ را تهيه كنم، تمام افرادي كه قضيه را به شكل نامطلوب منعكس كردند به چالش كشيده خواهند شد.

وي با انتقاد از راحتي هتك حيثيت‌ افراد در جامعه بويژه در برخي مطبوعات و رسانه‌هاي الكترونيك،‌ گفت: به نظرم مي‌رسد خيلي آلوده شديم و از خيلي از مفاهيم دور شديم. دهه چهارم انقلاب كه دهه عدالت و پيشرفت است بايد دهه توقف تخريب حيثيت چهره‌هاي كشور و مسلمانان تلقي شود.

شمخاني با ابراز تعجب از پرداختن به موضوع بني صدر در برهه كنوني افزود: نكته اول اين است كه موضوع بني صدر موضوع مرده‌اي است. چه ضرورتي وجود دارد كه در اين مقطع اين موضوع را زنده كردند. خود اين مسئله محل سوال است و مسئله دوم اين است كه خيانت تعريف حقوقي دارد.

وي در همين زمينه افزود: نكته ديگري كه بايد در نظر داشت اين است كه بايد مواظب بود وقتي آدم لفظي را بكار مي‌گيرد چه افراد ديگري متهم خواهند شد. آيا كساني كه در آن مقطع با بني صدر همكاري مي‌كردند هم خائن هستند؟

وي مسئله مطرح شده از سوي خود در يك برنامه تلويزيوني را تنها مربوط به يك عمليات خاص دانست و تاكيد كرد: بحث مورد نظر مربوط به عملياتي بود كه گفته شد او قصد خيانت نداشت و قصد پيروزي داشت.

چون اگر پيروز ‌مي‌شد كرسي‌هاي سياست را براي خود محكم‌تر مي‌كرد. فكر مي‌كنم اين يك بحث انحرافي است. من قبلا هم در همان زمان، اين مسئله را در مجلس گفته‌ام،‌ حرفم درست است و روي حرفم هستم.

شمخاني با اشاره به نگارش و انتشار نامه‌اي در سال 61 با عنوان مسلمين به داد مسلمين برسيد،‌ گفت: در سپاه ما دو گرايش داشتيم، مخالف و موافق بني صدر. من جز مخالف‌ها بودم. به طور قطع اگر بني صدر 10 روز قبل تر از زماني كه از رياست‌جمهوري عزل شد، بركنار مي‌شد وضع ما بهتر از آن مي‌شد.

وي با اشاره به اقداماتي كه براي بركناري مستندگونه بني‌صدر انجام داده، گفت: سال 60 در خوزستان سميناري گذاشتم و آيت‌الله بهشتي را دعوت كردم. مردم از سمينار كه بيرون آمدند شعار مرگ بر بني صدر مي‌دادند. من مي‌دانستم دارم چه مي‌كنم. مي‌توانم طوري اين مسئله را تبيين كنم كه من قهرمان آن حادثه، در جغرافيايي كه زندگي مي‌كردم، باشم.

شمخاني با بيان اين مطلب كه نبايد هتك حيثيت راه رسيدن به قدرت باشد، گفت: اقداماتي عليه بني صدر انجام دادم كه كسي جرئت انجامش را نداشت. اگر امروز بعضا فحش دادن به بني صدر وسيله تقرب به قدرت است، آن موقع اين‌طور نبود. اما من در همان برهه حساس، ليدر ميدان بركناري بني‌صدر، در جغرافياي محل سكونتم، بودم.

وي در رابطه با خيانت بني صدر در ندادن سلاح به رزمندگان تصريح كرد: من ندادن سلاح به رزمنگان آن زمان را برگردان اين نمي‌دانم كه بني صدر خائن بوده است. صلاح به من نداده و من يعني سپاه. ولي اين مفهومش خيانت نيست چرا كه او در آن مقطع با صدام تباني نداشت كه به ما اسلحه ندهد، تفكرش غلط بود اگرچه در همان مقطع به ستاد جنگ‌‌هاي نامنظم سلاح مي‌داد و اين را به عنوان نشانه بكارگيري نيروهاي مردمي البته به شكل نادرست و ناصحيح منعكس مي‌كرد.

وي در عين حال تصريح كرد: منافقين بعثي‌هاي بدون اونيفرم در كشور بودند و كار بعثي‌ها را عليه ما انجام مي‌دادند. بني صدر متحد اينها شد؛ آيا باز هم براي خائن شدن او بايد دليل آورد؟!

شمخاني با تاكيد بر اينكه بايد برهه‌هاي حساس انقلاب آنگونه كه بوده براي نسل جوان تبيين و تشريح شود، نسبت به برخي غلو‌ها و حركت بر مدار احساس‌گرايي در تشريح اين برهه‌ها انتقاد كرد.

وي در پاسخ به اين سوال كه " آيا نوعي پز روشنفكري و يا ترس از دست دادن هوادار در برخي مديران آنها را از پاسخگويي مستقيم به سوالاتي درباره برخي وقايع انقلاب منع نمي‌كند" گفت: اگر كسي جانب احتياط را به دليل ترس از دادن هوادار رعايت كند، معلوم است كه جامعه ما جامعه آسيب پذيري شده است. من خودم مي‌ترسم و اين ترس از كسي نيست، ترس از خداست و گرنه راه تقرب به قدرت اين است كه آدم اينطوري نباشد. اما آدم بايد با دقت روي افراد نظر بدهد.
دوشنبه 13 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]

[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]