واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: قيام 15 خردادصبح صادق پيروزى انقلاب اسلامي
حميد حسين زاده
قيام پانزده خرداد42 به سان تمام قيامها و جنبشهاى آزاديخواهانه ملت ايران از هدايت و رهبرى روحانيت مبارز ومتعهد برخوردار بوده است و توانسته به پشتيبانى ملت در برابر استبداد داخلى واستعمار خارجى به مقابله برخيزد. قيام پانزده خرداد نيز رهبرى امام خميني(ره) را به همراه داشت كه اين قيام را از ديگر قيامهاى قبل خود متمايز مىساخت.
آنچه باعث اين تمايز شد نوع رهبرى منحصر به فرد حضرت امام(ره) بود. ايشان توانست با استفاده از تجارب همه نهضتها و قيامهاى قبل از خود و تركيب ماهرانه سياست و ديانت قيامى را اغاز كند كه سرانجامش نابودى رژيم 2500 ساله شاهنشاهى ايران بود. قيام پانزده خرداد قيامى بود كه رهبرى حركتهاى مخالف رژيم را به مذهبىها منتقل كرد و ملىگرايان و چپىها را به حاشيه راند. در اين قيام بود كه چهره واقعى رژيم پهلوى را افشا نمود در نهايت اينكه قيام پانزده خرداد آغاز نهضت بازگشت به خويشتن بود. اما اين قيام قيامى نبود كه صرفا در پانزده خرداد آغاز شود وبه آن نيز ختم شود بلكه بايد براى بررسى ريشههاى اين قيام سرنوشت ساز به دورههاى قبل آن مراجعه كرد. بهطور كلى تضعيف و از بين بردن نقش دين و روحانيت از اهداف مشترك سلطه استعمارى انگليس و آمريكا در ايران به شمار مىرفت. در راستاى اين هدف از ابتداى رژيم رضا شاه اقدامات گستردهاى انجام شد و خسارات سنگينى نيز بر مذهب شيعه وارد آمد. در دوران سلطنت پهلوى علما و مراجع بزرگ هيچ گاه دست از مبارزه برنداشته و مشكلات و محدوديتهاى متعددى اعم از زندان،تبعيد ، شكنجه و شهادت را تحمل كردند و به جان خريدند.
حضرت امام(ره) از جمله اين روحانيون است كه رهبرى نهضت را برعهده گرفتند. ايشان به همراهى روحانيون ومراجع نارضايتى و نگرانىهاى زيادى از اوضاع واحوال كشور داشتند. حضرت امام(ره) به خوبى بر عمق قضايا پى برده بود و با سرعت و قاطعيت در مقابل برنامههاى رژيم ايستادگى مىكرده و از هر فرصتى براى بيان ديدگاهها وافشاگرىهاى خود استفاده مىكردند. ايشان سالها قبل از قيام پانزده خرداد زمينهها و بستر يك چنين حركتى را فراهم كرده بودند. انتشار كتاب گرانقدر كشف الاسرار يكى از فعاليتها و موضعگيرىهاى ايشان در زمان حكومت ديكتاتورى رضاشاه بود. امام(ره) با توجه به احساس خطر يك در آن زمان داشتند اقدام به انتشار اين كتاب كردند. اما مطرح شدن لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى را مىتوان سرآغاز شروع قيام پانزده خرداد دانست. لايحهاى كه به دنبال كوتاه كردن دست روحانيت از اداره كشور به بهانههايى چون دموكراسي، روشنفكرى و ... بود . لايحهاى كه در نهايت در پى اسلامى زدايى از كشور و امور ادارى آن بود . 16 مهرماه سال 41 اولين اقدام دولت علم براى اجراى سياستهاى جديد اعلام مىشود . در پى آن لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى در هيئت دولت به تصويب مىرسد كه اين تصويب در غياب مجلس حكم قانون را داشت. براساس آيين نامه اجرايى مصوب مجلس در زمان مشروطيت انتخاب شوندگان و انتخاب كنندگان بايد داراى سه شرط متدين به دين اسلام، ياد كردن سوگند به قرآن مجيد و مرد بودن باشند. اين لايحه به دنبال تغيير اين سه شرط و حذف آن از قانون اساسى بود . كه به دنبال آن با مخالفت جدى روحانيت متعهد مواجه شد و موجى از اعتراضات را در كشور به راه انداخت. تامل در اين لايحه واقعيتهاى شومى را براى ما روشن مىسازد كه حضرت امام(ره) و روحانيت متعهد اين واقعيت را به خوبى درك كردند و به موقع در برابر آن موضع گيرى نمودند. قانون اساسى وقانون مدنى كشور ما ايران محدوديتهايى را براى اهداف بلند مدت آمريكا به وجودآورده بود. از آنجايى كه طبق قانون اساسى دين رسمى كشور ما اسلام بوداين اسلام مانع از اجراى سياستهاى جدى آمريكا در كشور ما مى شد. همچنين اين لايحه به دنبال مسلط كردن فرقههاى دست ساز استعمار غرب همچون بهائيت در امور اجرايى كشور بود به عبارت ديگر رسميت بخشيدن به گروههاى دست نشاندهاى چون فراماسونرىها، صهيونيست ها، بهائيت و ساير فرقهها و گروههاى استعمارى از اهداف اين لايحه بود. اما يكى ديگر از بندهاى اين لايحه دادن حق راى به زنان بود. اين بند اگر چه در ظاهر روشنفكرانه به نظر مىرسد اما بايد گفت شعار تساوى حقوق زن و مردم با الگوى غربى وهمچنين دادن حق را به زنان وسيلهاى براى جذب عدهاى از زنان و روشنفكران غرب زده و شرق زده بود. حقيقت اين امر اين است كه در رژيم سلطنتى كه مردان از حقوق اوليه و ابتدايى خود محروم بودند وانتخاب آزادى وجود نداشت تساوى حقوق زن ومرد به معناى تساوى در محروميت از حقوق و آزادى بود. حضرت امام(ره) در اين رابطه مىفرمايند:” ما با ترقى زنان مخالف نيستيم با اين فحشا مخالفيم، با اين كارهاى غلط مخالفيم، مگر مردها آزادندكه زنها مىخواهند آزاد باشند؟ در چه چيز آزادند؟” روحانيون به رهبر مراجع ،مخالفت صريح خود را به اشكال مختلف از جمله صدور اعلاميه و تلگراف به دولت وشاه و سخنرانى درمجالس اعلام نمودند. در پى فشار علما واحساس خطر رژيم در ابتدا تلويحا از لغو لايحه انجمنهاى ايالتى وولايتى سخن به ميان آمد اما امام(ره) اعلام كردند همان طور كه تصويب لايحه به صورت رسمى اعلام شد لغو آن نيز بايد به صورت رسمى اعلام بشود. پس از لغو لايحه شاه تصور كرد كه اگر خود مجرى چنين اصلاحاتى شود با مخالفت جدى مواجه نخواهد شد. اين كار البته بيشتر به خاطر تعهدى بود كه او به آمريكا در قبال بركنارى امنيتى داده بود. شاه در يك اعلاميه رسما اعلام كرد كه قصد دارد اصول شش گانهاى را به رفراندوم بگذارد كه البته اينها همان رفرمهايى بود كه آمريكا به كشورهاى توسعه نيافته ديكته كرده بود. اعلام اين خبر يك بار ديگر موجى از اعتراضات را در كشور به راه انداخت كه اين واقعه نيز خود يكى از عوامل زمينهساز قيام 15 خرداد شد .اين لوايح شش گانه كه به انقلاب سفيد شاه معروف شدعبارت بودند از : القاى رژيم ارباب رعيتي، ملى كردن جنگلها، فروش سهام كارخانههاى دولتيف سهيم كردن كارگران درسود كارخانهها ،اصلاح قانون انتخابات و ايجاد سپاه دانش.
شاه تصميم مىگيرد اين لوايح را به رفراندوم بگذارد كه با مخالفت شديد روحانيت و بخصوص شخص امام(ره) مواجه مىشود. امام اعلاميهاى در تاريخ 2 بهمن 41 منتشر كرده و به دنبال آن بازار تهران تعطيل و كسبه با سر دادن شعار عليه رفراندوم به تظاهرات پرداختند.
گروهى ازمردم و دانشجويان دانشگاه تهران نيز تظاهراتى برپا كردند. امام(ره) معتقد بود كه در قوانين ايران رفراندوم پيشبينى نشده است معلوم نيست چه مقامى صلاحيت انجام رفراندوم را دارد راى دهندگان بايد معلوماتشان به اندازهاى باشد كه بفهمند به چه راى مىدهند راى دادن بايد در محيطى آزاد و بدون هيچ گونه فشار ،زور و تهديد باشد. امام از مردم خواست كه در رفراندوم شركت نكنند واين مخالفت خيلى سريع در شهرهاى كشور پخش شد.
از ديگر عوامل زمينه ساز قيام 15 خرداد به رهبرى امام خميني(ره) اعلام ايشان مبنى بر عزاى عمومى فروردين سال 1342 بود. امام در اعلاميه انقلابى خود مردم را نسبت به مصيبتهاى وارده به اسلام و مسلمانان هشدار داده و به شدت به دولت در اين زمينه اخطار مىدهند. مردم با مطالعه آن اعلاميه از موضع روحانيت و شخص امام آگاه شده كه خود منجر به تداوم قيام و وارد شدن آن به مرحله جديد خود شد. 2 فروردين 42 مصادف با 25شوال سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) در مدرسه فيضيه قم مراسم سوگوارى برپا شده بود كه اين مراسم توسط نيروهاى رژيم برهم خورده وعده زيادى از طلاب كشته و كتابها و وسايل شخصى آنان به آتش كشيده مىشود. امام پس از اين فاجعه با اعلام حرام بودن تقيه توطئه سكوت عليه اعمال رژيم را مىشكند و به اين ترتيب قيام وارد مرحله ديگرى مىشود . چهلم فاجعه فرصت مناسبى بود تا ضمن افشاى حقايق ونشان دادن ماهيت رژيم با به صحنه آوردن مردم دشمن را در موضعى دفاعى قرار دهد. امام در اين رابطه اعلاميه ايمنتشر مىكنند كه مهمترين اهداف خود را اين گونه اعلام مىكنند: -1 عدم فراموشى فاجعه فيضيه و جنايات رژيم -2 دعوت عموم مردم به ادامه مبارزه وشكستن جو رعب و وحشت -3 حمايت و دفاع از اسلام و استقلال كشور كه خواست عموم ملت است -4 مشخص شدن خط مبارزه و نهضت براى ساير مسلمانان -5 بيان توطئهها و اقدامات رژيم در ماههاى اخير. با فرا رسيدن ماه محرم و اعتراضات و مبارزات رنگ وبوى ديگرى پيدا كرد. امام(ره) دراعلاميهاى از وعاظ و اهل منبر خواستند تا همواره ذكر مصيبتهاى گذشته از مصيبتهيا امروز نيز سخن بگويند. در روزهاى دهم ويازدهم محرم تظاهرات گستردهاى در تهران به راه افتاد. دراين روزها بود كه براى اولين بار شعارهاى مرگ بر ديكتاتور و مرگ بر شاه از ميان تظاهركنندگان شنيده شد. در روز عاشورا امام در طى يك سخنرانى در قم به سياستهاى شاه اعتراض كرده و يك بار ديگر خطر اسرائيل را گوشزد مىكنند. به دنبال سخنان افشاگرانه وصريح امام و خطاب قرار دادن شاه ماموران امنيتى وارد منزل امام شده وايشان را دستگير كردند . در پانزده خرداد 42مردم تهران همچون ساير شهرها در اعتراض به دستگيرى امام به خيابانهاى ريختند و قيام خونين خويش را آغاز كردند . شاه كه در برابر قيام قهرآلود ملت تاج و تخت خود را در حال زوال مىديد با رگبار مسلسل در جنگ ملت مظلوم رفت و در 15 خرداد 42به كشتار مخوف مردم پرداخت. قيام 15 خرداد جوششى از طرف مردم بود براى در هم كوبيدن رژيم سلطنت و گرچه به سرعت نتيجه قطعى ندارد اما آثار و بركات بسيارى به دنبال داشت .قيام 15 خرداد قيامى كاملا مردمى بود و تكيه گاهى جز مردم رنج ديده و مظلوم ايران نداشت.در قيام 15 خرداد 42 شعارهايى كه از حنجرههاى دردمند ملت ايران بلند شد صرفا اسلامى بود و بهطور كلى حركت 15 خرداد به دليل توهين به اسلام و رهبرى اسلام كه از هر طرف مورد هجوم قرارگرفته بود برپا شد. لذا بايد ريشههاى 15 خرداد را در اعتقادات وانديشههاى دينى ملت ايران جستجو كرد.15 خرداد صبح صادقى بود براى پيروزى انقلاب اسلامى ايران و در واقع بذرهاى اين حركت عظيم در چنين قيامى افشانده شد. امام خميني(ره) دراين خصوص فرمودند: سالروز خرداد 42 خميرمايه نهضت مبارك ملت بزرگ ايران و روز بذر انقلاب بزرگ اسلامى ما است. ملت عزيزما بايد اين بذر پربركت را در عصر عاشوراى 1383 قمرى جستجو كند .
سخن آخر
حضرت امام(ره) نهضت عظيم خود را در 15 خرداد سال 42 به صورت علنى آغاز كردند. امام با تمام وجود وارد صحنه شد چرا كه ايشان معتقد به مبارزه وتشكيل حكومت اسلامى بود. اعتقادى كه ازمتن قرآن برآمده بود. اين اعتقاد مسبوق به يك دعواى قرآنى است دال بر اينكه دين پاسخگوى مسائل اجتماعى بشريت است . امام راحل پيوند دنى و سياست و تشكيل حكومت اسلامى را از واجبات اوليه بلكه از اهم احكام اسلامى مىدانست .15 خرداد يك موج ساده نبود بلكه نهضتى عظيم با پشتوانه عظيم تئوريك ومردمى بودكه در نهايت به سرنگونى رژيم حاكم وتشكيل نظام جمهورى اسلامى شد.
حضرت امام خميني(ره) اثبات نمودند كه دين مىتواند و بايد منشا اصول حيات جمعى و برنامه زندگى باشد وبا پيروى از آن مىتوان و بايد به نيازمندىهاى مادى و معنوى انسانها پاسخ داد. وقوع انقلاب اسلامى محصول تلاش رهبرى دينى بود كه توجه به امور سياسى و سرنوشت مسلمانان و تلاش در جهت تاسيس جامعهاى مطابق با ارزشهاى دينى را جز اصول و اعتقادات اصيل اسلام مىديد.
ملت ايران با الهام از راه و روند حماسه آفرينان 15 خرداد بهعنوان اسوههاى ايثار و شهادت درس جانبازي، فداكارى و پايدارى آموختند روزهاى شور و حماسه فراوانى پديد آوردند و نهضت اسلامى امام بر ضد طاغوت را تداوم بخشيدند. مبارزه پيگير و مقاومت خستگى ناپذير ملت ايران از سال 42 تا57 كه به انقلاب اسلامى منجر شد ريشه در قيام خونين 15خرداد داشت و برگرفته از جانبازىهاى زنان و مردان قهرمان روز تاريخى بود انقلابى كه به دنبال آن خورشيد پرتشعشع اسلام بار ديگر در كشور ايران طلوع كردو آن را از ظلم و ستم رهانيد . ياد و خاطره شهداى 15 خرداد و امام راحل گرامى باد.
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 208]