محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845544768
نويسنده: طيبه عباسي سيره فاطمي، الگوي جاويدان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: طيبه عباسي سيره فاطمي، الگوي جاويدان
خبرگزاري فارس: در اين پژوهش بر آنيم تا با بررسي سيره عبادي، سيره اخلاقي و رفتاري و سيره سياسي- اجتماعي آن حضرت از بُعد شخصيت والاي حضرت را شناسايي و متعاقباً علل جاودانگي آن حضرت را به عنواني الگوي جاويدان براي نسل حاضر بررسي نماييم.
الگوهاي ماندگار حضرت زهرا براي ساير ملل و اعصار چه ميباشد و چه عواملي باعث جاودانگي اين الگوها شده است؟ حضرت زهرا (س) براي همه اعصار و همه نسلها الگوها و آموزههاي عبادي، اخلاقي، رفتاري، سياسي و اجتماعي ارائه دادهاند و علل جاودانگي آن حضرت جهانبيني خاص آن حضرت، داشتن انديشهاي فراتر از زمان و مكان، پيوند با سرچشمه هستي، تبلور ارزشهاي انساني، داشتن تدبير شگرف و عميق جامعيت و كمال ميباشد.
بدون ترديد شخصيت حضرت فاطمه زهرا (س) در همه اعصار و قرون گذشته الگوي بسيار مناسبي براي مردم خصوصاً نسل جوان بوده و هست از اين رو در اين پژوهش بر آنيم تا با بررسي سيره عبادي، سيره اخلاقي و رفتاري و سيره سياسي- اجتماعي آن حضرت از بُعد شخصيت والاي حضرت را شناسايي و متعاقباً علل جاودانگي آن حضرت را به عنواني الگوي جاويدان براي نسل حاضر بررسي نماييم.
اما به درستي شخصيت حضرت فاطمه زهرا(س) نزد شيعيان آنگونه كه شايسته است هيچگاه شناخته نشده. در اين امر عوامل گوناگوني دخالت دارد. شايد يك عامل اين باشد كه از زندگي آن حضرت بيشتر بعد مصيبت و غم مطرح شده و از ابعاد ديگر آن غفلت شده است. بايد اين بعد از شخصيت آن بانوي بزرگ را خوب تبيين كرد كه آن حضرت چگونه سيده و الگوي زنان جهان است. بايد يادآور شد كه آن حضرت چه خدماتي به امت اسلام، به دين خدا و به جهان بشريت نمود. براي بررسي عوامل ناشناخته ماندن بزرگ بانوي اسلام نزد شيعيان به موارد ذيل اشاره ميشود:
1- نگاه سطحينگرانه و تكبعدي به شخصيت آن حضرت
2- نگاه تاريخي محض به زندگاني آن حضرت
3- عدم درج زندگاني و شخصيت آن حضرت در دورهها و كتابهاي آموزشي
4- عدم تحقق، پژوهش و تهيه فيلمها و برنامهنويسيهاي اساسي (كنگره فاطمهشناسي در اين راستا تلاشهاي بسيار مفيد و ضروري را انجام داده است.)
5- عدم وجود آثار مهم و ماندني درباره آن حضرت
6- عدم شناخت صحيح وكافي نسبت به نظام توحيد، آفرينش، انسان و جايگاه رهبران و اولياي الهي
ضرورت بحث از شناخت شخصيت حضرت زهرا براي نسل حاضر:
بحث از آن حضرت در شرايط فعلي به دلايل ذيل ضروري مينمايد:
1- بحث از حضرت فاطمه زهرا بحث درباره زني است كه نقشهاي متعددي را در زندگي ايفا كرده و با اين كه عمري محدود و كوتاه داشت و دوران زندگياش بسيار اندك بود ولي تاريخ حياتش به گونهاي است كه هر ورقي از آن براي ما و آيندگان درس زندگي است. آن بزرگوار تنها به عصر خود تعلق نداشت بلكه او الگويي جاويدان براي عصرهاست.
2- بحث از حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) به حقيقت بحث درباره مادر است. مادر منشأ اصلاح است و حضرت فاطمه زهرا يك مادر است، مادري فداكار براي همه امت، به خصوص براي همه جوانان و انسانهاي آزاده و آمادهاي كه ميخواهند راه صلاح را در زندگي بپيمايند.
3- بحث درباره حضرت زهرا و معرفي زندگياش براي همگان راهگشاست زيرا در عصر ما كه عصر گسيختگي عقايد و ايدئولوژيهاست براي بدست آوردن هدف روشن و جهت زندگي، عدهاي مات و مبهوتند. در چنين شرايطي چه بهتر كه راه فاطمه كه مورد تأييد دوست و دشمن و داراي جنبههاي عملي و الگويي است عرضه گردد.1
آموزهها و الگوهاي حضرت فاطمه زهرا
1- آموزهها و سيره عبادي و خداترسي فاطمه زهرا (سلامالله عليها)
عبادت حضرت فاطمه زهرا يك عبادت خشك و بي روح نبود، بلكه حضرت فاطمه چون عالمه و محدثه بود، عبادت او توأم با خشوع و خلوص بود كه اينگونه عبادت سازنده و باعث تكامل روح است.
قرآن كريم از عبادت همراه با خشوع ستايش ميكند و ميفرمايد: «قد افلح المومنون الذين هم فيصلاتهم خاشعون»2
عبادت همراه با خشوع كه با حضور قلب در پيشگاه خداست ستايش دارد نه عبادت با خضوع كه با اعضا و جوارح انجام ميگيرد و از هر فردي ساخته است.
لذا آنچه اهميت دارد كيفيت و روح عبادت است و حضرت فاطمه زهرا (ع) وقتي در محراب عبادت قرار ميگرفت دگرگون ميشد و خشيت الهي سراسر وجودش را فرا ميگرفت، ستونهاي بدنش به لرزه در ميآمد و اشكهاي سوزانش جاري ميشد. او با تمام وجود در محضر خدا قرار ميگرفت.3
سيره و شيوه خداترسي حضرت فاطمه زهرا در سه بخش قابل توجه است:
الف: در رابطه با رعايت حق زوجيت كه ميكوشيد به گونهاي عمل كند كه شوهر از او راضي باشد و حق او ادا شده باشد. آن حضرت به اندازهاي حساب شده عمل ميكرد كه تمام نارساييهاي طبيعي خانه را بتوان تحمل كرد و هيچگاه به روي حضرت علي نياورد و هيچگاه از او تقاضا و خواهشي نكرد كه مبادا بر حسب اسباب و علل طبيعي و عادي، حضرت علي تهيدست باشد و خجالت بكشد.
اينگونه برخورد نشانه رعايت حريم حق زوجيت بوده و نشان ميدهد كه آن حضرت تا چه اندازه آن را مراعات ميكرده است و با اين كه دردانه رسالت بود هيچگاه در زندگي مشترك در برابر حضرت علي خود را مطرح نكرد و به حساب نياورد.
ب: عبادت و نماز و دعا ، علائق شديد آن حضرت بود. بهترين دليل بر عشق عبادي وي اين است كه با اينكه تمام كارهاي خانه را به حكم تقسيم رسولالله تقبل نموده بود و بايد گندم را با آسياب دستي آرد كرده و طبخ نمايد و... كه طبعاً از كثرت كار، خسته و ناتوان ميگرديد و شب را بايد استراحت ميكرد، اما فرزندش امام حسن ميفرمايد: مادرم از سحر تا سپيده صبح، پيوسته ركوع و سجود به جا ميآورد و ميشنيدم كه مؤمنين و مؤمناي را دعا ميكرد و آنها را نام ميبرد.
ج: سيره حضرت زهرا درباره حجاب و حريم بسيار حساس بود. آن حضرت در رعايت فرمان الهي در رابطه با حجاب و فاصله نامحرم بينظير بود. چنان به اين موضوع پايبند بود كه هنگام بيماري و در بستر شهادت، يكي از غصههاي او اين بود كه پس از ارتحال، مبادا بدن او را به گونهاي حمل كنند كه نامحرم حجم آن را ببيند.4
همچنين ايشان در شبهاي مبارك قدر نه تنها خود تا به صبح، شبزندهدار بود بلكه آنچنان اهميت براي اين شب قائل بود كه كودكان خردسال خويش را از قبل آماده ميكرد تا در شب قدر تا صبح بيدار باشند و به تهجد و عبادت بپردازند و از فيوض الهي در اين شب كمال بهره را ببرند و سعادت خويش را تأمين كنند.
روش حضرت فاطمه اين بود كه كسي از اهل خانه در شب قدر به خواب نرود. آنان را روز قبل به كم غذا خوردن و استراحت لازم وا ميداشت تا بتوانند شب قدر، شب زندهداري كنند. آن حضرت ميفرمود: محروم آن كسي است كه از خير و فيوض شب قدر محروم باشد.5
حديث شريف فوق سيره و شيوه زندگي حضرت را بيان ميكند كه همواره سعي ميكرد تا از روز قبل، فرزندان و اهل خانه را آماده كند تا بتوانند در شب قدر بيدار بمانند. اين يك نمونه از اهميت دادن حضرت به دستورهاي ديني در تربيت فرزندان است. البته نمونه بسيار روشن و بارز آن كه حتي سعي دارد كودكان نابالغ را در شب قدر بيدار نگه دارد همان امري است كه اكثر مردم حتي درباره نوجوانان و جوانان از آن غافل هستند.
امام حسن مجتبي عليهالسلام در مورد نحوه عبادت مادر برزرگوارشان ميفرمايند: «ما كان فيالدنيا اجحد من فاطمه، كانت تقوم حبي تتورم قدماها.»6
حضرت زهرا در عبادت خداوند عابدترين مردم بود. او آنقدر برپا ميايستاد تا پاهايش ورم ميكرد.
حضرت فاطمه زهرا در اين دنيا كم زيست اما لحظه به لحظه عمر پر بركت ايشان در متن و بطن مكتب وحي بود. آن حضرت شب و روز با پدر بزرگوارشان و سپس چند سالي نيز با امير مومنان بود كه ايشان نيز آيينه تمام نماي وحي و قرآن بودند. در واقع تمام ارزشها، فضيلتها، حماسهها، انديشهها و شخصيت پيامبر در وجود مبارك حضرت زهرا(س) متبلور گشت و به سان چشمهاي كه به دريا متصل شود خود دريايي بيپايان شد. اين گونه بود كه آن حضرت در طول عمر شريف و بابركت خود راه بسياري را پيمود، به همين روي آن حضرت تنها الگو و اسوه زنان نيست بلكه اسوه همه مردان و زنان جهان در هر عصر و نسل و هر ديني و مرامي به شمار ميآيد. زيرا عناصر شخصيت ايشان در واقع عناصر اسلام و انسان كامل واقعي است. تمام مردان و زنان مسلمان وغير مسلمان جهان نيز ميتوانند ابعاد ارزشي، اخلاقي و حماسي آن حضرت را با توجه به شرايط و مقتضيات روز، در زندگي خود پياده كنند و در مسير فضيلت، علم و كمال پيش روند.
2- آموزهها و سيره اخلاقي و رفتاري حضرت فاطمه زهرا (س)
الف: آموزههاي اخلاقي و رفتاري ايشان براي جوانان
حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) جواني نيكومرام، پرعاطفه، متين، خردمند، با ايماني كامل و بانويي است كه همه جواني خود را در راه اسلام، مسلمين، اهداف و رسالت و دفاع از ولايت و رهبري مصروف داشت.
آن حضرت جواني مستعد، بانشاط در عبادت، كدبانويي در خانهداري، مهذب، و خودساخته در اخلاق، موفق در خانهداري و تربيت فرزند، خوشبيان، شجاع و حاضر در صحنههاي سياسي و نظامي صدر اسلام، داراي جاذبه فوقالعاده در برابر مؤمنين و دافعهاي شديد در برابر منافقين و مشركين بود.
حضرت فاطمه (عليهاالسلام) كه در ارتباط با خدا و در ارتباط با مردم و خانواده موفقترين و پيروزمندترين انسانهاست در عمري كوتاه توفيق هجرت، جهاد، تربيت چهار فرزند نمونه و به يادگار گذاشتن صحيفه فاطميه را داشت. جوانان امروز ما چه دختر و چه پسر بايد با كسب بصيرت مكتبي، تقويت خردمندي و زندهنگه داشتن احساسات و عواطف ديني در ابعاد ارزشي علمي و اخلاقي، سياسي و اجتماعي، مطالعه، حركت، رشد و تكامل داشته باشند و اين را يقين بدانند كه امروز هم در پرتو روح مقدس حضرت فاطمه زهرا ميتوان در مسير بندگي و سازندگي به برترين مدارج كمال و معنويت نايل آمد و در حد خود، انسان كامل شد!
ب: آموزههاي اخلاقي و رفتاري حضرت زهرا براي زنان و دختران
شخصيت و مكتب حضرت زهرا الهامگر يك انديشه سازنده براي انسانهاست. اين انديشه متعالي و سازنده انسان را به سوي رشد و تعالي و شكوفايي ارزشها و قواي انساني فرا ميخواند تا وي براي اسلام و جامعه، فردي مفيد و ارزشمند باشد.
مكتب فاطمه به دختران و زنان ما ميآموزد كه مسئوليت شناس و مسئوليت پذير باشند و بدين نكته اساسي در زندگي خود توجه كنندكه هر كسي بايد در روز قيامت، پاسخگوي اعمال و استعدادهاي خود باشد.
حيات فاطمه به همه ميآموزد كه تنها در مسير خدا گام بردارند. براي او زندگي كنند، لحظهاي از عمر و استعداد خود را در بطالت و بيهودگي صرف نكنند، براي زندگي و لحظات خويش برنامهريزي داشته باشند و لحظهاي از مجاهدت در راه خدا و خدمت به مردم فروگذار ننمايند.
فاطمه به همه ميآموزد چگونه از يك زندگي طيبه و حيات پربار انساني برخوردار گردند؛ راه قرب به خدا و تكامل انساني را بپيمايند و جز در راه و فداكاري براي اسلام گام برندارند.
حضرت فاطمه زهرا يك الگوي سنتشكن است؛ سنتهايي كه به طور غلط در جامعه شايع شده و مردم را اسير و گرفتار خود كرده است. او تجربه به عملي پيامبر بود و رسول خدا در وجود او همه سنتها اصول و برنامههاي اسلامي را درباره زنان پياده كرد.
پيامبر توسط او نشان داد كه والدين چگونه دختران خود را بپذيرند و دوست بدارند و در آن هنگام كه دختران خود را زنده به گور ميكردند او دست دخترش را ميبوسيد پيامبر از طريق او نشان داد كه زن در جهان بيني اسلام از چه دريچهاي بايد نگريسته شود. پيامبر از طريق فاطمه نشان داد كه بيپسر، ابتر نيست، او حتي ميتواند خير كثير باشد. او الگوي سنت شكن حتي درباره ازدواج بود در آن عصر، بزرگزادگان جز با بزرگزادگان و ثروتمندان ازدواج نميكردند اما او اين سنت را شكست و با حضرت علي كه از لحاظ مالي انسان توانگري نبود و حتي خرج عروسي را از محل فروش زره تهيه كرده بود ازدواج كرد.8
ج: آموزههاي اخلاقي و رفتاري ايشان در امر ازدواج
برخي از آموزههاي اخلاقي و رفتاري اين ازدواج مقدس عبارتند از:
1-يكي از اصول اساسي و رازهاي موفقيت ازدواج، كفويت و همتا بودن دختر و پسر باهم است، زيرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است كه درك متقابل آنان از يكديگر را امكان پذير ميكند.
2- پيامبر گرامي بدون رضايت دخترش به خواستگار پاسخ مثبت نداد و در واقع انتخاب شوهر را به دخترش تحميل نكرد.
3-معيار گزينش داماد در نظر رسول مكرم اسلام (ص) ايمان و تقوا و معنويت بود، نه ثروت مقام و شهرت.
4- دختر نيز تسليم امر پدر بود و چو رضايت پدر برگوارش با اين ازدواج را از چهره مباركش تشخيص داد و خودش هم با ازدواج با حضرت علي (ع) راضي بود، در كمال عفت و حيا سر به زير افكند و با سكوت خود رضايتش را اعلام كرد.
5- ميزان مهريه، اندك و متناسب با شرايط مالي داماد بود.
6- كمي مهريه آن هم براي دختر رهبر جهان اسلام و پيامبر بزرگ آسماني و براي تنها دختر عزيز و دلبند او امري مهم، در خور توجه دقت و درس آموزي است چرا كه اگر سعادت و خوشبختي در مهريه زياد بود، هيچكس بيش از پيامبر نسبت به سعادت دخترش علاقمند نبود.
7- پدر عروس از تحميل هر گونه مخارج اضافي بر داماد پرهيز داشت.
8- در تهيه جهيزيه به ضروريترين و ابتداييترين وسائل زندگي در آن عصر بنده شد و منش پيامبر بر ساده زيستي استوار بود.
3- آموزهها و سيره سياسي- اجتماعي حضرت فاطمه زهرا
حضرت فاطمه زهرا مواضع اجتماعي و سياسي بنيادي و مهمي را اتخاذ فرمود كه اين مواضع كاملاً جدي و ايجابي بود، نه سلبي و بيطرفانه.
چنان كه ميدانيم ولايت مداري حضرت فاطمه زهرا(س) و دفاع از حضرت علي(ع) به عنوان امري شخصي فردي نبود بلكه در واقع مسأله امت و اصل اسلام بود و به همين دليل، حركت فاطمه زهرا(س) در اين رابطه حركتي در راستاي حمايت از امت اسلامي و رسالت مكتبي به شمار ميآيد.
موضع آن حضرت درباره فدك نيز صرفاً يك مسأله مالي و دنياي نبود بلكه موضعي به عنوان احياي حق و حقيقت تلقي ميشود. ساير حكومتها و مواضع حضرت فاطمه زهرا (عليهااسلام) نيز همه از همين منظر قابل ادراك است. بلكه اساساً بايد اذعان داشت كه تمامي حركات و سكنات، گفتار و كردار، فرياد و سكوت، گريه و ناله اعتراض و انتقاد، موافقت و مخالفت، دعا و نفرين و موضعگيريهاي آن حضرت، برخاسته از متن اسلام و حمايت از دين خدا و امت اسلامي بود.
بنابراين يك زن مسلمان با تأسي به سخن و سيره حضرت فاطمه زهرا (سلاما... عليها) بايد در صحنههاي اجتماعي و سياسي براي دفاع از حريم حق و حقيقت شركت كند.
شركت زنان در مسئوليتهاي عمومي، نه تنها از نظر اسلام ممنوع نميباشد بلكه در بسياري از موارد واجب و لازم هم بوده و تكليفي الهي به حساب ميآيد و اگر از حضرت فاطمه زهرا(س) نقل شده كه فضيلت زن مسلمان اين است كه نه او مرد نامحرم را ببيند و نه مرد نامحرم او را ببيند هرگز به معناي انزوا و گوشهنشيني زن مسلمان نيست بلكه يا منظور اين است كه زن در فعاليتهاي اجتماعي بايد آن چنان مقررات اسلامي را رعايت كند كه موجب نگاه حرام نامحرمان نشود و خود نيز از نگاه حرام به نامحرم بدور باشد، يا به آن معناست كه در مديريت امور بانوان، خود زنان بايد آن را عهدهدار باشند تا نيازي به تماس با مرد نامحرم نباشد.
در هر صورت ديدگاه حضرت زهرا هيچگاه انزواي زن مسلمان و خانهنشيني او نيست. چگونه ممكن است حضرت فاطمه زهرا كه الگو و اسوه براي همه مسلمانان است خود در صحنههاي سياسي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شركت كند آنگاه زنان ديگر را از انجام اين فعاليتهاي منع نموده و بفرمايد فضيلت زن آن است كه او نامحرم را نبيند و نامحرم هم او را نبيند! اين سخن اگر به معناي انزواي زن مسلمان باشد هم با آيات و روايات و هم با سيره حضرت فاطمه زهرا منافات دارد !
فاطمه حامي ولايت
حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) كه خودش بر نقش مهم مردم در برپايي و تداوم حكومت حق واقف بود قبل از آن كه مردم را به ياري و حمايت از حضرت علي (عليه السلام) فراخواند خود در اطاعت و پيروي از امام، اسوه و نمونه بود.
دختر پيامبر براي كسب رضاي خدا و در راستاي تقويت ولايت، همواره رضايتمندانه و خالصانه از دستورهاي مولاي خويش اطاعت ميكرد و ضمن اين كه خود به تكليف عمل ميكرد، در عمل به پيروان از دستورهاي مولاي خويش اطاعت ميكرد و ضمن اين كه خود به فعاليت عمل ميكرد، در عمل به پيروان خويش درس فرمانبرداري از ولي امر را ميآموخت و پس از آن با گفتار، مردم را به حمايت از امام حق فرا ميخواند.
حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) در زمان پدر بزرگوارش نيز چنين بود. آن حضرت پيش از آنكه خود را دختر پيامبراكرم (صلياللهعليه و اله) بداند بنده خدا و پيرو پيامبر و مطيع ولي امر ميدانست. از اين رو دستورهايي كه براي مسلمانان نازل ميشد، كاملاً آنها را اجرا ميكرد و خود را استثنا نمينمود. اين مطلب در پيروي آن حضرت از ولايت نيز به خوبي مشاهده ميشد. آن بزرگوار اطاعت از پيامبر اسلام را به عنوان اين كه او رسول خداست و اميرمومنان را به عنوان اين كه بر او ولايت دارد واجب ميدانست.12
از اين جا ميتوان به اين نتيجه بسيار مهم دست يافت كه هرگاه اسلام و امت اسلامي نياز به فداكاري و حركت مسلمانان پيدا كرد، همه آنها از جمله زنان نيز بايد به حمايت از دين خدا برخيزند و نميتوان گفت كه حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) تكليف خاصي نسبت به خود داشت و ديگران چنين تكليفي ندارند.
در واقع حركت حضرت فاطمه زهرا(عليهاالسلام) بلكه رسول خدا و ساير معصومين در همان چارچوب تكاليف و وظايف مسلمانان نسبت به دين و جامعه قابل تحقق و توجيه است و هيچگونه تمايزي با وظايف ديگر مسلمانان ندارد.
بنابراين هرگاه « ملاك و معيار» موجود شد، عمل بر طبق آن نيز واجب خواهد گرديد. چه حضرات معصومين باشند و چه ساير مسلمانان يعني همانگونه كه قبلاً اشاره شد هرگاه دين نياز به ياري داشت همه بايد به پا خيزند چه زنان و چه مردان و در ارتباط با زنان، حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) و دخت گرانقدرش حضرت زينب (عليهاالسلام) در اين زمينه بهترين الگو و اسوه به شمار ميآيند.
اصول وترجيحات حاكم بر زندگي حضرت زهرا(س)
اصول حاكم بر زندگي حضرت زهرا (س) به عنوان الگوي شايسته امروزي
- از اين اصول موارد ذيل را ميتوان ذكر كرد:
1-اصل ساده زيستي در زهد خانوادگي.
2-اصل مشاركت در امور زندگي.
3-ارزشي بودن ازدواج و حاكميت ارزشها در ازدواج و دوري از ماديات و تجملات.
4-اهميت دادن به تربيت فرزندان.
5-اصل مهمان دوستي و مهماني دادن.
6-ايثار، انفاق خانوادگي و مقدم داشتن ديگران برخود.
7-به كارگيري عوامل معنوي براي حل معضلات و مشكلات.
8-اهميت و احترام به كار و همكاري در بين اعضاي خانواده.
9-تقسيم كار در خانه.
10- احترام متقابل اعضاي خانواده به يكديگر.
11- حاكميت اصل مشورت در زندگي.
12- فرمان پذيري حضرت فاطمه از حضرت علي
13- نفي ارزشهاي جاهلي در ملاك انتخاب همسر
14- اصل آرايش و زينت براي همسر.
15- عبادت در خانه و مأنوس نمودن اطفال با عبادت.
16- اختصاص مكاني براي عبادت در خانه.
17- اصل جهادي بودن همه اعضا و فدايي دادن براي اسلام.
18- اصل ارتباط خانه با مسجد و آشنا نمودن فرزندان با مسجد.
19- علم دوستي همه اعضاء خانواده.
20- شاگرد پروري و تشكيل كلاسهاي علمي و ديني در خانه.
21- آگاهي به اوضاع و شرايط اجتماعي و سياسي همه اعضاء.
22- اصل حاكميت معنويت بر فضاي خانه و زندگي.
23-رعايت حق خدمتكار.
24-مسؤليت پذيري همه اعضاي خانواده در دفاع از اسلام.
25- قدرت بيان و دفاع از ارزشها از طريق خطابه در همه اعضا.
26- شجاعت و دليري همه اعضاء خانواده.
27-عشق، عاطفه و مهرباني همه اعضاء به يكديگر.
28-حاكميت انظباط، نظم و برنامه بر زندگي حضرت فاطمه زهرا و فرزندان او. 13
ترجيحات حضرت فاطمه زهرا(عليهاالسلام) در زندگي به عنوان الگوي نسل حاضر
در اين زمينه، موارد ذيل را ميتوان اينگونه ذكر كرد:
1- ترجيح رضاي خداوند بر رضاي خود و ديگران.
2- ترجيح آخرت بر دنيا ضمن توجه به دنيا و مواهب آن.
3- ترجيح گرسنگي بر سيري براي باز بودن در حاجت و نيازمندي به درگاه خداوند كريم.
4-ترجيح معنويت بر ماديت ضمن توجه به ماديات.
5-ترجيح سادگي بر تجمل.
6-ترجيح كار و تلاش مستمر بر بيكاري و تنآسايي.
7-ترجيح سخنگويي به حق در برابر سكوت
8-ترجيح مبارزه با سكوت در برابر بيدادگريها
9-ترجيح پدر، همسر و فرزندان بر خود در زندگي خانوادگي
10- ترجيح جامعه بر فرد ديگران برخود
11- ترجيح شب زندهداري بر خواب و غفلت
12-ترجيح سختگيري بر خود در دنيا براي رعايت آخرت.14
راز جاودانگي شخصيت حضرت زهرا(س)
از بامداد تاريخ انسان تا جهان معاصر در جامعه و تمدنهاي بشري، پيشگامان ترقيخواه و الهامبخش بسياري ظهور كردهاند كه همه آنان سرانجام پس از پشت سر نهادن مراحل گوناگون پيروزي، رشد، پيشرفت و پذيرفتگي اجتماعي و جهاني، به تدريج رو به ضعف و فرسودگي نهادهاند. آنان پس از پيمايش فراز و نشيبهاي بسيار سرانجام به پايان خط و غروب و افول اقتدار و شكوه اجتماعي خويش رسيدهاند و خواه ناخواه نه تنها از موقعيت پيشگامي و پيشوايي خويش كنار رفته كه از متن جامعهها، تمدنها و مردم نيز به حاشيه رانده شدهاند و جاي خويش را به چهرهها، شخصيتها، الگوها، نمونهها، اسوهها، سرمشقها و سمبلهاي نوين سپرده و خود به تدريج به موزهها و بايگانيهاي تاريخ پيوستهاند.
اما در اين ميان بايد انديشيد كه اين چه راز و رمزي است كه ياد الهامبخش ريحانه پيامبر، نام مقدس و بلند آوازه او، سيره و سبك و روش زيبا و دلنشين و راهگشاي زندگي فردي، خانوادگي، فرهنگي، فكري، سياسي، اجتماعي و جهاني او نه تنها از اين آفت مصون مانده بلكه راه و رسم او در ميان نسل مترقي و آگاه و درستانديش، همچنان به صورت يك اسوه دلپذير و چهره محبوب نورافشاني ميكند. در يك نگرش گذرا مهمترين رازهاي اين ماندگاري و پايندگي چنين است:
1- جهانبيني حضرت فاطمه زهرا(س)
نخستين راز ماندگاري و نورافشاني هماره ريحانه پيامبر، در جهانبيني خردمندانه، مترقي، هماهنگ با فطرت و خداپسندانه او نهفته است. او آفرينش را بيهوده و بازيچه و «باري به هر جهت» نمينگرد، و كران تا كران هستي را هدفدار، هدفمند، حكيمانه، خداگرايانه، و بر اساس ضابطه و معيار و ملاك و برنامهاي بينهايت دقيق مينگرد. او آفرينش انسان را بيهوده و بازيچه و يا براي خور و خواب يا لذتجويي و رسيدن به ارزشهاي ناپايدار و فناپذير و يا براي جاهطلبي نمينگرد. بلكه او هدف از آفرينش انسان را عبادت و بندگي خدا و در پرتو آن تكامل و رشد و توسعه معنوي و اوجگرفتن انسان به پرفرازترين مرحله كمال و جمال مينگرد. ريحانه پيامبر(ص) جهان را با همه شكوه و زيباييهايش ساخته و آفريده آفريدگار فرزانه هستي مينگرد و پديدههاي گوناگون و شگفتانگيز آن را نمودها، جلوهها، نظامها، شاهكارهاي تفكرانگيز و نشان قدرت بيهمانند حضرت حقتعالي ارزيابي ميكند. او سراي دنيا را كشتگاه سراي آخرت، سراي آزمون، ميدان امتحان، مقدمه و وسيله رشد و تكامل و ترقي، و نه هدف ميداند و آن را بيدوام، زودگذر و فناپذير قلمداد ميكند.
او نه تنها نعمتها و موهبتها و زيباييهاي زندگي و ارزشهاي مادي را به دور نميافكند و از آنها بيزاري نميجويد و از زندگي انساني نميگسلد، بلكه بر اين باور است كه آفريدگار فرزانه هستي همه اينها را براي بهرهوري و بهرهگيري شايسته و بايسته انسان و بهزيستي و بهروزي او آفريد و همه را مقدمه و وسيله رشد و تكامل او و پلههاي ترقي او خواسته است. در جهانبيني مترقي ريحانه پيامبر، انسان گل سرسبد آفرينش است، پرتوي از نور خداست، نغمهاي از روح اوست و از كرامت ذاتي و عظمت خدادادي برخوردار و داراي حقوق و آزادي است و انسان موجودي مسؤول، مكلف و متعهد است. دختر پيامبر مرگ را به مفهوم فنا و نيستي نمينگرد و آن را دروازهاي به سوي قرب خدا و ديدار پاداش پرشكوه او و پركشيدن به سراي آرامش و راحتي جاودانه و ماندگار ارزيابي ميكند.
2- پيوند با سرچشمه هستي
دومين راز ماندگاري و پايندگي ريحانه سرافراز پيامبر اين است كه سراپا شور و اخلاص و تلاش سازنده و جهاد شايسته و هماره و همهجانبه است تا خود را به سرچشمه حيات و هستي پيوند زند و با رنگپذيري و الگوگيري از حق و تخلق به اخلاق الهي، خود را به اقيانوس ابديت برساند. از همين ديدگاه است كه آن لذت معنوي و روحي ياد خدا و راز و نياز و زمزمه جانانه با او را با هيچ چيز ديگر مبادله نميكند.
3-تبلور ارزشهاي انساني
ياد و نام بلند و انسانساز ريحانه پيامبر، دانشگاه صفات عالي انساني، آموزشگاه درسهاي ماندگار و ارزشهاي والايي است كه با فطرت خداگرايانه بشر پيوند داشته و با وجدان و اخلاق او درآميخته و با خرد پويا و كمالجوي او هماهنگ شده و با كششهاي آسماني و برتر وي همسو است.
4-انديشهاي فراتر از زمان و مكان
راز ديگر پايندگي و ماندگاري ياد و نام ارجمند ريحانه پيامبر اين نكته ظريف است كه او در زندگي درسآموز و الهامبخش خويش، هماره به فراتر از زمان و مكان ميانديشيد. او از آغاز تا فرجام زندگي پرمحتوا و دگرگونسازش چشم به سوي حق داشت و به انجام وظيفه و به اداي رسالت در برابر او دل سپرده بود و به رضايت و خشنودي آفريدگارش ميانديشيد و بس.
5- پرچمدار بزرگ مفاهيم هماره زنده و پرجاذبه
حضرت فاطمه زهرا(ع) از سويي بزرگپرچمدار راستين آزادي و آزادگي و دفاع از حقوق بشر بود و شهيد بزرگ اين راه و از سويي ديگر پرچم برافراشته مبارزه سترگ فكري، عقيدتي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و روشنفكرانه بود و هماره محبوب و مطلوب و آرمان انسانهاي مترقي است.
6- جامعيت و كمال
راز ديگر همارهزيستي و پايندگي ريحانه پيامبر اين است كه با وجود زندگي كوتاه ظاهريش، در نقشهاي گوناگوني درخشيدن آغاز كرد و نورافشاني نمود و براي همگان به صورت سمبل و نمونهاي پرجاذبه و الگويي محبوب و مطلوب و پيشوا و پيشتازي پرشكوه و پرمعنويت و لبريز از راستي و درستي و اخلاص جلوه كرد.
7- زندگي آموزگارانه
حضرت فاطمه زهرا(س) از سويي همواره دانشپژوه و كمالطلب زيست و از خدا و پيامبرش هميشه سازندهترين درسها را آموخت، و از سويي ديگر هميشه و همهجا فرصتهاي زندگي را به آموزشگاه ارزشها و والاييها تبديل ساخت.
8- تدبير شگرف و تحسينبرانگيز
حضرت فاطمه زهرا(س) پس از عمري زندگي سراسر افتخار و عظمت، سرانجام طي تدبيري شگرف با وصيتنامهاي حيرتانگيز و بيسابقه، با مراسم غسل و كفن شبانه، با تشييع غريبانه، با به خاك سپرده شدن شبانه و با آرامگاهي بينام و نشان، از حقطلبان و آزاديخواهان و صاحبان بينش و آگاهي گرفته تا مردم عادي كوچه و بازار، همه را به تفكر و انديشه و پرسش و چون و چرا برانگيخت و با اين تدبير خدايي، نقش مزار گمشدهاش را با دلها و جانهاي شيفته عدالت و آزادي رقم زد و بدينسان جاودانگي راه و رسم ستيز آزادمنشانه و انسانياش را تضمين كرد و پرچم مبارزه با زورمداري و فريبكاري به نام دين خدا را برافراشته داشت.15
معاصرسازي و جهانيسازي شخصيت حضرت براي نسل معاصر
در اين زمينه مهمترين كار برطرفكردن موانع معاصرسازي شخصيت حضرت فاطمه زهرا(س) است. از جمله اين موانع نگاه ابزارگرايانه و سنتي نسبت به زن است كه متأسفانه بر بخشي از ادبيات جامعه سايه افكنده است. چنين نگاهي در اسلام اصلاً جايي ندارد. در اين روند بايد به سويي حركت كرد كه مسأله معاصرسازي به صورت كاربردي و ملموس در كتابها، هنر، ادبيات و فرهنگ جوامع مختلف وارد شود. مسؤولان ميتوانند كارگاههايي را با حضور انديشمندان و صاحبنظران براي استخراج شيوههاي معاصرسازي ائمه و حضرت فاطمه زهرا(س) به وجود آورند و در اين زمينه فعاليت كنند.
بايد پيرامون زندگي و مواضع آنان مطالعات و پژوهشهاي جدي صورت گيرد و ابعاد ثابت و اصول تغييرناپذير و هميشگي زندگي آنها استخراج گردد و در قالب شرايط و مقتضيات روز به جوانان ارائه شود تا آنان دريابند كه ائمه و حضرت فاطمه زهرا(س) قابل پيروي براي آحاد مردم در همه زمانها هستند. به خصوص در مورد حضرت زهرا(س) بايد به دختران و زنان نشان داد كه اصول و روشهاي ثابت و باارزش زندگي ايشان قابل تحقق در همه زمانهاست.
بايد اين اصل مهم را تبيين كرد كه آن بزرگواران گذشته از مقامات بلند عرفاني و تكويني، در ابعاد ديگر نيز ميتوانند همواه در متن زندگي اهل ايمان حضور داشته باشند. به تعبير رساتر، اين اهل ايمانند كه بايد ايشان را در متن زندگي، جامعه، اخلاق، سياست و حكومت خود قرار دهند. اين كار قابل اجراست و در تمامي ابعاد زندگي آن بزرگواران امكانپذير است.
به عنوان نمونه، بايد خاطر نشان كرد كه انقلاب اسلامي ايران ثمره همين بينش و روش است. يعني امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران با توجه به نكته مذكور بود كه فرمودند: «ائمه داراي دو گونه مقام بودند، يكي مقامات عاليه ملكوتي و ولايت تكويني، و ديگري منصب ولايت تشريعي و حكومت سياسي. اولي مختص به خود ايشان است، اما دومي يك نوع مسؤوليت براي اداره جامعه اسلامي است كه لزوماً محصول مقامات ملكوتي و عرفان ايشان نيست و بنابراين فقهاي جامع الشرايط هم شرعاً و عقلاً واجد اين مسؤوليت ميشوند.»16
بدين ترتيب بود كه امام راحل با شناخت صحيح اسلام ناب و زندگي و شخصيت امامان، جنبه تشريعي و سياسي زندگي ايشان را به متن جامعه و امت ايران اسلامي كشاند و اين انقلاب و حكومت عظيم معجزهآساي اسلامي را به وجود آورد. در واقع اين انقلاب جلوه و نمونهاي بسيار مهم و والا از «معاصرسازي پيشوايان ديني» به شمار ميرود. همچنين ميتوان ساير ابعاد حيات پربركت ايشان را به درون جامعه و زندگي انسانها كشاند. پيامبر گرامي اسلام در مورد جاودانگي حضرت فاطمه فرمودند: «فاطمه سيده زنان جهان از آغاز تا فرجام است.»
در حقيقت اين بزرگترين ارزش و فضيلت حضرت زهرا(س) در بعد اجتماعي زندگي و شخصيت ايشان است. اگر اين ويژگي خوب شكافته شود آشكار ميگردد كه آن حضرت در همه زمانها و اعصار تا روز قيامت، هر چه هم كه علم و تكنيك و صنعت بشر پيشرفت كند براي تمام زنان عالم الگو و اسوه است. اين، همان جاودانگي و فرازماني جواني حضرت فاطمه زهرا(س) است. متأسفانه اين بعد از شخصيت آن حضرت در عين اينكه همه ما و جهانيان سخت بدان نيازمنديم هنوز به طور شايسته تبين نشده است. براي آشكار ساختن و تبيين آن و به عبارتي ديگر معاصرسازي و جهانسازي آن بايد تبليغ كرد و اين امر به دو عامل مهم يعني محتوا و چگونگي تبليغ و ديگري به ابزار تبليغ مربوط ميشود.
الف: محتوا
در اين مورد ما بايد چهره مبارك آن حضرت را از دو زاويه به جهان بشناسانيم:
اول: نوراني و موفق بودن اين چهره در خود جهان اسلام.
دوم: مطلوب بودن و محسوب بودن ايشان از ديدگاه ارزشهاي جهاني.
از زاويه نخست اما بايد به جهانيان و به خصوص به زنان جهان بشناسانيم كه حضرت فاطمه زهرا(س) در خود اسلام، چهرهاي موفق و الگو و اسوه است.
از آنجا كه فطرت همه انسانها بر خوبيها، ارزشها و كمالات انساني سرشته شده وقتي ما خوبيها، ارزشها و كمالات آن حضرت را بيان كنيم خود به خود اذهان و فطرت جهانيان مجذوب آن حضرت خواهد شد. ما بايد بيان كنيم كه آن حضرت والاترين زن تربيت شده در اسلام بود، چه فداكاريهايي كرد، چه خدماتي انجام داد و اسلام و مسلمين تا قيامت مديون اين بانوي بزرگ هستند. بايد بگويم چه فضيلتهايي در وجود مقدسش موج ميزند، از انسانيت او بگوييم و به مردمگرايي، مردمدوستي، كمك به ضعيفان، كمك به مسلمانان، زهد، عبادت، خانهداري، تربيت، كرامت، شجاعت و ساير فضايل و ارزشهاي وجودي آن حضرت اشاره كنيم و البته نبايد فراموش كرد كه تبيين شخصيت ايشان بايد به زبان مورد قبول و فهم جهاني باشد. از زاويه دوم هم ما بايد خدمات و فداكاريهاي آن حضرت نسبت به انسانيت و بشريت تا قيام و قيامت را بيان نماييم.
در اين زمينه ما بايد ابتدا بعد جهاني و ارزشي بودن رسالت پيامبر را تبيين كنيم و سپس نقش حضرت فاطمه زهرا(س) را در پيشرفت و اعتلاي اسلام گوشزد نماييم. سپس بايد بيان نماييم كه نقش و ابعاد بشري قيام و اعتراض آن حضرت چه بوده است. يعني بگوييم آن حضرت در دفاع از خط ولايت و امامت چه اهداف بشر دوستانهاي را دنبال ميكرده است. آنگاه بايد بيان كنيم ارزشها و كرامتهاي آن حضرت چيست؟ حداقل بايد بيان كنيم آن حضرت همچون حضرت مريم(س) مقدس، نوراني، بامعنويت، فداكار و آكنده از فضيلت و ارزشهاي انساني است. بگوييم كه اگر حضرت مريم(س) يك عيسي مسيح(ع) به جهان ارزاني داشت حضرت فاطمه(س) حداقل يازده انسان كامل همچون مسيح(ع) به جامعه بشري تحويل داده است كه آخرين آنها منجي جهان و بشريت خواهد بود. بگوييم اصلاً خداوند وجود آن حضرت را براي سعادت، كرامت و رستگاري زنان جهان در همه قرون و اعصار به انسانها هديه فرمود. البته اينها كلياتي است كه بايد مورد دقت و بررسي قرارگيرند و تشريح گردند. به هر حال شخصيت حضرت فاطمه همچون دريايي است كه از اين گوهرها و صدفها بسيار دارد كه بايد آنها را استخراج و ارائه نمود.
ب: ابزار تبليغ
در اين زمينه حداقل بايد اين كارها صورت گيرد:
1- انجام تحقيقات و كارهاي پژوهشي گسترده، قابل فهم و قابل ارائه به جهان، نظير كتاب «امام علي، صوت العداله الانسانيه» از نويسنده معروف، جرج جرداق.
2- برپايي كنفرانسها، سمينارها و گردهماييها پر محتواي بينالمللي.
3- تشكليل گروههاي پژوهشي براي ترجمان و انطباق شخصيت، اعمال، كردار، موضعگيري و گفتار آن با خوي بزرگ جهان بشريت با حقوق، ارزشها و فضايل زن در جهان كنوني و تبيين چگونگي اقتدار و تأسي به آن حضرت (در اين راستا مناسب است برگزاري كنگرههايي نظير، كنگره فاطمه شناسي كه بسيار مفيد، جامع و مورد نياز است- از سطح بينالمللي ارتقاء يابد).
4- استفاده از پيشرفتهترين دستگاههاي انتقال اطلاعات همچون ماهواره، اينترنت و ...
5- نوشتن داستانها، رمانهاي پرمحتوا، غني، زنده و جذاب از زندگي آن حضرت براي سنين و طبقات مختلف جامعه حتي نوشتن يك زمان سنگين، ماندني و پرجاذبه بينالمللي نظير رمانهاي مشهور جهان كه جاودانه شدهاند، ميتواند در معرفي چهره نوراني و سازنده آن حضرت به جهانيان بسيار مؤثر باشد.
6- و از لحاظ علمي بايد در بعد فردي، اجتماعي سياسي و ... مكتب و انديشه امامان و حضرت زهرا (س) را در ديد جهانيان به نمايش گذاشت، اگر ما بتوانيم در نظام و حكومت خود، چهره موفقي داشته باشيم و بگوييم ما انديشهها را به سوي آن بزرگواران مجذوب ساختهايم؛ همچنان كه اصل اسلام و رخسار نوراني آن تا قبل از انقلاب اسلامي ايران براي جهانيان نه تنها شناخته شده نبود بلكه چهرههاي نادرست و ماهيتي واژگون از آن ترسيم شده بود؛ اما با وقوع انقلاب اسلامي و هشت سال دفاع مقدس ملت مسلمان و شريف ايران، به طور عملي چهره واقعي اسلامي ناب محمدي (صلياللهعليه و اله) به جهانيان معرفي شد، آوازه اسلام همه جا پيچيد و افكار عمومي جهان به سوي آن معطوف شد.17
خلاصه آنكه وجود نازنين و مقدس آن حضرت همچون اقيانوس بيكرانهاي است كه همه اهل عالم ميتوانند از آن بهره ببرند و مسير يك زندگي سعادتمندانه دنيوي و اخروي را براي خود بسازند. البته انديشمندان و پژوهشگران بايد با ارائه طرح كامل و جهاني زندگي و شخصيت آن حضرت رخسار منور و مكتب پر بار ايشان را ترسيم كرد، و به همه جهانيان بشناسانند و اين كاري ممكن است.
خاتمه: نتيجهگيري
در اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين پرسش بوديم كه حضرت زهرا چه الگوهايي براي نسلهاي بعد از خود ارائه دادهاند و چه عواملي شبب جاودانه ماندن الگوهاي حضرت زهرا در همه اعصار و براي همه نسلها شده است؟
فرضيهاي كه بر اين اساس ارائه شده است چنين ميباشد حضرت زهرا در زمينههاي عبادي، اخلاقي، رفتاري، سياسي و اجتماعي آموزهها و الگوهاي ماندگاري را داشتند كه براي همه نسلها كاربرد داشته و آموزنده و انسان ساز بوده و هست و آنچه كه سبب جاودانگي آموزههاي ايشان شده است عبارتند از جهانبيني آن حضرت ارتباط با سرچشمه هستي داشتن انديشهاي فراتر از زمان و مكان، تبلور ارزشهاي انساني، داشتن تدبيري شگرف و دقيق، عميق، جامعيت و كمال ميباشد.
براي اثبات فرضيه اين پژوهش در يك مقدمه 3 گفتار و يك نتيجه سامان دهي شده است.
در مقدمه به ضرورت بحث از شناخت شخصيت حضرت زهرا براي نسل حاضر اشاره شده است. در گفتار اول آموزهها و الگوهاي عبادي، اخلاقي و رفتاري، سياسي و اجتماعي حضرت زهرا براي نسل حاضر مورد بررسي قرار گرفته است و در گفتار دوم به اصول حاكم و ترجيحات زندگاني حضرت پرداخته شده است. و در گفتار سوم اين پژوهش علل جاودانگي آن حضرت بيان شده است كه مهمترين آنها همان جهانبيني خاص آن حضرت، پيوند با سرچشمه هستي، داشتن انديشهاي فرا زماني و فرا مكاني و جامعيت و كامليت و ... ميباشد و در نهايت نيز راهكارهايي را جهت معاصرسازي جهاني كردن شخصيت والاي حضرت زهرا ارائه شده است و بدين گونه فرضيه اين پژوهش كه ارائه الگوهاي عبادي سياسي، اجتماعي، اخلاقي و رفتاري از سوي زهرا اثبات و علل جاودانگي آن نيز معين گشت.
فهرست منابع و مأخذ:
1- قرآن كريم.
2- احمدي، حبيبالله، فاطمه الگوي زندگي، چاپ دوم، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه عمليه قم، 1375
3- بطحائي گلپايگاني، سيد هاشم، فاطمه كوثر رسالت، قم: روحاني1380
4- امام خميني، روحا...، ولايت فقيه، چاپ هشتم، تهران، مؤسسه نشر آثار امام 1378
5- شمسالدين، سيد مهدي، بانوي نمونه، قم: دارالفكر، 1376
6- حسيني شاهرودي، سيد محمد، فاطمه حامي ولايت، تهران: شجره طوبي 1377
7-قائمي، علي، فاطمه برترين بانوي اسلام، چاپ هفتم، قم: هجرت، 1375
8- در مكتب فاطمه، چاپ پنجم، تهران: اميري، 1375
9-كرمي، علي، سيره و سيماي ريحانه نبي، قم: دليل، 1379
10- محمد نژاد، ميرعلي، پرسش و پاسخ پيرامون حضرت فاطمه زهرا، تهران، نسا، 1380
11- مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، تهران: داراكتب الاسلميه، 1362
12-نيليپور: مهدي، فرهنگ فاطميه، اصفهان: رزمندگان اسلام، 1377
13- نصيرپور، محمدقاسم، زندگي فاطمه زهرا، چاپ دوم، تهران: مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، 1372
پينوشتها:
1-علي قائمي: قاطمه برترين بانوي اسلام: چاپ هفتم، قم: مؤسسه انتشارات هجرت، 1375، صص 36-34
2-سوره مؤمنون، آيات 1 و 2
3-حبيبا... احمدي، فاطمه الگوي زندگي، چاپ دوم، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوتزه علميه قم، 1375، صص 70-71
4-سيد هاشم بطحاني گلپايگاني، فاطمه، كوثر رسالت، قم: روحاني، 1378، صص 90-85
5-بحارالنوار، ج 94، ص 10، حبيب، ا... احمدي، پيشين، صص 135-134
6-بحارالانوار، ج 43، ص 76
7-مهدي نيل پور، فرهنگ فاطميه، اصفهان: مؤسسه فرهنگي هنري رزمندگان اسلام 1377، صص 133-132
8- علي قائمي، فاطمه برترين بانوي اسلام، پيشين، صص 52-53
9-سيد مهدي شمسالدين، بانوي نمونه، قم: دارالفكر، 1376- صص 26-22
10-محمد قاسم نصيرپور، زندگاني فاطمه زهرا، چاپ دوم، تهران: مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، 1372، صص 50-47
11- حبيب الله احمد، پيشين صص 227-228
12- سيد محمد حسيني شاهرودي، فاطمه حامي ولايت ، تهران: شجره طوبي، 1377، ص33-32
13- مهدي نيلي پور، پيشين، ص 47-32
14- علي قائمي، در مكتب فاطمه، چاپ پنجم، تهران: انتشارات اميري، 1375، ص 233
15- تلحيض از كتاب، علي كرمي، سيره و سيماي ريحانه پيامبر، قم: دليل، 1379، صص 324-274
16-تلخيص از كتاب: حضرت امام خميني ولايت فقيه، چاپ هشتم، تهران: مؤسسه نشر آثار امام، 1378، صص 43-39
17- مير علي محمد نژاد، ششصد پرسش و پاسخ پيرامون حضرت فاطمه زهرا (س)، تهران: سنا، 1380، صص 483-510
......................................................................................
منبع: www.ido.ir
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]
-
گوناگون
پربازدیدترینها