اسكيزوفرني

واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: JiGIli baLA4th August 2010, 11:17 PMاسکیزوفرنی یک اختلال مغزی شدید، مزمن و ناتوان‌کننده است که حدود یک درصد افراد 18 ساله و بالاتر را در یک سال معین گرفتار می‌کند. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی گاهی صداهایی می‌شنوند که دیگران نمی‌شوند، اعتقاد دارند که دیگران افکار آنها برای جهان پخش می‌کنند یا متقاعد می‌شوند که دیگران برای آزاردادن آنها دارند نقشه می‌کشند. این تجربیات آنها را هراسان و منزوی می‌کند و ارتباط آنها را با دیگران مختل می‌کند. این بیماران ممکن است حرف‌هایی بزنند که بی‌معنا به نظر رسد، ساعت‌ها بدون حرکت یا حرف زدن در جایی بنشینند، یا اینکه ممکن است که کاملا سالم به نظر آیند تا هنگامی در مورد چیزهایی که واقعا درباره آنها دارند فکر می‌کنند، شروع به صحبت کنند. علائم این بیماری معمولا در مردان در انتهای نوجوانی و اوائل دهه بیست زندگی و در زنان در دهه سی و چهل زندگی بروز می‌کند، اما در موارد نادری بیماری ممکن است در دوران کودکی هم تظاهر کند. علائم این بیماری می‌تواند شامل توهم، هذیان، مختل‌شدن فکر، خلق و خوی بی‌تفاوت، انزوای اجتماعی، و نقصان‌های شناختی است. گرچه علت‌ یا علت‌های ایجادکننده این بیماری هنوز به طور دقیق معلوم نیست، اما درمان‌های فعلی می‌توانند بسیاری از علائم این بیماری را رفع کنند و به افراد مبتلا امکان دهند که به طور مستقل زندگی کنند. گرچه بسیاری از علائم بیماری با مصرف داروی‌های ضدروانپریشی موجود مهار می‌شود، اما اغلب مبتلایان به اسکیزوفرنی باید علائم باقیمانده بیماری در طول عمرشان کنار بیایند. پژوهشگران همچنین در حال ساختن داروهای موثرتر و استفاده از ابزارهای پژوهش جدید برای درک علل این بیماری و یافتن راه‌های برای پیشگیری و درمان آن هستند. البته تا اين دانشمندان فكر كنند من از دست رفتم!!!!:-< elada7th August 2010, 11:24 PM[size=2]البته تا اين دانشمندان فكر كنند من از دست رفتم!!!!:-< چرا دوست عزیز؟ JiGIli baLA11th August 2010, 11:19 PMسلام خوبين؟ اخه بعضي از حالات رو دارم. elada12th August 2010, 07:43 PMکدوماش را داری؟؟ JiGIli baLA12th August 2010, 11:08 PMهراسان(كمي)منزوي تا جايي كه تنها بودن رو به خانواده ترجيح ميدم ترجيح ميدم ترانه و اهنگ گوش كنم,يا با اينترنت باشم يا تنها باشم . elada13th August 2010, 12:05 AMچند سالته؟ کدوم شهر زندگی می کنی؟ نسبت به اعضای خانواده حس نزدیکی و صمیمیت نداری؟ خودت را در یک جمله توصیف کن JiGIli baLA13th August 2010, 12:22 AM23-تهران-خيلي احساس نزديكي دارم با خانوادم ,خيلي دوستشون دارم. دختر خوبي هستم!!!!يعني حساسم-زودجوش اما مهربون و خانواده دوست. elada13th August 2010, 12:32 AMکسی تا به حال بهت چیزی گفته؟ که فکرت را مشغول کرده باشه و به این فکر افتاده باشی نکنه مشکلی داشته باشم JiGIli baLA13th August 2010, 10:08 PMبله چرا نبايد شده باشه!!!ببخشين خصوصيه :o elada13th August 2010, 11:02 PMباشه عزیزم می تونی نگی فقط این را بهت بگم که بهتره نگران نباشی چون اسکیزوفرن نیستی :) bexpect14th August 2010, 12:27 AMاسکیزوفرنی یک اختلال مغزی شدید، مزمن و ناتوان‌کننده است که حدود یک درصد افراد 18 ساله و بالاتر را در یک سال معین گرفتار می‌کند. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی گاهی صداهایی می‌شنوند که دیگران نمی‌شوند، اعتقاد دارند که دیگران افکار آنها برای جهان پخش می‌کنند یا متقاعد می‌شوند که دیگران برای آزاردادن آنها دارند نقشه می‌کشند. این تجربیات آنها را هراسان و منزوی می‌کند و ارتباط آنها را با دیگران مختل می‌کند. این بیماران ممکن است حرف‌هایی بزنند که بی‌معنا به نظر رسد، ساعت‌ها بدون حرکت یا حرف زدن در جایی بنشینند، یا اینکه ممکن است که کاملا سالم به نظر آیند تا هنگامی در مورد چیزهایی که واقعا درباره آنها دارند فکر می‌کنند، شروع به صحبت کنند. علائم این بیماری معمولا در مردان در انتهای نوجوانی و اوائل دهه بیست زندگی و در زنان در دهه سی و چهل زندگی بروز می‌کند، اما در موارد نادری بیماری ممکن است در دوران کودکی هم تظاهر کند. علائم این بیماری می‌تواند شامل توهم، هذیان، مختل‌شدن فکر، خلق و خوی بی‌تفاوت، انزوای اجتماعی، و نقصان‌های شناختی است. گرچه علت‌ یا علت‌های ایجادکننده این بیماری هنوز به طور دقیق معلوم نیست، اما درمان‌های فعلی می‌توانند بسیاری از علائم این بیماری را رفع کنند و به افراد مبتلا امکان دهند که به طور مستقل زندگی کنند. گرچه بسیاری از علائم بیماری با مصرف داروی‌های ضدروانپریشی موجود مهار می‌شود، اما اغلب مبتلایان به اسکیزوفرنی باید علائم باقیمانده بیماری در طول عمرشان کنار بیایند. پژوهشگران همچنین در حال ساختن داروهای موثرتر و استفاده از ابزارهای پژوهش جدید برای درک علل این بیماری و یافتن راه‌های برای پیشگیری و درمان آن هستند. البته تا اين دانشمندان فكر كنند من از دست رفتم!!!!:-< سلام دوست عزیز. با احازه کارشناس محترم ابتدا بیماری مدنظر شما را تشریح و پس از آن بحث را درخصوص شخص شما باحضور کارشناس محترم تالار دنبال میکنیم. ولی قبل از آن لازم است ابتدا خودتان قضاوت کنید. در بیماری شیزوفرنی اختلال و آشفتگی دائم در طرزفکر- احساسات- اراده و عمل بیمارظاهر میشه. شخصیت بیمار کاملا" تغییر میکنه. بیمار اغلب هنگام صحبت کردن رشته افکار خود را رها کرده- دنبال فکر دیگران را میگیرد. ازخود اراده ای نداشته و افکار دیگران بسهولت به او تحمیل میشود. احساسات او متغیر است. کینه و ترس بدون علت به دوستی و نشاط تبدیل میگردد. صحبتها- رفتار و اعمال او با موقعیت و وضعیت موجود وفق نمیدهد. کارهای ابلهانه و چلمنی از او سر میزند. طرزصحبت کردن بیمار با قیافه گرفتن و تکاندادن دستها است. مترود متروک جامعه است. شیزوفرنی جوانان را جنون جوانی و به اصطلاح دمانس پرکس مینامند. شیزوفرنی تیپهای مختلف دارد و از انواع آن میتوان تیپهای ساده -کاتاتونیک (کاتاتونی Catatonia) و هبفرنیک (هبفرنی یاhebphernia) را نام برد. در شیزوفرنی تیپ کاتاتونیک علاوه بر اختلالات در طرزفکر- احساسات و عمل- تحریک شدید- برآشفتگی و عصبانیت دیده میشود. بیماردارای علائمی چون جنبش شدید و حرکت عضلات بوده و عضلاتش را نیزدرحالت سختی و محکمی و عدم انعطاف نگه میدارد. جالب این است که بیمار به هرحالت آن را نگه دارد به همان حالت باقی میماند ممکن است ساعتها هم طول بکشد. درست مثل یک مجسمه! پارانویا یا شیزوفرنی خیال پرداز یکی از گونه های تیپ هبفرنی بوده که علائم آن خیالات واهی درباره شخص یا موضوع بخصوص مانند کینه و دشمنی به یک یاچند نفر و خطای حس شنوایی (هالوسینیشن شنوایی) در بیمارپدید می آید. بیمار صدای مردگان و ارواح را میشنود. بدینصورتکه ارواح به او دستورات لازم الاجرا و سریع الاجرا صادر میکنند. او را در همه جا تعقیب میکنند و گهگاه این حس تعقیب بیمار را به خودکشی وادار میکند. گاها" تصور میکند که ازعالم ماوراءالطبیعه به او وحی نازل میشود. دراینحال خود را کاملا" متمایز از دیگرانسانها پنداشته ودر اغلب موارد تا آخرعمرش با این باور زندگی میکند. حتی در شرایط بهبودی کامل پس از دارو درمانی. مثلا" خودش را یک موجود فرازمینی میپندارد. دراین شرایط بیمارچون خود را یک شخص کاملا"خارق العاده پنداشته سایر اشخاص را نادان میپندارد. چون تصورش مبنی بر این است که دیگران اشخاصی کاملا" معمولی و ناتوان بوده و توانایی درک او را ندارند. این باور بزودی انگیزه ای جدید برای شروع حس بدبینی و در نتیجه آن تضاد و درگیری جدید با سایرین و حس انزوا طلبی در بیمار میگردد. علت بیماری شیزوفرنی معلوم ئیست ولی ازآنجاییکه کلا" تمام بیماریهای روانی منشاء اندوژنیک و اگزوژنیک دارند- اندوژن بودن این بیماری یعنی همان وراثت و نیز مواجه شدن با سانحه فوق العاده دراشخاص مستعد به عنوان یک علت اگزوژن در ایجاد بیماری میتوان عنوان نمود. موفق باشید. bexpect14th August 2010, 01:45 AMهراسان(كمي)منزوي تا جايي كه تنها بودن رو به خانواده ترجيح ميدم ترجيح ميدم ترانه و اهنگ گوش كنم,يا با اينترنت باشم يا تنها باشم . پست قبلی رو درخصوص معرفی و تشریح بیماری شیزوفرنی زدم. و حالا درخصوص شما دوست عزیز: لطفا" بفرمایید علایمی که شما مرقوم فرموده اید چه شباهتی با علائم شیزوفرنی داره؟ علایمی که شما مرقوم فرموده اید بیشتر شبیه به افسردگی خیلی خیلی خفیفه که فکر میکنم بسهولت توسط یک روانکاو (نه روانپزشک) فابل حله. دقت کنید که عرض کردم فابل حله نه قابل درمان. چون بنظر من شما اصلا" بیمار نیستید. از آنجاییکه افسردگی (Depression) امروزه همه جا اپیدمی شده لذا نوع خفیفش بطور کلی بیماری محسوب نمیشه. فقط درموارد شدید ترکه علائمی چون اختلال در قضاوت و ممانعت از ارتباطات منطقی احتماعی بوحود میاره نیاز به درمان داره. هیچ ربطی هم به شیزوفرنی نداره. اگه پست قبلیو خوب خونده باشی متوجه میشی که بارزترین علائم شیزوفرنی زوال عقله. که خوشبختانه شما فردی کاملا" عاقل و منطقی بنظر میاین. درجریان باشید یک نوع بیماری به نام وسواس هیپوکندریاز (Hypocondryasis) که معروف به بیماری شایع در دانشجویان رشته پزشکی و بویژه دانشحویان روانشناسی شناخته شده است. مبتلایان به این نوع وسواس هربار که با علائمی از یک بیماری جدیدی آشنا میشن همان علائم را دروجود خودشان جستجو میکنند و باورشون میشه که خودشون واقعا" یک فرد بیمارن. البته منظورم از معرفی این بیماری این نبود که خدانکرده شما به آن مبتلا هستید. بلکه برعکس هدفم این بود که با آگاهی ازچنین بیماری آن را پیشگیری کنید. بعبارت دیگز قسمت پر لیوان را ببینید. چون علاج واقعه را قبل ازوقعش باید گرفت. موفق باشید. JiGIli baLA14th August 2010, 02:39 PMسلام! ممنونم از اين همه لطفي كه به من دارين. شما در اين بحث اثري از جمله اي كه نوشته شده باشه"من داراي اين بيماري هستم "ديدين؟؟؟ اين بحث از نظر من خيلي خيلي جذاب و جالب بود و به همين خاطر اين متن رو در اين قسمت تالار روانشناسي گذاشتم. به خودم شك كردم چون يكي از اقوام به مادرم فرمودند فلاني دخترت دچار بيماري به نام اسكيزوفرني است!!! من كاملا با بيماري اسكيزوفرني اشنا بودم و شناخت از اين بيماري به من اين اجازه رو ميداد تا بگم من دچار همچين بيماري نيستم. به خودم شك داشتم چون واقعا گاهي رشته ي كلام از دستم خارج ميشد و فراموش ميكردم چه جمله اي رو دارم ميسازم به علاوه تنهايي رو به اعضاي خانواده ام ترجيح ميدادم و ... . ممنونم از توضيحات كامل شما و همينطور شما خانم الادا كه وقت گذاشتين براي همچين مسئله ي مبهمي! و همچنين چون من قدرت ريسك بالايي دارم و به همين طور به خاطر جنسيتم بعضي از كارهايي كه انجام ميدم ديوانگي محض به نظر ميرسه اما من تا به چيزي كه ميخوام نرسم دست بردار نيستم به همين خاطر خانواده ام نگران هستن در صورتي كه اگر يك اقا پسري اين كار را انجام بده كاملا سالمه!!! در ضمن مطمئن باشيد اگر من دچار اين بيماري بودم در بخش گفتگو ها ميگذاشتم. باز هم تشكر از شما و همچنين شما خانم الادا.:) bexpect14th August 2010, 03:23 PMسلام! ممنونم از اين همه لطفي كه به من دارين. شما در اين بحث اثري از جمله اي كه نوشته شده باشه"من داراي اين بيماري هستم "ديدين؟؟؟ اين بحث از نظر من خيلي خيلي جذاب و جالب بود و به همين خاطر اين متن رو در اين قسمت تالار روانشناسي گذاشتم. به خودم شك كردم چون يكي از اقوام به مادرم فرمودند فلاني دخترت دچار بيماري به نام اسكيزوفرني است!!! من كاملا با بيماري اسكيزوفرني اشنا بودم و شناخت از اين بيماري به من اين اجازه رو ميداد تا بگم من دچار همچين بيماري نيستم. به خودم شك داشتم چون واقعا گاهي رشته ي كلام از دستم خارج ميشد و فراموش ميكردم چه جمله اي رو دارم ميسازم به علاوه تنهايي رو به اعضاي خانواده ام ترجيح ميدادم و ... . ممنونم از توضيحات كامل شما و همينطور شما خانم الادا كه وقت گذاشتين براي همچين مسئله ي مبهمي! و همچنين چون من قدرت ريسك بالايي دارم و به همين طور به خاطر جنسيتم بعضي از كارهايي كه انجام ميدم ديوانگي محض به نظر ميرسه اما من تا به چيزي كه ميخوام نرسم دست بردار نيستم به همين خاطر خانواده ام نگران هستن در صورتي كه اگر يك اقا پسري اين كار را انجام بده كاملا سالمه!!! در ضمن مطمئن باشيد اگر من دچار اين بيماري بودم در بخش گفتگو ها ميگذاشتم. باز هم تشكر از شما و همچنين شما خانم الادا.:) این اقوام شما بر چه مبنایی چنین چیزی گفتند؟ البته منظورم این نیست که درست گفتند یا خلاف به عرضت رسوندن. ازدست دادن رشته کلام میتونه بر اثر اضطرابهای درونی باشه. گهگاه برای بعضی از رییس جمهوری کشورها هم پیش میاد. برای برخی از کارهای مشکوکت هم یه چند تا مثال بزن تا بررسی بشه. چند تا سؤال دیگه هم ازت دارم؟ روابط با اعضای خانواده و دوستان چگونه است؟ وضعیت خوابت چگونه است؟ ازنظر ظاهری به خودت میرسی یا نه؟ منظورم وضعیت بهداشت استحمام و نظافت شخصی و محیط اطرافته. تازه گیا بیش از اندازه ولخرج شدی؟ JiGIli baLA14th August 2010, 11:57 PMمر30 كه دنبال مي كنيد.:) اقوام ما خواستن كلاس بذارن زياد به حرفاشون اعتمادي نيست!!! :d خوب بالاخره يه خانم در يك جمع دخترانه بايد شوخي كنه ديگه,براي همين گفتن.(هرچند من حد اعتدال رو رعايت ميكنم اما بالاخره اينجوري گفتن) و اما پاسخ سوالهاي شما دوست عزيز: 1.با خانوادم صميمي و با دوستانم رفيقم 2.تا دلتون بخواد ميخوابم تخت!!!(البته اگر بي اندازه بخوابم فكر ميكنم نصف عمرم بر فناست!!!):d 3.بله خيلي به اين مسائل بهداشت توجه دارم اما نه در حدي كه بهش ميگن وسواس. 4.ولخرج؟؟؟خوب من چون شاغل هستم هر چيزي كه دلم بخواد براي خودم تهيه ميكنم كاري ندارم كه بهش احتياج دارم يا نه هر چيزي كه بنظرم قشنگ باشه و البته قيمتش تناسب داشته باشه. كار مشكوك ندارم همينا بود ديگه.(موقعي كه 15 سال سن داشتم الكي دروغ ميگفتم اما خدارو شكر رفع شد) bexpect15th August 2010, 01:23 AMخوب دیگه خیالتو راحت کنم که نتنها مشکلی نداری بلکه یه شخص کاملا" عاقل و منطقی بنظر میای. هرچند که به اولین سؤالم درمورد اعمال مشکوکت پاسخ ندادی:d. توصیه میکنم حت المقدورسخنان مردمی که به شما انرژی منفی میده رو ازهرگوشت گرفتی فورا" ازگوش دیگرت خارج کن. به سلامت جسمانیت - مهارتها و خلاقیتهای ذاتیت فکرکن و تلاش کن بیشترشون کنی. همه انسانها دارای خلاقیتهای نهفته هستند و متٱسفانه از آن بیخبرند. و شما سعی کن که خلاقیتهای نهفته اتو کشف کنی و گسترششون بدی. سعی کن مشاوران خوب برای خودت داشته باشی و هرروز از روز قبلت پر انرژی تر باشی. در خاتمه یک سؤال ازت دارم: درحال حاضر احساس تغییر میکنی؟ چه احساسی داری؟ JiGIli baLA15th August 2010, 02:43 PMجواب دادم كه!!!خوب اگه جواب ندادم شايد رفتار مشكوكي از خودم نديدم!!!:D وقتي شاغل شدم احساس غرور كردم!!! احساس اينكه من مستقل هستم (من كلا ادم وابسته اي نيستم)روي پاي خودم ايستادم و انساني موفق هستم به دليل اينكه شاگرد اول نباشم شاگرد دوم دانشكده هستم:o.در جمع دوستان دختر شادي هستم اما در خونه دوست دارم تنها باشم. گفتم كه يكي از اين اشنايان خواستن كلاس بذارن اين طور فرمودند اما خوب منم بهم برميخوره روم عيب بذارن. اما ميدونم هر سال دارم تغيير ميكنم و احساساتم هم تغيير خواهد كرد. bexpect15th August 2010, 04:11 PMجواب دادم كه!!!خوب اگه جواب ندادم شايد رفتار مشكوكي از خودم نديدم!!!:d وقتي شاغل شدم احساس غرور كردم!!! احساس اينكه من مستقل هستم (من كلا ادم وابسته اي نيستم)روي پاي خودم ايستادم و انساني موفق هستم به دليل اينكه شاگرد اول نباشم شاگرد دوم دانشكده هستم:o.در جمع دوستان دختر شادي هستم اما در خونه دوست دارم تنها باشم. گفتم كه يكي از اين اشنايان خواستن كلاس بذارن اين طور فرمودند اما خوب منم بهم برميخوره روم عيب بذارن. اما ميدونم هر سال دارم تغيير ميكنم و احساساتم هم تغيير خواهد كرد. احسن:):). ختما" نوشابه انرژی زای ردبول مصرف میکنی:d:d:d که شارگرد دومی . اگه کسی به شما گفت اسکیزوفرنی بدون یا شوخی میکنه یا این خودشه که مشکل داره:d. موفق باشید. کاسان دان15th August 2010, 06:12 PMجواب دادم كه!!!خوب اگه جواب ندادم شايد رفتار مشكوكي از خودم نديدم!!!:D وقتي شاغل شدم احساس غرور كردم!!! احساس اينكه من مستقل هستم (من كلا ادم وابسته اي نيستم)روي پاي خودم ايستادم و انساني موفق هستم به دليل اينكه شاگرد اول نباشم شاگرد دوم دانشكده هستم:o.در جمع دوستان دختر شادي هستم اما در خونه دوست دارم تنها باشم. گفتم كه يكي از اين اشنايان خواستن كلاس بذارن اين طور فرمودند اما خوب منم بهم برميخوره روم عيب بذارن. اما ميدونم هر سال دارم تغيير ميكنم و احساساتم هم تغيير خواهد كرد. من از اول هم این تاپیک و پیگیری میکردم . بین رفتارهامون از پست هایی که زدی تشابه هایی دیدم . من هم ادم وابسته ای نیستم.تو جمع دوستان شوخم .درسم بد نیست اما نه بخوبی شما:D;). و من هم کارهایی میکنم که مردم از یه دختر توقع ندارن . و چون ما دخترها هر جور باشیم اخرش هم مردم دوست دارن یه عیب رومون بذارن از این جملات شنیدم .به من هم بر میخورد اما خب جدیدا بهش توجه نمیکنم و حساسیتم کم شده .;) و این که من هم دوست دارم تو خونه تنها باشم.گاهی همین که تو اتاقم تنها باشم برام کافیه .گاهی هم دلم میخواد کاملا تنها باشم .;). بدون این افراد همیشه و همه جا هستن.و به قول bexpect بدون یا داره شوخی میکنه یا خودش مشکل داره!!;):-> bexpect15th August 2010, 07:41 PMمن از اول هم این تاپیک و پیگیری میکردم . بین رفتارهامون از پست هایی که زدی تشابه هایی دیدم . من هم ادم وابسته ای نیستم.تو جمع دوستان شوخم .درسم بد نیست اما نه بخوبی شما:d;). و من هم کارهایی میکنم که مردم از یه دختر توقع ندارن . و چون ما دخترها هر جور باشیم اخرش هم مردم دوست دارن یه عیب رومون بذارن از این جملات شنیدم .به من هم بر میخورد اما خب جدیدا بهش توجه نمیکنم و حساسیتم کم شده .;) و این که من هم دوست دارم تو خونه تنها باشم.گاهی همین که تو اتاقم تنها باشم برام کافیه .گاهی هم دلم میخواد کاملا تنها باشم .;). بدون این افراد همیشه و همه جا هستن.و به قول bexpect بدون یا داره شوخی میکنه یا خودش مشکل داره!!;):-> پس چرا اتری از شما دراین تاپیک دیده نشد؟:d:) کاسان دان15th August 2010, 10:35 PMپس چرا اتری از شما دراین تاپیک دیده نشد؟:d:) :d:d:d من داشتم دنبال میکردم :d. خب چون من میدونم مشکلی ندارم .:) و یا حداقل تو این مورد به خودم شک نکردم ;) صلاح دیدم بدون سر و صدا دنبال کنم.:d;) JiGIli baLA15th August 2010, 11:00 PMهه من چه دختر شيرين و بحث برانگيزي بودم خودم خبر نداشتما!!!:D(بزنم به تخته هزار ماشاا...) من دخمل درسخوني هستم اما حالا نه اونقدر كه گفتم :oاما به درسم خيلي اهميت ميدم. بحث اول در مورد اسكيزوفرني بود به كجا كشيده شد!!! bexpect16th August 2010, 03:37 AMهه من چه دختر شيرين و بحث برانگيزي بودم خودم خبر نداشتما!!!:D(بزنم به تخته هزار ماشاا...) من دخمل درسخوني هستم اما حالا نه اونقدر كه گفتم :oاما به درسم خيلي اهميت ميدم. بحث اول در مورد اسكيزوفرني بود به كجا كشيده شد!!! بفرما. اینم 4 مورد از خلاقیتهای ذاتیت که ازشون خبر نداشتی::):);):rolleyes::rolleyes: 1-شیرین:x: 2-بحت برانگیز:( 3- خیراندیش:):(:(:( 4-درس خون. البته نه اونقدر که گفتی. خیلی بیشتر از این حرفا. :Dازون حرفا:D همه اینا علائم شیزوفرنی بودند:confused::D:D. درسته؟ :d:d:d من داشتم دنبال میکردم :d. خب چون من میدونم مشکلی ندارم .:) و یا حداقل تو این مورد به خودم شک نکردم ;) صلاح دیدم بدون سر و صدا دنبال کنم.:d;) بــــــــــــــــــــــــ ـابــــــــــــــــــــــ ـــــا:eek::eek::eek::eek: آخه خداروخوش میاد پشت در کلینیک مشاوره مردم گوش وایمیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟ JiGIli baLA16th August 2010, 09:32 AMنخيرم :shame:. ازشون خبر داشتم اما از درون يعني خودم تا الان متوجه شون نبودم!!! :D شيزوفرني و اسكيزوفرني و... اينا رو نگين تورو خدا,اصلا من از فرني خوشم نمياد [-(. مگه شما خودتون درس خون نبوديد؟؟؟(يا نيستيد؟؟؟ ):rolleyes: مگه بحث برانگيز بودن بد؟؟؟خيلي هم خوبه.:D bexpect16th August 2010, 12:57 PMنخيرم :shame:. ازشون خبر داشتم اما از درون يعني خودم تا الان متوجه شون نبودم!!! :D شيزوفرني و اسكيزوفرني و... اينا رو نگين تورو خدا,اصلا من از فرني خوشم نمياد [-(. مگه شما خودتون درس خون نبوديد؟؟؟(يا نيستيد؟؟؟ ):rolleyes: مگه بحث برانگيز بودن بد؟؟؟خيلي هم خوبه.:D ازشون خبر داشتم ای جاسوس دو جانبه:D:D شيزوفرني و اسكيزوفرني و... اينا رو نگين تورو خدا,اصلا من از فرني خوشم نمياد. از شیربرنج چطور؟:confused::D saroman_2ta21st November 2010, 03:03 AMبا عرض سلام پدر من مدت ش15-20 ساله که مبتلا به این بیماری هستش . در این مدت چند بار بهش حمله دست داده که منجر به بالا رفتن دز مصرفی دارو شده توهم شنیدن صدا در اوایل بود و بعد ها این توهم ها به صورت تصویری بود فکر می کرد که همسایه ها می یان تو خونه و اذیتش می کنن (با جا گذاشتن چیزی و یا ...) . فکر می کرد می خوان بکشنش و ........... الان چند ساله که هر روز 2تا قرص تری فلوئوپرازین 5 میل و 1 دونه تریفن 2 میل مصرف می کنه اوایل هر چند ماه سعی می کرد مخفیانه قرص هاشو قطع کنه چون فکر می کرد که خوب شده و نیازی به اون ها نداره اما با مراقبت روزانه الان یه روال منطقی گرفته حالا یه سوال برام پیش اومده الان چند وقتی هستش که متوجه شدم که دچار پرکش شدید دست و گاها پاها می شه چون می دونم بعضی از علای� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]

[مشاهده در: www.ri3k.eu]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 27568]