تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812736327




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زنان سرباز تاریخ


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: BUD22nd April 2010, 12:35 PMزنان سرباز تاریخ حدود بررسی در این مقاله به بررسی زنان نامدار تاریخ باستان جهان و ایران محدود می‌شود. چنانچه بخواهیم این بررسی را تا تاریخ حاضر ادامه دهیم دامنه‌ی این بحث آنچنان وسیع می‌شود که از حوصله یک یا چند مقاله خارج می‌گردد. همچنین به جای انکه از کلیه‌ی زناننامدار در این جا صحبت شود کوشش شده است فقط درباره‌ی منتخبی از آنان صحبت شود بایستی قبول نمود که از دیر زمانی زن‌ها توانسته‌اند کم و بیش سلاح بدست گرفته و دوش بدوش مردان جنگی رزم نمایند. ولی پس از اینکه جامعه پیشرفت نمود و ارتش‌ها تابع سازمان‌های خاصی شدند، این روش متداول قدیمی به بوته‌ی فراموشی سپرده شد، تا اینکه پس از جنگ دوم جهانی ورود و خدمت زن‌ها در سازمان‌ها ارتش‌ها جنبه‌ی کاملاً جدی بخود گرفت و روز بروز هم آمار تعداد زن‌های در خدمت ارتش فزونی گرفت. بنا گفته‌ی یکی از نویسندگان فرانسوی طبیعت به زنان دو موهبت رنج‌آور ولی آسمانی عطا کرده است: «یکی عبارت از حس ترحم و دیگری هیجان و جوش و خروش و حمیت می‌باشد» این هیجان در زن بر اثر تحریک حس ترحم و حس فداکاری که عبارت از وقف کردن زندگی به خاطر کسی و یا چیزی و یا هدف و سببی است، به وجود می‌آید یک عمل قهرمانی که مستلزم داشتن شجاعت فوق‌العادده و داشتن تقوای بی‌اندازه است، در حقیقت زائیده‌ی هیجان و حس فداکاری می‌باشد. برخلاف آنچه بعضی ها می‌گویند، زنان بیش از مردان دارای قوت قلب و قدرت تصور هستند و به همین علت طبیعتاً صفت قهرمانی آنان از مرد بیشتر است. به خصوص این صفت قهرمانی را می‌توان در زندگی روزمره‌ی زنانیکه با بی‌رحمی کامل توسط مردان و یا خشم طبیعت در اجتماع رها می‌کردند، مشاهده نمود، که چگونه آخرین تلاش خود را به طور مثال برای حفظ جان فرزند خویش در بدترین شرائط به کار می‌برند. یک عمل قهرمانی به نفسه قابل تحسین و تمجید می‌باشد، ولی اگر این عمل قهرمانی بخواهد به عمل قهرمانی خارق العاده‌ای تبدیل گردد، قهرمانی که این نقش را عهده‌دار می‌شود باید یک زن باشد. در تمام افسانه‌های اساطیری نه تنها شرح وقایع خارق‌العاده که انعکاسی از نیروی تصور مردم باستان است، دیده می‌شود، بلکه مقاهیم اعمال قهرمانی در هریک از داستان‌ها کم و بیش به چشم می خورد . در این افسانه‌ها می‌توان خاطرات وقایع و حوادث بی‌اندازه قدیمی را که در اعصار باستانی رخ داده‌اند و یا احساس‌هایی که در عصری به یک نوع و در عصر دیگری به وسیله افسانه به نوع دیگری تغییر شکل داده است، پیدا نمود. تاریخ جهان و ایران پر از شرح اعمال قهرمانی بزرگی است که زنان در این اعمال قهرمانی سهم عمده‌ای داشته‌اند. به طوریکه قبلاً نیز اشاره شد برای اینکه این مقاله بیش از اندازه طولانی نشود، از تاریخ باستان هر کشوری یک و یا چند نفر از زنان سرباز قهرمان و نامدار تاریخ را انتخاب و مختصراً به بحث درباره‌ی آنها می‌پردازیم. تاریخ ما BUD25th April 2010, 01:25 AMآرتمیز آرتمیز ملکه اول هالیکارناس (Halicarnasse) واقع در آسیای صغیر یا ترکیه کنونی و جزء متصرفات و ساتراپ نشین ایران بوده است. غالباً اشخاص اشتباهاً آن را آرتمیس تلفظ می‌نمایند بطوریکه قبلاً اشاره شد، آرتمیس نام رب‌النوع شکار یونان قدیم است و ارتباطی با آرتمیز ندارد. تلفظ صحیح آن را در دائرة‌المعارف‌ها و مدارک مختلف آرتمیز نوشته‌اند. املای آن به فرانسه (Artemise) است که حرف S به علت بودن در بین دو حرف صدادار Z تلفظ می‌شود و املای آن به انگلیسیArtemisiaکه در دائرة‌المعارف آمریکانا برای نشان دادن تلفظ صحیح آن به شکل (Ar- te- mizia) نوشته شده است. در تاریخ هردوت هم در جائیکه صحبت از الهه شکار است املای آن به شکل Artemis و در جائیکه صحبت از ملکه اول هالی کارناس است به صورتArtemiseآمده است. در تاریخ ایران باستان مشیرالدوله هم در قسمت مربوط به لشکرکشی خشایار شاه «آرتمیز» درج گردیده است. آرتمیز یکی از ده‌ها فرماندهان دریایی ایران است که در جنگ‌های دریائی ایران علیه یونان، هنگم لشکرکشی تاریخی خشایار شاه شرکت نموده‌اند. مشیرالدوله در تاریخ ایران باستان از قول هرودت فرماندهان دریایی ایران را این‌طور نام می‌برد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند فرماندهان دریائی اینها بودند: آریا‌بیگ نس Ariabignes پسر داریوش از دختر گبریاس فرمانده سفاین ینیایی و کاری بود. آخمنس (هخامنش) برادر تنی خشایار شاه فرمانده دریایی مصر، پرگساس پسر آسپاتن و مگاباز پسر مگابات باقی قسمت‌های دریایی را اداره می‌کردند. عده کشتی‌هایی که سی و پنج پارو زن داشت و کشتی‌های دراز برای حمل اسب‌ها و کشتی‌های سرکور طویل قبرسی تقریباً به سه هزار فروند می‌رسید. پس از فرماندهان نامبرده معروف‌ترین اشخاص دریائی از این قرار بودند تت رام نسTetramnes صیدائی، ماپنMapenصوری پسر سی رموس Siromus مربال آردیانی (یعنی اروادی) پسر آگیال، سوانویسی [Sunnesis]، کیلی کی پسر ارم دنت Oromedont ، سی برنیک[Sybernique] پسر سی کاس [Sicas] لی کی، گرگوس [Gorgus] پسر خرزیسGhersis، تی موناکس Timonaxe پسر تیما گوراکس [Timagoraxe] که هر دو از قبرس بودند، هیس تیه پسر تیم نس [Timnes]، پیگرس [Pigres] پسر سلدومSeldomeو داما زیتیم[Damasithyme] پسر کان دولCandoule. ذکر اسامی سایر روسا را لازم نمی‌دانم ولی مقتضی است اسم آرتمیزArtemiseرا که باعث حیرت من شده ذکر کنم. او با وجود اینکه زن بود برای رفتن بجنگ یونان حاضر شد. این ملکه بعد از فوت شوهرش چون پسرش صغیر بود زمام امور دولت خود را بدست گرفت و بواسطه مردانگی و شجاعت عازم یونان گردید و حال آنکه کسی او را بدین اقدام مجبور نکرده بود. این زن دختر لیگ دامیسLigdamis و نامش آرتمیز بود. قبل از اینکه بشرح خدمات آرتمیز بپردازیم، لازمیست چند کلمه راجع به هرودت صحبت شود تا اساس دشمنی‌هائیکه در هنگام نگارش تاریخ علیه ایران به کار برده است، آشکار گردد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند هرودت از اهالی هالی کارناس و همشهری آرتمیز محسوب می‌شد. هردوت با اینکه از خاندان لیگدامیس بود ولی با آن خانواده (گفتیم که آرتمیز دختر لیگدامیس بود) دشمنی داشت و به همین علت نیز نتوانست در هاللی کارناس بماند و به یونان فرار نمود. در همین هنگامی که اهالی آتن مشغول ساختمان شهر توریوم Thurium بودند، در آن شهر مقیم شد و در همان شهر در گذشت. اتی ین دوبیزانس (Etienne de bysance) هم می‌گوید هر دوت به قصد فرار از حملات غیر قابل توجهی تحمل همشهری‌های خود به توریوم پناهنده شد و این شهر را وطن دوم خود نامید. با توجه به اینکه هرودت در حقیقت یک نفر فراری مخالف حکومت لیگدامیس‌ها بوده است، در هر جا که توانسته است به‌طور مستقیم و غیرمستقیم، گاهی در لباس دوستی و زمانی با دشمنی و نیش قلم، حقایق را به نفع موطن ثانی خود یونان و به ضرر حکومت میهن اصلی خویش یعنی ایران تحریف نموده است. علاوه بر شجاعت، آرتمیز دارای بصیرت کامل در امور جنگی به خصوص در جنگ‌های دریائی (بطوریکه خواهد آمد) بود و به عقیده تمیستوکل زمامدار آتنی (در هنگام لشکرکشی خشایارشا)، آرتمیز یکی از دریاسالاران برجسته جهان بوده، که خصم دیرین یونان بشمار می‌آمد. آنقدر که تمیستور کل از او وحشت داشت، از سایر دریاسالاران ایران نمی‌ترسید و یونانی‌ها برای سر او ده هزار درهم جایزه تعیین کرده بودند. کشتی‌هائی که آرتمیز در لشکرکشی خشایار شا در زیر امر خود داشت عبارت از پنج کشتی از بهترین کشتی‌های جنگی آن‌وقت محسوب می‌شد که با خود همراه آورده بود. آرتمیز همیشه مورد احترام خشایارشا بود و در شوراهای جنگی غالباً مورد مشورت پادشاه ایران قرار می‌گرفت. به‌طور مثال هنگامیکه نیروی ایران در تنگه ترموپیل در مقابل قوای لئونیداس پادشاه اسپارت متوقف گردیده بود، به خشایارشا پیشنهاد کرد که یا بوسیله نیروی دریائی در عقب لئونیداس (پادشاه اسپارت) سرباز پیاده کن و یا موضع ترموپیل را دور زده و به طرف آتن برو و فقط یکی از سرداران خود را مامور کن از جبهه با لئونیداس بجنگد. به‌طوریکه می‌دانیم ایرانیان موضع مزبور را به راهنمایی افی یالس از راه بی‌اندازه مشکل و سخت که عبور از آن برای یونانی‌ها غیر قابل تصور بود دور زدند و از پشت ارتش لئونیداس سر در آوردند. لازم به تذکر است که مورخین یونانی برای اینکه میهن پرستی و دلیری سربازان اسپارت را بزرگ جلوه دهند، سربازان تحت امر لئونیداس را ۳۰نفر ذکر کرده‌اند، در صورتی هر روز سربازهای داوطلب از نقاط مختلف یونان برای کمک می‌رسید و عده لئونیداس بالغ بر چند هزار نفر بوده است. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ناگفته نگذاریم که نیروی ایران پس از گذشتن از ترموپیل به پاس دلیری سپاهیان اسپارت، از اشغال نظامی جدی اسپارت برای آنکه آسیبی به آنجا وارد نشود، صرف‌نظر نمود. زیرا ایرانیان دلیری و مردانگی را دوست می‌دارند و این صفت را در هر ملتی، ولو دشمن هم باشد (بر خلاف هرودت مورخ یونانی که تاریخ ایران را تا نوانسته با دروغ آمیخته است)، تجلیل می‌کنند. نیروی زمینی ایران به طرف آتن رفت و آن را اشغال نمود. گفته می‌شود که خشایارشا به عمد شهر مزبور را آتش زده است ولی شهر آتن برخلاف سایر شهرها اصولاً با چوب ساخته شده بود و طبیعتاً در ضمن حمله قوای ایران و دفاع اهالی آتن آتش گرفت و یونانی‌ها برای اینکه آتش زدن سارد (مرکز لیدی) را بوسیله خودشان موجه جلوه دهند حریق آتن را به حساب سارد گذاشتند. با اینکه ظاهراً این لشکرکشی را خشایارشا به علت پیمان کشنی یونانیان (پیمانی که با ایران درباره‌ی ایالت لیدی داشتند و پیمان خود را شکسته بودند)،انجام داد و با اینکه پیمان شکنی در نظر ایرانیان یک گناه نابخشودنی شمرده می‌شود، معهذا منظور خشایارشا از این لشکرکشی آتش زدن یا خراب کردن یونان نبوده است، بلکه هدف شاهنشاه ایران از این لشکرکشی ضمن گوشمالی دادن به آتن که در آن موقع در رأس حکومت‌های کوچک یونانی قرار داشت، عبارت از اجرای یک حرکت استراتژیکی به منظور نشان دادن قدرت در سرتاسر امپراطوری منحصر به فرد جهان آن روز و استحکام رشته‌های وحدت امپراطوری از نظر نظامی و سیاسی بوده است. زیرا از اشغال یونان هیچ‌گونه بهره سیاسی و یا اقتصادی که مستلزم چنین لشکرکشی‌ای باشد، عائد ایران نمی‌گردید و بطوریکه تاریخ نشان می‌دهد، بعد هم آتن و اسپارت، بدون اینکه سپاهی به یونان فرستاده شود، عملاً تحت الحمایه ایران شدند و سکه‌های طلای ایران به سهولت این ملت فقیر را مطیع و منقاد سیاست مرکزی امپراطوری ایران ساخت. ایران پس از اشغال آتن، نیروی دریایی خود را که در آرتمیزوم نیروی دریائی یونان را شکست داده و به طرف سالامین فراری ساخته بود، برای تعقیب یونانیان حرکت داد و بسالامین رسید. قبل از اینکه جنگ دریایی آغاز گردد، بنا بگفته هرودت، خشایارشا یک شورای جنگی تشکیل داد که رأس فرماندهان را در باره اقدام و یا عدم اقدام بجنگ دریائی خواستار شود. بگفته‌ی هرودت در این شورا پادشاهان و روسا و مردمان مختلف و فرماندهان کشتی‌ها به حضور شاه رفته و هر یک برابر مقامی که در نزد شاه داشتند نشستند. جای اول را پادشاه صید و جای دوم را پادشاه صور و پس از آن سایر مدعوین بجاهای خود قرار گرفتند. سپس خشایارشا مردونیوس را فرستاد تا عقیده هر یک را بداند. همه گفتند که باید جنگ کرد. در این میان فقط آرتمیز چنین گفت: “شاها، جنگ دریائی مکن و کشتی‌های خود را نگاهدار چه این مردم در دریا به‌همان اندازه که قوی‌تر از تواند که مرد قوی‌تر از زن است (در اینجا هردوت چنین سخنی را از خود به زبان آرتمیز می‌گذارد، زیرا نیروی دریایی ایران در همه جا برتری خود را نشان داده بود). مگر برای تو لازم است جنگ دریایی کنی؟ تو آتن را در تصرف‌داری و مقصود از قشون‌کشی این بود. تو قسمت‌های دیگر یونان را هم‌داری و آنهایی که مقاومت کردند، به جزای خود رسیدند. من پیش‌بینی می‌کنم که کار دشمن به کجا خواهد رسید. اگر تو بجنگ دریائی عجله نکنی و کشتی‌های خود را در این ساحل نگاهداری و با ارتش زمینی به طرف پلوپونس بروی، تمام خواسته‌های تو انجام خواهد یافت. زیرا یونانی‌ها نخواهند توانست مدتی پافشارند و متفرق شده و به شهرهای خود خواهند رفت. چه در این جزیره (سالامین) آذوقه ندارند و دیگر اینکه چون بشنوند که تو به طرف پلوپونس حرکت کرده‌ای هرگز باین فکر نخواهند افتاد که برای آتن جنگ دریایی کنند. هر گاه تو شتابان جنگ دریائی کنی این خطر هست که کشتی‌های تو آسیب یابند و بدبختی دامنگیر ارتش زمینی تو شود. شاها، بالاخره این نکته را در نظر آر که آقای خوب بندگان بد دارد و بالعکس آقایان بد بندگان خوب دارند. تو که بهترین مردی، مستخدمینی داری که بندگان بد تواند. از مصری‌ها وکیلی کی‌ها و قبرسی‌ها و پامفی لیان برای تو فایده نیست. (قسمت‌های اخیر را نیز هرودوت از طرف خود به آرتمیز نسبت داده است).” پس از این گفته عده‌ای که دوست آرتمیز بودند اندوهگین شدند و چه ترسیدند که خشایارشا نسبت به او غضبناک شود و آنهائیکه دشمن او بودند خوشحال گردیدند چه تصور نمودند که با این گفته او فنا خواهد گردید. ولی برعکس تصور همه، شاه رأی او را پسندید و بیش از همیشه او را ستود، ولی چون غیر از او همه رای به‌جنگ داده بودند، تصمیم بجنگ گرفت. در این جنگ به طرفین آسیب زیادی وارد آمد. چون شاه صحنه جنگ را زیر نظر داشت و همه او را می‌دیدند دلیرانه می‌جنگیدند. در اینجا باز هرودت سخن از آرتمیز به میان می‌آورد و می‌گوید: راجع به جنگ یونانی‌ها و پارسی‌ها دیگر نمی‌توانم چیزی بگویم چه نمی‌دانم چگونه جنگ می‌کردند ولی آرتمیز کاری کرد که بیشتر مورد احترام شاه گردید. وقتی که جنگ به ضرر شاه داشت تمام می‌شد، چند کشتی آتیکی کشتی آرتمیز را تعقیب کردند. او چون خود را محاصره کشتی‌های یونانی دید، فوراً بکشتی کالین‌تین (Calyntiens) که جزو نیروی دریائی پارس بود، حمله کرد و آن را غرق نمود (در این جا هم هرودت نتوانسته از عداوت شخصی و دادن نسبت دروغ خودداری کند). یونانی‌ها که پنداشتند او از متحدین یونانی یا از پارسی‌های فراریست که یونانی‌ها را کمک می‌کند، از تعقیب کشتی او دست باز داشتند. آنتی‌ها به شدت در جستجوی آرتمیز بودند زیرا علاوه بر آنکه فرمانده نیروی دریایی آتن دستور داده بود که هر کسی او را زنده دستگیر کند ده هزار درهم جایزه دریافت خواهد کرد، خشمگین بودند که چگونه زنی علیه آنها آن‌چنان جنگ می‌کند (بطوریکه ملاحظه می‌گردد این گفته اخیر هرودت موضوع غرق کشتی کالین تین را خود بخود نقض می‌کند زیرا در حقیقت خشم آنها غرق کشتی‌های خودشان بوسیله آرتمیز بوده است). گویند وقتی شاه کشتی آرتمیز را در میان هنگامه جنگ دید، یکی از نزدیکانش به او گفت شاها این آرتمیز است که چنین حمله بکشتی دشمن می‌کند و آن را بقعر دریا می‌فرستد. شاه با حیرت پرسید واقعاً این کار از دست اوست. اطرافیانش تصدیق کردند. شاه گفت: «مردان مانند زنان و زنان مانند مردان جنگیدند». در اینجا هم هرودت گفته‌ی خشایارشا را تحریف نموده است. بطوریکه خود او در گفته‌های خود به طوریکه در بالا هم اشاره شد اقرار می‌نماید که همه دلیرانه می‌جنگیدند. مگر اینکه خواسته‌ باشد بگوید در این جنگ شجاعت مردان هم مانند آرتمیز بوده است، ولی در هر حال مطلب را دو پهلو نوشته است. در مورد زندگی آرتمیز نقل شده است که غیر از شرکت در لشکرکشی یونان، در جنگ‌های دیگری نیز در تحت حمایت شاه ایران شرکت نموده و فتوحات مختلف دیگری نمود که به شهرت او بیش از بیش اضافه گردیده است، معهذا برای اینکه نویسندگان یونانی این سردار و سرباز نامی تاریخ را لکه‌دار کنند، برای او افسانه‌ای ساختند و آن افسانه این است که آرتمیز به‌طور دیوانه واری شیفته‌ی مرد جوانی شد، ولی جوان مزبور نه تنها به عشق او توجه ننمود بلکه او را مورد تحقیر قرار داد. آرتمیز چشمان او را از حدقه در آورد (افسانه‌ای که دو قرن بعد بوسیله سافو (Sahpo حقیقت یافت). بعد خدایان عشق او را تشدید نمودند و بالاخره بنا بر نصیحت غیب‌گویی از بالای صخره لوکاد(Loucade) که در میان دریا بود خود به‌پایین پرتاب نمود و هلاک شد. بطوریکه متذکر شدیم این افسانه هم نمی‌تواند حقیقت داشته باشد بلکه سرچشمه آن را در دشمنی آشتی‌ناپذیر هرودت نسبت خانواده لیگدامیس و آرتمیز و ایرانیان باید جستجو کرد. حقیقت هر قدر که با افسانه و دشمنی آمیخته شود معهذا خواهی نخواهی خود را از وراء پرده‌های سیاه دروغ و تهمت آشکار می‌نماید. دکتر میر حسن عاطفی BUD26th April 2010, 10:23 PMملکه کله ئو پاتر کله ئوپاتر ملکه مشهور مصر یکی از زنان معروف تاریخ می‌باشد. کله‌ ئوپاتر هفتم دختر پتوله مه اولت دوازدهم (ptolemee xll auletes) بود. پدرش شرط وراثت را برای او و برادرش بنام پتولمه سیزدهم کله ئوپاتبر (Ptolemee XLL Cleopatre) بر این قرارداد که آندو یعنی برادر و خواهر با هم ازدواج نمایند.[ازدواج با محارم بین مصریان باستان از این رو رواج داشت که آن را مایه ی حفظ خون پادشاهان در خانواده و آمیخته نشدن ان با خون مردم عادی می پنداشتند.] کله‌ئوپاتر زنی تربیت شده و تحصیل کرده و دانشمند بود و زبان‌های متعددی را می‌دانست و بدون شک یکی از شخصیت‌های بزرگ سلسله لاژید است (سلسله لاژیدLagide را یک از سرداران اسکندر بنام Ptolemee پسر لاگوس Lagos به وجود آورد این سلسله از ۳۰۶ تا ۳۰ قبل از میلاد دوام نمود.) کله ئوپاتر تمام دانش و نیروی جاذبه خود را صرف برکنار نمودن برادرش از سلطنت نمود. ابتدا با تمام طرفداران برادرش جنگید. خواجه باشی در بار بنام پوتن (Pothin) و مربی سلطان تئودورتوس (Theodortos) و فرمانده ارتش آشیلوس (Achillos) کله ئوپاتر را متهم به توطئه علیه برادرش کردند و مجبور شد اسکندریه را ترک نماید. ژولیوس سزاریس از اینکه در فارسال (Pharsal) فاتح شد، به طرف اسکندریه رفت و در سال ۴۸ قبل از میلاد وارد شهر مزبور شد و در قصر شاهی سکونت گزید. در همین موقع کله‌ئوپاتر ارتشی تهیه نمود و با حیله خاصی پیش سزار رفت. به این ترتیب که او را در داخل پتوئی پیچیده و بدون اینکه بدانند در داخل آن چیست به نزد سزار بردند و همین امر موجب شد که بیشتر مورد توجه سزار قرار گیرد. سزار میان پتوله‌مه و او حکم شد و هر دو نفر را در امر اداره سلطنت شریک نمود. ولی پتولمه سیزدهم در اسکندریه شورش کرد و سزار او را بوسیله میتریدات دوپرگام (Mithredate Peargame) شکست داد. پتولمه در جنگ اسکندریه کشته شد و سزار کله‌ئو پاتر را ملکه مصر اعلام نمود و او بدون رقیب مالک تخت سلطنت گردید. سزار از کله‌ئوپاتر دارای پسری شد که آن را سزاریون (Cesarioun) نام نهاد. در سال ۴۷ قبل از میلاد برم دعوم کرد و استقبال با شکوهی از او به عمل آورد. سزار در معبد ونوس (Venus Genitirix) مجسمه طلائی کله‌ئوپاتر را نصب کرد. کله‌ئوپاتر پس از کشته شدن سزار، (سال ۴۴ قبل از میلاد) به کشور خود مراجعت کرد و این بار با آنتوان (Antony یا Antonie یا Marcus Antonius) که به قدرت رسیده و مأمور فتح شرق گردیده بود، متحد گردید. کله‌ئوپاتر برای ملاقات آنتوان به سوریه رفت. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) آنتوان او را در افزار (Ephese) در طی مراسم با شکوهی که فقط برای خدایان برپا می‌کردند پذیرفت. در آن هنگام کله‌ئوپاتر طوری تحت تاثیر این مراسم قرار گرفته بود که در نظرش چنین می‌آمد که دیونیزوس یا با گوس (Dionysos خدای شراب و جاذبه عارفانه ) به جسم او حلول کرده و در آن مراسم پر ابهت آفرودیت (Aphrodite) اله عشق و زیبائی‌های خیره کننده خود محصور شده و کوپیدون‌ها (Cupidonsخداوند عشق رومن‌ها که معادل Eros خدای عشق یونانی است) او را در میان گرفته بودند، مجسم می‌دید. آنتوان مرد نیرومند جهان نیروی خود را به او تقدیم نمود و در خدمت او گماشت و با او یک زندگی بی‌نظیر و مجلل را که از تمدن یونانی الهام گرفته، ولی دارای شکوه و جلال شرقی بود و در ان فانتزی‌ها تا سر حد ظرافت و تجمل و بی‌اندازه رسیده بود، شروع کرد. در بهار سال ۴۰ بر اثر وضعی که در امور داخلی ایتالیا به وجود آمده بود، به رم مراجعت نمود. ولی چهار سال بعد برای لشکرکشی به ایران حرکت کرد، قبلاً به اسکندریه رفت تا دقیقه و سه بچه خود را بنام الکساندر، و کله‌ئوپاتر سه‌له‌نه (Cheopart selene) و پتوله‌مه که عنوان پادشاهی را برای آنها شناخته بود (۳۶- ۳۷ قبل از میلاد) به بیند. آنتوان کشور فینفی (Phenicie)، کوله سیری (Coelesyrie)، قبرس (Chypre) و همچنین یک قسمت از سیلیسی (Cilicie) و ژوده (Judee یا Jueda) و عربستان را برای توسعه سرزمین مصر ضمیمه قلمرو کله‌ئوپاتر نمود. آنتوان هرگز سلسله‌ای بنام آژیدها را نشاخت. آنتوان بعداز لشکرکشی به ارمنستان و شکست و ناکامی با سکندریه برگشت و در آنجا به توصیه‌ کله‌ئوپاتر شکست خود را به عنوان پیروزی که بیشتر جنبه سیاسی داشت، جشن گرفت و برای ملکه مصر مرتبه خدائی قائل گردید و کله‌ئوپاتر مجدداً به صورت یک ایزیس (Isis اله مصری و زوجه Qsiris خدای مصر باستان) جدید در آمد (سال ۳۴ قبل از میلاد). در این اثنا اکتاو (Octave) که نیرومند شده بود، تصمیم گرفت کار را با رقیب خود آنتوان یکسره کند. به همین جهت به ملکه مصر که بحریه قابل توجهی گرد آورده بود، اعلان جنگ داد. کله‌ئوپاتر با ۶۰ کشتی جنگی مجهز به کمک آنتوان آمد، ولی در محلی بنام آکتیوم (Actium) در سال ۳۱ قبل از میلاد شکست فاحشی خوردند هر دو اول کلئوپاتر و بعد آنتوان) به مصر فرار کردند. و در آنجا برای اینکه بدست دشمن اسیر نشوند، خودکشی نمودند. کله‌ئوپاتر به این ترتیب ۲۱ سال حکومت نمود. درباره مرگ کله‌ئوپاتر افسانه‌ای وجود دارد که بیشتر با حقیقت وفق می‌دهد و آن این است که ملکه مصر لباس‌های سلطنتی‌ خود را در بر نمود و به وسیله نیش مار خود را کشت و او را با عاشق خود آنتوان یکجا دفن نمودند. بچه‌هائیکه از آنتوان داشت در رم تربیت شدند، ولی پسری که از سزار داشت (سزاریون) در ۳۰ قبل از میلاد بدست اکتاو کشته شد. تاریخ ما BUD1st May 2010, 10:50 PMزنان سربازنامدار درشاهنامه حکیم فردوسی اگر شخصیت زن را در شاهنامه فردوسی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم می‌بینیم زن نه تنها در هر گونه عملیات سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 651]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن