واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: بسامان كردن معيشت، انتظار نخست از نمايندگان ملت
روزنامه- انتقاد از اوضاع اقتصادي و معيشتي، نه فقط دغدغه روزنامههاي تخصصي اقتصادي است كه روزنامههاي سياسي نيز، آغاز كار مجلس هشتم را دستمايه توصيههايي براي حل اين مشكلات قرار دادهاند.
مردم در انتظار رفع مشكلات معيشتي
روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود نوشته است:حقيقت آن است كه مردم در زندگي روزمره خود و مناسبات عادي و روزانه اقتصاديشان در جامعه و دخل و خرجي كه متاسفانه براي قشر نسبتاً وسيعي از آنان جفت و جور نمي شود و اصطلاحاً نميخواند، هم در دورهاي كه شعار توسعه اقتصادي و حاكميت تكنوكراتها بر كشور را تجربه ميكردند و هم در دورهاي كه شعار پرطمطراق توسعه سياسي و تقدم آن را بر امور كشور از سوي مدعيان اصلاحات و رفرمگرايان، از سر مي گذراندند، ضرر ديدهاند.
شكاف طبقاتي و فاصله فقر و غنايي كه دامنگير زندگي امروزمان شده و مثل خوره به جان پيكره رواني جامعه افتاده است و به طور حتم ميتوان ريشه بسياري از مفاسد اقتصادي، اجتماعي و اخلاقي جامعه را در آن پيدا كرد، ثمره دورههايي است كه فقط نامي از عنصر «عدالتخواهي» در برنامه هاي دولتمردان و طرحها و لوايح مصوب مجلسيان باقي مانده بود.كيهان ميافزايد: مجلس هشتم مجلس اصولگرايان است.
اگر نمايندگان به شعارهاي اصلي انقلاب رجوع كنند راه حل بسياري از مشكلات را در تحقق اين شعارها خواهند يافت. استقلال، آزادي، عدالت، برابري و رفع تبعيض، جانمايه اصلي شعارهاي انقلاب اسلامي است كه برنامهريزي براي اجراي هركدام ميتواند گرههاي بسياري را از مشكلات مردم باز كند.
گرانيهاي اخير
روزنامه خراسان در سرمقاله امروز خود نوشته است:هنوز تب افزايش نجومي و سرسامآور قيمت مسكن سرد نشده كه اجارهبهاي مسكن از پلههاي آپارتمانها و برجهاي مرتفع صعود كرده، سر به آسمان ميسايد.
اما تب اين يكي فروكشنكرده، تب افزايش قيمت برنج داغ ميشود و البته از پس پيگيري مسئولان، دستهايي آلوده به احتكار، سلفخريهاي آنچناني و جوسازي، خودنمايي ميكند.
هنوز از افزايش بيضابطه قيمت برخي كالاها از جمله لبنيات چندي نگذشته كه شايعه افزايش قيمت شير يارانهاي نيز در جامعه ميپيچد و هنوز اين قصه ختم نشده كه قيمت نان يعني رزق اصلي مردم خصوصا دهكهاي پايين جامعه، بيسروصدا افزايش مييابد.
نيمنگاهي هم به ميوه بدمزه نهال يكشبه تبديل شده به درخت تنومند پودرهاي شوينده مياندازيم كه صدالبته اين ميوه براي عدهاي محتكر و سودجو عليالظاهر تلخ و بيمزه نبوده و كامشان را بسيار شيرين كرده ولي انگشت تعجب اكثر مردم را به دهان برده، كه پودرشوينده ديگر چرا؟
اين درست كه يارانهها بايد هدفمند شود، اين هم درست كه پودرشوينده از جمله اقلام اساسي زندگي مردم و مرتبط با قوت لايموت مردم نيست و اين هم درست كه هدفمندكردن يارانهها و ساماندهي آن بايد از يك جايي شروع شود و حتي گيريم كه اين اظهارنظر برخي مسئولان كه در يك گفتوگوي خبري مدعي شده بودند هدف از حذف يارانه پودرهاي شوينده اختصاص آن به شير يارانهاي است درست باشد اما آيا موقعيتي مناسبتر از اين براي حذف يارانه پودرهاي شوينده و اعلام آن وجود نداشت؟
آيا با وجود اينكه شنيدهها از چيز ديگري در بحث شير يارانهاي حكايت دارد، بهتر نبود اول به آن پرداخته، آن قصه عملياتي و سپس به بحث پودرهاي شوينده دامن زده ميشد؟ آيا واقعا نميتوان با يك برنامهريزي حسابشده و منطقي اگر قرار است افزايش قيمتي هم باشد، تدبيري انديشيد كه طلوع هر روز خورشيد براي مردم حكايتگر قصه ديگري از گراني نباشد؟
بر سر دو راهي
روزنامه دنياي اقتصاد سرمقاله خود را به مسائل اخير بين بانك مركزي و وزارت اقتصاد اختصاص داده و نوشته است: جاي تعجب نيست كه در شرايط انفجار نقدينگي در دو سال اخير بخش توليد بيش از گذشته كمبود نقدينگي را احساس ميكند. به هر صورت هرگونه اخلال در سيستم بانكي به تقويت رانت براي بخش غيررسمي منجر خواهد شد و اين خود خطر بزرگتري از مختل شدن نظام بانكي است. اكنون سؤال اين است كه چگونه ميتوان ميان دو هدف مهم گفته شده سازگاري ايجاد كرد؟ پاسخ بسيار ساده است. دولت اگر ميخواهد از بخش توليد حمايت كند، خود بايد هزينه آن را بپردازد.
اين همان كاري است كه سالها در مورد صادرات غيرنفتي تجربه كردهايم و نتيجه آن هم نسبتا رضايتبخش بوده است. سياست پرداخت جايزه صادراتي به ميزان سالانه هزار ميليارد تومان در سالهاي اخير عامل انگيزشي خوبي را براي صادركنندگان فراهم كرد. اين حمايت ضمن تقويت صادرات، هيچ اخلالي را نيز در مكانيزم بازار و شرايط رقابت اقتصادي ايجاد نكرد، چرا دولت از چنين روشهاي موفق تجربه شدهاي در سياستهاي حمايتي خود بهره نميگيرد؟ اين سرمقاله ميافزايد: سياستهاي مداخلهجويانه دولت در بازارهاي نيروي كار، سرمايه و توليد در دهههاي اخير ضمن تحميل هزينههاي زياد بر ساختار اقتصاد، كمترين منفعت را براي گروههاي هدف خود داشته است. اكنون نيز تجربه ديگري در پيش است و دولت را بر سر دو راهي ايجاد هزينه مبادله براي اقتصاد و مختل كردن مكانيزم بازار از يك طرف و قدم برداشتن در جهت اصلاحات ساختاري از طرف ديگر قرار داده است.
شرايط غيرقابل پيشبيني
روزنامه سرمايه در مقالهاي مينويسد: از ابتداي سال و از 2 ماه پيش به اين سو، هر هفته از 10 هفتهاي را كه پشت سر گذاشتهايم سرشار از اين تحولات، خبرها، هيجانات و سپس فروكش كردن احساسات مديران ارشد اقتصادي - سياسي كشور بوده است. تحولات و سرعتهايي كه هر ناظري را به اين فراست مياندازد تا بفهمد سير حوادث به كدام سمت و سو است و هر بار ناتوان از تحليل درست شرايط به نقطه آغاز بازميگردد.
تحليل شرايط هر روز پيچيدهتر و مشكلتر ميشود و رفتارهاي دولتمردان غيرقابل پيشبيني تر. شايد اين «غيرقابل پيشبيني بودن» از نظر دولتمردان نهم و شخص رئيسجمهوري يك امتياز و نقطه قوت تلقي شود، اما كاملاً روشن است كه اين غيرقابل پيشبيني در بازارهاي اقتصاد كشور (كار، سرمايه، كالا و پول) نتيجهاي جز بلاتكليفي و سردرگمي فعالان در پي ندارد. وقتي بانك مركزي كشوري كمترين استقلال را از دولت دارد، معلوم نيست چرا رئيس دولت آنچه را از اين بانك و مديريت آن انتظار دارد شفاف نميگويد و با ارسال يكسري پيام رمزگونه در محافل و سخنرانيهاي عمومي به يكديگر پاسخ ميدهند. آيا برگزاري يك جلسه شفاف بين رئيس دولت و رئيسكل بانك مركزي تا اين حد سخت است.
افق مبهم آينده اقتصادي
روزنامه اعتماد در مقالهاي با اشاره به مسائل اقتصادي مينويسد: هنگامي كه آقاي احمدينژاد در پيام نوروزي سال جديد نويد يك تحول بزرگ اقتصادي را مطرح كردند، تصور ميشد ايشان با كمك دولت و تيم اقتصادي و مشاوران خود همه مقدمات و اقدامات مورد نياز را در اين خصوص فراهم كردهاند، لذا همگان بهويژه اقتصاددانان منتظر تشريح اين تصميمات تحولساز بودند كه متأسفانه تا ماه پيش كه قرار بود رئيسجمهور طي مصاحبهاي با سيماي جمهوري اسلامي ابعاد تحولات اقتصادي خود را بيان كند، هيچ اطلاعي به افكار عمومي داده نشد.
هنگامي كه آن مصاحبه بدون توضيح روشني منتفي شد، بر اهل علم و نظر معلوم شد كه هيچ تحول اقتصادي روشني در كار نيست و صرفاً برخي ايدهها و طرحهاي خام و شخصي مانند ادغام بانكها براي تشكيل بانكهاي قرضالحسنه و سرمايهگذاري و برخي تغييرات ديگر بر سر زبانهاست كه گذشته از آنكه مخالف قانون و سياستهاي اجرايي اصل 44 قانون اساسي است با مخالفت شديد بانك مركزي و كارشناسان اقتصادي مواجه است.
اين مقاله آورده است: متأسفانه بهرغم نويد تحول اقتصادي توسط رئيسجمهور و افزايش غيرقابل تصور درآمدهاي نفتي از زمان پيام نوروزي رئيسجمهور تاكنون نه تنها شاهد هيچگونه علامت مثبتي در زمينههاي تحولات اقتصادي و وعدههاي داده شده نبودهايم بلكه اقتصاد كشور با مشكلات جدي از قبيل رشد سرسامآور قيمتها بهويژه تورم چند برابري اقلامي مانند برنج و پودر شوينده و افزايش نرخ بيكاري و قفل شدن سيستم بانكي و ركود پروژههاي عمراني و افزايش نگراني و نااطميناني مردم و سردرگمي سرمايهگذاران و افزايش ريسك و بدتر شدن فضاي كسب و كار مواجه بوده است.
از اقداماتي كه تاكنون توسط رئيسجمهور صورت گرفته در جامعه علمي و دانشگاهي كشور اينگونه جا افتاده است كه منظور ايشان از تحولات اقتصادي به هم ريختن روند گذشته مانند برنامه چهارم توسعه اقتصادي، چشمانداز 20ساله نظام و سياستهاي اجرايي اصل 44 قانون اساسي و سازوكارهاي قبلي و روابط حاكم بر بنيانها و بنگاههاي اقتصادي كشور است، بدون اينكه مسير جديد و روشني براي جايگزيني مناسبات قديم تعبيه شود.
دام جديد براي ايران
روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله خود آورده است: گزارشهاي محمد البرادعي مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي طي 12 باري كه بر عدم انحراف مواد هستهاي اذعان كرده است، خواستار شفاف شدن وجوهي از ماهيت مواد هستهاي شده كه تاكنون اعلام نگرديده است. البته در اين بين داور فني و مرجع صالحه پرونده هستهاي، پروندههاي جديدي گشوده است.
اين سرمقاله ميافزايد: واكنشهاي داخلي در ايران، خصوصاً اعلام احتمال ايجاد حد و مرز جديد براي همكاري با آژانس در صورت ادامه رفتار دو پهلوي آن از سوي رئيس موقت مجلس هشتم و نيز هشدارهاي هاشميرفسنجاني نشاندهنده اين است كه ادامه رويكردهاي مردان هستهاي وين ميتواند روند همكاريهاي فزاينده ايران و آژانس را با اشكال مواجه كند.
علاوه بر آن ورود آژانس به كسب اطلاعات درباره سايتهاي نظامي ايران و تدقيق در روند ساخت موشك شهاب 3 ديگر در چارچوب همكاريهاي متعارف فني بين ايران و آژانس نميگنجد بلكه به تغيير فاز در روند تعاملات تهران و وين ميانجامد كه در آن آژانس هر بار با ايراد ترديدهاي جديد درصدد كسب اطلاعات جديد بر خواهد آمد و اين بار از مجراي يك نهاد بينالمللي، به بررسي اتهامات كشورهاي ديگر خواهد پرداخت و كشور مخاطب را در رديف متهم نشانده و درخواستهاي جديدي مطرح ميكند.
راز ماندگاري امام
روزنامه ابتكار نيز در آستانه سالگرد رحلت امام نوشته است:آنچه باعث گرديد چهاردهم خرداد نقطه پايان خورشيد پانزدهم خرداد نباشد تفاوتهاي شخصيتي امام با ديگر انقلابيون است و همين تفاوتها موجب شده است كه شخصيت امام منحصر به زمان خودش نباشد و براي تمامي نسلها نقش الگو را ايفا نمايند.
مقايسه امام با شخصيتهاي تاثيرگذار جهان به خوبي تفاوتها را نمايان ميكند. يكي از اين شخصيتها گاندي رهبر هندوستان است و با وجود شباهتهاي بسيار بين اين دو اما تفاوتهايي وجود دارد. شخصيت گاندي ابتداي قرن بيستم و امام خميني در انتهاي اين قرن باعث گرديد كه قرن بيستم به نام اين دو شخصيت و متاثر از نقش اين دو متحول گردد.
مرور تحولات نشان ميدهد كه تابناكي امام و قدرت تاثيرگذاري وي نسبت به گاندي قابل قياس نيست چرا كه اقدامات انجام شده در هندوستان الگويي براي انقلاب در ساير كشورها نبود زيرا رهبري گاندي هيچ تحرك و داعيهاي براي صدور انقلاب در بطن خود نداشت. و بيشترين تاكيد گاندي بر ايجاد ساختار سياسي، مردمي بر مبناي فردگرايي انفعالي و انزوامنشي سنتي هندوئيسم بود و در نهايت او تلاش كرد با موازنه مثبت به نفع يكي از دو قطب اصلي قدرت در شرق و غرب منافع هند را حفظ نمايد.
و تلاشهاي دهقاني مائو در چين نيز اولا بهدنبال تحقق استقلال كشورهاي جهان نبود و ثانيا بيشتر از آنكه به تقويت جبهه ضدسرمايهداري غرب منجر شود به عاملي براي ايجاد شكاف در جبهه چپ (شرق) تبديل شد و بهعلت ناتواني در انتخابهاي سياسي و بينالمللي خود، ابتدا در ميان گروههاي چپ و راديكال منزوي شد و سپس در سطح جهان تضعيف گرديد.
تاريخ درج: 11 خرداد 1387 ساعت 11:29 تاريخ تاييد: 11 خرداد 1387 ساعت 14:21 تاريخ به روز رساني: 11 خرداد 1387 ساعت 14:21
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]