واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: يك فيلم ديگر از متخصص تبليغات جنگ سردايندياناجونز اسپيلبرگ از نوعسوم!
فرهنگ و انديشه، هاليوود ريپورتر- فيلم سينمايى اينديانا جونز و قلمرو جمجمه كريستال كه علاقهمندانش بىصبرانه منتظر اولين اكران آن در جشنواره كن بودند، به گفته منتقدان حاضر در اين جشنواره بيشتر به ادامه فيلم برخورد نزديك از نوع سوم شبيه است تا قسمت چهارم سرى فيلمهاى ماجرا جويانه اى كه آخرين قسمت آن 19 سال پيش ساخته شده بود.
در اينديانا جونز جديد موجودات فضايى و سفينههاى فضايى و غارهايى كه با نور آتش به خوبى روشن شدهاند و سقوط از آبشارها و تاب خوردنهاى تارزان مانند در ميان درختان جنگل، به وفور ديده مىشود. به نظر مىرسد كه استيون اسپيلبرگ كارگردان با ساخت قسمت چهارم اينديانا جونز در واقع دارد كل فيلمهاى اوليه خود را به نوعى تحسين مىكند! داستان اين فيلم هر چه كه هست، سفرهاى تاريكى كه در فيلم براى بازگرداندن يك يافته حيرت انگيز باستان شناختى به سر جاى اصلى اش هدفى غير معمول براى يك سارق پير با انواع نمايشهاى بدلكاران و جلوههاى ويژه بى امان در ميانه صحنهها و روابط فاقد جذابيت شخصيتها، همراه شده است. آنچه براى آن عده از تماشاگرانى كه قسمت اول سرى فيلمهاى دنباله دار اينديانا جونز را به نام مهاجمان صندوقچه گمشده (1981) به ياد مىآورند نبود حس طنز و رمانس در قسمت جديد است. اين فيلم، يك فيلم نيم بند است، چه بخواهيم به تلاش و تقلاى هريسون فورد بيچاره نگاه كنيم كه مىخواهد بگويد همچنان قدرت جوانى را در وجود خود دارد و چه بخواهيم به كار اسپيلبرگ و ديويد كوئپ توجه كنيم كه تمام هم و غم خود را صرف به تصوير كشيدن انواع و اقسام حركات آكروباتيك كردهاند كه هيچ گونه ارتباطى با پيرنگ داستان فيلم ندارد. در 22 دقيقه نخست فيلم، ايندى پير از يك عمليات آدم ربايى و شليك تير و تصادف اتومبيل در درون يك انبار مرموز و سوارى در بيابان و انفجار بمب اتم جان سالم به در مىبرد. گويى اسپيلبرگ دارد تازه گرم مىشود. فيلم هرگز مكثى نمىكند تا شخصيتهاى داستان فرصت اين را پيدا كنند كه چيزى بنوشند و يا همديگر را محك بزنند. ماريون ريون وود (كارن الن) عشق قديمىايندى هم بار ديگر باز مىگردد او حتى اينديانا را غافلگير هم مىكند ولى اين غافلگيرى در صحنههاى ماجرا جويانه فيلم گم مىشود. ايندى كه شغل خود را در طول وحشت سرخ در سالهاى دهه 1950 از دست داده مات جوان (شيا ليبييوف) كه براى زنده نگاه داشتن تصاوير شمايل گونه دهه 50 مثل مارلون براندو در فيلمThe Wild One سوار موتوسيكلت ظاهر مىشود، مورد تشويق قرار مىگيرد تا يك سفر ماجراجويانه مبهم را در آمريكاى جنوبى آغاز كند و بدين وسيله هم مادرش را نجات بدهد و هم جمجمه كريستال آكاتور را به سر جايش بر گرداند. اينديانا و مات با هم همسفر مىشوند و در اين بين با چند شخصيت ديگر همراه مىشوند: يك جاسوس كه نقش او را رى وينستون بازى مىكند و هر ساعت طرف يكى را مىگيرد، و يك زن شرور روس با نقش آفرينى كيت لانشت با موهاى كوتاه و پوست سبزه و لباس مشكى رنگ و شرارت مطلقا بىمعنا، و يك ابله ديوانه با نقش آفرينى جان هرت كه مثل كورتس در قلب تاريكى مدتهاى طولانى در جنگل به سر برده است.وقتى گروه به جمجمه كريستال دست پيدا مىكند البته اين جمجمه بين ايندى و ارتش شوروى سابق دست به دست مىگردد به نظر مىرسد كه هيچ كس نمىداند با آن بايد چه كار بكند. ولى اليته اين جمجمه بى كاربرد هم نيست چون در زمانها مختلف درهاى بسته را باز مىكند، در غار ماشين آلات را روشن مىكند و جلوى مورچههاى غول پيكر سرخ را مىگيرد و ملتهاى دشمن را مىترساند. اين جمجمه شايد حتى بتواند صورتحساب يك رستوران فانتزى را هم بپزدازد!فيلم پس از گذشت حدود يك ساعت داستان را رها مىكند تا تصاوير مربوط به مبارزه و تعقيب و گريز و شليك با مسلسل و عقربها و شنهاى روان و ميمونها و مارهاى غول پيكر و سرانجام يك شهر مرموز را كه نصف آن مايايى و نصف ديگر آزتك است نشان بدهد; يقينا بر اساس اينها يك بازى كامپيوترى و شهر بازى ساخته خواهد شد!دار و دسته گروه ايندى در هيچ مرحله اى از فيلم با خطر واقعى مواجه نمىشوند. گلولهها از هر سمتى شليك مىشوند ولى هيچ كدام آنها حتى به لبه كلاه فدوراى او هم برخورد نمىكنند! سقوط از آبشار براى ايندى مثل يك غوطه خوردن ساده در آب است و آدمهاى شرور هم فقط مختصر آزارى به او مىرسانند. از بازيگران خواسته مىشود كه كار چندانى انجام ندهند و اين بزرگترين چالش اينديانا جونز است!
اينديانا جونز كمونيستهاى روس را خشمگين كرد!
اما در پى نمايش فيلم اينديانا جونز، عضاى حزب كمونيست در سن پترزبورگ اينديانا جونز جديد را محكوم كردند چون اين فيلم تبليغات بى پرده بر ضد شوروى است كه تاريخ را تحريف مىكند. آنها خواستار منع نمايش اين فيلم در سينماهاى روسى شدند. چرا كه دراين فيلم هريسون فورد نقش يك باستانشناس در سال 1957 را بازى مىكند كه با يك جاسوس شيطانى عضو «كا. گ. ب» كه «كيت بلانشت» نقش آن را بازى مىكند، براى پيدا كردن يك جمجمه كه قدرتهاى مرموزى دارد، رقابت مىكند. «ويكتور پروف» عضو حزب كمونيست در دوين شهر روسيه گفت: «موضوع آزار دهنده اين است كه روسها به همراهى آمريكايى هيتلر را شكست دادند و وقتى بن لادن به آمريكا حمله كرد ما با آنها همدردى كرديم، ولى آنها بچهها را از كمونيسم مىترسانند. اين آدمها هيچ شرم و حيايى ندارند.»اين اظهارات در جلسهاى كه اعضاى اين حزب كمونيست محلى با هم داشتند، بيان شد و در وب سايت اينترنتى شان منتشر شد. پروف گفت: «زنان روس مثل نازىها نيستند، ولى شايد كيت بلانشت را تهديد كرده بودند كه از كار بى كار مىشود، به همين دليل در اين فيلم بازى كرد.»فيلم اينديانا جونز و قلمرو جمجمه كريستال كه چهارمين قسمت از سرى فيلمهاى بسيار موفق اينديانا جونز است، از پنجشنبه گذشته در سينماهاى روس به نمايش گذاشته شد. به گفته رسانههاى روس، اين فيلم در 808 سينماى روس به نمايش گذاشته شده كه گستردهترين اكران براى يك فيلمهاليوودى در سينماهاى روس است. «اندره گيندوس» يك عضو ديگر حزب كمونيست روسيه گفت: «هريسون فورد و كيت بلانشت بازيگران درجه دويى هستند كه به سگهاى كثيف سازمان «سيا» خدمت مىكنند. ما نبايد به چنين كسانى اجازه ورود به كشور مان را بدهيم. ولاديمير موخين يك عضو ديگر اين حزب در اظهارات خود كه روى وب سايت آنها منتشر شد، گفت: «كيفيت اين فيلم پايين است و مايه تمسخر است; تنها خطرى كه اين فيلم دارد اين است كه نوجوانانى را كه هيچ اطلاعى از اوضاع سياسى سالهاى 1950 ندارند هدف قرار داده است.» موخين همچنين گفت كه از وزير فرهنگ روسيه درخواست مىكند كه جلوى اكران اين فيلم را به خاطر «تبليغات ضد روسى»اش بگيرد. موخين گفت: «سرخپوستان و موجودات فضايى با اينديانا جونز و آدمهاى غير قابل اعتمادش همدست مىشوند تا دنيا را از خطر روسها نجات بدهند! چه چرندياتي! اينها همهاش فقط يك خيالبافى چرچل ى بى اساس و واهى است.»
اسپيلبرگ خود راروسى خواند
استيون اسپيلبرگ كه در پى ساخت فيلم «اينديانا جونز» به دشمنى با روسيه محكوم شده است، در رد اين اتهام گفت: خود من يك روسى هستم.«استيون اسپيلبرگ» در مصاحبه با رسانهها و مطبوعات روسى گفت: من خود يك روسى هستم. وى در جواب به اين سوال كه چرا او فيلم ضد روسى اينديانا جونز را ساخته است، افزود: راحت بگويم كه اجداد من اوكراينى بودهاند، به هرحال زمانيكه تصميم گرفتم اينديانا جونز 4 را كه داستان آن در سال 1957 به وقوع پيوسته را بسازيم، هيچ راه ديگرى نداشتيم مگر اينكه روسها را به عنوان دشمن به تصوير بكشيم، داستان فيلم درست زمانى اتفاق مىافتاد كه جنگ جهانى دوم به پايان رسيده و جنگ سرد آغاز شده و در آن زمان نيز آمريكا هيچ دشمن ديگرى جزء روسيه نداشت. اسپيلبرگ در جواب به اين سوال كه چرا نام بىمفهومىچون «ايرينا اسپالكو» را براى شخصيت «كيت بلانشست» در اين فيلم انتخاب كرده است، گفت: اين موضوع به من هيچ ارتباطى نداشت، اين مسئله به عهده فيلمنامهنويسها بود. وى همچنين درباره اينكه فيلم بعدى او درباره شخصيت كميك استريپ «تن تن» خواهد بود، گفت: ما در حال ساخت يك تريلوژى انيميشنى هستيم، من اولين فيلم را كارگردانى مىكنم ولى قسمت دوم آن به عهده «پيتر جكسون» خواهد بود و سومين قسمت را نيز هر دو با هم خواهيم ساخت.
جمعه 10 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 213]